یکی از پر طرفدارترین اسم های دخترانه مذهبی، معصومه است که مخصوصا در میان شیعیان بسیار محبوبیت دارد. اگر به دنبال ریشه و معنی اسم معصومه، فراوانی و اسامی مشابه و حتی ابجد این نام هستید، این مطلب را تا انتها بخوانید.
مشخصات اسم معصومه
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام: 1,253,342
- ابجد کبیر: 251
- ابجد صغیر: 26
- ریشه نام: عربی
- نام به انگلیسی: maesume
- تلفظ به فارسی: معصومه
- تلفظ نام به انگلیسی: /maesume/
معنی اسم معصومه در ثبت احوال
معصومه: از معصوم به معني بي گناه و مصونيت يافته و نگاه داشته شده از گناه است همچنين معصوم به كسي گفته مي شود كه داراي ملكه عصمت باشد. از پيامبر اكرم (ص) سوال شد؛ فما معني المعصوم؟ معني معصوم چيست؟ حضرت فرمودند: «المعتصم بحبل الله و حبل الله هوالقرآن، لايفترقان الي يوم القيامه» معصوم كسي است كه به ريسمان الهي چنگ بزند وآن ريسمان الهي قرآن است كه تا روز قيامت از هم جدا نمي شوند، در عقايد ما شيعيان چهارده معصوم (ع) از ملكه عصمت برخوردارند يعني وجود آن ها در درياي معارف الهي مستغرق است بقول مولوي: ظاهرش گم گشت در دريا وليك ذات او معصوم و پابرجاست نيك معصومه نام دختر امام موسي كاظم (ع) است كه گنبد و بارگاه او در شهر مقدس قم خورشيد معرفت علوي در كشور ايران اسلامي است و مردم ولايت مدار ايران پروانه وار به دور شمع وجود مبارك او در گردش اند و به بركت آن بزرگوار بزرگترين مركز فقاهت و تربيت و تعليم علماي دين و شريعت در جهان شكل گرفته است. هر كس نام دخترش را معصومه بگذارد و قلباً او را به حريم عصمت حضرت معصومه (س) بسپارد از طهارت و پاكي اخلاقي و صفاي قلب دختر خود در طول زندگي بهره ها خواهد برد هر كه را معصوم نامش مي نهند شير عصمت را به كامش مي دهند شــرط آنكه غايتـــي اندر جهان نــبود او را جـز خــداي مهـــربان
معنی اسم معصومه در لغت نامه دهخدا و فرهنگ فارسی
- لغت نامه دهخدا: ( معصومة ) معصومة. [ م َ م َ] ( ع ص ) مؤنث معصوم. ج ، معصومات. ( ناظم الاطباء ).
- فرهنگ فارسی : مونث معصوم ۱ - ( اسم ) مونث معصوم . ۲ - ( اسم ) نامی است از نامهای زنان .
اسم های پسرانه مشابه معصومه
مصطفی، محسن، میثاق، میثم، منصور
اسم های دخترانه مشابه معصومه
مُحَدِثه، مرضیه، مُقدسه، منصوره، عصمت، مونس، محبوبه
نام های هم آوا با معصومه
مبارکه،مکنونه،معصوم، محمد معصوم،محجوبه،فاطمه معصومه،معظمه،شمه،آپامه
شعر با اسم معصومه
حرم امن تو کافی است هراسان شده را
مثل شه راه بده آهوی گریان شده را
دل سپردیم به آن معجزه چشمانت
تا که آباد کنی خانه ویران شده را
مهر تو باعث خاموشی آتشدان است
خارج از دست خلیل است، گلستان شده را
گندم ری به تنور کرمت پخته شود
از تو داریم پس این مزرعه نان شده را
هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است
از طلا حرف نزن، نقره ایوان شده را
به در خانه تو بسته و وابسته شدیم
چه نیازی است به جنت سگ دربان شده را
گر قرار است جبین ش به قدومت نرسد
کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را
در محله خبر لطف تو بهتر پیچید
پخش کردند اگر قصه مهمان شده را
شدنی نیست کرم داشته باشی، اما
دستگیری نکنی دست به دامان شده را
پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت
تا ببندند به آن زلف پریشان شده را
ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم
گذری نیست به معراج تو حیران شده را
جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه تو
تا قم آورد دل شاه خراسان شده را
«موسی» که دید حال و هوایت، دادت به دست های «رضا»یت
اشکی نشست گوشه چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت
از جنس آسمانی و نوری، از چشم باز پنجره دوری
بین برادران غیوری، خورشید هم ندیده ردایت
رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیله تو هراسان
شد قبله دل تو خراسان، ای عطر دوست قبله نمایت
من تشنه ای رسیده به دریا، با آرزوی دیدن «زهرا»
دربان! بگو ملیکه قم را: از راه آمده ست گدایت
کنج ضریح سر بگذارد، بال و پری اگر چه ندارد
دل را به دست تو بسپارد، تا پر دهی به سمت خدایت
لبخند شهر تو نمکین است، قم قلب مهربان زمین است
ما هر چه داشتیم همین است: جان های ما، «کریمه»! فدایت
ای دختر یگانه مادر! ای جویباری از دل کوثر!
مثل «علی» نیامده دیگر، کو همسری به شأن سرایت؟
می بارد از ضریح تو رحمت، از آسمان اسم تو عصمت
از «اشفعی لنا»ی تو «جنت»، وا شد به روی ما، به دعایت
این شاعرت دلش شده آهو، آهو اسیر شهر و هیاهو
اذن زیارتی بده بانو! این شعر را نخوانده برایت
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم می کشد مرا
بی اختیار سمت حرم می کشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل می کند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست می دهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگری ست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکر و زن ها کنیزهات
زیباترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنی ست
این صحنه در برابر آیینه دیدنی ست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قم ایم
جاروکشان خواهر خورشید هشتم ایم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار می کنم
در مثنوی و در غزل اقرار می کنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمری ست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه دریا نشسته ایم
قم سال هاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما، بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم
متن و دلنوشته با اسم معصومه
معصومه جان
دستانم تشنه دستان تو، شانه هایم تکیه گاه خستگی هایت
به پاکی چشمانت قسم تا ابد با تو می مانم
بی آنکه دغدغه فردا را داشته باشم
چون می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت
معصومه جان؛ دخترم
تو نور را برای روشن کردن روز های زندگی ام به ارمغان آوردی
دخترم
تو شادی را به شیوه عاشقانه خودت به ارمغان آوردی
دخترم
تو یک شکوفه هستی که از عالم بالا آمده
یک گنجینه خاص و زیبا برای عشق!
معصومه؛ دختر زیبایم!
تو فرشته نگهبان منى… بهانه تحمل سختى هایم…
به خاطر تو مى جنگم و کار مى کنم.
عجیب است اشک هایم که براى تو مى ریزند آرامم مى کن..
و در هر خنده شیرینت امید را حس مى کنم
دختر نازنینم دنیا مکانى تکرارى است، اما تکرار این روزها با وجود تو زیباترین تکرار زندگی ام است …