آداب معاشرت در فرهنگ روستا
در مورد روستا و دِه تعاریف متعدد و زیادي گفته شده، ده يا روستا که در کتاب هاي نشر قديم به صورت ديه هم ديده مي شود، در زبان پهلوي ده (Deh) درپارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستابه شکل دخيو (Daxya) آمده است.
در ایران، ده از قدیمي ترين زمان يک واحد اجتماعي و تشکيلاتي و جايي بوده است كه در آن گروههايي از مردم روستايي براي همكاري در زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي گرد هم تجمع يافته اند. ده اساس زندگي اجتماعي ايران را تشكيل مي دهد و اهميت آن به اعتبار اينكه يك واحد تشكيلاتي در زندگي روستايي است، در سراسر قرون وسطيو از آن پس تا به امروز برقرار بوده است.
در عرف ده عبارت از محدوده ای از فضای جغرافيايي است که واحد اجتماعي کوچكي مركب از تعدادي خانواده كه نسبت به هم داراي نوعي احساس دلبستگي، عواطف و علائق مشترك هستند، در آن تجمع مي يابند و بيشتر فعاليت هايي كه براي تأمين نيازمندي هاي زندگي خود انجام مي دهند، از طريق استفاده و بهره گيري از زمين و در درون محيط مسكوني شان صورت مي گيرد، اين واحد اجتماعي كه اكثريت افراد آن به كار كشاورزي اشتغال دارند در عرف محل ده ناميده مي شود.
سلام کردن
عادت مردم فهيم و ساده روستا اين است که هر فرد کوچک تر بايد بر فردي که از لحاظ سن و سال از او بزرگ تر است، سلام کند، مگر در مورد افراد روحاني معمم که در اين مورد وقتي شخصي روحاني باشد بهتر آن مي دانند که ديگران بر او سلام کنند. هر چند که از حيث سن و سال از وي بزرگ تر باشند، اگر آن ها همديگر را نشناسند عادت و رسم آن ها اين است که بر روحاني و معمم بايد سلام کرد. به خاطر علم، سواد، آگاهي و دانش و لباس مقدسي که پوشيده است.
مي گويند زنان، هر چند هم که مسن باشند بر مردي که نوجواني را پشت سر گذاشته بايد سلام کنند مگر در مورد کودکان و نوجوانان کم سن و سال که آنان بر زنان پير بايد سلام کنند. ديگر اين که مردم روستا هنوز هم عادت دارند به محض اين که از در وارد شدند بر حاضران سلام کنند و اين سنت از لحاظ تربيتي و خانوادگي رواج کامل دارد تا جايي که ممکن است اگر ميهماني يا بزرگ تري چند بار به داخل حياط رفت و برگشت، هر بار بر او سلام مي کنند هر چند فاصله زماني اندک باشد.
دست بوسی
اگر فردي از راه دوري آمده و مدتي است طرفين همديگر را نديده اند مانند اين که شخصي از زيارت آمده يا در جاي ديگري زندگي مي کند وقتي يکديگر را ملاقات کردند، اگر آن شخص پدربزرگ، مادربزرگ، پدر، مادر، عمو يا عمه يا دايي يا اين که برادر بزرگ باشد دست او را مي بوسند و آن شخص هم متقابلا صورت ودیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پيشاني طرف را مي بوسد.
همچنين در آداب معاشرت روستاييان است که وقتي کسي به طور رسمي از نقطه اي به نقطه ديگري براي ملاقات و ديدار مي رود، نبايد دست خالي باشد در صورت امکان بايد چيز مناسبي با خود به عنوان هديه و تحفه ببرد که معمولا خوراکي مي باشد مانند: ميوه، کله قند و... که آن را در سفره يا بقچه اي گذاشته برايدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ميزبان مي برد و آن را سوغاتي گويند.
در هنگام بازگشت، ميزبان نيز جواب مي گويد و همان ظروف را که خالي کرده از اشياي ديگري که از لحاظ ارزش در همان حدود باشد، پر کرده جلوي ميهمان مي گذارد.
نظر جامعه شناسان درباره روستا یا ده
پلاسید رامبد، جامعه شناس فرانسوی می گوید: ده واحد اجتماعی ویژه ای است که با یک فضا، در ارتباط متقابل است و این فضا به عنوان یک عنصر ضروری در نظام اجتماعی ده نقش دارد و به این ترتیب ده دارای بعد اجتماعی است که می تواند یکی از عوامل اساسی تشکیل دهنده آن به شمار رود. ده محصول کنش های متقابل گروه های انسانی و فضا است، میان اعضای ده رابطه ای محلی وجود دارد که نتیجه کنشهای متقابل تاریخی است و موجب پیدا شدن حافظه جمعی و محلی است و در نتیجه نوعی وجدان یا شعور جمعی به وجود می آورد.
تونیس (فیلسوف و جامعه شناس اهل آلمان) می گوید: جامعه روستایی به عنوان یک جامعه آرمانی که سرشار از تقدس، هماهنگی و صلح و صفاست.
روث گلاس (جامعه شناس) می نویسد: برای ما صفت روستایی دارای مفهوم خوشایند و مطمئنی است. زیبایی، سادگی، راحتی، فراغت، منظره های دلگشا، آزادی، صلح و صفا و آرامش است.