آداب و رسوم ازدواج در کهگیلویه و بویراحمد
در قدیم دو نوع ازدواج در ایلات کهگیلویه و بویراحمد شامل مصلحتی(سیاسی) و عادی وجود داشت.ازدواج های مصلحتی( سیاسی): اغلب برای استحکام پیوندهای دوستی، قومی و پشتیبانی سیاسی و منطقه ای از همیدیگر بود که اغلب شکوهمند، پر هزینه و بین بزرگان طوایف، خوانین و کدخدایان بود.
ازدواج های عادی که ساده و کم هزینه و بین طبقات متوسط و فرو دست مردم ایل مرسوم بود.میان ایلات و عشایر نظر و رأی پدر و مادر در امر ازدواج ملاک بوده و کمتر جوانی از رأی والدین در انتخاب همسر سرپیچی و تمرد می کرد.تصمیم به برگزاری ازدواج در ایل بویراحمد (یاسوج) به عهده پدر خانواده است و گاهی مادر به شکل غیره مستقیم نیز دخالت دارد.
ازدواج های بین مردم یاسوج بیشتر شکل درون طایفه ای و درون ایلی است و به علت شناخت کامل افراد طوایف از همدیگر کار تحقیق از همدیگر کمتر یا اصلاً وجود ندارد.
هرگاه رأی پدر داماد بر وصلت با خانواده ( عروس ) قرار بگیرد، مادر داماد هم در جریان امر قرار گرفته و پسر( داماد) را نیز مطلع نموده و در صورت موافقت او،کار خواستگاری انجام می گرفت.
كچه زني ( كنايه زني )
مادر يا يكي از بستگان داماد پس از مشورت بسيار خصوصي با يكي از والدين دختر مورد نظر كنايه اي را مي زند و با زرنگي خاصي سعي دارد كه در نگاه اول تمايل و رضايت والدين دختر به وصلت با پسرش را مورد سنجش قرار دهد ، در اين مرحله حرف صريح و رك نبايد گفته شود . آداب و روسم و سنت هايي كه در مراسم عروسي وجود دارد ، داراي ريشه هاي تاريخي و كاركردهاي مشخص است .
كدخداگشوني ( خواستگاري مقدماتي )
در مرحله نخست براي خواستگاري ، خانواده داماد ، فردي از نزديكان و بزرگان خويش را به خانه عروس مي فرستند تا به طور آشكار از عروس مورد نظر خواستگاري كند . خانواده عروس در اين مرحله ، نظر قاطع خويش را ابراز نمي كنند ، ولي مي توان از لحن آنها فهميد كه آيا رضايت دارند يا خير ؟ اگر خانواده عروس در اين مرحله قصد داشته باشند كاملاً جواب منفي بدهند به نحوي پاسخ مي دهند كه طرف مقابل وارد مراحل بعدي نشود . اما اگر رضايت داشته باشند ، با خنده و گشاده رويي بامهمانان رضايت خود را نسبت به اين وصلت نشان مي دهند .
مراسم خواستگاری(گپ زنی)
در این مورد چون درباره ازدواج و چگونگی وصلت گفتگو و صحبت می شود به آن گپ زنی(حرف زنی) می گویند.مرسوم بوده کار خواستگاری به وساطت فرد سالخورده ای از فامیل داماد که مورد قبول، اعتماد و احترام خانواده دختر نیز باشد، انجام می شود و بعد از کسب اطمینان از مثبت بودن جواب خانواده دختر،[ اغلب خانواده پسر از دختری خواستگاری می کنند که بدانند موافقت می کنند و پیش زمینه ای از دیدگاه مثبت آن ها نسبت به خانواده خویش داشته باشند].
موضوع را به پدر داماد خبر داده و پدر نیز به اتفاق چند نفر از ریش سفیدان طایفه، خود به دیدار خانواده دختر رفته و از خانواده دختر، اغلب فقط پدر دختر و در برخی اوقات نیز چند نفر ریش سفید خاندان او حضور داشته، و هر کدام از بزرگان طرفین با بر شمردن محسنات پسر و دختر، و افتخارات خانواده های طرفین در مورد ازدواج صحبت می کردند.
خانواده دختر نیز ضمن تشکر از حضور میهمانان ( خانواده داماد ) و با وجود اینکه همه می دانند که جواب مثبت است، اما دادن جواب را به چند روز بعد موکول می کنند و بعد از چند روز به وسیله یکی از ریش سفیدان طایفه یا خاندان خویش جواب را به خانواده داماد می دهد.
مرحله نامزدی
بعد از پاسخ مثبت خانواده عروس به داماد عملاً مرحله نامزدی آغاز می شود و طی رفت و آمدهای که دو خانواده با همدیگر دارند زمان مراسم بله برون و کد خدایی کنان تعیین می شود.
کد خدایی (داوری)
در مراسمی که به کد خدایی معروف است ریش سفیدان و بزرگان خانواده های عروس و داماد در منزل پدر عروس دعوت شده و در مورد میزان مهریه، شیربها و یا ( حق شیر ) به مذاکره می نشینند، آن وقت که نامزدی جنبه رسمی پیدا می کند امروزه اغلب مراسم عقد کنان در این روز انجام می پذیرد و در این مراسم جشن بر پا بوده و ساز و دهل و یا ارگ ( سال های اخیر) نواخته می شود.
در مراسم کدخدایی خانواده داماد آذوقه های برای مخارج پذیرایی به خانواده عروس می فرستند.
اگر ازدواج بیرون از طایفه و ایل باشد میزان شیر بها بالا است. در گذشته شیر بها چند رأس دام، برنج، آرد ،شکر، قند و مقداری پول بود اما امروزه پول است. شیربهای پرداخت شده تقریباً به طور کامل مصرف تهیه لباس عروس و جهیزیه او می شود.در صورت یتیم بودن عروس اختیار او با برادران بویژه برادر بزرگتر اوست.
حق شیر
میزان پولی است که خانواده داماد به مادر عروس به عنوان تشکر از ایشان در ازای شیری که به عروس خورانده می دهند، که به آن شیر بها می گویند.
باروزی
یک روز قبل از مراسمات کد خدایی و عروسی مقداری وسایل خوراکی( برنج، روغن، قند، چای، گوشت، میوه و وسایلی که برای تهیه ی غذای میهمانان لازم است) که از طرف خانواده داماد به خانواده عروس تحویل داده می شود، باروزی می گویند.
مراسم دعوتی
همانگونه كه ذكر شد قبلاً تعيين مي شود چه گروهي را چه كسي دعوت كند ، يك روز قبل از موعدي كه قرار است مدعوين دعوت شوند به وسيله كارت عروسي يا به صورت شفاهي از آنها دعوت مي كنند كه فردا ظهر يا شام به منزل فلاني « معمولاً پدر عروس يا پدر داماد » تشريف آوريد و در قديم رسم بود كه به كسي جهت دعوت قدم رنجه مي كرد مبلغي عنوان « رنج پا يا پارنجون» داده مي شد . بدين ترتيب طي يك روز يا چند روز بسته به شرايط و تعداد ميهمانان مراسم پذيرايي طول مي كشد .
ميهمانان هنگامي كه جهت صرف غذا به عروسي حركت مي كنند ، گروه گروه خود را به مراسم مي رسانند . خانواده ها يا فاميل با همديگر خواهند رفت . آنها قبل از حركت در يك نقطه جمع مي شوند و مشورت مي كنند كه هر فرد چه ميزان پول بدهد . مبالغ را به يك نفر مي دهند و روانه مي شوند . هنگامي كه وارد شدند وظايف ميزبان شروع مي شود ، با نظارت پدر ومادر عروس و يا داماد ، ابتدا براي آنها شيريني و چاي برده مي شود . اگر دعوت شده از طرف خانواده عروس باشد ، پدر عروس و اگر از طرف خانواده داماد دعوت شده باشد ، پدر داماد بايد به كنار آنها رفته و به آنها خوش آمد بگويد . پس از صرف غذا پدر داماد و يا پدر عروس بايد دم در بايستد تا ميهمانان را بدرقه كنند .
رخت كنون
پارچه هاي ( رخت ها ) كه قبلاً خريداري شده اند طي مراسمي بريده مي شوند و تا هنگام عروسي دوخته شوند . همراه اين رخت ها چند عدد « سر كالا» كه شامل پيراهن يا لباس هايي جهت بستگان عروس است برده مي شود .رخت ها طي مراسمي در روزهاي آخر عروسي باز مي شود و سركالاها تقسيم مي شوند عروس كه توسط عده اي از بستگان وي در همانجا آرايش شده است ، لباس ها را همراه با هلهله و شا دي مي پوشد و براي نكاح آماده مي شود .
عقد کنان
در قديم در مجلس عقد كنان ، عاقد كه معمولاً روحاني بود ابتدا از پدر عروس و داماد ، اجازه جاري كردن صيغه عقد دائم را مي گرفت . سپس براي گرفتن وكالت از عروس با « تركه اي چوبي » به مجلس زنانه مي رفت . عروس زير چادر بود و يكي از بستگان عروس نيز وي را هدايت مي كرد . روحاني با تركه چوب به سر عروس اشاره مي كرد و مي گفت : بي بي فلاني ، آيا اجازه مي دهي كه شما را به عقد آقاي فلاني با مهريه بهمان و اين مقدار مثقال طلا و يك جلد كلام الله مجيد ، در آورم . عروس در اينجا با هدايت همان زن زير چادر از پدر ، مادر ، برادر ، دايي و عمو و ... ( بسته به نوع هدايت زن زير چادر همراه وي ) اجازه مي گرفت . پس از چند مرتبه ، فرد روحاني همان موارد را ، تكرار تا عروس « بله » را مي گفت . سپس حاضران هلهله و شادي و «كل » مي كردند و روحاني صيغه عقد دائم را جاري مي كرد .
روگشان
در گذشته وقتی عروس و داماد با لباس های نو و رنگارنگ به حجله برده می شوند داماد مبلغی پول یا سکه طلا به عروس هدیه می داد و به تعبیر یارچه ای را که روی صورت او بود بر می داشت که به آن روگشان می گفتند.
هديه دايي ( قباله حالو )
تا همين اواخر و شايد در بعضي مناطق الان هم در مواردي عروس براي دايي خود قبل از نكاح « قبايي » را مي طلبد كه منظور هديه اي است كه بايد خانه داماد به دايي عروس ( حالو ) بدهند . بديهي است كه دايي عروس نيز در اين صورت هديه اي گرانبها تر و بهتر به عروس خواهد بخشيد .
پاتختی
یک هفته بعد از مراسم عروسی مادر عروس، زن عمو، زنان برادران و زن دایی های عروس با بردن آذوقه خویش که اغلب گوشت، برنج ، روغن و قند است به خانه داماد رفته و آنجا غذا پخته و با خانواده داماد دور هم یک وعده غذا صرف می کنند و خانواده داماد نیز به پاس تشکر هدایایی به میهمانان می دهند که به این مراسم پا تختی گفته می شود.
یک هفته بعد از عروسی خانواده عروس گندم برشته، کلخنگ، شکلات، کشمش یا مغز بادام کوهی با هم قاطی کرده و در یک دستمال گذاشته به خانواده داماد داده تا بین بستگان خویش تقسیم کنند خودشان نیز بین بستگان و اقوام و هم طایفه های خود تقسیم می کنند و بستگان نیز در عوض وجه نقد یا هدایایی برای خانواده عروس می فرستند تمام این هدایا به عروس و داماد داده می شود کلیه این آداب و رسوم به نوعی بهانه ای برای کمک مالی عروس و داماد است.
سرکشی (واطلبان)
ده روز تا یک ماه بعد از مراسم عروسی عروس به خانه پدر برگشته و مدت چند روز می ماند. اغلب این بازگشت به این منظور است که چون عروس عادت به دوری از خانواده پدری ندارد دلتنگ شده و مدتی جهت حل مشکل دلتنگی در خانه پدر می ماند.
قاعده بر این است که می بایست داماد دنبال عروس بیاید و او را بر گرداند و تا داماد سراغ او نیاید، نباید برود چون وقتی داماد دنبال او نیاید به این معنا است که او را نمی خواهد. رسم بر این است که خانواده عروس هدیه ای به عروس می دهند.در گذشته این هدیه بیشتر یک فرش،قالیچه،گلیم و ... یا یک گاو، اسب، قاطر، بره، بزغاله و .... بود.