آداب و رسوم محلی استان مرکزی
آش ابودردا
از نظر مواد و طرز پخت همان آش رشته معمولی است که با نیت و مراسم ویژه ای پخته می شود. این آش به نیت درخواست شفا برای بیماران و یا به عنوان نذری برای سلامتی افراد خانواده در آخرین چهارشنبه ماه صفر پخته می شود.
معمولا مراسم رشته بری یعنی درست کردن رشته از خمیر با مراسمی خاص و دعا و استغاثه به درگاه خداوند بوده که همه در آن شرکت می کردند .ضمن آماده کردن رشته گلوله هایی با آدمک های از خمیر می ساختند و به نیت تک تک افراد خانواده در اش می ریختند و پس از پختن از آش خارج کرده و بروی بام می ریختند که خوراک پرندگان شود و یا در اب می ریختند که ماهیان بخورند و این به نیت خارج ساختن بیماری و باقیماندن سلامتی و خوشی بود سپس مقداری از آش را به بیمار مى خوراندند و بقیه را بین همسایه ها و فقرا تقسیم می کردند و سهمی نیز به خانواده و بیماران مورد نظر می دادند.
آدمک های آش ابودردا
این آش را به طور انفرادی یا جمعى با شركت گروهى از زنان و دختران برای «رفع مرض مزمن » و شفای درد و بیماری و برآمدن مراد و حاجت مى پزند. در فرهنگ عامة ایران آش ابودردا را به نامهای دیگری ، مانند آش بیمار، آش عمودرد یا آش عمودردا، آش سلامتى ، آش هَوْدَرْده = هفت درده آش ابودرده نیز مى نامند. اطلاق نام هفت درده نامیدن آن، احیاناً به سبب خاصیت و تأثیرش در شفادهندگى درد های مختلف بوده است .
هنگام پختن آش هر زنى كه حاجت یا بیماری داشت برای برآورده شدن حاجتش آش را هم مى زد. ساختن آدمك خمیری ِ شبیه بیمار و انداختن آن به آب روان مبتنى بر این باور است كه درد و ناخوشى و قضا و بلا را كه به آدمك منتقل شده ، به آب بیفكنند و از جان و خانه دور كنند. در پنداشت عامة مردم نذر كردن آش ابودردا و پختن و خیرات كردن آن برای صاحب نذر و خورندگان آش ، تندرستى ، نیرومندی و باروری مى آورد و برآورندة حاجات و نیازهاست . بیماران را شفا مى دهد و بخت بسته را مى گشاید. برخى باور دارند كه هر دردی در هر عضوی از بدن خود داشته باشند، با خوردن همان عضو از آدمك خمیری درد آن عضو بدنشان شفا مى یابد.
مراسم کوسه ناقالی (ناقالدی):
گویند حضرت موسی (ع) در چهلمین روز از زمستان به گله گوسفندان خود سر می زند و با حیرت مشاهده می کند که تمامی آن ها دو قلو زاییده اند. آن گاه به آغل خود می رود و به رقص و پایکوبی می پردازد و شکر خدای را به جای می آورد. از آن پس هر سال حضرت موسی (ع) و مردم این روز میمون را جشن می گیرند و به رقص و پایکوبی مشغول می شوند. این جشن سال ها بعد به جشن «چوپانان» معروف شد.
چهل روز از زمستان گذشته و پنجاه روز مانده به فصل بهار و نوروز، گروه کوسه که از چوپانان تشکیل می شدند به میمنت شکستن کمر سرما و زمستان جشن کوسه ناقالی را برگزار می کردند. گروه کوسه معمولاً متشکل از سه یا چهار نفر بودند و هر یک بنا بر مهارت و توانایی نقش ناقالدی، عروس ناقالدی و یا تگه (بز نر) را به عهده می گرفتند. دختر بچه ها و پسر بچه ها نیز به عنوان توبره کش (جمع کننده هدایا) آنان را همراهی می کردند.
عقیده بر این بود که ناقالدی باید فردی توانا باشد و اگر سال جاری سالی میمون و پر برکت می شد، سال آینده نیز همان فرد را ناقالدی می کردند. کوسه جبه بلندی را وارونه می پوشید و زنگوله هایی به آن آویزان می کرد و زنگوله هایی هم به دستان و زانوان خود داشت. صورت را سفید می کرد و یک تکه پوست بزغاله هم به سر می کشید که در آن سوراخ هایی برای دیدن و نفس کشیدن تعبیه شده بود. کمربندی از ریسمان و یا چرم پهن و یا پارچه ای به صورت شال به کمر می بست و به آن زنگوله هایی می آویخت. پاپیچ مخصوص چوپانان به پا و چوب دستی به دست داشت.
زن کوسه یا عروس پیراهنی زنانه بر تن و چادری به سر داشت و هفت قلم آرایش شده بود و کفش های زنانه (گالش های لاستیکی) به پا می کرد و زنگوله هایی به خود می بست ـ معمولاً این نقش به عهده نوجوانان پسر بین دوازده تا شانزده ساله بود. «تکه ها» دو نفر بودند و هر یک با بوقه و یا جارو دو شاخ بر سر می بستند و چند زنگوله و توبره یا سطلی برای جمع آوری هدایا به همراه داشتند. دسته کوسه به همراه گروه نوازندگان که ساز و دهل می زدند و عده ای به ویژه کودکان و نوجوانان که آن ها را همراهی می کردند، در کوچه ها به راه می افتادند.
کوسه در پیشاپیش گروه حرکت می کرد و با باز و بسته کردن دست ها و تکان دادن بدن خود صدای زنگوله ها را در می آورد. کوسه به در هر خانه که می رسید، وارد آن خانه می شد و بقیه نیز از پشت سر وارد می شدند. کوسه یک راست به سراغ طویله گوسفندان می رفت و با چوب دستی خود به در طویله ضربه می زد.
با این اعتقاد که شگون دارد و موجب آمدن خیر و برکت و باروری و زایش گوسفندان و بزها می شود. سپس زنگوله ها را دوباره به صدا در می آورد و می خواند.بعد از آوازخوانی کوسه، تکه ها با هم چوب بازی می کردند و عروس تکه با هم می رقصیدند. گاهی هم کوسه با یکی از تکه ها کشتی می گرفت که نشانه رقابت بر سر عروس بود. در این کشتی کوسه شکست می خورد و غش می کند.
جشن و مراسم بیل گردانی
جشن بیل گردانی که در منطقه نیمور محلات مرسوم است و از جشن های باستانی و پهلوانی محسوب می شود، ارتباط تنگاتنگی با کشاورزی و زمان آبیاری مزارع این منطقه حاصلخیز دارد و نشانه ای از ستیز انسان با طبیعت محسوب می شود.
زمان این جشن در آغاز فصل زراعت بهاره بوده و گروهی از مردان کشاورز برای لایروبی شاجوب یا نهر بزرگ نیمور که از محل سر انحرافی باستانی نیمور از رودخانه انارآباد (قمرود) اقدام می کنند.این عملیات لایروبی تا یک ماه به طول می انجامد و هنگامی که آب نهر به نخستین انشعاب خود که در زبان محلی وارگو نامیده می شود می رسد، مردم منطقه جشنی سنتی که یادگار سنت های پهلوانی است، برگزار می کنند. این مراسم که بیل گردانی نام دارد، در میدان اصلی نیمور انجام می شود.[۱] که از سال ۸۹ به عنوان میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است.
شب افطاری در شهرهای مرکزی
یکی از آیین های جالب توجه مردم دیار استان مرکزی فرستادن افطاری توسط داماد به خانه عروس است. در این سنت دیرینه، داماد باید برای نوعروس خود افطاری هدیه ببرد. در این سینی افطار، انواع گوشت، مرغ، ماهی، روغن، برنج، چند قرص نان و شیرینی و میوه چیده و به خانه پدر عروس برده می شود. برخی از شهرها مانند محلات رسم دارند که خانواده تازه داماد در سینی غذای افطاری، طبقی شیرینی، زولبیا و هدیه مخصوص آماده می کند و به خانه نوعروس می فرستد. بعد از این مراسم، خانواده عروس در یکی از شب های مام مبارک برای قدردانی، داماد و خانواده اش را برای صرف افطاری دعوت می کنند.
خوردنی های ماه رمضان
اهالی مرکزی نیز مانند تمام اقوام و شهرهای دیگر در ماه مبارک رمضان، غذاها و خوراکی های متنوعی تهیه می کنند. از معروف ترین خوراکی های این منطقه می توان به فتیر اشاره کرد. اگرچه این نان در تمام فصل مصرف می شود اما اراکی ها پیش از فرارسیدن ماه رمضان برای سفره های افطاری خود فتیر می پزند. گوش فیلی و زولبیا نیز از شیرینی های پرطرفدار این ماه است که اغلب در خانه توسط زنان اراکی تهیه می شود. باغ های فراوان انگور در این منطقه، شیره انگور را به سوغات و خوراک روزانه آنها تبدیل کرده است. مصرف شیره انگور در رمضان به خاطر دریافت انرژی، در وعده افطاری و سحری مرسوم است. از دیگر خوراکی های این ماه می توان به شله زرد ، حلوای شیره انگور، شیر برنج و حلیم اشاره کرد. در روستای فرنق شهرستان خمین رسم است قبل از آمدن ماه رمضان سه نوع نان خانگی فطیر شیر، نان گرده و نان شاطه مخصوص ماه رمضان می پزند.