اگر با فلسفه ی جشن های ایران باستان و گاه شماری گاهنباری آشنا باشید، می دانید که هر روز از سال در دوره ایران باستان به اسمی نام گذاری می شد، یعنی هر روز اسم مخصوص خودش را داشت. جشن نیلوفر هم گویا یکی از همین جشن ها بوده که در خردادروز ماه تیر (روز 6 تیر) برگزار می شد که به احتمال زیاد مقدمه و پیش جشنی برای جشن تیرگان بود، که امروزه به دست فراموشی سپرده شده است.
جشن نیلوفر، به مناسبت شکوفا شدن در تابستان
گل نیلوفر، نماد ایزدبانو آناهیتا نیز هست.ابوریحان بیرونی به برگزاری آن، اشاره کرده است و گفت «گل نیلوفر، نماد ایزدبانوی "آناهیتا" است.درباره ی این ایزدبانو به فراخی در آبان یشت سخن رفته است.این ایزدبانو، ایزدبانوی آب است، ایزدبانوی زایندگی و باروری است. آب و آناهیتا با زایش در پیوند هستند.ایزدبانوی آناهیتا سرچشمه ی زندگی، پاک کننده ی تخمه ی نرینه ها و پاک کننده ی زهدان مادینه ها برای زایش است و نیلوفر از آن روی بسیار ارجمند بوده که نمادی از آناهیتا است که نزد ایرانیان، ارج و ارزش، فراوانی داشته است.» برگزاری این جشن در این زمان احتمالاً بر پایه شکوفا شدن گل های نیلوفر در آغاز تابستان بوده است. این جشن امروزه در فراهان و محلات و خمین با عنوان جشن اول تووستونی (اول تابستانی) همچنان برگزار می شود.
چرا نیلوفر؟
گل نیلوفر (نیلوفر آبی، لوتوس، سوسن شرقی) از مهم ترین گیاهانی است که در ایران باستان ارج و قرب زیادی داشت. تا جایی که نقش آن را روی نقش برجسته های تخت جمشید و حتی روی سکه ها هم می بینیم. براساس چیزی که در کتاب مهم و معروف بُندَهش آمده، گل نیلوفر متعلق به ایزدبانوی آناهیتا است و از طرف دیگر نماد پاکی و نیالودگی هم هست. نیلوفر همیشه لابلای آب مرداب و گل و لای رشد می کند اما همیشه تمیز و پاک است و هیچ آلودگی روی گل و برگ هایش نمی بینید. از طرف دیگر، آناهیتا چون ایزدبانوی آب هاست با گل نیلوفری که دائما در آب است، ارتباط تنگاتنگی دارد. بنابراین شاید جشنی که ابوریحان بیرونی از آن صحبت می کند، با توجه به ارتباط نیلوفر و آناهیتا کنار آب برگزار می شد.
گل نیلوفر در نگاره های تخت جمشید
نگاره های تخت جمشید که گلی بر دست دارند و این روزها آن را به گل نیلوفر می شناسیم در دست شاهان و شاهزادگان هخامنشی که در پارسه، نقش شده اند، این گل دیده می شود.افزون بر آن، گل نیلوفر در دست بزرگ زادگان پارسی و مادی هم دیده می شود با این تفاوت که گلی که در دست شاهان و شاهزادگان است، دو غنچه ی کوچک در دو سو دارد، که بی گمان اندیشه برانگیز است.» البته پژوهشی بر روی این گل در نقش های هخامنشی نشده و هر آن چه بر پوشش سربازان گارد جاویدان، سرستون ها و در دست شاهان و بزرگ زادگان، نقش شده، را نیلوفر می نامیم، شوربختانه همه ی پژوهشگران ایرانی هم بسیار گذرا از آن، گذشته اند گویا میلی هست که همه چیز را گل نیلوفر بدانیم در حالی که به گمان من، نقش پایه ستون ها، هیچ شباهتی به گل نیلوفر ندارند.» تنها کسی که می گوید، آن چه در دست شاه هخامنشی است، نیلوفر نیست، والتر هینتس است. این ایران شناس آلمانی به نقل از دانشمندی دیگر، این گل را گل سرخ انار دانسته است که باید پیرامونش اندیشید از آن روی که انار، از میوه های ویژه ی این سرزمین و این اقلیم آب و هوایی است و در اسطوره های ایرانی هم به بسیاری یافت می شود. ویژگی انار زایش و باروری است. اما نکته اینجاست که گل انار این اندازه درشت نیست و ساقه ای به این کلفتی که در نگاره ها آمده، ندارد.
ابوریحان بیرونی و کتاب آثار الباقیه
ابوریحان بیرونی وقتی 20 سالش بود (سال 390 و 391ه.ق) در دربار سلطان قابوس گرگان اقدام به مطالعه و جمع آوری اطلاعات و تقویم فرهنگ های مختلف کرد و نتیجه مطالعاتش را در کتابی به اسم آثار الباقیه عن القرون الخالیه ثبت کرد؛ یعنی کتاب «اثرهای مانده از سده های گذشته». در این کتاب او راجع به جشنی صحبت کرد به اسم جشن نیلوفر. با این حال اطلاعات کاملی از چگونگی انجام جشن و جزئیات بیشترش ننوشت. فقط به این موضوع اشاره کرد که جشن نیلوفر در خردادروز تیرماه در ایران باستان برگزار می شود. بعد از کتاب ابوریحان، دیگر اثری از اسم جشن نیلوفر در کتاب های تاریخی پیدا نمی شود. به خاطر همین است که بعضی از محققان می گویند ممکن است جشن نیلوفر تا قرن 4 ه.ق یعنی زمانی که ابوریحان زندگی می کرده، نام و یادش زنده بوده یا شاید هم برگزار می شد.
سخن آخر
مراسم جشن نیلوفر هر چند امروزه فراموش شده است اما در قالب جشن های موسوم به «اول تووستونی/ اول تابستانی» در برخی از نواحی مرکزی ایران همچون فراهان و محلات و خمین زنده مانده است. جشن نیلوفر و جشن اول تابستانی ارتباطی با جشن تیرگان که در روز سیزدهم تیرماه برگزار می شده است، ندارند و از جشن های مستقل و کهن ایرانی هستند.