هر ملتی از آغاز پیدایش تاکنون برای خود آداب و سننی داشته که همیشه مورد احترام بوده و هر ساله نیز آن را به جا آورده اند. چرا که هر سنتی یاد آور یک بزرگداشت می باشد.در تقویم ایران نیز ایامی هست که مردم به آن اهمیت ویژ ه ای قائلند و پاینبد این رسوم قدیمی می باشند و در روزهایی که جشن و سرور باشد مردم دوست دارند که در آن به شادی بپردازند و از آن روز نهایت استفاده را ببرند.البته ایامی نیز وجود دارد که متعلق به گذشته های خیلی دور است و شاید امروزه کمتر به آن پرداخته یا توجه شده است یکی از این روزها ، سپندارمذگان روز عشق ایرانیان قدیم و باستان است .روز سپندارمذگان روز عشق به زن و زندگی نیز نامیده شده است. با اینکه تصور می شود که روز عشق متعلق به خارجی ها می باشد و ما این روز را از اروپایی ها به عاریه گرفته ایم ولی اگر در فرهنگ غنی کشور خودمان دقت کنیم در می یابیم که در ایران باستان روز عشاق وجود داشته و مربوط به فرهنگ بسیار غنی ما ایرانیان است.
سرگذشت سپندارمذگان در تاریخ ایرانی:
” سپندارمذ” لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان “سپندارمذ” را به عنوان نماد عشق می پنداشتند. پسوند “گان” هم به معنی “جشن” است، و در نتیجه “سپندارمذگان” به معنی “جشن سپندارمذ” (جشن روز زن و زمین) است.
در ایران باستان هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشده است که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی متناسب با نام آن روز و ماه ترتیب می دادند . مثلاً شانزدهمین روز هر ماه “مهر” نام داشت که در ماه مهر، «مهرگان» لقب می گرفت. همینطور روز پنجم هر ماه “سپندارمذ” یا “اسفندارمذ” نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم “اسفندارمذ” نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند.
واژه اسفند و سپَندارمَذ:
واژه پارسی «اسفند» «اسپند» در زبان پارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت-Spandarmat» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی-SpentaArmaiti» بر گرفته شده است. روز پنجم هر ماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپَندارمَذ» نام دارد. این واژه که در اوستایی «سْپِنـْـتـَه آرَمَئیتی» آمده، نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپِنتَه» یا «سپند» به معنی پاک و مقدس و «آرَمَئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شده است و معنی این دو باهم فروتنی ِپاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» و در پارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
پیشینه اسفندگان «سپندارمذگان»
در گاه شماری هاي گوناگون ایرانی، علاوه بر این که ماه ها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن «سلامت، اندیشه» که اولین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمزد» بوده است. سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، متواضع. زمین سمبل باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی رابه همه ی زیستمندان هدیه میکند. بهمین دلیل در فرهنگ باستان اسفندگان «اسپندگان» رابه عنوان سمبل تمایلات مادرانه و باروری می پنداشتند.
درسال ۱۳۴۱ خورشیدی، ابراهیم پورداود روز پنجم اسفند و جشن اسفندگان را بعنوان «روز پرستار» پیشنهاد داد که پذیرفته شد و در تقویم رسمی نیز ثبت گردید ولی اکنون این روز توسط هیچ نهاد دولتی و غیردولتی بعنوان روز پرستار گرامی داشته نمی شود. پورداوود دراین مورد نوشته بود: “در بین جشن هاي بزرگ ایران باستان، سپندارمذگان جشنی است در پنجمین روز از اسفندماه. همین روز شایسته و برازنده است که جشن پرستاران وطن ما باشد”. از این روی، روز پنجم ماه دوازدهم «اسفند» یا اسپند، روز «سپندارمزد» یا «اسپندارمزد» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند. «سپندارمزدگان» یا «اسفندگان» «اسپندگان» روز زن و زمین است.
حکمت واقعی سپندار مذگان چیست؟
حکمت گرامی داشت این روز به عنوان "روز عشق " به اینگونه بوده است که در تقویم ایران باستان هرماه کلا "سی" روز بوده است و همه ی ماه ها از اسامی خاصی برخوردار بودند حتی روزها نیز برای خود اسم مخصوصی داشتند.روز پنجم هر ماه "سپندار مذگان " تلقی می شد سپندار مذ عنوان ملی زمین یعنی گسترش دهنده پاک و متواضع می باشد زمین سمبل عشق و لطافت است چرا که با همه وجودش به همه چیز و همه کس عشق می ورزد در نگاه او زشت و زیبا یکی هستند و بر همدیگر رجحان و برتری ندارند زمین همانند مادری مهربان همه را درآغوش کشید و آنها در خود حفظ می کند برای همین است که توانسته عنوان عشق را نصیب خود کند.(شاید باز هم زمان آن نیست که همانند سالهای پیشین و سده های دور در ایران مهرگان و جشن سپندار مذگان را پاس بداریم آیا برای چنین روزی باید باز هم صبر کنیم ایکاش می توانستیم به احیای سنت های زیبای دیرین خود عمل کنیم ).
آیین و رسوم روز سپندار مذگان
گفتیم که این روز برای زنان و مردان روز توصیف نشدنی بود آنها در این روز به همدیگر عشق می ورزیدند و از همدیگر تشکر و قدر دانی می کردند زنان به پاس احترام و عشق به شوهرانشان به آنها تحفه می دادند و مردان نیز دختران و زنانشان را بر مرکب پادشاهی قرار می دادند و گوش به فرمان آنها شده و با کادو و هدیه اردات خودت را به زنانشان نشان می دادند.
این کار یک تلنگر برای مردان تلقی می شد تا ارزش و مقام مادر وهمسرانشان را بدانند و به آنها احترام بگذارند البته این جشن ها تا مدت ها تداوم داشته و به صورت باشکوه وعظیم برپا می شد و تا احترام گذاشتن مردان به زنان همچنان در طول زندگی ادامه داشته باشد.
روز عشق در ایران معاصر
ایرانیان از جمله ملت هایی هستند که زندگیشان با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته و به همین دلیل ایرانیان باستان به مناسبت های گوناگون جشن گرفته و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلاً جهان بینی ایرانیان باستان است.
در ایران معاصر ، چندین سال است که روز ۱۴ فوریه یا همان روز عشق اروپایی ها ، در کشور ما نیز بصورت جدی تر برگزار شده و تعداد نمادهای بیشتری پیدا می کند به طوری که از اواسط بهمن ماه چهره بسیاری از فروشگاه های شهر کاملا به رنگ قرمز در آمده و پول های زیادی خرج نمادهای این روز می شود.