حضرت خدیجه (س) کیست؟
حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و مادر ارجمند حضرت فاطمه زهرا (س) است.حضرت خدیجه (س) از قبیله قریش بود. پدرش خُوَیلد بن اسد و مادرش فاطمه بنت زائده است که هر دو از ریشه دارترین و اصیل ترین خاندان های عرب در حجاز بودند.خویلد در دوره جاهلیت، مهتر طائفه خود و از محترمان قریش به شمار می رفت و دارای موقعیتی ممتاز بود.خدیجه کبری (س) چند سال (حدود ۱۵ سال) قبل از عام الفیل و ۶۸ سال پیش از هجرت پیامبر (ص)، در مکه مکرمه به دنیا آمد.آن حضرت (س) پیش از ظهور اسلام از زنان بر جسته قریش محسوب می شد و به او «طاهره»، «مبارکه»، «سیده زنان قریش»، «بانوی دوراندیش و خردمند» و «بانوی عاقل» می گفتند که نشان دهنده جایگاه بالای او در میان مردم است.او بانویی وزین و با وقار، عفیف و پاکدامن، پرهیزکار و مورد احترام، و انسانی روشن بین و دور اندیش، علاقمند به معنویات، با سخاوت، معتقد به حق و حقیقت، و متمایل به اخبار آسمانی بود.آن حضرت (س) علاوه بر کثرت اموال و املاک، از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ای داشت و او را «ملکه بطحاء» می گفتند.
ولادت و خانواده حضرت خدیجه (س)
پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است. تولّد حضرت خدیجه (س) سال 68 پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و چهل سال از عمر حضرت خدیجه علیها السلام می گذشت.او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و سلم به پیغمبر نزدیک تر است. او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب علیه السلام درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت.خانواده اى که خدیجه را پرورش داد، از نظر شرافت خانوادگى و نسبت های خویشاوندى، در شمار بزرگترین قبیله هاى عرب جاى داشت. این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت. آثار بزرگى و نجابت و شرافت از کردار و گفتار خدیجه پدیدار بود.
ایمان آوردن حضرت خدیجه (س) به اسلام
حضرت خدیجه (س) اولین زن مسلمان و نخستین زنی بود که به پیامبری حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد و اولین بانویی بود که همراه امام علی (علیه السلام) با پیامبر به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.تاریخ نویسان از یکی از همسران پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نقل کرده اند که می گفت: من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می کرد و اگر گوسفندی می کشت، به سراغ دوستان خدیجه می رفت و سهمی برای آن ها می فرستاد.روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حالی که خانه را ترک می کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرأت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است !»گفتار من چنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: ابدا چنین نیست !... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است.خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می بردند. او ثروت خود را در سخت ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.
آشنایی و ازدواج حضرت خدیجه (س) با پیامبر (ص)
خدیجه (س) وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی محمد امین (ص) را شنید، در پی مذاکراتی با ابوطالب عموی پیامیر (ص)، برادر زاده او محمد (ص) را برای امور مربوط به داد و ستد ها در کاروان تجارتی خود انتخاب کرد و محمد امین (س) از سوی او و برای تجارت، به شام رفت.پس از این سفر تجارتی بود که خدیجه (س) شیفته لیاقت، نجابت، امانت داری و راستگویی، خوی نیکو، مکارم اخلاقی و معنوی، شخصیت ممتاز و محترم، و خصال پسندیده محمد امین (ص) شد و به ازدواج با او مایل گردید. سپس زنی به نام نفیسه دختر علیه را واسطه قرار داد تا آمادگی او را برای ازدواج، به اطلاع محمد (ص) برساند و با برپایی مجلس عقد باشکوهی در خانه خود، همسر آن حضرت (ص) شد.
بعضی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با محمد امین (ص) در میان گذاشت و به گفته ابن هشام مورخ مشهور، به وی گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، می خواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم»، پیامبر (ص) موضوع را با عموی خود ابوطالب در میان گذاشت، و ابوطالب نظر موافق خود را اعلام کرد که نفیسه بانوی واسطه نیز آمادگی محمد امین (س) را به خدیجه (س) خبر داد.این ازدواج مبارک، ۱۵ سال قبل از بعثت پیامبر (ص) و هنگامی صورت گرفت که ۲۵ سال از عمر شریف آن حضرت (ص) و ۴۰ سال از عمر حضرت خدیجه (س) می گذشت.چنان که بین مورخان مشهور است و اهل سنت نیز آن را تأیید می کنند، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) ۴۰ سال داشت، اما با توجه به تعداد فرزندانی که از این ازدواج به دنیا آمده است، می توان گفت: تاریخ نویسان عدد ۴۰ را از آن جهت که عدد کاملی است انتخاب کرده اند. ابن سعد به اسناد خود از ابن عباس روایت می کند که سن خدیجه (س) هنگام ازدواج با حضرت محمد (ص)، ۲۸ سال بوده است.
مراسم عقد آن ها با حضور عمو های پیامبر (ص) و بستگان خدیجه (س) که از همه مشهورتر پسر عموی او ورقه بن نوفل بود، انجام و خطبه عقد توسط ابوطالب که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر (ص) بود، اجرا شد و بر خلاف سنت های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، خدیجه (س) بخش زیادی از مال و ثروت و دارایی خود را به حضرت محمد (ص) هدیه کرد.مهریه حضرت خدیجه (س) بنا بر برخی نقل ها، ۲۰ شتر و بنا بر نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که ۵۰۰ درهم می شود، بود.این جریان باعث شد زنان مکه رابطه شان را با خدیجه (س) قطع کنند و او را تنها بگذارند.امام جعفر صادق (ع) می فرمود: «وقتی خدیجه (س) پیامبر اکرم (ص) را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه (س) سلام نمی کردند، حتّی از رفت و آمد زنان دیگر با او هم جلوگیری می نمودند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه (س) مستولی شد.
البته او بیشتر از این می ترسید که به پیامبر (ص) آسیبی برسانند. وقتی خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله شد، فاطمه (س) در شکم مادر با او سخن می گفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه می فرمود. امّا خدیجه (س) این حالت را از پیامبر (ص) مخفی می داشت تا آن که روزی حضرت (ص) داخل شد و شنید که خدیجه (س) با کسی سخن می گوید. حضرت (ص) به اطراف نگریست، امّا کسی را ندید، پرسید: ای خدیجه! با چه کسی سخن می گویی؟ خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت اشاره کرد و گفت: فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می گوید و مونس من است. حضرت (ص) فرمود: در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند، نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او امامان دین متولّد می شوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آن ها را جانشین خود در زمین قرار می دهد.»به هر حال ثمره این ازدواج و پیوند آسمانی و مبارک، دو پسر به نام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر (ص) از دنیا رفتند و چهار دختر به نام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا (س) بود. فاطمه زهرا (س) بعد از بعثت به دنیا آمد.
خصوصیات و ویژگی های حضرت خدیجه (س)
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می رود. او اولین زنی بود که به اسلام گروید؛ چنانکه علی بن ابی طالب (ع) اولین مردی بود که اسلام آورد. اولین زنی که نماز خواند، خدیجه بود.او انسانی روشن بین و دور اندیش بود. با گذشت، علاقه مند به معنویات، وزین و با وقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت.خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» می گفتند. از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ای داشت و مهم تر اینکه حتی قبل از اسلام وی را «طاهره» و «مبارکه» و «سیده زنان» می خواندند.جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه های نبوت می شد.خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیر بود. او به فضیلت اخلاقى و پذیرایی هاى شایان بسیار معروف بود و بدین جهت زنان مکه به وى حسد می ورزیدند.دختر خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (ص) بود. بی تردید می توان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبر اکرم (ص) شایسته شمرده شود. طبق روایات، او براى پیامبر اکرم (ص) یاورى صادق بود.
وفات حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (ص) و به عنوان همسر ایشان زندگی کرد و دوران پر فراز و نشیبی را با آن حضرت (ص) پشت سر گذاشت تا اینکه سرانجام در سال دهم بعثت و سه سال قبل از هجرت، در سن ۶۵ سالگی (و همان طور که گفته شد بر اثر رنج های دوران محاصره در شعب ابی طالب) بیمار شد و به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفت. به همین دلیل آن سال را عامُ الحُزْن به معنای سال غم و اندوه نامیدند و البته این نام گذاری به پیامبر (ص) نسبت داده شده است. در همین سال بود که محاصره مسلمانان در شعب ابی طالب پایان یافت.
چون بیماری خدیجه (س) شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم. من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه (س) عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم می گوید: من از قبر در هراسم. از تو می خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه (س) فرستاد و او بسیار خوشحال شد.بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم.
پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کرد. آن گاه شخصاً درون قبر رفت و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهاد و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرش خدیجه (س) اشک می ریخت، دعا می کرد و آمرزش می طلبید.پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شد.قبرستان مَعلاة قدیمی ترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است. مقبره بنی هاشم نیز گفته می شود. عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شده اند.
مقبره حضرت خدیجه (س) و فرزندشان
از ابن عباس نقل شده است:«قاسم» نخستین فرزند رسول خدا بود که در مکه و پیش از بعثت متولد شد. به همین دلیل کنیه پیامبر(ص) «ابو القاسم» بود. سپس به ترتیب زینب و رقیه و فاطمه و ام کلثوم متولد شدند و پس از بعثت پسری به نام عبدالله ملقب به طاهر و پسری به نام طیب متولد شدند و مادر همگی ایشان خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزّی بن قصیّ بود. ... نخستین فرزند آن حضرت که مرد قاسم و سپس عبدالله و هر دو در مکه مردند و عاص بن وائل سهمی گفت:نسل او قطع و بی عقب شد و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:«سرزنش کننده تو بلا عقب است.» واقدی از عمرو بن سلمة هذلی بن سعید بن محمد بن جبیر بن مطعم، از پدرش نقل می کند قاسم هنگام مرگ دو ساله بود.