آشنایی با ضرب المثل آن تار مو غیر این چپه است

  سه شنبه، 25 مرداد 1401   زمان مطالعه 3 دقیقه
آشنایی با ضرب المثل آن تار مو غیر این چپه است
در این بخش از ساعدنیوز میخواهیم شمارا با ضرب المثل آن تار مو غیر این چپه است آشنا کنیم با ساعدنیوز همراه باشید.

ضرب المثل آن تار مو غیر این چپه است

در میان پدیده های زبانی که مشخصه فرهنگ مردم است ، بدون شک این ضرب المثل با معنی وجود دارد. این یک شکل زبانی است ، عمدتاً به شکل شفاهی ، که از طریق آن خرد اجداد در مورد زندگی روزمره منتقل می شود. ضرب المثل ها با مشکلات ، شادی ها و نگرانی های زندگی روزمره ارتباط دارند ، بنابراین بازتابی از زندگی بشر هستند.

پیرمرد

ریشه تاریخی ضرب المثل آن تار مو غیر این چپه است

قصه ی آن چنین است: روزی مردی روستایی ناشناس در دكان یك حاجی می رود و از او تقاضای مقداری پول به عنوان قرض می كند. حاجی می گوید: « ای بابا، من كه تو را نمی شناسم چطوری پولم را به تو بدهم؟ آخر یك گرویی، یك چیزی باید بسپاری. »

مرد می گوید: « حاجی، ریشم را گرو می گذارم.» حاجی قبول می كند. مرد روستایی اطراف را نگاه می كند و در نهایت ناراحتی و با دل نگرانی دست می برد و یك تار از موی ریشش را می كند و به حاجی می دهد. حاجی هم تار مو را با نهایت احتیاط در كاغذی می پیچد و كاغذ را در صندوق می گذارد و دو دستی، پول را تقدیم مرد می كند.

تصادفاً یك آدم كلاه بردار و حقه باز در آن حوالی بود؛ همین كه این معامله را دید پیش خودش فكر كرد: « عجب معامله ی خوبی است! چه بهتر من هم فردا صبح پیش حاجی بیایم و با دادن چند تار موی ریشم پول بگیرم. مردك حقه باز فردا صبح زود با قیافه ی حق به جانب در دكان حاجی می رود و می گوید: « حاجی آقا، مقداری جنسم در راه است و احتیاج به صد تومان پول دارم. اگر لطف بفرمایید، فردا همین وقت ده تومان هم رویش می گذارم و تقدیم می كنم.»

حاجی می گوید:« آخر بابا جان، من كه شما را ندیده ام و نمی شناسم. آخر یك گرویی باید بسپاری كه من صد تومان پول به تو بدهم.» مردك كلاه بردار خنده ای می كند و می گوید: « حاجی آقا، ریش، ریشم را امانت می گذارم و قول می دهم فردا صبح پول را بیاورم تقدیمت كنم.»

حاجی فكری می كند و می گوید: « بسیار خوب، قبول دارم.» كه یك مرتبه مردك بی آنكه توجهی به اطراف بیندازد دست می برد و یك چپه مو، از ریشش می كند و به طرف حاجی دراز می كند. حاجی می بیند به اندازه یك سیر مو از ریشش كنده. خوب نگاه می كند و می گوید: « بابا جان، آن یك تار مو غیر این یك چپه است! »

کاربرد ضرب المثل آن تار مو غیر این چپه است

اگر شخصی بخواهد پولی از كسی قرض كند و چیزی گرو بگذارد و قول سود كلانی بدهد؛ اما قصد فریب داشته باشد، مثل فوق را در موردش به كار می برند.

ضرب المثل های دیگری درباره فریب و نیرنگ

ریگ به کفش داشتن : به آدم هایی که قصد حیله و نیرنگ داشتند، می گفتند اگر ریگی در کفش نداری بگو.

سر خود را زیر برف می کند: گاهی پیش می آید که کسی خود را به کاری سرگرم می کند، با این پندار که دیگران او را نمی بینند و از این حال و روزگار او خبر ندارند. در حالی که او فقط خود را سرگرم کرده و دیگران او را می بینند و می دانند که کجاست و چه می کند. قدیمی ها می گویند این عادت کبک است.

شریک دزد و رفیق قافله است : آدم هایی که با دو رویی خود را دوست گروهی نشان می دهند و پنهانی برای آن نقشه می کشند، این مثل درباره شان گفته می شود.

یکی به نعل می زند یکی به میخ : اگر کسی برای موفق شدن و پیش بردن کارهایش حرفی را روشن و دقیق نگوید، یکی به نعل می زند و یکی به میخ، را به کار می بردند، یعنی این که با زیرکی نمی گوید که چه می خواهد کند.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر