ضرب المثل باج به شغال نمی دهيم
تاریخچه ضرب المثل باج به شغال نمی دهيم
بر اساس نظر کارشناسان در ضرب المثل باج به شغال نمی دهيم نکته ای وجود دارد و این است که در اصل کلمه ی شغال درست نیست و شغاد صحیح است که به زمان زندگی رستم، پهلوان نامدار ایرانی بازمی گردد.
در روایات آمده است که در گذشته، ندیمه ای در خانه ی پدر رستم (زال) زندگی می کرد. او زنی خوش صدا و زیبا بود و زال از همنشینی با او لذت می برد. به همین خاطر در ذهنش به ازدواج با او فکر می کرد. تا این که روزی به ندیمه اش پیشنهاد ازدواج داد و او هم قبول کرد. زال و کنیزش با هم ازدواج کردند و بعد از چند ماه صاحب فرزندی شدند.
ذیلا اجمالی از آن تفصیل بیان می شود:
در اندرون خانه زال ، پدر رستم، کنیزک ماهرویی بود که خوش می خواند و رود می نواخت. زال را از آن کنیزک خوش آمد و او را به همسری برگزید. پس از مدت مقرر:
کنیزک پسر زاد از وی یکی
که از ماه پیدا نبود اندکی
ببالا و دیدار، سام سوار
وزو شاد شد دوده نامدار
ستاره شناسان و گنده آوران
زکشمیر و کابل گزیده سران
بگفتند با زال و سام سوار
که ای از بلند اختران یادگار
چو این خوب چهره بمردی رسد
یگانه دلیری و گردی رسد
کند تخمه سام نیرم تباه
شکست اندر آرد بدین دستگاه
همه سیستان زو شود پر خروش
وز شهر ایران بر آید بجوش
چنان بد که هر سال یک چرم گاو
ز کابل همی خواستی باژو ساو
زال اسم شغال را برای فرزندش انتخاب کرد و تمام تلاش خود را در تربیت او گذاشت.سال ها گذشت و شغال بزگ و بزرگ تر شد. روزی زال به شغال فرمان داد که پیش فرمانروای کابل برود و از او نحوه ی اداره ی کشور را بیاموزد.
شغال از فرمان پدرش اطاعت کرد و به کابل رفت. وقتی وارد قصر پادشاه کابل شد، خدمت فرمانروا رفت و بعد از عرض سلام و ادب، خودش را معرفی کرد. شاه کابل از رفتار و منش شغاد بسیار خوشش آمد و با او گرم گرفت.
یک روز دختر پادشاه زابل نزد پدرش آمد و شغاد هنگامی که او را دید، یک دل نه صد دل عاشقش شد. سپس او را از پدرش خواستگاری کرد. فرمانروا هم به خواستگاریش جواب مثبت داد و جشن بزرگی برپا کرد.
گویا در آن زمان برادر شغال یعنی رستم، از مردم کابل باج می گرفت. به این صورت که هر سال، هر خانواده ای یک چرم گاو تهیه می کرد و به رستم می داد.
در آن زمان شغال خیال می کرد که چون داماد حاکم کابل است، مردم باید به جای باج دادن به رستم، به او باج بدهند. سپس افرادی را مامور کرد که از اهالی شهر کابل باج بگیرند.
عده ای از این موضوع اطلاع پیدا کردند و چون می دانستند که شغال مرد بی لیاقتی است، جلسه ای ترتیب دادند و تصمیم گرفتند در شهر قدم بزنند و به همه ی مردم اعلام کنند که تا زمانی که رستم زنده است ما باج به شغال نمی دهیم.
بعض اوقات انسان مجبور است برای اینکه مشکلش برطرف بشود، برخلاف میل باطنی اش، فرمان طرف را انجام دهد. اما افرادی هم وجود دارند که به هیچ نحوی حاظر نیستند برای اینکه مشکلشان برطرف شود، به کسی باج یا رشوه بدهند. این چنین اشخاصی به خداوند متوسل می شوند و از او می خواهند تا کمکشان کند.
معنی لغات
باج دادن. [ دَ ] (مص مرکب ) پرداخت باج. || در صفحات لاریجان و مازندران ، اجاره دادن مرتع بحشم داران. || در تداول طهران و بعض شهرها، رشوه دادن : ما باج نمیدهیم. ما باج بشغال نمیدهیم.
پول یا چیزی که واسه بستن دهن کسی یا انجام ندادن کاری به کسی داده میشه
حدیث در باب رشوه دادن
امام على عليه السلام :
إنّما أهلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم أنَّهُم مَنَعُوا الناسَ الحَقَّ ؛ فاشتَرَوهُ
و أخَذُوهُم بالباطِلِ ؛ فاقتَدَوهُ .
پيشينيان شما از اين رو به هلاكت در افتادند كه مردمان را از حق [ شان ] باز داشتند و آنان [ ناچار با رشوه ] آن را خريدند
و آنان را به ارتكاب باطل و نادرستى وا داشتند و مردم هم از آن پيروى كردند .
( نهج البلاغة : الكتاب ۷۹ )
امام على عليه السلام :
و قد عَلِمتُم أنَّهُ لا يَنبَغِي أن يكونَ الوالِي على الفُرُوجِ و الدِّماءِ و المَغانِمِ و الأحكامِ و إمامَةِ المسلمينَ البَخِيلُ ··· و لا المُرتَشِي في الحُكمِ ؛
فَيَذهَبَ بالحُقوقِ ، و يَقِفَ بِها دُونَ المَقاطِعِ .
و شما مى دانيد كه مسئول ناموس و جان و غنايم ( اموال ) و احكام و پيشوايى مسلمانان نبايد شخصى بخيل باشد . . . و نه در داورى رشوه گير
كه در اين صورت حقوق را پايمال مى كند و حق را به حقدار نمى رساند .
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۳۱ )
رشوه، حرام است :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يا عليُّ ! مِنَ السُّحتِ ، ثَمَنُ المِيتَةِ و ثَمَنُ الكَلبِ و ثَمَنُ الخَمرِ و مَهرُ الزانيَةِ و الرّشوَةُ في الحُكمِ و أجرُ الكاهِنِ .
اى على! از جمله مال هاى حرام ، بهاى مردار است و بهاى سگ و شراب و كابين زن بد كاره و رشوه گرفتن در قضاوت و مزدِ پيشگو .
( مكارم الأخلاق : ۲/۳۲۷/۲۶۵۶ )