ضرب المثل کوتاه خردمند بِه که نادان بلند
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. در همه زبانهاي دنيا ضرب المثل فراوان است . بعضي از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .هر قدر تاريخ تمدن ملتي درازتر باشد بيشتر حادثه در آن پيدا شده و مثل هاي بيشتري در آن وجود دارد و در زبان فارسي نيز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد .
داستان ضرب المثل کوتاه خردمند بِه که نادان بلند
ملک زاده ای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادران بلند و خوب روی باری پدر به کراهت و استحقار درو نظر می کرد پسر به فراست استبصار به جای آورد و گفت ای پدر کوتاه خردمند به که نادان بلند نه هر چه به قامت مهتر به قیمت بهتر.
پدر بخندید و ارکان دولت پسندیدند و برادران به جان برنجیدند.
شنیدم که ملک را در آن قرب دشمنی صعب روی نمود چون لشکر از هر دو طرف روی در هم آوردند اول کسی که به میدان در آمد این پسر بود گفت:
آن نه من باشم که روز جنگ بینی پشت من
آن منم گرد در میان خاک و خون بینی سری
کانکه جنگ آرد به خون خویش بازی می کند
روز میدان و آن که بگریزد به خون لشکری
این بگفت و بر سپاه دشمن زد و تنی چند مردان کاری بینداخت چون پیش پدر آمد زمین خدمت ببوسید و گفت:
ای که شخص منت حقیر نمود
تا درشتی هنر نپنداری
اسب لاغر میان به کار آید
روز میدان نه گاو پرواری
آورده اند که سپاه دشمن بسیار بود و اینان اندک جماعتی آهنگ گریز کردند پسر نعره زد و گفت ای مردان بکوشید یا جامه زنان بپوشید سواران را بگفتن او تهور زیادت گشت و به یک بار حمله آوردند شنیدم که هم در آن روز بر دشمن ظفر یافتند ملک سر و چشمش ببوسید و در کنار گرفت و هر روز نظر بیش کرد تا ولیعهد خویش کرد.
برادران حسد بردند و زهر در طعامش کردند خواهر از غرفه بدید دریچه بر هم زد پسر دریافت و دست از طعام کشید و گفت محالست که هنرمندان بمیرند و بی هنران جای ایشان بگیرند
پدر را از این حال آگهی دادند برادرانش را بخواند و گوشمالی به واجب بداد پس هر یکی را از اطراف بلاد حصه معین کرد تا فتنه بنشست و نزاع برخاست که ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
پیامهای ضرب المثل کوتاه خردمند بِه که نادان بلند
ارزش انسان به عقل و دانش اوست ، نه به زیبایی های ظاهری یا مال و ثروت.
تربیت عقلانی و فکری انسان ها بر فراهم آوردن دیگر جنبه های رفاهی مقدم است.
احادیثی در باب ضرب المثل کوتاه خردمند بِه که نادان بلند
امام جواد(علیه السلام) : «اَلشَّریفُ کُلُّ الشَّریفِ مَنْ شَرَّفَهُ عِلْمُهُ؛ شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، شریف و گرامی اش گرداند».
حضرت علی(علیه السلام) : «اِنَّما الشَّرَفُ بِالْعَقْلِ وَ الْاَدَبِ لا بِالْمالِ وَ الْحَسَبِ؛ همانا شرافت به عقل و ادب است ، نه به مال و نسب».
ضرب المثل های هم مضمون با ضرب المثل
آدمی را عقل می باید نه زَر.
الهی آن را که عقل دادی ، چه ندادی و آن را که عقل ندادی ، چه دادی؟
اندر جهان به از خرد آموزگار نیست.
بزرگی به عقل است ، نه به سال.
به یزدان ، خردمند نزدیک تر.
چشم بینا بِهتر از سیصد عصا.
خدا از عمر انسان بردارد ، روی عقلش بگذارد.
خرد ، خود یکی خلقعت ایزدی است.
رهاند خرد مرد را از بلا؛ طفل عاقل ز پیر جاهل به.
کار بخرد همه زیبا بود و اندر خور.
کاری که گرگ به سختی انجام می دهد ، روباه به آسانی انجام می دهد.
مرغ دانا قفس شکن باشد.
نبود هیچ طفل بِخْرد خُرد.
همه داری اگر خِرد داری.
یک جو عقل بهتر از هزار من زر است.