به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از شرق، خرداد سال ۹۵ به پلیس خبر دادند مردی که به‌شدت دچار سوختگی شده بود، در بیمارستان جان باخته است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند فهمیدند متوفی مردی افغان به نام نورمحمد است که با توجه به حرف‌هایش پیش از مرگ و سایر شواهد موجود به قتل رسیده است.
پلیس با بررسی‌هایی که انجام داد پی برد نورمحمد برای مدتی با مردی ایرانی به نام نیما در ارتباط بود و مرتب با او مکالمه تلفنی داشت. به‌این‌ترتیب نیما به‌عنوان مظنون اصلی پرونده شناخته و زیر نظر گرفته شد تا اینکه مأموران مدارکی مبنی بر دخالت او در قتل به‌دست آوردند و این مرد را به همراه نامزد افغانستانی‌اش به نام نرگس بازداشت کردند. این دو توضیح دادند از نورمحمد ۲۰ میلیون تومان کلاهبرداری کردند و سپس او را به آتش کشیدند.
نیما گفت: من قصد کشتن نورمحمد را نداشتم و فقط می‌خواستم ماشینش را آتش بزنم که بنزین روی او و خودم نیز ریخت و هر دو سوختیم، اما سوختگی او شدیدتر بود.
در نهایت پرونده از سوی دادسرا تکمیل شد و در اختیار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. دو متهم هفته گذشته پای میز محاکمه رفتند و با رد اتهام قتل عمدی از خودشان دفاع کردند.
نیما گفت: من عاشق نرگس شده بودم و می‌خواستم با او ازدواج کنم، اما افاغنه رسمی دارند که از داماد شیرب‌ها می‌گیرند. پدر نرگس هم از من ۲۵ میلیون تومان خواست تا به این ازدواج رضایت بدهد، اما من پنج میلیون تومان بیشتر نداشتم. وقتی موضوع را با نرگس مطرح کردم او نقشه‌ای کشید که از طریق آن می‌توانستیم کمبود پول را جبران کنیم. نرگس به من گفت: خواستگاری افغانستانی دارد که ما می‌توانیم پیش او خودمان را خواهر و برادر معرفی کنیم و به بهانه شیرب‌ها از او ۲۰ میلیون تومان بگیریم.
متهم به قتل ادامه داد: این‌طور بود که من با نورمحمد آشنا شدم و خودم را به او برادر نرگس معرفی کردم. نورمحمد به من گفت: عاشق نرگس شده است و می‌خواهد هرطور که شده با او ازدواج کند. من هم گفتم مخالفتی ندارم و فقط ۲۰ میلیون تومان شیرب‌ها می‌خواهم. نورمحمد با پرداخت این پول موافقت کرد. او وضع مالی نسبتا خوبی داشت و تهیه ۲۰ میلیون تومان برایش آسان بود. بالاخره بعد از چند جلسه مذاکره و گفتگو نورمحمد ۲۰ میلیون تومان را به من پرداخت کرد. او از همان روز برای برگزاری هرچه زودتر مراسم عروسی اصرار می‌کرد و مرتب با من تماس می‌گرفت تا کار‌های مقدماتی را به‌سرعت انجام بدهم. در بد مخمصه‌ای گرفتار شده بودیم و از دست نورمحمد خلاصی نداشتیم تا اینکه بالاخره به او گفتم من برادر نرگس نیستم، بلکه خواستگار او هستم و نرگس قرار است با من ازدواج کند. نورمحمد وقتی این را فهمید گفت: همه‌چیز را به خانواده نرگس می‌گوید و دست ما را رو می‌کند.
متهم به قتل ادامه داد: اگر نورمحمد این کار را می‌کرد دیگر هرگز نمی‌توانستم با نرگس ازدواج کنم به همین دلیل به او گفتم بیا با هم صحبت کنیم ما در کهریزک با هم قرار گذاشتیم و حدود ساعت شش صبح روز هفتم خرداد سال ۹۵ بود که من و نرگس با موتور و نورمحمد با ماشین به محل قرار رسیدیم. من سعی کردم با نورمحمد صحبت کنم، اما او خیلی عصبانی بود و فایده‌ای نداشت. برای اینکه او را بترسانم بطری بنزین را که از قبل برداشته بودم روی ماشینش ریختم، اما مقداری از بنزین روی خودم و نورمحمد نیز پاشیده شد. سپس فندک را روشن کردم و آتش شعله کشید و نورمحمد هم سوخت. من به‌هیچ‌وجه قصد نداشتم او را بکشم و آتش‌گرفتن مرد افغانستانی فقط یک اتفاق بود.
در ادامه نرگس به دفاع از خودش پرداخت. او گفت: من در ایران به دنیا آمده‌ام، اما پدرم اصرار داشت هنگام ازدواج طبق رسم کشور خودمان عمل کنیم و شیرب‌ها بگیرد، برای همین هم این نقشه را کشیدیم تا نیما بتواند پول مورد نیاز را فراهم کند، اما در قتل نورمحمد هیچ نقشی نداشتم و کاملا بی‌گناه هستم.
بنا به این گزارش، در ادامه هیئت قضات اتهام نیما را قتل شبه‌عمد تشخیص دادند و ادامه رسیدگی به پرونده را به آینده موکول کردند.
