به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، شخصیت، کلمه ای است که برای توصیف خصوصیاتی که در بعد زمان و مکان ثابت هستند، به کار می رود. از این رو تغییر شخصیت فرد و اصلاح رفتار او آن قدرها هم که به نظر می رسد، ساده نیست. از این رو در این مطلب در مورد تغییر شخصیت فرد و اصلاح رفتارهای اشتباه نکاتی را با شما عزیزان به اشتراک می گذاریم.
اگر چه ویژگی شخصیتی عامل کلیدی برای پیش بینی رفتار نیست. اما به ما یک ایده ی کلی در مورد احتمال فکر و عمل فرد می دهد. برای مثال، انتظار داریم یک انسان به شدت برونگرا، در خانه، در محل کار و در مدرسه خوش برخورد باشد. هر چند ممکن است واقعیت غیر از این باشد.
یافته های کلیدی از بررسی های اخیر نشان می دهد که در برخی موارد روان درمانی می تواند به تغییر شخصیت فرد و اصلاح رفتار او منجر شود. البته این شرایط برای همه افراد یکسان نیست.
تحقیقات اخیر نشاان می دهد که تغییر شخصیت می تواند در طول زمان های طولانی ایجاد شود. برای مثال، ما با افزایش سن، مسئولیت پذیرتر و از نظر عاطفی، پایدارتر می شویم. این تغییرات عموما طی چندین سال آشکار می شود و به نظر می رسد که فرآیند رشد طبیعی ما را بازتاب می دهد
چطور حوادث شخصیت انسان را تغییر می دهند.
لحظه های مهم در زندگی، چه مثبت و چه منفی، می توانند تأثیر زیادی در شخصیت انسان داشته باشند.
برای مثال، وقایع تروماتیک و استرس زا می توانند شخصیت فرد را تغییر دهند. کودکی که ذاتاً برون گرا بوده است در اثر رشد در خانه ای پر از آزار جسمی و روانی و نیز بی توجهی والدین به شخصیتی منزوی و درون گرا تبدیل شده است. هرچند شخصیت نهادی فرد ممکن است بدون تغییر بماند، اما در عمق وجود او دفن می شود و آن طور که در شرایط دیگری ممکن بود خود را نشان نمی دهد.
تغییر شخصیت ممکن است
ویژگی های غالب در طول عمر پایدار هستند. اما ویژگی های فرعی زیر گروه این ویژگی های غالب قرار دارند. از قضا، این ویژگی ها در بروز شخصیت ما بسیار مهم هستند. این ویژگی های فرعی را می توان تغییر داد.
ویژگی های فرعی شخصیت ما کدام هستند؟
عقاید و سیستم ارزشی
افکار و عقاید ما نقش مهمی در شخصیت ما دارند. درحالی که شخصیت غالب ما تغییرناپذیر است، اما با تغییر سیستم فکری می توان به کنترل و شکل دهی به شخصیت خود کمک کرد.
اهداف و روش های سازگاری
دسته دیگری از محققان بر این باورند که اهداف و استراتژی های سازگاری نقش مهمی در شخصیت ما ایفا می کنند. برای مثال، حتی اگر فرد دارای شخصیت پرخاشگر و عصبی باشد، با یادگیری مهارت های سازگاری و مدیریت استرس، می تواند تا حد زیادی به یک فرد آرام تبدیل شود که کنترل عواطف و خشم خود را به دست گرفته است.
چرا برای تغییر شخصیت باید از باورها شروع کرد؟
باورهای هر فرد در رفتار او تجلی پیدا می کند. از دوره نوزادی به بعد ما در برخورد با جهان و انسان ها به باورهایی در مورد جهان و اطراف خود می رسیم. اینکه از نظر ما جهان جای امنی است یا خطرناک، آدم ها خوب هستند یا بد، آزارگر هستند یا حامی، باور شما نسبت به خودتان چیست و بسیاری دیگر در شکل گیری شخصیتتان سهم زیادی دارد.
چرا باورها اهمیت دارد؟ درحالی که تغییر باور شاید ساده نباشد، اما نقطه خوبی برای شروع است. باورهای ما به زندگی ما و شکل روابطمان با دیگران شکل می دهند. اگر بتوانید تغییر بزرگی در باورهای خود ایجاد کنید، می توانید به تغییر رفتار و شخصیت خود نیز امیدوار باشید.
به این مثال دقت کنید:
اگر بر این باور باشید که هوش سطحی ثابت است و نمی توان برای تغییر آن تلاش کرد، گامی نیز برای تعمیق بخشیدن به افکار و هوش خود بر نمی دارید. اما اگر به این باور برسید که تلاش از سطح هوش بیشتر اهمیت دارد، در این صورت برای به چالش کشیدن خود و رسیدن به قله های پیشرفت بیشتر تلاش خواهید کرد.
به همین ترتیب، باورها شما در مورد تغییر شخصیتتان و دیدگاهتان نسبت به جهان اهمیت دارد.
چطور می توان شخصیت را تغییر داد؟
روی تغییر عادت ها تمرکز کنید
عادت ها قابل یادگیری هستند. پس اگر به رفتاری عادت کنید، همیشه بر اساس آن عمل خواهید کرد. البته، رسیدن به یک عادت جدید و شکستن عادت های قبلی ساده نیست، بلکه به زمان و تلاش جدی نیاز دارد. با تلاش و تمرین کافی می توانید هر رفتاری را در خود تغییر دهید و به عادت جدیدی برسید. برای مثال، اگر عادت دارید در هنگام خشم وسایل را بشکنید، روی خودتان کار کنید که در زمان خشم محیط را بلافاصله ترک کنید، از تمام وسایل شکستنی دوری کنید و تا زمانی که آرام نشده اید دوباره بحث را شروع نکنید.
به خودتان باور داشته باشید
اگر باور کنید که نمی توانید شخصیتتان را تغییر دهید، هرگز تغییر نخواهید کرد. اگر دائماً می گویید «من همینم که هستم.» همیشه همین طور باقی خواهید ماند.
اگر باور داشته باشید که آدمی منزوی و غیراجتماعی هستید که خانه ماندن را بیشتر دوست دارید و هرگز نمی توانید بیرون بروید، هرگز به خودتان شانس شروع یک رابطه دوستی و بیرون رفتن از خانه را نخواهید داد. اما اگر به این باور برسید که می توانید با تمرین و تلاش به تغییر شخصیت برسید، برای آن قدم های بزرگی برخواهید داشت.
روی روند تمرکز کنید
محققان در این مورد توافق دارند که تحسین تلاش و پشتکار بیشتر از توانایی های شما در رسیدن به نتیجه تأثیر دارند. به جای اینکه به خودتان بگویید «من باهوشم»، «من خیلی بااستعدادم» به این فکر کنید که «من خیلی پرتلاشم» و «من بالاخره راه خوبی برای این مشکل پیدا خواهم کرد» به نتیجه بهتری خواهید رسید. در واقع با تغییر ذهنیت ثابت به ذهنیت روبه رشد، تغییر و رشد برای شما ساده تر خواهد شد.
تقلید کنید تا زمانی که واقعی شود
کریستوفر پترسون، روانشناس مشهور، دریافت که ویژگی درون گرایی او تأثیر بسیار بدی در آینده شغلی او دارد. مراجعان نمی توانند به خوبی با او ارتباط برقرار کنند و او را انسانی خشک می دانند که رابطه خوبی با دیگران برقرار نمی کند. ازاین رو، تصمیم گرفت در موقعیت هایی که لازم است، مانند ارائه سخنرانی در کلاس یا حرف زدن با یک مراجع، ادای برون گرایی، خوش مشربی و اجتماعی بودن را دربیاورد.
در نهایت پس از مدتی، او توانست این رفتار را به یک عادت ثانویه تبدیل کند. بدین صورت که او هنوز هم خود را فردی درون گرا می دانست، اما می توانست در جایی که لازم است یک فرد برون گرا باشد.
روان درمانی و طرحواره درمانی چطور می توانند به تغییر شخصیت ما کمک کنند؟
تله یا طرحواره به الگوهای ناسالمی گفته می شود که افراد در صورت برآورده نشدن نیازهای عاطفی شان در دوره کودکی دچار آن می شوند.
این تله ها در تمام طول زندگی روی فرد تأثیر دارند و باعث شکل گیری الگوهای سازگاری ناسالم و رفتارهایی می شوند که در زندگی شخص تأثیر منفی دارند.
طرحواره درمانی تلاش می کند از برآورده شدن نیازهای عاطفی شخص به شکل سالم اطمینان حاصل کند.
طرحواره درماني به فرد کمک می کند بتواند به این الگوهای سرسخت فکری، احساسی، رفتاری غلبه کند و گزینه های سالم تری را جایگزین آنها کند. آموزش طرحواره درمانی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید آن ها را شناسایی و از روش های درمان کمک بگیرید.
طرحواره درمانگران ممکن است در طی دوره درمانی از چندین روش استفاده کنند. برخی از تکنیک ها ممکن است برای بعضی از افراد مفید باشند و برای برخی دیگر باید از تکنیک های دیگری استفاده شود. اگر تکنیک خاصی برای شما مؤثر نیست، حتماً درمانگر خود را مطلع سازید.
به خاطر داشته باشید که رابطه شما با درمانگر بخش مهمی از طرحواره درمانی است. دو مفهوم مهم در بسیاری از تکنیک های مورد استفاده در این روش درمانی وجود دارد. که هر دو زمانی مؤثر هستند که با درمانگر احساس امنیت و راحتی داشته باشید.
این مفاهیم عبارتند از:
تقابل همدلانه:
درمانگر تله های مطرح شده در درمان را تأیید می کند، و ضمن درک و همدلی اهمیت تغییر را به شما نشان می دهد.
بازوالدینی محدود:
درمانگر با ارائه امنیت، شفقت و احترام به شما، در رفع نیازهای عاطفی برآورده نشده در دوران کودکی کمک می کند. «محدود» به این معناست که این عمل توسط درمانگر با معیارهای اخلاقی برای متخصصان بهداشت روان مطابقت دارد.
درحالی که درمان های سنتی با برچسب اختلال شخصیت به بیمار احساس تهدید و محکوم شدن می دهند، طرحواره درمانی الگوهای مثبت، شفاف و مفیدی را به او نشان می دهد که همه به هم مربوط هستند و می توان با آنها همدردی کرد. بدین ترتیب دری به سوی درک و تغییر واقعی باز می کند.
کار کردن با یک طرحواره درمانگر، الگوهای نادرست نگاه کردن و تحلیل مسائل زندگی را مشخص می کند. بیمار با احساسات واقعی خود در تماس قرار می گیرد، روش های سالم تر عملکرد را فرامی گیرد و تلاش می کند نیازهای عاطفی خود را به شکلی سالم تر و درست تر برطرف کند.
در کنار طرحواره درمانی، روان درمانی نیز می تواند تا حدی به تغییر شخصیت کمک کند. روان درمانی به مجموعه فعالیت ها و استراتژی های درمانی گفته می شود که با استفاده از روش های مبتنی بر پژوهش توسط روانشناس به کار می روند تا مشکلات مراجعین درمان و رفع شود. روان درمانی یک درمان مشارکتی و تعاملی است که مبتنی بر رابطه بین فرد مراجع و روانشناس است.
برای روان درمانی بیمار از رویکردهای مختلفی استفاده می شود، از جمله:
رویکردهای شناختی-رفتاری، بین فردی و درمان گفتگومحور و غیره. بنابراین، بسته به مشکل شما هر روانشناسی ممکن است از رویکرد متفاوتی استفاده می کند.
روانشناسان از طریق روان درمانی به افراد در سنین مختلف کمک می کنند که زندگی شادتر، سالم تر و پربارتری داشته باشند.
برای تغییر در رفتار و عادات، محیطی پشتیبان فراهم می شود تا از طریق گفتگوی بی پرده مشکلات بررسی شود و راهکاری برای آنها پیدا شود.
در طول جلسات، مراجع و مشاور در همکاری با یکدیگر الگوهای فکری و رفتاری را شناسایی کرده و برای تغییر آنها تلاش کند.
استراتژی هایی که در طول جلسات روان درمانی به مراجع آموزش داده می شود به او کمک می کند که برای تغییر ویژگی های بد و نامطلوب شخصیتی خود تلاش کند.