دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

مجله خانواده / سرگرمی / ضرب المثل /

با ضرب المثل جالب و خواندنی برو کار کن مگو چیست کار آشنا شوید 

جمعه، 11 آذر 1401
ضرب المثل های زیادی در زبان فارسی وجود دارند که به ما کمک میکنند منظور خودمان را آسانتر و بهتر به دیگران برسانیم.هر کدام از این مثل ها معنی و مفهوم خاصی دارند که باید در جای خودش به کار روند در ادامه شما را با ضرب المثل برو کار کن مگو چیست کار آشنا خواهیم کرد.

نگاهی به ضرب المثل جذاب و خواندنی برو کار کن مگو چیست کار

ضرب المثل “برو کار می کن مگو چیست کار” از شعرهای معروف ملک الشعرای بهار می باشد که ما را تشویق به داشتن کار می کند و تذکر می دهد که هیچ وقت نباید بی تحرک و بدون تلاش ماند زیرا از بی تحرکی هیچ چیزی به دست نخواهد آمد.انسانی که کار نکند نه تنها امروز بلکه آینده اش را هم از دست خواهد داد زیرا بدون کار و تلاش چیزی به دست نمی آید، باید کار و تلاش کرد تا آینده ی بهتری را ساخت.در ادامه با ضرب المثل جذاب و خواندنی برو کار کن مگو چیست کار همراه ساعدنیوز باشید.

داستان ضرب المثل برو کار کن مگو چیست کار

آورده اند که در روزگار قدیم ، پادشاهی در کشور چین در اوج قدرت خود پادشاهی می کرد. روزی که با اطرافیانش قصد شکار کرده بود،در جاده باریک شکارگاه، دستور داد که سنگ بزرگی را در وسط جاده قرار دهند. سپس با چند نفر از افسرانش در گوشه ای چادر زد و مشغول دیدن آن سنگ و رهگذران شد.هدف پادشاه این بود که ببیند چه کسی آن سنگ بزرگ را از جاده شکارگاه برمی دارد .

برخی از ثروتنمدان که با کالسکه های زرین و زیبای خود به آن شکارگاه و کنار سنگ می رسیدند ، آن را دور زده و یا زیر لب به آن سنگ فحاشی می کردند. بسیاری از آنها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا اینگونه مملکت داری می کند و دستور نداده که خادمانش جاده شکارگاه را باز کنند.

نزدیک غروب زمانی که همه اطرافیان شاه خسته شده بودند، یک مرد روستایی با کوله پشتی کهنه خود به سنگ رسید و نگاهی به آن انداخت . بارش را به زمین گذاشت و تلاش کرد که سنگ بزرگ را به کنار جاده هل دهد و راه را باز کند . مرد روستایی بعد از تلاش های مکرر و عرق ریختن های زیاد سرانجام موفق شد که جاده را باز کند.

هنگامی که سراغ کوله کهنه پاره اش رفت تا آن را به دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد ، در کمال ناباوری متوجه شد که پارچه نو و تمیزی زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است . مرد روستایی پارچه کیسه شکل را باز کرد و چشمانش به مشتی از سکه های طلا افتاد.در ته کیسه یادداشتی از جانب شاه به این صورت نوشته شده بود : این سکه ها مال کسی است که سنگ را از جاده کنار بزند و راه را باز کند.

پیام داستان: این حکایت، مثالی درباره کار و تلاش است. این به این به معنا نیست که سنگ های بزرگ را جابجا کنیم تا بلکه سکه ای از زیر آن پیدا شود!! بلکه منظور این داستان این است که در پی هر کار و تلاشی موفقیتی هرچند کم، وجود دارد که با تلاش و پشتکار می توان به مراتب عالی آن رسید.

داستان دوم ضرب المثل برو کار کن مگو چیست کار

زمان رسول خدا(ص) بود، مردی از اصحاب آن حضرت،سخت تهیدست شده بود،کاربه جایی رسید که به ناچار، همسرش به اوگفت: برو به حضورپیامبر(ص)وجریان را بگوتا آن جضرت کمکی کند. آن مرد سخن همسرش راگوش کرد و به حضور پیامبر(ص)رسید و جریان راعرض کرد،پیامبر(ص) به اوفرمود:

من سألنا أعطیناه و من استغنی اغناه الله. کسی که ازما تقاضاکند به او می بخشیم ،ولی اگرخصلت بی نیازی را پیشه خود سازد خداوند او را بی نیاز میکند.

آن مردبه خانه آمد.وپس ازمدتی باز فشار تهیدستی باعث شد، به حضور پیامبر(ص)رفت و کمک خواست، پیامبرهمان سخن فوق راتکرارکرد،ان مردبه خانه برگشت،باز ناچار شد برای بارسوم به خدمت پیامبر(ص) رسید و تقاضای کمک کرد، پیامبر(ص) دراین بار نیز همان پاسخ را داد.

آن مرد از سخن رسول خدا(ص) جان گرفت و با همت قهرمانانه و توکل به خدا کمر همت بست و تیشه ای از شخصی عاریه گرفت و به بیابان و کوه رفت و با آن هیزم جمع نمود و آورد و در شهر فروخت،واین کار راادامه داد،تا مبالغی پول به دستش آمد،تیشه عاریه ای را به صاحبش داد و با آن پول ها تیشه ای خرید و دنبال همین کار راگرفت و به قدری پولدارشد که خدمتکاری برای خودخرید و به وضع زندگی خود سر و سامان خوبی داد، سپس به حضورپیامبر(ص) شرفیاب شدوجریان را به عرض رساند، پیامبر(ص) فرمود:به تو که گفتم :کسی که از ما تقاضا کند، به او می بخشیم، ولی اگر راه بی نیازی را بگیرد و تلاش کند، خداوند او را بی نیاز خواهد کرد.

داستان سوم ضرب المثل برو کار کن مگو چیست کار

یک دانش آموز دبستانی که در درس خواندن نسبت به همکلاسی هایش بیشترین تلاش را می کرد، همیشه از این متعجب بود که علی رغم تلاش هایش در امتحانات بهترین نمره را کسب نمی کند. او روزی از مادرش پرسید: مامان، به نظر تو من کودنم؟ من که همیشه با دقت به درس معلم گوش می کنم، چرا همیشه از دوستانم عقب هستم؟

مادر احساس می کرد که مدرسه احترام کافی به غرور پسرش نمی گذارد، اما نمی دانست که چگونه به او جواب بدهد. در امتحان بعدی هم که پسر فکر می کرد در کل مدرسه شاگرد اول می شود، جایی بهتر از رتبۀ هفتادم نگرفت. وقتی به خانه رسید، دوباره همان سؤال را از مادرش پرسید.

مادرش خیلی دوست داشت که به او جواب بدهد، بهرۀ هوشی هر کسی با دیگران متفاوت است و شاید کسی که شاگرد اول شده، از همۀ همکلاسی هایش باهوش تر است. اما دلش نیامد که این حرف ها را به او بگوید.

ذهن مادر همیشه مشغول این بود که چگونه به سؤال پسرش جواب بگوید. والدین معمولاً عادت دارند که بچه هایشان را در چنین وضعیت هایی شماتت کنند و مثلاً بگویند «برای این که تو خیلی بازیگوش هستی! برای این که اصلاً تلاش نمی کنی!».

اما او می دانست علی رغم این که پسرش چندان باهوش نیست و حتی شاید کمی کندذهن است، با این حال پشتکار زیادی دارد. او نمی خواست مثل والدین دیگر به پسرش جواب بدهد. زیرا می دید که پسرش با چه مشقتی درس می خواند و تلاش می کند. او می خواست جواب بهتر و کامل تری برای سؤال پسرش پیدا کند.

تا این که وقتی پسر از مقطع راهنمایی فارغ التحصیل شد، علی رغم این که زحمت کمتری نسبت به گذشته کشیده بود، نتایج بهتری کسب کرد. البته پیشرفت جهشی نکرده بود، اما نسبت به گذشته خوش بین تر شده بود.

مادرش برای تشویق، او را به کنار دریا برد. او در آنجا جواب پسرش را داد. وقتی روی شن های ساحل نشسته بودند، به پسرش گفت: به پرنده هایی که در ساحل هستند، نگاه کن. وقتی موج به ساحل می کوبد، گنجشک ها به سرعت پرواز می کنند و به آسمان می روند. مرغان دریایی چالاک نیستند و آغاز پرواز برایشان سخت است. اما در نهایت مرغان دریایی هستند که توان پرواز و گذر از دریا ها را دارند.

چند سال از آن زمان گذشت. پسر با کارنامه ای خوب وارد بهترین دانشگاه شد. در تعطیلات زمستانی، وقتی به شهر خودش برگشته بود، مدرسۀ سابقش از او دعوت کرد که برای دانش آموزان سخنرانی کند و تجربه هایش را با آنان در میان بگذارد. او خاطرۀ کنار دریا و جواب مادر به سؤالش را تعریف کرد. مادرهای دانش آموزان که در کنار آنها به حرف های او گوش می کردند و همین طور مادر خودش از شنیدن خاطره اش متأثر شدند و به گریه افتادند.

یک مثل چینی می گوید «کسی که پشتکار دارد، می تواند ناتوانی هایش را جبران کند». کشاورز هر چه بیشتر زمین را شخم بزند و علف های هرز را وجین کند، محصول بیشتری برداشت می کند. نابغه نبودن مسئله ای نیست. اگر انسان تلاش بیشتری بکند و هر روز در کارش مقدار کمی پیشرفت کند، سرانجام روزی را خواهد دید که همچون مرغان دریایی از دریاها عبور می کند.

شعر کامل برو کار کن مگو چیست کار

برو کار می کن، مگو چیست کار که سرمایه ی جاودانی است کار
نگر تا که دهقان دانا چه گفت به فرزندگان چون همی خواست خفت

که : « میراث خود را بدارید دوست که گنجی ز پیشینیان اندر اوست
من آن را ندانستم اندر کجاست پژوهیدن و یافتن با شماست

چو شد مهر مه، کشتگه برکنید همه جای آن زیر و بالاکنید
نمانید ناکنده جایی ز باغ بگیرید از آن گنج هر جا سراغ »

پدر مرد و پوران به امید گنج به کاویدن دشت بردند رنج
به گاوآهن و بیل کندند زود هم اینجا، هم آنجا و هرجا که بود

قضا را در آن سال از آن خوب شخم ز هر تخم برخاست هفتاد تخم
نشد گنج پیدا ولی رنجشان چنان چون پدر گفت، شد گنجشان

کاربرد ضرب المثل برو کار کن مگو چیست کار

  • از یکجا نشستن،عدم تحرک،تلاش و فعالیت هیچ چیزی عاید انسان نشده و چیزی به دست نمی آورد.
  • تلاش امروز ما تضمین کننده فردای ماست.
  • انسان با کار و تلاش می تواند به موفقیت دست یابد وگرنه با سستی و تنبلی چیزی عایدش نخواهد شد.
  • کار و تلاش، آدمی را از افکار بیهوده و خیال بافی دور می سازد.
  • انسان با کار مفید می تواند سرمایه مادی و معنوی به دست آورد.

همراهان عزیز ساعدنیوز ، ضرب المثل های بیشماری در زبان فارسی وجود دارند که ما در بخش ضرب المثل ساعدنیوز قصد داریم شما را با آنها آشنا کنیم. برای آگاهی بیشتر درباره این ضرب المثل ها با ساعدنیوز همراه باشید.

بی صبرانه منتظر نظرات مفید و ارزشمند شما درباره ضرب المثل برو کار کن مگو چیست کار هستیم.


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز پنجشنبه 28 تیر
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
هزینه تبدیل پایان نامه به کتاب + ویدئو آموزشی
محاسبه آنلاین هزینه چاپ کتاب در چند ثانیه
ویدیو/ بازسازی دیجیتالی ویرانه‌های باستانی "تخت‌جمشید" توسط "میثم کشاورز" طراح ایرانی/ تصویرسازی و پویانمایی به سبک فیلم‌های هالیوودی
(عکس) نگاهی به حیاط سرسبز مریم امیر جلالی/ گوشه دنج خانم بازیگر برای کتاب خوانی/ به به چه آرامشی داره/ هارمونی زیبای رنگ های سبز و صورتی
تبدیل پایان نامه به مقاله و کتاب
زن نیمه عریان تهران را بهم ریخت!/ زن جوان در چهارراه جهان کودک تهران با واکنش پلیس بازداشت شد
کپسول خودکشی هم ساخته شد+عکس/ وقتی دکمه را فشار دادید دیگر امکان تغییر تصمیم نیست
دکوراسیون دلنشین و دهه شصتی حیاط خانه احسان علیخانی+عکس/ حوض آبی رنگ وسط حیاط با دو صندلی مخصوص آقای مجری و مادرش
هزینه چاپ یک کتاب
دارالترجمه رسمی به زبان انگلیسی