جوک های خنده دار
همانطور که شاهد هستیم بیشترین جوکها و مطالب طنز و خنده دار در بین کاربران به اشتراک گذاشته می شود در ادامه چند مورد از جوک های خنده دار که در این فضا به اشتراک گذاشته می شود را در این بخش از سرگرمی در اختیارتان گذاشته ایم با ساعد نیوز همراه باشید.
هی اس ام اس میاد که یه دقیقه صحبت کن ۱۰۰ دقیقه هدیه بگیر، آخه من اون یه دقیقه رو نمی دونم با کی صحبت کنم
چه برسه به صد دقیقه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
دخترخالم موهاشو دکلره کرده سوخته، بعد مجبور شده کوتاه کنه.
بعد اینستا پست گذاشته زیرش نوشته:
ما زن ها رسم خوبی داریم
زمانه که سخت می گیرد شروع میکنیم به کوتاه کردن ناخن ها، موها، حرف ها و رابطه ها.....
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
من یه اخلاقی ک دارم اینه که عیب بقیه رو غیرمستقیم به روشون میارم.
مثلا یه رفیق داشتم دهنش خیلی بو میداد برای تولدش مسواک و خمیردندون خریدم.
یه دوست دختر داشتم که رژ لبش از لب میزد بیرون، ولنتاین براش کتاب رنگ آمیزی خریدم.
همه رفیقام همیشه میگن بخدا ترجیح میدیم مستقیم عیبمونو بگی
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺭَﺩ ﺷﺪﻡ ﺩﺍﺷﺖ با نامزدش ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﺩ
ﯾِﻬﻮ ﮔﻔﺖ :
.
.
.
.
ﻗَﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﺩﯾﮕﻪ
ﻣﮕﻪ ﻣﻦ قورباغه ی ﺯﺷﺘﻪ ﺍﺣﻤﻖِ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﻢ؟؟؟
واقعا قحطی ک نیومده یکم رعایت کنید
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
من نمیدونستم چطوری به خانوادم بگم من زن میخاااام و دیگه بزرگ شدم
.
.
.
.
پا شدم کولر رو خاموش کردم
بابام اومد ماچم کرد گفت: حالا یه مرد شدی
وقته زن گرفتنته
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه قانونی تو فیزیک هست به نام قانون قلب مردا ؟
میگه:
اگه می خوای بیای تو قلبم در بازه...
اگه میخوای بری هم در بازه…
فقط جلوی در واینسا جلورفت و آمد و میگیری
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﻭ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ:
ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﺒﺰ ﺷﺪﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﻭ ﺑﻮﻕ ﺯﺩﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻘﺒﯽ
.
.
.
یعنی دستش رو بوق گزاشته تا سبز شد بوق بزنه انگار مسابقه هفتس
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
امروز تا تونستم گاز دادم و آلودگی ایجاد کردم
.
.
.
.
.
تا بتونم نقش کوچکی برای تعطیلی فردای فرزندان این مرز و بوم داشته باشم.
همچین آدمای مهربونی هستیم
دست فروشه اومده بهم جوراب زنونه نشون داد گفت یدونه بخر، ارزونه
بش گفتم من نه زن دارم نه دوس دختر
.
.
.
گفت بخر بکش سرت برو دزدی!!!
یعنی تا حالا تو زندگیم به این شدت قانع نشده بودم
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
دیدمت
منم دیدمت عزیزم
بیشترین پیام های ارسالی در شب های محرم
انگار دارن ماموریت های سازمان سیا رو انجام میدن
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
رفتم دکتر گفت گرمیجات نخور تا خوب بشی؛ گفتم یعنی همه چیو فوت کنم خنک شه و بخورم؟
سرشو آورد بالا یه نگاه کرد گفت ۳۰تا شیاف هم برات مینویسم با مزه
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
دانشجویای ترم اولی چنان کلاسی با دانشجو بودنشون میزارن که انگاری ما نمیدونیم
تهش یا راننده تاکسی میشن یا میرن پیش ملیحه خانوم ابرو برداشتن یاد میگیرن..