دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

حوادث /

بدون اطلاع همسرم به پارتی شبانه رفتم / در انجا شوهرم را در کنار زنی با وضع زننده دیدم 

دوشنبه، 22 اردیبهشت 1399
کد خبر: 79053
ساعد نیوز: برای فرار از سرزنش های اطرافیانم به مهمانی ها و پارتی های شبانه می رفتم تا این که روزی در یکی از همین پارتی ها همسر خودم را در کنار زن جوانی با پوشش زننده دیدم در حالی که حال طبیعی نداشتند. به آرامی از آن جا بیرون آمدم و با پلیس تماس گرفتم.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از خراسان، برای فرار از سرزنش های اطرافیانم به مهمانی ها و پارتی های شبانه می رفتم تا این که روزی در یکی از همین پارتی ها همسر خودم را در کنار زن جوانی با پوشش زننده دیدم در حالی که حال طبیعی نداشتند. به آرامی از آن جا بیرون آمدم و با پلیس تماس گرفتم و...

این ها بخشی از اظهارات زن 30 ساله ای است که قصد دارد به زندگی گذشته اش بازگردد و به آشفته بازار زندگی مشترک اش پایان دهد.

او که مدعی بود از این بی سر و سامانی و ارتباطات خیابانی خسته شده است درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: در یک خانواده 12 نفره به دنیا آمدم که همه خواهران و برادرانم فقط تا مقطع راهنمایی و دبیرستان تحصیل کرده اند. در این میان فقط من بودم که بعد از دیپلم در رشته کاردانی نرم افزار رایانه پذیرفته شدم و ادامه تحصیل دادم. برخی از دروس دانشگاهی با رشته های کارشناسی ادغام می شد و ما می توانستیم به صورت مشترک آن دروس را بگذرانیم. روزی در یکی از همین کلاس های مشترک، استاد از یک دانشجوی پسر رشته کارشناسی سوالی کرد و او در پاسخ سکوت کرد من هم که پاسخ آن سوال را می دانستم روی برگه ای نوشتم و مقابل چشمانش قرار دادم. وقتی کلاس درس تمام شد «آرمان» نزد من آمد و از کمکم تشکر کرد.

همین موضوع به ایجاد یک رابطه دوستانه بین من و آرمان انجامید. تا جایی که مدتی بعد در حالی تقاضای ازدواج با مرا کرد که به طور غیررسمی با دخترخاله اش نامزد بود. پدر و مادر «آرمان» که با اصرارهای او و به ناچار به خواستگاری ام آمده بودند به صراحت گفتند هیچ مسئولیتی را در قبال فرزندشان قبول نمی کنند و تنها یک واحد آپارتمانی و خودروی پراید به او می دهند. در این میان پدر من نیز با این ازدواج مخالف بود ولی با اصرار من روبه رو شد این گونه بود که زندگی مشترک ما آغاز شد.

آرمان تحصیل را رها کرد و به خرید و فروش منزل پرداخت. اما چون تجربه ای نداشت خیلی زود ورشکست شد و ما در پی فشار طلبکاران مجبور به فروش آپارتمان مان شدیم و به خانه کوچک اجاره ای نقل مکان کردیم. از آن روز به بعد همسرم پرخاشگر و عصبی شده بود و مدام سیگار می کشید. در این شرایط او یک باشگاه ورزشی اجاره کرد و من تلاش کردم با قرض گرفتن مبالغی از اطرافیانم روحیه از دست رفته همسرم را به او بازگردانم ولی رفتار آرمان به کلی تغییر کرده بود.

شب ها دیر به خانه می آمد و ساعت ها با تلفن همراهش مشغول گفت و گو بود و در برابر اعتراض های من نیز سر و صدا به راه می انداخت. وقتی خانواده اش متوجه فروش منزل اهدایی آن ها شدند سرزنش ها و کنایه ها از گوشه و کنار آغاز شد به گونه ای که حتی خانواده ام نیز مرا مقصر می دانستند. در همین روزها و در حالی که سعی می کردم با ورزش صبحگاهی در پارک به آرامش روحی برسم با زن مطلقه جوانی آشنا شدم به طوری که دوستی ما هر روز بیشتر می شد و با هم به مهمانی و پارتی های شبانه می رفتیم تا جایی که در یکی از همین مهمانی های شبانه با جوانی به نام «جهان» آشنا شدم و با او ارتباط برقرار کردم.

مدتی بعد وقتی به همراه «شهره» به یک پارتی تولد رفتیم «آرمان» را در کنار زنی جوان با ظاهری زننده دیدم و نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم به آرامی از آن جا بیرون آمدم و به پلیس درباره این مهمانی مختلط خبردادم. آن روز همسرم دستگیر و به دلیل شرب خمر به تحمل شلاق محکوم شد. او دیگر به هیچ مهمانی نمی رفت و همین موضوع ظن مرا برانگیخته بود. به همین دلیل او را تعقیب کردم و فهمیدم از مدتی قبل زنی میان سال را به عقد موقت خودش درآورده و در دام مواد مخدر گرفتار شده است. با آن که خودم در همین پارتی های شبانه با «جهان» آشنا شده بودم ولی نمی توانستم خیانت همسرم را تحمل کنم فقط می خواستم عشق او را برای خودم نگه دارم مجبور شدم ماجرا را به خانواده آرمان بازگو کنم ولی آن ها با پرخاشگری مرا عامل همه بدبختی های پسرشان دانستند و گفتند که من زندگی او را نابود کرده ام! در حالی که من طی هشت سال زندگی مشترک با آرمان هیچ گاه روز خوشی نداشتم و همواره برای آن که توسط خانواده ام سرزنش نشوم خودم را خوشبخت جلوه می دادم از سوی دیگر نیز وقتی جهان فهمید که من قصد دارم همسرم را از این آشفته بازار زندگی نجات بدهم و به زندگی گذشته ام با او برگردم مرا تهدید کرده است که اگر به این ارتباط پنهانی با او ادامه ندهم همه ماجراهای این ارتباط خیابانی را برای خانواده ام فاش می کند.


31 پسندیدم 17 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز شنبه 03 آذر
از سراسر وب
دیدگاه ها
بازدیدکننده
4 سال پیش

😊😊
پاسخ
بازدیدکننده
5 سال پیش

وای برما چه ب روز زندگی خودمون میآریم چرا از زندگی دیگران عبرت نمی گیریم مگر چقد چند سال قرارزندگی کنیم که هم آبرو هم زندگیمان ب تباهی بکشونیم بعضی بزرگترها با ندانم کاری بچه ها ی بی تجربه رو ب حال خودشون رها میکنن بعدش .دیگه تقصیر خودته چرا؟ پس پدر مادر شدین واسه چه روزی اگربزرگتری بین این دو وجود داشت چنین کاری پیش نمی اومد آب رفته ب جوب بر نمیگرده
پاسخ
امیر
5 سال پیش

همه ی این اتفاقات متاسفانه از عدم آگاهی از تشکیل زندگی و اینکه اصلا اکثر ما ایرانیها نمیدونیم اصلا هدفمان از تشکیل زندگی زناشویی و خانوادگی چه چیزی هستش . یه دوستی دارم که ۲۰ سال اوکراین بوده و اونجا تخصص جراحیش رو گرفته که میگفت تمام دختران و پسراشون تا زمانی که مجرد هستند هر چند رابطه که داشته باشن‌ براشون هیچ عیب و ایرادی نیست ولی به محض اینکه وارد تشکیل خانواده شدند اگر مرد بدترین مرد باشه یا زن بدترین زن باشه امکان نداره خیانتی به هم بکنن و کاملا به اصول و قواعد زندگی پایبند هستن . خدایا ما به کجا داریم میریم . بنظر من اگر این خانم با یک مشاور در همین موقعیت حاد زندگیش وارد مشورت بشه و ازش کمک بخواد راه مقابله با جهان رو هم مقابلش میذاره طوری که مقابل جهان بایسته و یادش بده که جهان هیچ غلطی نمیتونه بکنه چون جرم جهان هم زنای محصنه هستش پس پای خودش هم بشدت گیره و خودش درمیره
پاسخ
بازدیدکننده
5 سال پیش

هرمردی خیانت کرد باید بهش خیانت بشه
پاسخ
مهلابانو
5 سال پیش

من ک جرات منع کردن و طعنه زدن ب کسی رو ندارم اصلاتحمل ندارم سرزنش کنم بعد خدا سر خودم بیاره اینطور موقع ها بجای سرزنش طرف میگم خدایا کمکم کن ک من هرگز خطا کنم درس عبرت بقیه و مایع طعنه و سرزنش نشم الهی امین
پاسخ
M
5 سال پیش

چرا اول خودمونو درست نکینم
پاسخ
M
5 سال پیش

وقتی خانمها حجاب خودشون رو رعایت کنن وبه نامحرم رو نشون ندن هیچ زندگی خراب نمیشه که حالا بعداز گند زدن بخوایم زندگیمونو جمع کنیم مشکل خودمونیم
پاسخ
مین
5 سال پیش

بله درسته
پاسخ
زهره
5 سال پیش

اعمال آدما مثل حرکت بوم رنگ به خودمون بر میگرده خیانت کنی خیانت میبینی .
پاسخ
بازدیدکننده
5 سال پیش

دقیقا همینطوره
پاسخ
تنها
5 سال پیش

مرد بد زن رو به تباهی میکشونه اگر زنی حاضرمیشه این روش رو پیش بگیره چون از مردش محبت و توجه نمیبینه بجای قضاوت دیگران کاش مردا یاد بگیرند بجای توجه به زنای دیگه به همسرخودشون توجه ومحبت کننداونوقت ببینیدبازم زنی خیانت میکنه یادنبال محبت وتوجه مرد دیگه ای هست
پاسخ
فاطمه
5 سال پیش

وای بر ما داریم به کجا می ریم
پاسخ
بازدیدکننده
5 سال پیش

اصلا کارش درست نیست
پاسخ
علی
5 سال پیش

چه زن خوب و سر به راهی.. برای فرار از سرزنش می‌رفته پارتی و اونجا با یه بنده خدایی آشنا میشه و ارتباط پنهانی داره ولی اینقدر زن خوب و نجیبیه که نمیخواد از عشقش دست بکشه.. واقعا تو یه الگوی مناسبی واسه همه جوون‌ها... واقعا متاسفم.. میشه نتیجه اخلاقی این مقاله رو بفرمایید؟ ما برای فرار از سرزنش بریم پارتی؟
پاسخ
بازدیدکننده
5 سال پیش

ای داد بیداد ، چه سرنوشتی
پاسخ
بازدیدکننده
5 سال پیش

متوجه جملتون نشدم
پاسخ
زری
5 سال پیش

چ زن خوبی البته اینو میگم چون زنه قصد عشق وحال داشت وچ شوهر...
پاسخ
دیدگاه خود را ثبت نمایید
چاپ مقاله در ژورنال های معتبر+ گارانتی چاپ فوری
شهره سلطانی، عمه خانم المیرا دهقانی در لحظه گرگ و میش: به خدا من تغییر جنسیت نداده‌ام؛ تا آخر عمرم همین هستم+عکس
اصول مهم ویراستاری تخصصی کتاب چیست؟
آموزش گام به گام نحوه سابمیت مقاله در مجلات ISI (آی اس آی)
تعرفه استخراج مقاله از پایان نامه
شیلا خداداد: موهامو رنگ نمیکنم چون همینجوری و نچرال بودن رو دوست دارم؛ وقتی عروسی برم لاک میزنم و برمیگردم پاک میکنم+ ویدیو
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC
پایان نامه خود را چگونه به مقاله تبدیل کنیم؟
لیلا اوتادی: من ترک هستم، منتها نه تُرک تبریز و اردبیل؛ ترک قشقاییِ شیراز هستم+ویدیو
نگاهی به بازیگرانی که جرئت امتحان کردن تیپ هاوایی رو داشتن؛ از رضا عطاران و جواد عزتی تا نیما شعبان‌نژاد و محسن کیایی+ عکس