به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، در ابتدای نگارش این گزارش، بیان این نکته لازم و ضروری است که تنها بخشی از آنچه رویت شده است و دستبهدست در فضای واقعی یا مجازی به اطلاعمان رسیده را مکتوب کردهایم و بیان و انتشار آن بهمنظور عدمتعلق بسیاری دیگر از افراد و شخصیتها به این سبک از زندگی نیست؛ چراکه ممکن است بسیاری از اشخاص و فرزندان آنها چنین رویهای را پیش گرفته باشند و از این سبک زندگی تبعیت کنند اما به دلایلی به صورت فراگیر اطلاعی از آنها نداشته باشیم.
داخل اتوبوس، تاکسی یا هر مکان عمومی دیگری، داخل دانشگاه، کلاس درس و هر مکان آموزشی دیگری، سر کار و داخل اداره و بانک و هر شغل و مکان دیگری یا حتی در خانه بارها شنیدهایم و شنیدهاید که بسیاری از مردم به محض حصول کوچکترین تنگنا یا مضیقهای خطاب به مسئولان و فرزندان وخانواده آنها میگویند خوش به حالشان که دغدغه ایستادن در صف برای سوارشدن به ماشین، انتظار برای تهیه غذا، کمبود مالی برای گذران معیشت، دغدغه صرفهجویی و قناعت برای پسانداز و خرج زندگی، مشکل ثبتنام و محدودیتهای گوناگون برای تحصیل و... ندارند. تصویری از یک بهشت دنیایی برای ذیل تا صدر مسئولان و خانوادههایشان. البته این تصویر آنچنان هم خودساخته و برمبنای یک تصویر برمبنای عادت ذهنی نیست که مثلا چون فلانشخص فلانجایگاه را دارد، فرزندش و خانوادهاش و البته خودش باید در ناز و نعمت باشند، نگاهی به برخی تصاویر و ادعاهای منتشرشده از سوی برخی مسئولان نیز سند صدق و تعمیم این تصور به تمام افراد و مسئولان نظام میشود و بذر بیاعتمادی و بدبینی در اذهان و انظار کاشته خواهد شد و این ماجرا تا جایی همدرونی میشود که گاهی بر اصل ماجرا سوار و آن را به حاشیه میبرد.
کمی که در جهت دوری از این نوع نگاه تلاش کنیم و سعی بر آن داشته باشیم که بیشتر و عمیقتر و حتی به منزله ایجاد روزنه امیدی نگاهی به سبک زندگی و معیشت مسئولان داشته باشیم، نمونههایی را میتوان یافت که برخلاف جریان شکلگرفته در اذهان بسیاری، زندگی سادهای را پیشگرفتهاند و فارغ از سبک زندگیهای اصطلاحا لاکچری و لوکس، همچون قاطبه اجتماع، سادهزیستی میکنند. موضوعی که نه اینکه دور از ذهن و خارقالعاده باشد، بلکه بهعنوان واقعیت لازم و الگوی اجتماعی قابلتوجه است.
نمونههایی از سادهزیستی در اوایل انقلاب
به گزارش فرهیختگان، در ادامه به چندنمونه از این نوع سبک زندگیها در افراد دارای جایگاه عالی در نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره میکنیم. اشاراتی که میتواند در فضای ملتهب رانتخواریهای برآمده از آقازادگی، تحصیلات و درجات عالیه تحصیلی برآمده از رانتخواریهای آقازادگی در خارج از کشور، مشاغل و مناصب برخاسته از این رانتخواریها و... کمی ذهن را آرام کند و بهرغم تایید وجود برخی ناخالصیها چشم را به سمتی سوق دهد که بدون تماشای زشتیها، فقط واقعیت زندگی را آنطور که هست و آنطور که باید باشد ببیند.
نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی ایران میتواند چشم و ذهن و دل را مملو از زندگیهایی کند که بدون ذرهای تعلق دنیایی فقط برای اسلام و انقلاب و مردم ادامه حیات میدادهاند. زندگیهایی از شهید محمدعلی رجایی، نخستوزیر و بعدها رئیسجمهور سالهای اول انقلاب؛ اسدا... لاجوردی، شهید آیتا... مدنی، شهید صیادشیرازی، مرضیه حدیدچی و... که با یک جستوجوی ساده در فضای اینترنتی بخش کوچکی از سادهزیستی و سبک زندگی مردمدارانه و دغدغهمندانهشان قابل حصول و دریافت است.
اما سوای نمونههای سالهای گذشته، نمونههای دیگری از نسلها و جایگاههای مختلف و متفاوت نیز قابل توجه و بیان است.
علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی سوار بر مترو شهری و در کنار مردم، تصویری که چندی پیش به صورت گسترده در فضای رسانهای منتشر شد و واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت و بهشدت از آن استقبال شد. اقدامی که غیرمنتظره هم نبود و شمخانی بارها از وضعیت حضور تیم حفاظت در کنار برخی شخصیتها انتقاد کرده و گفته بود: «من مسئول امنیت کشور هستم. این که منافقین ترور میکردند مربوط به دهه 60 است و دیگر نمیتوانند ترور کنند. ضمن اینکه ما دستگاههای امنیتی قوی داریم، برای چه میترسیم؟ بساط حفاظت شخصیتها را باید جمع کنیم؛ ما حفاظت شخصیتها نداریم، تشریفات و پرستیژ شخصیتها داریم. من مسجد میروم، پارک میروم، کوه میروم، تنها و با مترو میروم و هیچ مشکلی هم ندارم.»
سید میثم خامنهای در غذاخوری شاه عبدالعظیم
زندگی ساده فرزندان مقام معظم رهبری بارها نقل محافل رسانهای بوده است؛ حضور در اماکن عمومی و راهپیماییها به سادهترین شکل ممکن. در آخرین مورد مشاهده شده، سید میثم خامنهای در غذاخوری حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به همراه خانواده حاضر شده است و به گفته کسی که تصویر آنها را گرفته است، میثم خامنهای غذای سادهای را هم سفارش داده و حتی کمتر از جمعیت خانوادهاش. این اتفاق هم همچون سایر موارد مشابه با استقبال فعالان فضای مجازی و رسانهای مواجه شد و از انتشار آن ابراز خرسندی کردند.
آذریجهرمی
چند سال پیش یک فیلم کوتاه یک دقیقهای در فضای اینستاگرام دریافت کردم که در آن وزیر جوان دولت دوازدهم، یعنی محمدجواد آذریجهرمی نسبت به بنرهای خیرمقدمی که برای او نصب شده بود و همچنین الفاظ موجود در آنها اعتراض کرد و خواست تا دیگر چنین اقدامی صورت نگیرد. اتفاقی که در کنار قدمزدن و پیادهروی این وزیر به همراه خانوادهاش در بین خیل عظیم زائران اربعین حسینی افزایش محبوبیتش بین همه طیفهای سیاسی و اجتماعی شد.کردند.
پیکانسواری فرمانده
سید عطاءا... صالحی، جانشین سابق رئیس ستادکل نیروهای مسلح و فرمانده کل سابق ارتش جمهوری اسلامی ایران که بدون تشریفات خاص و با یکدستگاه خودروی پیکان سازمانی در مراسم سالروز شهادت علی صیادشیرازی حاضر شد، حضوری که به علت سادگی و دوری از هرگونه تشریفات خاص انجام گرفت و تصاویر این حضور ساده به سرعت در فضای مجازی و رسانهای منتشر و با استقبال مردم مواجه شد.
اینها بازخوانی نمونههای کوچکی از سبک زندگی ساده برخی مسئولان و مقامات کشور است که بهرغم محدود و اندک نبودنشان از سوی بسیاری از مردم و افکار عمومی رویهای غیرعادی جلوه میکند و زنگ خطری را برای انقلاب روشن میکند که چطور در یک نظام اسلامی، جریان اجتماعی با سادهزیستی مسئولان اینگونه غریبی میکند و در صورت مشاهده آن متعجب میشود. در ابتدای گزارش هم گفته شد و دوباره هم تکرار میشود که کوچکترین تاثیر انتشار چنین تصاویری از زندگی مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی، آرامش اجتماعی و احساس درکشدن و فهم وضعیتشان از سوی مسئولان است.