به گزارش سایت خبری ساعدنیوز به نقل از دیده بان ایران، وکیل پایه یک دادگستری می گوید: «تاکنون اظهارنظر پلیس درباره زنان موتورسوار دوپهلو بوده؛ از یک طرف می گویند که منعی برای موتورسواری زنان وجود ندارد و از طرف دیگر امکان دریافت گواهینامه را از آنها گرفته اند. تنها مسئله شفاف و عیان در این میان خلأ قانونی است که باید برطرف شود تا زنان بتوانند مانند دریافت گواهینامه ماشین، گواهینامه خلبانی، گواهینامه قایقرانی و ملوانی، از این حق نیز برخوردار شوند.»
زنان موتورسوار روز دوشنبه با این جمله پلیس راهور تهران بزرگ روبه رو شدند که به آنها گفته درصورت تردد در سطح شهر وسیله نقلیه شان توقیف می شود. البته این چندمین باری است که پلیس این هشدار را به زنان موتور سوار که هر روز بر تعدادشان به خصوص در شهرهای بزرگ افزوده می شود، داده و به آنها گفته است که «معیار برای ما داشتن گواهینامه است و چون زنان گواهینامه موتور ندارند، پلیس مجبور به برخورد است.»
داستان موتورسواری زنان در ایران از آن حکایت های پر بحث و جدلی است که سال هاست در یک نقطه راکد باقی مانده و پایانی ندارد. نه پلیس می تواند در مقابل زنان موتورسوار که می گویند هیچ کجای قانون نیامده که راندن موتورسیکلت برای زنان ممنوع است و به آنها گواهینامه داده نشود، استدلال قانع کننده ای بیاورد و نه قانونگذار حاضر است این معضل بین پلیس و زنان موتورسوار را ببیند و برای حل آن آستین بالا بزند.
موتورسواری زنان؛ نه نامشروع نه فعل حرام
کل قوانین مربوط به رانندگان موتور سیکلت در ماده 20 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی که در سال 1375 تصویب و در روزنامه رسمی اعلام عمومی شده، خلاصه می شود.
در این ماده قانون آمده است: «کلیه قوانین و مقررات عمومی مربوط به حمل ونقل و عبور و مرور در مورد موتورسیکلت ها نیز جاری است. حرکت در پیاده رو یا در جهت مخالف مسیر مجاز، ایجاد عمدی صدای ناهنجار، حمل بار غیرمتعارف، حرکت نمایشی مارپیچ، تک چرخ، حمل یدک، استفاده نکردن از کلاه ایمنی و تردد در خطوط ویژه اتوبوسرانی با موتورسیکلت تخلف محسوب شده و مأموران موضوع ماده (۲) این قانون موظفند ضمن صدور قبض جریمه نسبت به توقیف موتورسیکلت حداکثر به مدت یک هفته و درصورت تکرار یک ماه اقدام کنند. تبصره ـ صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای مردان برعهده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است».
اغلب وکلای دادگستری تفسیرشان از قانون موجود این است که ممنوعیتی برای صدور گواهینامه زنان وجود ندارد و فقط مرجع صادر کننده آن نامعلوم است.
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری در این باره به همشهری می گوید: «تاکنون اظهارنظر پلیس درباره زنان موتورسوار دوپهلو بوده؛ از یک طرف می گویند که منعی برای موتورسواری زنان وجود ندارد و از طرف دیگر امکان دریافت گواهینامه را از آنها گرفته اند. تنها مسئله شفاف و عیان در این میان خلأ قانونی است که باید برطرف شود تا زنان بتوانند مانند دریافت گواهینامه ماشین، گواهینامه خلبانی، گواهینامه قایقرانی و ملوانی، از این حق نیز برخوردار شوند.»
خرمشاهی معتقد است که سکوت مراجع قانونگذار در این باره بی معناست: «آنها باید شفاف و دقیق به این سؤال در دادگاه عمومی پاسخ دهند که رانندگی زنان با حجابی که عرف جامعه است و شرع و قانون هم آن را تأیید کرده، چه ایرادی دارد و چرا زنان می توانند به عنوان سرنشین روی موتور باشند اما به عنوان راکب این حق از آنها سلب شده است؟»
این وکیل پایه یک دادگستری گفت: «حق راندن موتور برای زنان طبق قانون نه نامشروع است و نه یک فعل حرام، پس بنابراین نباید قوانین جاری برخلاف قانون اساسی که در اغلب موارد حقوق زن و مرد را یکسان دانسته، عمل کند. به عقیده بنده، زنان تا گرفتن حق خود در این باره باید به صورت فردی در دادگاه ها اعلام شکایت کنند تا قانونگذار در بالادست آن را تصویب و اجرا کند.»
حکایت زنان از ترفندها و ترس های موتورسواری
مژگان 9سال است که کارش این شده که در فروردین یا اردیبهشت برود شهرک آزمایش و شانسش را برای گرفتن گواهینامه رانندگی موتور امتحان کند، اما هر بار به در بسته می خورد. «خانم قانونش نیومده»، « شما زنها خسته نشدین از بس برای گواهینامه موتور اومدین؟»، « چندبار بگیم به زن ها گواهینامه موتور نمیدیم؟» این آخری ها هم که برگه ای دم در ورودی زده اند که «برای زنان گواهینامه موتور صادر نمی شود».
او حالا چندین سال است که موتور شخصی خودش را دارد و هر روز با آن از خانه اش در غرب تهران به خانه مادر بیمارش در شرق تهران می رود تا به او رسیدگی کند. می گوید که موتورسواری را اصولی زیرنظر مربی یاد گرفته و با تمام قواعد و قوانین آن آشناست و حاضر است جلوی 10افسر راهنمایی و رانندگی امتحان دهد و شانسش را برای گرفتن گواهینامه امتحان کند اما کسی نیست که حتی یک بار به این خواسته او گوش کند. «وقتی مادرم بعد از چند ماه کما دچار زندگی نباتی شد، تردد با ماشین از غرب به شرق تهران برای پرستاری از او سخت ترین کار ممکن بود.
هیچ چاره دیگری هم نداشتم، پس دیدم بهترین کار این است که با موتور تردد کنم و این شد که اول یاد گرفتم و بعد دنبال گواهینامه رفتم. وقتی گفتند امکانش نیست و باید صبر کنی، مدتی دست نگه داشتم اما چند ماه بعد متوجه شدم که اصلا فرجی در این کار نیست و قبل از من خیلی ها برای گرفتن گواهینامه موتور به در بسته خورده اند، این شد که با احتیاط بیشتر و با ترفندهایی که مأموران پلیس چندان متوجه نشوند که من زن هستم، با موتور در سطح شهر رانندگی می کنم.»
لیلا و زنان موتورسوار دیگر، ترفندهای زیادی برای تردد در خیابان های شهر دارند، راهکارهایی که ترجیح می دهند همچون رازی سر به مهر بین خودشان باقی بماند تا آنها را بعدا با مشکلات جدیدی روبه رو نکند. لادن یکی از آنهاست که حالا می گوید از این پنهانکاری و فرار از قانون خسته شده اما فکرش به راه حل دیگری نمی رسد «کل فرایند یادگیری، خرید و بعد هم رانندگی با موتورسیکلت با ترس و اضطراب است. درحالی که هیچ کجای قانون نیامده که راندن موتورسیکلت توسط زنان ممنوع است.
پلیس هم اگر ما را در خیابان گرفته هیچ وقت نگفته که شما به عنوان زن حق ندارید که رانندگی کنید، فقط گفته اند ای کاش به شما گواهینامه بدهند که ما مجبور به توقیف موتورتان نشویم. درد اینجاست که بعضا پلیس های راهنمایی و رانندگی می گویند که موتورسواری زنان خیلی هم خوب و با رعایت قوانین است اما آنها مامورند و معذور.» او می گوید: «2 راه پیش روی ما گذاشته اند؛ اول اینکه با ترفندهای مختلف در سطح شهر تردد کنیم تا روزی که صدای ما را بشنوند یا کارزار و کمپین راه بیندازیم و مطالبه گری کنیم تا بالاخره ما را به رسمیت بشناسند و گواهینامه مان را صادر کنند. راه اول همان است که الان می رویم، راه دوم را ولی دوباری امتحان کردیم که بدتر شد و موانع پیش رویمان را پررنگ تر و بیشتر کردند.»
کمپینی که لادن از آن حرف می زند، به سال 1398برمی گردد؛ درست بعد از آنکه یک زن در اصفهان توانست در دادگاه بدوی از قاضی اجازه صدور گواهینامه را برای خود بگیرد. لادن و 49زن موتورسوار دیگر در تهران نیز با استناد به قوانین موجود راهنمایی و رانندگی، دادخواست خود را از طریق یک وکیل دادگستری در دیوان عدالت اداری مطرح می کنند و خواهان حل این موضوع می شوند.
محمد حاجیلو، وکیل پرونده در این باره می گوید: «در قانون فقط آمده که مسئول صدور گواهینامه موتور برای مردان پلیس راهنمایی و رانندگی است. هیچ کجای قانون نیامده که موتورسواری برای زنان ممنوع است یا پلیس اجازه صدور گواهینامه برای زنان را ندارد. ما با استناد به همین قانون یک دادخواست مطرح کردیم و از دیوان عدالت اداری خواستیم که نیروی انتظامی را مکلف به صدور گواهینامه برای زنان کند، حتی مانند آن زن اصفهانی در دادگاه بدوی رأی به نفع ما صادر شد اما در دادگاه تجدید نظر قاضی رأی را رد کرد.»
زنان ناامید از پلیس، قانونگذار و... حالا همان راه اول را مصمم تر دنبال می کنند. می گویند سوار بر موتورهای شخصی در سطح شهر تردد می کنیم تا بتوانیم با مطالبه گری حق داشتن گواهینامه را از مراجع بالادست بستانیم.
موتورسواری زنان در 3سال اخیر رونق بیشتری گرفت و حضور آنها در خیابان ها پررنگ تر شد، به خصوص از زمانی که موتورهای به اصطلاح اسکوتری و برقی وارد ایران شدند و به خاطر اندازه و سرعت مطمئن مورداستقبال شهروندان قرار گرفتند؛ موتورهایی که اگرچه قیمت های بالایی دارند اما به صورت اقساطی امکان خرید آن هست.
مینا که حالا 7سال می شود که مربی موتورسواری است و در یکی از بوستان های بزرگ حاشیه ای تهران برای زنان آموزش عملی برگزار می کند از افزایش تعداد شاگردانش در 3سال اخیر می گوید؛ زنانی که به دلایل مختلف نیاز دیده اند که موتور داشته باشند و با آن در سطح شهر تردد کنند. «اول از همه این نکته را بگویم که اکثر زنانی که الان در سطح شهر موتورسوارند نه به خاطر قدرت نمایی، نه برای اعتراض مدنی و نه چیزی که مخالفان، آن را اجرای فانتزی های ذهنی زنان می نامند، راکب موتور شده اند بلکه براساس یک نیاز و ضرورت این وسیله را انتخاب کرده اند.»
مینا، زنان موتورسوار را در چند گروه مختلف تعریف می کند: «بیشترین کسانی که برای آموزش می آیند زنانی هستند که قدرت خرید ماشین در این شرایط گرانی را ندارند و مسافت تردد روزانه شان طولانی است و توان پرداخت کرایه های سنگین وسایل نقلیه عمومی مثل تاکسی و تاکسی اینترنتی را ندارند، اینها نه با شور و ذوق بلکه از سر اجبار به خریدن موتور و تردد با آن روی آورده اند و ناراحتند که چرا پول خرید یک خودروی دست دوم را هم ندارند. دسته دوم کسانی هستند که طرفدار محیط زیست هستند. اینها می گویند که تردد با ماشین شخصی به شکل تک سرنشین را دوست ندارند و ترجیح می دهند از موتورهای انژکتوری که آلودگی کمی برای شهر دارد، استفاده کنند.
یک دسته دیگر که تعداد آنها بعد از کرونا زیادشده، کسانی اند که از اتوبوس و مترو و تاکسی استفاده می کردند اما حالا به خاطر ترس از ابتلا، موتور شخصی خریده اند و با آن در سطح شهر رفت وآمد می کنند. یک تعداد کمی هم هستند که به خاطر نبود شغل و اقتصاد بد کشور، پیک موتوری رستوران ها یا مسافرکش شده اند و می خواهند از این راه امرار معاش کنند. حالا سؤال من این است که چرا یک بار مسئولان این زنان را با این نوع دغدغه ها ندیده اند و فکر می کنند همه آنها از سر خوشی دنبال موتورسواری اند؟»
موتورسواری زنان این روزها همچون کلاف سردرگمی شده که نه پلیس می تواند گره آن را باز کند، نه زنان می توانند از آن خلاصی یابند. آنها مجبورند در برزخ سکوت قانون، با موتور در سطح شهر تردد کنند و خطراتی مثل تصادف، دستگیری توسط پلیس و... را به جان بخرند. زنانی که نمی دانند چرا و به چه علت از این حق محرومند؟
3 سال پیش