غنا یا بی نیازی یکی از داشته های انسان است. در یک معنا انسان هرگز بی نیاز نمی شود چون در هر حالی، انسان فقیر الی الله است یعنی همیشه محتاج باری تعالی است. "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله. والله غنی حمید". بی نیاز واقعی خود خداست. باقی موجودات در هستی در هر مرتبه نیازمند هستند. پس غنا در ساحت حیات انسانی به چه معناست؟ به این معنا است که انسان احساس بی نیازی بکند نه احساس نیاز. احساس دارایی و داشتن بکند نه نداری!
قرآن می فرماید که بی نیازی واقعی آدمیان خود خداست. ما وقتی به خدا وصل شدیم و به او گره خوردیم بی نیاز واقعی می شویم. اصلاً کلمه "بنده خدا" را در نظر بگیرید؛ یعنی کسی که "بند" خداست؛ وصل به خداست. وقتی خدا را داشتی همه چیز را داری. اگر خدا را نداری هیچ چیزی نداری.
در دعا آمده است: ماذا فقد من وجدک و ماذا وجد من فقدک! کسی که تو را دارد چی را ندارد و کسی که تو را ندارد چی دارد! هر چیز دیگری غیر از خدا تمام شدنی است در حالی که شما خدا را در هر حالتی از این دنیا تا آخرت با خودتان دارید.
بنابراین، وقتی کسی به خدا وصل شد و خدا را یافت هیچ نوع جای خالی برای پر کردن نخواهد داشت و فقر نخواهد توانست که به او آسیبی برساند. بله فقر مالی و مادی در جای خودش بد هست و انسان باید تلاش کند تا آن را برطرف کند. ولی هرگز نداشتن مال دلیل بر نیازمندی و بیچارگی انسان نیست. خیلی از بزرگان الهی و پیامبران از جمله پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین در بدترین وضعیت ممکن زندگی می کردند ولی غنی بودند. پیامبر گاهی چند روز غذا نداشتند بخورند. در شعب ابوطالب یک خرما را دو نفر نصف می کردند می خوردند. یک شبانه روز غذایشان این بود.
اما همین پیامبر وقتی به ایشان گفته می شد که هر چه بخواهی از مال، ثروت، قدرت، همسر و شهوت در اختیارت قرار بدهیم و دست از تبلیغ ات بردار فرمودند: اگر ماه و خورشید را در دستانم قرار دهید دست از تبلیغ برنمی دارم! این یعنی احساس بی نیازی و احساس نیاز به خود خدا ولاغیر.
در آیات و روایات 4 مورد به عنوان مصادیق بی نیازی و غنا معرفی شده است. اول خود خداست. گفته می شود وقتی خدا را داشتی هیچ نوع نیاز و فقری به تو آسیب نمی رساند چون غنی مطلق خود خداست. همه محتاج به او هستیم. دوم قرآن به عنوان کتاب زندگی. اگر فردی قرآن را داشت به هیچ چیزی نیاز ندارد و هیچ کس بدون قرآن غنی نخواهد شد. وصول به کمال معنوی و مادی منوط به زیستن بر اساس برنامه ای است که قرآن به عنوان کتاب آسمانی طراحی کرده است.
سیستم عامل انسان و نقشه راه او قرآن است. قرآن برای مجلس ختم، برای ثواب، برای تیمم و تبرک به هنگام مسافرت نیست. قرآن در یک کلام کتاب زندگی است. باید زندگی را بر اساس این قرآن طرح ریزی کنیم. در روایت داریم که امام سجاد (ع) می فرماید که اگر کل دنیا از هر موجودی خالی شود و جز قرآن چیز دیگری با من نباشد من احساس تنهایی نمی کنم. الفت من با این کتاب است و هر چیزی که نیاز من است از آن می توانم به دست آورم.
مورد بعدی ولایت اهل بیت علیهم السلام است. انسان اگر به این درک برسد که سرپرست دین و دنیا و همه ابعاد زندگی انسان، انبیاء و اولیای الهی به عنوان راهنمای بشرند. ولایت چهارده معصوم را اگر انسان پذیرفت و دین و دنیای خودش را تنظیم کرد، این بالاترین بی نیازی خواهد بود و هیچ چیزی جایگزین آن نخواهد شد. در روایت داریم که گاهی فردی می آمد و از فقر گلایه می کرد و از وضعیت مالی اش گله می کرد. اگرچه امام از او دستگیری می کرد ولی میگفت که اگر به تو 1000 دینار بدهم و از تو بخواهم بگویی از ما بیزاری این کار را می کنی؟ فرد مراجعه کننده می گوید که حتی اگر دنیا را به من بدهید این کار را نمی کنم. امام می فرمایند: تو ندار و فقیر نیستی. تو دارایی بزرگی داری که کس دیگری ندارد.
عقل نیز به عنوان یکی از مصادیق بی نیازی معرفی شده است. اگر کسی دارای عقل بود یعنی علمی که انسان به کار بگیرد. علمی که بازدارنده انسان از بدی ها باشد. عاقلی که چنین علمی دارد نیاز به هیچ چیزی ندارد. اما جاهل فقیر و تهی از علم و حکمت است. دانشی ندارد که او را از کارهای بد بازدارد. حتی اگر ثروتمند هم باشد فقیر به حساب می آید.
11 ماه پیش