رفتار ما در برخورد با افراد مختلف تغییر می کند و ممکن است اصلا متوجه این قضیه نشویم. پس از 3 دهه تحقیق ، روانشناسان دریافتند که چرا رفتار ما در برخورد با افراد اطرافمان متفاوت است و چه عواملی باعث تغییر در رفتار ما می شود. در این قسمت به این موضوع خواهیم پرداخت.
ما تصور می کنیم که رابطه مان با کسانی که دوستشان داریم به اندازه کافی محکم است
ما بخش اعظمی از وقت خود را در طول روز با افرادی که به طور تصادفی با آن ها برخورد کرده ایم ، آشنایان و یا افراد غریبه سپری می کنیم . چه در محل کار، چه در مدرسه و چه دانشگاه و یا هرجای دیگری ما اغلب مجبوریم چهره ای شاد از خودمان را به دیگران نشان دهیم و مودبانه رفتار کنیم. دلیل این رفتار این است که که ما می خواهیم در مقابل دیگران مهربان و با فرهنگ ظاهر شویم اما وقتی به خانه باز می گردیم و یا وقتی در جمع افرادی که با آن ها صمیمی هستیم قرار می گیریم، بلا فاصله سست می شویم.
ما در کنار افرادی که دوستشان داریم و صمیمی هستیم ، خودِ واقعیمان هستیم اما این خودِ واقعی بودن شامل جنبه های منفی اخلاق و رفتارمان نیز می شود . مطالعات صورت گرفته تایید می کنند که مستعد نشان دادن عصبانیت خود با افرادی که با آن ها احساس صمیمیت می کنیم هم هستیم زیرا معتقدیم که رابطه مان به اندازه کافی محکم است و طرف مقابلمان از ما ناراحت نمی شود و ما را قضاوت نخواهد کرد . ما هرچه بیشتر با کسی صمیمی بشویم ، بیشتر تمایل داریم که محدودیت های رابطه مان را تحت فشار قرار دهیم.
ما احساس امنیت کمتری در کنار افراد جدید داریم
وقتی با افراد جدید اشنا می شویم ، خودِ واقعیمان را به آن ها نشان نمی دهیم . آن ها به سادگی نسخه واقعی شخصیت ما را نخواهند دید ، مگر این که ما با آن ها ارتباط عمیق تری برقرار کنیم . حتی اگر چیزی در مورد آن افراد جدید ما را آزار دهد ، چیزی بروز نمی دهیم زیرا از آن ها مطمئن نیستیم و نمی دانیم واکنش شان نسبت به اظهار نظر ما چه خواهد بود.این مسئله در مورد افراد نزدیک به ما صدق نمی کند که وقتی با خانواده و افراد نزدیک به خود هستیم ، اگر چیزی در مورد آن ها برای ما آزار دهنده باشد به راحتی در مورد آن صحبت می کنیم زیرا با آن ها رابطه عمیقی برقرار کرده ایم و اطمینان داریم که حتی اگر دعوا هم کنیم ، به رابطه مان آسیبی وارد نخواهد شد.
ما نمی توانیم خصوصیات منفی افرادی را که بیشتر وقت خود را با آن ها سپری می کنیم، تحمل کنیم
ما هرچه بیشتر با کسی وقت بگذرانیم ، نسبت به خصوصیات منفی اخلاقی او کم تحمل تر می شویم و در صورتی که این اتفاق در مورد غریبه ها رخ نمی دهد زیرا وقت زیادی را با آن ها سپری نمی کنیم و مجبور نیستیم خصوصیات منفی آن ها را تحمل کنیم . حتی اگر چیزی در اخلاق و رفتار این افراد ما را اذیت کند ، چیزی به آن ها نمی گوییم زیرا می دانیم که آن ویژگی های منفی نباید برای ما مهم باشد. اکنون که می دانیم چرا نسبت به افراد غریبه مهربان تر از کسانی که دوستشان داریم هستیم ،بهتر است به دنبال راه حلی مناسب برای جلوگیری از این نوع رفتار ها باشیم
راه حلی مناسب برای جلوگیری غریبه پرستی
همان طور که دیدید مهربان تر بودن ما با غریبه ها نسبت به آن هایی که دوست شان داریم، دلایلی دارد. حالا که فهمیدیم چرا این گونه رفتار می کنیم، بهتر است بدانیم چگونه کنترل بیشتری بر این تفاوت رفتاری داشته باشیم.. گاهی از آن هایی که دوست شان دارید فاصله بگیرید: اگر زمان زیادی را با افراد مورد علاقه تان سپری کنید و تمام مدت در کنارشان باشید، ممکن است تحمل تان نسبت به عادت های منفی شان کم و کمتر شود.
مدتی را دور از هم گذراندن به شما اجازه می دهد با حس و نگاه تازه تری به رابطه تان برگردید و ویژگی های خوب طرف مقابل تان را تحسین کنید.. گاهی با افراد مورد علاقه تان در کنار دیگران وقت بگذرانید: وقتی ما در کنار افرادی هستیم که رابطه ی نسبتا سطحی تری با آن ها داریم، موبانه تر و مهربانا نه تر رفتار می کنیم و اگر افراد نزدیک و صمیمی ما نیز در این جمع باشند، طبیعتا با آن ها نیز رفتار بهتری خواهیم داشت. بدین ترتیب می توانیم همدیگر را در بهترین رفتارهای مان ببینیم.
گاهی روتین روزانه را متوقف کنید و تصور کنید افراد مورد علاقه زندگی تان را از دست داده اید: هدف این است که حس قدرتمندی از قدردانی در خود ایجاد کنید. هیچ چیزی به اندازه ی تهدید به از دست دادن نمی تواند حس قدرشناسی را تقویت کند.مطالعات نشان داده اند همه ی ما قادریم از دست دادن عزیزانمان را آن اندازه قوی تصور کنیم که باعث بیدار شدن حس قدرشناسی بابت اینکه هنوز آن ها را داریم و در کنارمان هستند بشود. اشکالی ندارد گاهی سناریو هایی را در ذهن تان متصور شوید که در آنها، عزیزان خود را به طریقی از دست می دهید و سعی کنید آن حالات را باور کنید.
می توانید این کار را بکنید: لیستی از چیز هایی که در وجود عزیزان خود دوست دارید تهیه کنید و هر روز صبح فقط یکی دو دقیقه به این لیست نگاه کرده و تصور کنید اگر این نعمت ها را از دست بدهید واقعا چه خواهد شد. ما انسان ها قدرت بی اندازه ای در تجسم کردن داریم و واکنش هیجانی شدیدی نسبت به این تصورات نشان می دهیم.مثلا اگر بتوانید زندگی تان را بدون همسرتان تصور کنید، می توانید جای خالی او را ببینید و باور کنید نبودن او در زندگی تان چه اثری خواهد داشت. جزء به جزء زندگی تان را بدون همسرتان تصور کنید.
تکرار این تمرین به طور منظم می تواند تبدیل به عادتی شود که حس قدردانی و رضایت از حضور عزیزانمان در زندگی را پُررنگ تر و وجودشان را ارزشمندتر می کند و طبیعتا واکنش و رفتارمان نسبت به آن ها تلطیف تر و مهربانانه تر خواهد شد.اگر دلیل نحوه ی رفتارهای مان را بدانیم می توانیم واکنش های مان را نسبت به افراد مورد علاقه مان کنترل کنیم و حضور آن ها را در زندگی مان قدر بدانیم.
نحوه گفت وگو و رفتار با غریبه ها
شاید بخواهید در فضای مجازی به فرد خاصی نزدیک شوید؛ ممکن است با دوستِ دوستِ خود که پیش ازاین او را ندیده اید، در مهمانی گرم بگیرید؛ حتی ممکن است بخواهید در آسانسور کلمه ای محبت آمیز به غریبه ای بگویید. در هر صورت، ما برای شما پیشنهادهایی داریم:
۱. شجاع باشید و نگرانی تان را کم کنید
سندزتروم توصیه می کند حتی اگر احساس راحتی نمی کنید، شجاع باشید و انجامش دهید. طرفِ مقابل احتمالا بیش از چیزی که تصور می کنید از شما خوشش بیاید. احتمالا هردو بیش از آنچه تصور می کنید از گفت وگو لذت خواهید برد.دکتر جولیانا شرودر، استاد یارِ دانشکده اقتصاد «Hass» در دانشگاه «California Berkeley» است. او دربارۀ زبان و توانایی ذهنی و تأثیر آنها بر ارتباطات تحقیق می کند. او می گوید: «از گفت وگو با کسی که در ظاهر با شما متفاوت است نترسید. گفت وگو با کسی که با شما تفاوت دارد احتمالا جذاب ترین و روشنگر ترین تجربه خواهد بود.»
۲. کنجکاو باشید
پرسشگر باشید. آیا فردی که آن لباس های خاص را بر تن کرده قابل اعتنا است؟ دلیل آنها برای شرکت در مراسمی که در آن حضور دارید چیست؟ تحقیقات نشان می دهد افراد پرسشگر در مقایسه با افرادی که سؤالات کمی در ذهن دارند، هم صحبت های جذاب تری هستند. البته سندزتروم متذکر می شود هر سؤالی ممکن است گفت وگو را خاتمه دهد یا آن را جذاب تر کند!
۳. از به کار بردن جملات غیر رسمی نترسید
از سؤالات همیشگی پرهیز کنید، سؤالاتی مانند «شغل شما چیست»، «کجا زندگی می کنید» و … . سؤالاتی بپرسید که طرف مقابل را درگیر کند و به فکر وادارد. همچنین می توانید با چنین جملاتی شروع کنید: «این تابلوی نقاشی من را گیج می کند» یا اینکه «باورم نمی شود امروز مترو چقدر شلوغ بود.» این عبارات دعوتی هستند برای به اشتراک گذاشتن کنجکاوی.نایتینگال می گوید: «مهم نیست سؤال می پرسید، جواب می دهید یا عبارت خاصی بر زبان می آورید. جملات شما باید در هر صورت، معتبر و موثق باشند. مردم می خواهند چهرهٔ واقعی شما را ببینند تا بتوانند چهرهٔ واقعی خودشان را نشان دهند.»
۴. از هم صحبت خود تعریف کنید
ستایش طرف مقابل موجب می شود تمرکزِ گفت وگو به سمت هم صحبتِ شما تغییر کند. به این ترتیب، او حس مثبتی خواهد یافت. گاهی در حین گفت وگو با غریبه ها مضطرب می شویم. در این شرایط مدام در فکر این هستیم که چه حرف اشتباهی زده ایم یا ممکن است چه کار اشتباهی از ما سر بزند. کافی است تمرکز گفت وگو را به سمت طرف مقابل سوق دهیم تا این لحظات سرشار از اضطراب را پشت سر بگذاریم.
۵. دربارۀ موضوعات مشترک صحبت کنید
حداقل اشتراکات شما این است که در مکان یکسانی حضور دارید و آب وهوای مشابهی را تجربه می کنید! از اینکه عمیق تر شوید و اشتراکات بیشتری پیدا کنید، نترسید. شاید همشهری باشید! شاید دوست مشترکی داشته باشید. شاید سِمَت شغلی یا سرگرمی مشترکی داشته باشید.ما معمولا در تخمینِ میزان تفاوت افراد با خودمان و دیگران اغراق می کنیم. در واقعیت، احتمالا ما با دیگران اشتراکات فراوانی داریم اما هنوز این اشتراکات را کشف نکرده ایم.
۶. تعداد مکالمات خود با غریبه ها را بیشتر کنید
هرچه تعداد مکالمات تان بیشتر شود، مهارت شما در مکالمه افزایش می یابد. به مرور پرسش های بهتری طرح می کنید و پاسخ های شما جذاب تر می شود. مکالمه قطعا مهارت می خواهد. با تمرین کردن، مهارت و اعتماد به نفس شما برای استفاده از مهارت ها افزایش می یابد.ما از طرد شدن به وسیلهٔ جامعه هراس داریم؛ اینکه دیگران ما را نادیده بگیرند یا واکنش مثبتی نشان ندهند. باوجود این، نتایج تحقیقات چیز دیگری را نشان می دهد. اگر شروع کنندهٔ گفت وگو شخص دیگری باشد، افراد همیشه تمایل دارند وارد گفت وگو شوند. تصور اشتباه ما ناشی از نادیده گرفتنِ یک رسم اجتماعی است: سردیِ طرف مقابل به سبب حفظ ادب است.
۷. اجازه ندهید لحظات عجیب وغریب مانع گفت وگو شوند
سندزتروم بر اساس تجربیاتش، گفت وگو با غریبه ها را شامل این مراحل می داند: در ابتدا آنها با نگاه شان از شما می پرسند: «آیا همدیگر را می شناسیم؟» سپس متوجه می شوند که همدیگر را نمی شناسید؛ بعد با خود فکر می کنند: «چه آدم عجیب وغریبی هستید که سرِ صحبت را با فرد غریبه ای باز کرده اید!» در نهایت با گذر از این مراحل به این نتیجه می رسند که شما فقط می خواهید برخوردی دوستانه داشته باشید.کمی عجیب وغریب بودن در این شرایط، طبیعی است. باوجود این، در صورت ادامه دادن، احتمالا گفت وگوی خوبی خواهید داشت.