نوآوری ها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها هزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی به عمل می آوریم، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیین کننده پیشرفت است. عدم تغییر و تحول را می توان نمایانگر انحطاط تدریجی تلقی کرد. خلاقیت زمانی پا به عرصه وجود می گذارد که: فرد یا افرادی، سطح دانش زمان خود را درباره پدیده های طبیعی و یا خود انسان کافی ندانسته و خود را ناچار به بهره گیری از طیف وسیع تواناییها ببینند، تا فرارسیدن آن برهه از زمان که دیگر جستجوگری در جستجوی راههای تکمیل فنون باقی نماند، و یا آن لحظه که تحقیق برای ازدیاد سطح تولیدهای صنعتی به توفق درآمده و ضرورت جهاد ملی در راه دستیابی به خودکفایی و خودیابی در جامعه بین المللی، بی اهمیت تلقی شود، پیکار خستگی ناپذیر که در نهایت به نوآوری و تحول می انجامد، ادامه خواهد داشت و پایانی بر آن متصور نیست. نوع بشر را هنوز می توان درگیر درنوعی تنازع بقا دانست که عمل سرنوشت ساز در آن، پیشرفت و تغییر و تحول در صنایع و فنون است و هرگونه وقفه ای در این زمینه، نتیجه یی جز شکست ببار نمی آورد. حضرت سلیمان چنین فرمود: جایی که دوراندیشی نیست موجبات نابودی مردمان فراهم است.
تعریف خلاقیت
از خلاقیت تعریف های زیادی شده است. در اینجا برخی از تعاریف مهم را مورد برسی قرار می دهیم:
- خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان
- خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است
- خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است)
- خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین
تعریف نوآوری
منظور از نوآوری خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.
فایده های خلاقیت یا نوآوری
نوآوری یا خلاقیت دست کم برای جامعه سه فایده دارد باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می برد و باعث به وجود آمدن تکنولوژی، کالاها و خدمات جدید می گردد. ما درباره این فایده ها بحث می کنیم، و به این موضوع می پردازیم که با استفاده از پدیده خلاقیت و نوآوری چگونه می توان اقدام به حل مسائلی کرد که در اثر تغیرات در محیط خارجی به وجود می آیند. رشد اقتصادی. یکی از دلایلی که اقتصاددانان به شرکت ها و سازمان های تازه تأسیس و کوچک توجه نمودند، این بود که این شرکت ها و سازمان ها موجب به وجود آوردن مشاغل بیشتری در سیستم اقتصادی آمریکا می شدند. در تحقیقی که در یکی از صنایع مهم آمریکا، یعنی صنعت الکترونیک انجام شد، مشخص گردید شرکت هایی که عمرشان بین پنج تا ده سال بیشتر نیست بیش از پنجاه برابر شرکت هایی که عمرشان به بیش از بیست سال می رسد افراد استخدام کرده اند. به علاوه پژوهشگر دیگری به نام دیوید برچ برآورد نمود که در ایالات متحده آمریکا بیش از چهار پنجم مشاغل جدید به وسیله سازمانهای کوچک به وجود می آید، اصولا بهره وری به بهبود فنون یا تکنیک های تولید مربوط می شود و این کار، به نظر جان کندریک، از وظایف اصلی نوآوری یا خلاقیت است، البته با هدف پیشرفت یا شکوفایی سیستم اقتصادی. دوکلید اصلی در افزایش بهره وری همانا تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری در ماشین آلات جدید می باشند. با توجه به دیدگاه کندریک، رابطه ای نزدیک یا تنگاتنگ بین تحقیق و توسعه و برنامه های سرمایه گذاری وجود دارد و در هر دو مورد نوآوری و خلاقیت نقش اصلی ایفا می کند. ( استونر، فریمن، ص 340 و 341) سی درصد رشد اقتصادی متعلق به شرکت هایی است که بیش از پنج سال از عمرشان نمی گذرد. ولی این پژوهشگر اضافه می کند که هر شرکت کوچک تازه تأسیسی شغلی یا شغلهایی را به وجود نمی آورد.سازمان هایی که باعث ایجاد شغل می شوند نسبتا تازه تأسیس تر می باشند. پس از تأسیس به سرعت فعال می شوند و در نخستین سالهای فعالیت خود یا دوره جوانی، رشد بسیار سریعی دارند و دامنه فعالیت خود را به سرعت به جاهای دیگر می کشند. او همچنین دریافت که شرکتهای تازه تأسیس و مشاغلی را که به وجود می آورند بیشتر در زمینه بخش خدماتی سیستم اقتصادی است، نه در بخش تولیدی. واقعیت آینده در زمینه شتاب تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک دلالت بر مفاهیمی جهت خانواده ها، موسسات آموزشی، بازرگانی، صنایع و دولت دارد. حجم اطلاعات و مقدار آموزش لازم برای بدست آوردن مهارت های مورد نیاز جهت استفاده از این اطلاعات به سرعت افزایش خواهد یافت. همچنین همزمان باید در مورد تجدید نظر و بروز درآوردن اطلاعات و مهارتها اقدام گردد. وسایل پیچیده اتوماتیک برای کاربرد و انتقال داده ها لازم خواهد بود مثلا هم اکنون کامپیوترهای شخصی را می توان با قیمت های نازلی خریداری نمود. این واقعیت تغییرات بزرگی در نقش تدریس بوسیله والدین، مربیان، موسسات بازرگانی، صنایع و دیگر موسسات اجتماعی در برخواهد داشت.
چرا نوآوری مهم است؟
در عصر امروز که سرعت پیشرفت فناوری ها روز به روز در حال افزایش می باشد، سازمان ها برای بقا و رشد خود راهی جز منطبق کردن خود با تغییرات محیط پیرامون خود ندارند. موفقیت سازمان ها عمدتا ریشه در نوآوری دارد. مزیت رقابتی می تواند ناشی از اندازه، مالکیت دارایی ها و مانند آنها نیز باشد. اما این الگو (مزیت رقابتی بر خواسته از نوآوری) بیش از پیش به نفع سازمان هایی تغییر می کند که می توانند از دانش و مهارت های فناورانه و تجربه برای ایجاد نوآوری در محصولات خود (اعم از کالا یا خدمت) و نیز روش های توسعه و عرضه آنها استفاده کنند. نوآوری نه تنها در سطح بنگاه، بلکه به شکلی فزاینده به عنوان رشد اقتصاد ملی اهمیت یافته است. بامول در کتاب اخیر خود گفته است: “تقریبا هر رشد اقتصادی که بعد از قرن هجدهم رخ داده به گونه ای در نوآوری ریشه دارد” نوآوری در حال تبدیل به یک مولفه کلیدی در سیاست گذاری اقتصادی است؛ بطور مثال دفتر علم و نوآوری انگلستان نوآوری را موتور اقتصاد مدرن می داند که ایده ها و دانش را به کالا و خدمت تبدیل می کند. یکی از پایگاه های اینترنتی دولت استرالیا نیز چنین می نویسد: شرکت هایی که برای نوآوری سرمایه گذاری نمی کنند آینده خود را به خطر می اندازند و اگر به دنبال راه حل هایی نوآورانه برای مسائل نباشند، احتمال موفقیت کسب و کار آنها اندک است. ماهیت نوآوری به گونه ای است که اساسا به کارآفرینی مربوط می شود. مهارت کشف فرصت ها و خلق روش های جدید برای بهره برداری از آنها در کانون فرایند نوآوری جای دارد. کار آفرینان مخاطره جو هستند، اما هزینه پیشبرد یک ایده ناب و منافع بالقوه موفقیت در انجام کاری متفاوت را نیز در نظر می گیرند به ویژه اگر قرار باشد بازیگران فعلی بازی نیز وارد ماجرا شوند. نوآوری آثار متعددی دارد. به عنوان مثال، شواهد تحقیقاتی حاکی از وجود همبستگی زیاد میان عملکرد بنگاه در بازار و توسعه محصولات جدید است. محصولات جدید به کسب و حفظ سهم بازار و افزایش سود آوری بنگاه کمک می کنند. برای محصولات بالغ تر و جا افتاده تر، رشد رقابتی فروش صرفا ناشی از توانایی عرضه قیمت های پایین نیست و عواملی زیاد به غیر از هزینه نیز در آن نقش دارند؛ از جمله طراحی، سفارشی سازی و کیفیت. در نهایت در عصر کوتاه شدن چرخه عمر محصولات، توانایی جایگزین کردن مستمر محصولات قدیمی با نسخه های جدید تر و بهتر، هر روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. “رقابت در لحظه حاکی از فشار فزاینده به بنگاه ها، نه تنها برای عرضه محصولات جدید، بلکه برای عرضه سریع تر آنها نسبت به رقباست.
نوآوری شامل چه چیزهایی است؟
بعضی افراد براین باورند که خلاقیت ذاتی است، برخی دیگر باور دارند که با آموزش هرکس می تواند خلاق شود. در دیدگاه دوم خلاقیت را می توان فرایندی چهار مرحله ای دید مرکب از ادراک، پرورش، الهام و نوآوری. ادراک یعنی نحوه دیدن چیزها. خلاق بودن یعنی چیزها را از زاویه ای منحصر به فرد دیدن. به عبارتی یک کارمند ممکن است راه حل های یک مسئله را طوری ببیند که دیگران نمی توانند آن طور ببینند. رفتن از ادراک به حقیقت به هر حال فوراً اتفاق نمی افتد. در عوض اندیشه ها از فرایند پرورش می گذرند. بعضی اوقات کارکنان نیاز دارند که در مورد اندیشه های خود تعمق کنند. این به معنای فعالیت نکردن نیست بلکه در این مرحله کارکنان باید داده های انبوهی را که ذخیره، بازیابی، مطالعه و دوباره شکل دهی کرده اند در نهایت در قالب چیزی جدید بریزند. گذشت سالیان برای طی این مرحله امری طبیعی است. در فرایند خلاقیت الهام آن لحظه ای است که تمامی تلاش های قبلی شما به طور موفقیت آمیز به ثمر می رسند. گرچه الهام به شعف می انجامد اما کار خلاقیت تمام نشده است. خلاقیت نیاز به تلاشی نوآور دارد. نوآوری یعنی گرفتن آن الهام و تبدیل آن به تولیدی مفید- خدمت یا روش انجام چیزی. این گفته را به ادیسون نسبت می دهند که «خلاقیت یعنی یک درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ریختن» به عبارتی ۹۹ درصد نوآوری را آزمودن، ارزشیابی کردن و باز آزمودن آن چیزهایی تشکیل می دهد که توسط الهام دریافت شده است. معمولاً در این مرحله است که یک فرد دیگران را بیشتر مطلع و درگیر آن چیزی می کند که روی آن کار کرده است.
ویژگی های افراد اخلاق
روانشناسان سعی داشته اند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند مشخص کنند، «استیز» عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است:
- سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع
- انعطاف پذیری ادراک: توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی
- ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید
- ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه کردن و در نظر گرفتن چالش های جدید مسائل پیچیده
- استقلال رأی و داوری: متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشه های نو