به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از روزنامه ایران ورزشی، «آن چه در مصاحبه ها و بیانیه های دو باشگاه پرسپولیس و استقلال می گذرد، فقط صورت زشتی از روابط دو باشگاه قدیمی تهران نیست بلکه اتهامات وارده از سوی طرفین، برداشت های آنها درباره مناسبات درونی باشگاه رقیب را نشان می دهد. در لفافه این مصاحبه ها و بیانیه ها اتهاماتی طرح می شود اما طرفین کوشش دارند به زبانی اتهام بزنند که باعث طرح شکایت رسمی نشود.
هر دو باشگاه اصرار دارند که اگر قراردادهای مرییان و بازیکنان افشا شود، برنده این جدل رسانه ای خواهند شد اما انگار فراموش کرده اند که مالک و رئیس مجمع مشترک دارند و حتی در دوران طولانی با اسپانسر مشترک اداره شده اند و چه چیز پنهانی بین آنهاست که مقام بالادستی مشترک از آن بی خبر باشد؟
هر دو باشگاه از شأن و جایگاه خود حرف می زنند اما متن بیانیه ها از شأن و جایگاهی خبر نمی دهد و یکسره تاختن به یکدیگر است؛ بدون آن که حاوی اطلاعات دقیق و اتهام با مستندات باشد.
هر دو باشگاه در تب و تاب آن چه بین هواداران در شبکه های اجتماعی می گذرد، همواره آماده اند تا برای خودشیرینی نزد خشن ترین طرفداران علیه رقیب بیانیه بنویسند و چه بسا این بیانیه ها با توصیه لیدرهای مجازی نوشته می شود.
در فوتبال ایران جدل های دو باشگاه با مالکیت مشترک شاید هنوز به درد کری های هواداری بخورد اما ملال آور است و دیگر حتی حوصله ای برای بازخوانی رجزخوانی های تکراری وجود ندارد.
پروژه خصوصی سازی یا واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس باز هم شکست خورده است و همچنان باید تحمل کنیم که دو باشگاه با مالکیت مشترک نمایشی از رقابت راه بیندازند و تنها جذابیت باقی مانده از این سیاق باشگاه داری با مالکیت مشترک شاید همین بیانیه نویسی باشد.
مالکیت مشترک بر دو باشگاه باعث می شود که هیچکس نتواند ادعا کند که این روش به تبعیض منجر نمی شود. تا روزی که این نوع باشگاهداری با شدیدترین برخورد از سوی یک فدراسیون فوتبال مستقل مواجه نشود، بعید است بتوانیم پایانی برایش متصور باشیم. ریشه بسیاری از این اختلافات همین مالکیت مشترک است.
طنزآمیز است که بنویسیم حتی در میزان سوءمدیریت که بارها مورد اعتراض هواداران هر دو تیم بوده نیز مساوات برقرار نمی شود.
خواندن متن بیانیه دو باشگاه و پیش از آن، خواندن مصاحبه های مدیرعامل استقلال، سرمربی پرسپولیس و معاون اجرایی باشگاه استقلال، هر مخاطب باهوشی را با مشتی جمله های سردستی و بی اعتبار و ناشی از نگاه دست پایین به مسائل فوتبال مواجه می کند. این مواجهه ما با واقعیت جاری در فوتبال ایران است که کاری بزرگ را به دست کسانی سپرده اند که اهمیت کار خود را نمی شناسند.
باشگاه استقلال در حل مسائل درونی خود ناتوان است و در تنظیم روابط مدیر باشگاه و سرمربی مدت هاست که درمانده به نظر می رسد، از دوران استراماچونی تا دوران مجیدی. باشگاه پرسپولیس به رغم موفقیت های پی درپی سالیان اخیر نمی تواند حساب موفقیت های خود را از اتهاماتی که به این باشگاه وارد می شود، جدا کند. هر دو باشگاه همواره از گفت وگویی شفاف با هواداران عاجزند و شهروند - هوادار در این دو باشگاه فراموش شده است و فقط برای خوشامد لیدرهای مجازی اظهار نظر می کنند.»