به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از روزنامه شرق، اوایل سال جاری مردی جوان به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی سه مرد ربوده شده و آنها بعد از گرفتن خودروی پرایدش و دریافت کمی پول او را رها کردند. این مرد گفت خودرو به نام همسر صیغه ای من بود و کسی از این موضوع به جز ما دو نفر خبر نداشت و من فکر می کنم این آدم ربایان از سوی همسرم اجیر شده بودند.
این مرد از همسر و پدر همسرش شکایت کرد و خواستار بازداشت آنها شد. سپس به دستور بازپرس زن جوان و پدرش بازداشت شدند. زن آرایشگر که 25ساله است، به مأموران گفت از هیچ چیز خبر ندارد و اصلا کسی را اجیر نکرده است و از ربوده شدن شوهرش زمانی باخبر شد که او را بازداشت کردند.
این ادعایی بود که پدر زن جوان نیز مطرح کرد. بررسی های بیشتر مأموران نشان داد آنها در زمان ربایش مرد جوان تماس مشکوکی نداشته اند. وقتی شاکی مشخصات آدم ربایان را تشریح کرد، زن جوان به مأموران گفت: من آرایشگر هستم و با زنی آرایشگر کار می کنم. من از شوهرم نزد او گلایه کرده و گفته بودم پول ماشین را من دادم و حالا شوهرم ماشین را نمی دهد که سوار شوم اما من خواستار ربایش شوهرم نبودم و درخواستی هم از این زن نداشتم اما مشخصاتی که شوهر صیغه ام می گوید، مشخصات شوهر آن زن است.
وقتی مأموران سراغ شوهر زن آرایشگر رفتند و او را بازداشت کردند، او به آدم ربایی اعتراف کرد و گفت: همسرم از من خواست مرد جوان را بدزدم و از او پول بگیرم. من هم برای این کار از دو دوستم کمک گرفتم. این مرد گفت: همسرم برایم تعریف کرد همکاری در آرایشگاه دارد که شوهرش به او ظلم کرده و پول هایش را گرفته و با آن ماشین خریده است و حالا ماشین را نمی دهد. به من گفت وقتی این مرد آن قدر بدجنس است باید حال او را بگیریم. من هم قبول کردم و با خودم گفتم اگر این مرد را بدزدم و وادارش کنم که ماشین را به همسرش پس دهد و کمی هم خودم از او پول بگیرم، مشکل مالی ام هم حل می شود.
متهم ادامه داد: با دوستانم صحبت کردم و ما شوهر صیغه ای همکار همسرم را دزدیدیم و او هم قبول کرد که پول بدهد و ماشین را هم از او گرفتیم و رهایش کردیم اما فکر نمی کردیم او از ما شکایت کند. پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست به شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان پای میز محاکمه رفتند. مرد شاکی که نسبت به همسر و پدر همسرش اعلام گذشت کرده بود، گفت: بعد از این ماجرا من و همسرم از هم جدا شدیم اما وقتی دیدم او و پدرش بی گناه هستند، اعلام گذشت کردم و شکایتم را پس گرفتم اما از سه مرد دیگر شکایت دارم و خواستار مجازات آنها هستم. سپس متهمان در جایگاه حاضر شدند و دفاعیات خود را مطرح کردند. با پایان جلسه دادگاه قضات شعبه 6 برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.