ساعدنیوز
ساعدنیوز

دختر حاج قاسم سلیمانی: جمعه‌ها صبحانه با پدرم بود؛ ناهار هم درست می‌کرد اما زردچوبه‌ و دارچینش زیاد می‌شد

  یکشنبه، 15 مهر 1403 ID  کد خبر 411749
دختر حاج قاسم سلیمانی: جمعه‌ها صبحانه با پدرم بود؛ ناهار هم درست می‌کرد اما زردچوبه‌ و دارچینش زیاد می‌شد
ساعدنیوز: انسان‌های بزرگ، معمولا زندگی‌های پرباری هم دارند. به این شکل که هم مشغله فراوانی دارند و هم سعی می‌کنند حتی یک دقیقه را هم از دست ندهند. آنها به دلیل اهداف مشخصی که دارند، اولویت‌های‌ زندگی‌شان مشخص است و همین امر باعث تمرکز زیادی در زندگی‌شان شده و برکت این زندگی‌ها را افزایش می‌دهد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، حاج‌قاسم از آن دست شخصیت‌هایی بود که فراوانی مشغله را در آنها، به‌راحتی می‌شد مشاهده کرد. به روایت رهبر انقلاب، او در حالی که روزی 15ساعت کار می‌کرد و تازه از سفرهای کاری برگشته بود، وقت می‌گذاشت و با دیگران ملاقات کرده و آنها را اقناع و توجیه می‌کرد! این حجم از پرکاری،‌ همیشه این سوال را پیش روی دیگران قرار می‌دهد که چنین افرادی، چگونه بین زندگی خانوادگی و غیرخانوادگی خودشان تعادل برقرار می‌کردند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، به گفت‌وگو با نرجس سلیمانی، فرزند سردار رشید اسلام نشسته‌ایم که عضو شورای شهر تهران نیز هستند. اگر می‌خواهید درباره زندگی خانوادگی و سبک زندگی این سردار بزرگ نکته‌های کمتر شنیده‌ شده‌ای را بخوانید، این مصاحبه را از دست ندهید.

اولین بحثی که درباره حاج‌قاسم مطرح می‌شود، سبک زندگی اوست؛ اینکه زندگی یک فرد چه ویژگی‌هایی داشته که منجر به چنین دستاوردهایی شده است. سبک زندگی حاج‌قاسم چگونه بود؟

زندگی پدر مبتنی بر مجاهدت بی‌وقفه در پیرامون خیمه ولایت بود. زندگی او بر اساس تدبیر و مدیریت با توجه به راهبرد کلان انقلاب مجهز به سلاح اخلاص، منقش به شجاعت و در عین پرهیز از نگاه به هرآنچه غیر از صراط مستقیم بود. اگر زندگی و مسیر حیات شهید سلیمانی را زیر ذره‌بین بگذاریم و لحظه‌لحظه آن را جداگانه نیز به محک بگذاریم، آنچه باقی می‌ماند جامه توکل بر ساختاری از اخلاص و پرهیز از افتادن به دام افراط و تفریط است.

می‌دانیم که بخش اعظمی از زندگی سردار را مأموریت‌ها و حضور وی در میادین مختلف تشکیل می‌داد. در چنین وضعیتی که حضور پدر کمتر احساس می‌شد، زندگی برای همسر و فرزندان او چگونه سپری می‌شد؟

با توجه به شرایطی که شهید سلیمانی داشتند، هیچ زمانی به خاطر نمی‌آید که بیشتر از یک یا دو روز ایشان با فراغ بال و بدون وجود اضطرار و نیاز به حضور در جایی در کنار خانواده بوده باشند. در واقع در طول 40سال مداومت بی‌وقفه ایشان در مسیر جهاد، فرصت چندانی نداشتند. در دوران فعالیت در جبهه و دفاع مقدس که تکلیف بر همگان روشن است. در دوران حضور در جنوب شرق کشور و بعد از آن نیز فرصت‌های حضور در جمع خانواده به قدری کم بود که روزگار همانند دوران جنگ می‌گذشت. چنانکه خانواده برای دیدن ایشان می‌بایست در محل فعالیت‌شان حضور پیدا می‌کرد. البته برای کودکان، اهواز و مقر فرماندهان جاذبه‌هایی داشت. همچنین عرصه وسیع جنوب شرق از مرزهای شرقی در سیستان تا نزدیکی دریای عمان و حوالی زاهدان و میرجاوه نیز تجربه‌هایی بی‌نظیر در خاطر خانواده مانده است. آن روزگار، لحظاتی شامل دلهره، نگرانی، شادمانی و غرور را در یاد کودک و نوجوان ثبت و ضبط می‌کرد. من لحظاتی را به خاطر می‌آورم که بی‌شباهت به تصاویر سینمایی نیست؛ گذر از مسیرهایی که در مسیر آتش اشرار قرار داشت و کاروان‌هایی از دور در میان غبار و تندبادهای 120روزه سیستان که معلوم نبود به استقبال می‌آیند یا به قتال، به روشنی پیش چشم من حاضرند. همه اینها در کنار پدر که تنها چند ساعت طول می‌کشید، تبدیل به خاطرات نیکویی شده که در آن تنها چیزی که باقی نمی‌ماند، نگرانی، گرما و گرد و خاک بود. در واقع تماماً پدر بود که در وسعت یک اسطوره در جنگ با هر آنچه نماینده بدی و زشتی بود، حضور داشت.

تصور عمومی مردم از سردار سلیمانی حضور در میدان جنگ، سال‌ها مبارزه با استکبار، از خودگذشتی و رشادت‌های وی بوده است. به تعبیر دیگر تصویر مردم، غالبا یک سردار نظامی بوده که در قاطعیت‌های مورد نیاز در میادین و مأموریت‌ها زندگی می‌کرده است. برای غالب مردم خیلی جالب است که بدانند زندگی چنین فردی، با همسر و فرزندانش چطور بوده و به تعبیر دیگر، چگونه رفتاری در منزل داشته‌اند؟

اگر در یک روز جمعه خانه بودند، صبح خیلی زود از خواب بیدار می‌شدند و خودشان صبحانه‌ای که دوست داشتند درست می‌کردند. بعد همه را به نظم و ترتیب تشویق می‌کردند و معمولاً از فضای شخصی هرکس شروع می‌شد و کم‌کم به صورت فراگیر تمام خانه را تا ظهر دربر می‌گرفت. صدای رادیو نیز در خانه طنین ملایمی داشت و ناهار را نیز دوست داشتند خودشان آماده کنند؛ البته در چاشنی‌ها کمی دست ‌و دلباز عمل می‌کردند و نتیجه گاهی اوقات کمی رنگین‌تر بود از آنچه در عرف مورد انتظار است. یعنی گاهی زردچوبه‌اش زیاد بود و گاهی دارچین آن بیش از اندازه بود و به کمال درجه دلچسب برای بعضی و پررنگ و لعاب برای دیگری بود. حضورشان گرمابخش کانون خانواده بود. پدری مهربان و نکته‌سنج و در بعضی مسائل سختگیر و همسری قابل اتکا و قابل اعتماد به اعلای درجه ممکن، دلسوز و عاشق خانواده بود.

در سال‌های گذشته که رسانه‌های بین‌المللی معمولا سعی می‌کردند که در قالب گزارش‌های تحقیقی به شناختی از سردار دست پیدا کنند، معمولا به اهل سفر بودن او بسیار اشاره می‌کردند. پدر اهل سفر با خانواده بودند؟

اگر فرصتی پیدا می‌کردند که از چند ساعت بیشتر بود تلاش می‌کردند تمام خانواده را یکجا جمع کنند و ساعاتی را در کنار یکدیگر در فضایی با عطر و طعم روستا سپری کنند. حالا این روستا می‌توانست محل تولد ایشان در قنات ملک باشد یا روستایی در اطراف زاهدان و زابل یا این اواخر با توجه به بُعد مسافت هرجایی خارج از شهر تهران و حتی روستایی در حوالی مشهد مقدس در پس یک سفر زیارتی بود. البته ایشان تمایل بسیاری به ایرانگردی با خانواده نیز داشتند که به مقتضای کار ایشان همیشه فرصتی برای شروع پیدا می‌شد اما بعد از چند ساعت با رفتن ایشان به پایان می‌رسید.

خاص‌ترین خاطراتی که از حضور پدرتان برای شما به یادگار مانده است، کدام خاطره بوده و می‌توانید برای‌مان تعریف کنید؟

تک‌تک لحظات حضور ایشان پُرمعنا بود. در دوران کودکی وقتی کتابی برایم می‌خریدند التزام به خلاصه‌نویسی آن جزو واجبات بود و جالب آنکه خلاصه نوشته را هم می‌خواندند و راهی برای در رفتن از زیر کار نبود.

برای‌مان جالب است که درباره نگاه سردار به زنان و نقشی که برای‌شان قائل بودند بدانیم. در این‌باره نکته‌ای دارید که با ما در میان بگذارید؟

وقتی نوجوان بودم، طبیعی بود که مثل هر نوجوان دیگری در تکاپوی یافتن و جستن هویت شخصی برای خودم بودم. پدر به‌رغم مشغله فراوان‌شان وقت می‌گذاشتند و با هم به کتابفروشی‌ها می‌رفتیم و حتی در انتخاب کتاب‌ها کمک کرده و جهت‌دهی می‌کردند. در عین حال، فضای خواندن را در حد معقول باز نگه می‌داشتند تا تفاوت مسیرها و بینش‌ها مشخص شود، در مطالعه خیلی دست و دلباز عمل می‌کردند و هزینه‌های خرید کتاب را با طیب خاطر می‌پذیرفتند. در مورد بانوان اعتقاد عملی داشتند که بهشت زیر پای مادران است، قبل از فوت مرحوم بی‌بی‌مان(مادربزرگ پدری) مدت‌ها مترصد فرصتی بودند که کف پای مادرشان را ببوسند و وقتی این‌ کار را انجام دادند تا مدت‌ها از اثر بوسیدن دست و پای مادر به صورت وضعی سخن می‌گفتند و آن لحظه را جزو لحظات سعادتمندی‌شان می‌دانستند.


15 دیدگاه


  دیدگاه ها
محمدرضا
2 ماه پیش

خدا بیامرزدش زحمت زیادی کشید
ارجعلی
2 ماه پیش

باسلام و تشکر از شما به نظرم یکی را دوستداری پس خاطراتش خیلی دلچسب است . روح همه شهدا شاد
صادق...
2 ماه پیش

روحت شاد سردار دلها...
پربحث های هفته   
(ویدئو) مازیار لرستانی: کارِ من شرعی و قانونی و عُرفیه، من کشورمو ترک نمی‌کنم، کار من فرهنگ‌سازیه/ با مازیار خانوم گفتن لج من درنمیاد! (164 نظر) شادی مختاری: بارها مخالف کمک به سوریه بودم، مگه ما خودمون کم مشکل و دردسر داریم!!! (112 نظر) صحبت های عادل فردوسی پور در مورد قطعی برق:درسته که مردم باید رعایت کنند و کمتر مصرف کنند ولی به خدا هیچ جای دنیا سال 2025 مردم اینجوری زجر نمیکشند از این اتفاقات و... (54 نظر) دست رد علی دایی به سینه سیاستمداران؛ از عکس نگرفتن با استاندار و نرفتن به ضیافت شام تا سفر با هزینه شخصی و نرفتن به هتل تدارک دیده شده (50 نظر) نعیمه نظام دوست: پول اجاره خانه ام را نداشتم که پرداخت کنم و مجبور شدم از این طرف و آن طرف برای پرداخت اجاره خانه ام قرض بگیرم! (42 نظر) نعیمه نظام دوست تاریخ عقد و عروسی اش را مشخص کرد/ گلوریا هاردی: من خیلی دوست داشتم نعیمه یکشنبه عروسی بگیره (39 نظر) (ویدئو) نعیمه نظام‌دوست: آقای علیخانی میای پایین یا من میاما/ احسان علیخانی: تو صورت خانوم سعادت نگاه کن یکم خجالت بکش😁/ خنده‌های از ته دل نعیمه رو از دست ندید (39 نظر) الهام چرخنده:وقتی حضرت آقا می فرمایند اغلب هنرمندان ما خوبند حجت تمام است/ من که آبرو ندارم خودم را سنجاق کرده ام به اهل بیت (36 نظر) سکانس خنده دار نعیمه نظام دوست: یه مشت تُرشیده دور هم جمع شدیم+ویدیو/برنامه رفت رو هوا از خنده... (30 نظر) دبیر ستاد امر به معروف: خرج میلیاردی از بیت‌المال برای تیم‌های فوتبال، منکر است (28 نظر) نماینده مجلس: یک دانشجوی پسر به من گفت شما وضعیت اقتصادی من را کمی خوب کن من چادر سر می‌کنم (28 نظر) رضا رویگری:هی نگویید که رویگری مُرد! یک دیگ حلوا درست کردم من حلوا خور هستم و حلوا بده نیستم/بچه‌ها به من می‌گویند رضا وایرال (28 نظر) (ویدئو) بازگشت باشکوه و پرسروصدای مهران مدیری به تلوزیون/ هم‌خوانی گوش‌نواز وشنیدنی آهنگ یلدایی با علی زندوکیلی به سبک سنتی (26 نظر) شهربانو منصوریان: یکی از شب های یلدا پدرم پرتقال خریده بود اما به همه نرسید ما هم یک پَر از پرتقال مان را به آن‌ها دادیم تا همه خورده باشند! (25 نظر) خلاقیت مشاغل: ترفند خنده‌دار و هوشمندانه اوستای سیمانکار برای گرم نگهداشتن بدنش هنگام کار کردن در هوای سرد با حلبی روغن+ ویدیو/ همه با هم هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (23 نظر)
منتخب روز   
پایتخت 7 مهمان ویژه نوروز رمضانی 1404/ رکوردزنی پایتخت بدون بهتاش و ارسطو با روح بابا پنجعلی ریمیکس خوانندگی زیبای مانی رهنما با صدای دلنشین همسرش صبا راد به بهانه شب یلدای 1403 /حافظ خوانی صبا راد ارزش هزار بار دیدن رو داره +فیلم کیک شکلاتی مخصوص روز مادر/ طرز تهیه کیک شکلاتی با گاناش با بافتی نرم و طعم بی نشیر به بهانه روز مادر نگاهی می‌اندازیم به تصویر خواننده‌های محبوب کشورمان در کنار مادرانشان/ از همایون شجریان و محسن چاووشی گرفته تا بهنام بانی و رضا صادقی شعر خوانی ترکی در وصف حضرت فاطمه زهرا (س) در حضور مقام معظم رهبری +ویدئو (ویدئو)عاشقانه‌های ناب دخترانه نعیمه نظام‌دوست برای مادر مهربانش به مناسبت روز مادر/ زحمت‌کش بی‌مزد، قربون اون دستای پینه‌بستت که همیشه رو به آسمونه بدترین پرسپولیس تاریخ ؛ پرسپولیس در مسیر سقوط؟/ از صدر تا قعر؛ کابوس قرمزها در زمستان با گاریدو ادامه دارد نگاه های معنادار دختر پزشکیان بعد از شنیدن جملات امروز پدرش: تصور می‌کنم اگر همسرم بود شاید فرزندانم بهتر تربیت می‌شدند+ویدیو (ویدئو) حیات وحش ؛ مستند حیات وحش حیوانات / حمله وحشتناک شیرها به گاو بوفالو و گوساله‌اش/ تیکه پارشون کردن! (ویدئو) حیات وحش ؛ مستند حیات وحش حیوانات / مادرانه‌های روباه برای توله‌هایش با دزدی جانانه بوقلمون ومرغ از مزرعه همسایه فیلم «70 سی» بهرام افشاری یا شوخی با موادمخدر در «صبحانه با زرافه ها» سروش صحت؟با زرافه‌ ها صبحانه نخورید!/ هوتن شکیبا، پژمان جمشیدی و الهه حصاری در جدیدترین آثار سینمایی مسعود پزشکیان در روز زن: اگر من با بچه‌های خودم توانسته‌ام اینجا باشم به خاطر همسرم بوده+ویدیو