ایران هیچگاه حاضر نشد که برای حل چالش هسته ای با آمریکا دور یک میز بنشیند و ترجیح داد که این مسأله را از کانال واسطه ها حل کند و طبیعتاً در اینجا یک چرخه معیوب شکل گرفت.
ساعد نیوز: در 5 آبان ماه، لورن نورمان خبرنگار وال استریت ژورنال در توئیتی فاش کرد که یکی از معاونین وزرای خارجی اروپایی به ایران پیشنهاد داده است که در گفتگویی در بروکسل با حضور آمریکا و کشورهای اروپایی حضور یابد تا مسائل فیمابین با حضور تمام طرف ها مطرح گردیده و مورد بحث قرار گیرد ولی ایران این پیشنهاد را رد کرده است. در ادامه ما سفر آقای باقری کنی معاون سیاسی وزیر خارجه را به 4 کشور اروپایی را شاهد بودیم. سؤالی که بسیاری از تحلیلگران مطرح می کنند این است که مگر طرف اصلی برجام، آمریکا نیست، چرا ما باید با اروپایی ها هماهنگ شویم! نظر حضرتعالی چیست؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: من معتقدم که این نوع گفتگوها و تعاملات اگر درباره روابط دوجانبه و مسائل منطقه ای باشد آن طور که آقای باقری کنی نیز در توئیت اش نوشته است اشکالی ندارد بسیار هم خوب است ولی اگر قرار است ما از این کانال، احیای برجام را دنبال کنیم، این موضوع عملی نیست. همان طور که وقایع بعد از خروج ترامپ از برجام به خوبی نشان داد، اروپایی ها عضو مؤثر و تأثیرگذار برجام نیستند! گفتگو با کشورهای اروپایی برای به نتیجه رساندن احیای برجام وقت گذرانی است. برجام دو طرف اصلی دارد و آن ایران و آمریکا است؛ بقیه اعضای برجام را ایران ساخته است.! ایران هیچگاه حاضر نشد که برای حل چالش هسته ای با آمریکا دور یک میز بنشیند و ترجیح داد که این مسأله را از کانال واسطه ها حل کند و طبیعتاً در اینجا یک چرخه معیوب شکل گرفت؛ پیغام و پسغام هایی که از فیلتر منافع عبور کرد و در نهایت حتی در برخی موارد موجب سؤتفاهماتی نیز شد. همین موضوع، حضور چین و روسیه در این توافق، به دلیل چالش های هژمونیک و بین المللی میان این قدرت ها، مسأله را بغرنج تر کرد. حقیقت این است که از اول شکل گیری مسأله هسته ای در ایران، طرف ما آمریکا بوده است. برجام توافق بسیار بهتری از توافق با تروئیکای اروپایی بود. اروپایی ها حتی حاضر نشدند که ما در دانشگاه سانتریفیوژهای آموزشی را برای تحقیقات هسته ای مستقر کنیم. ولی بعد از نهایی شدن برجام، ایران به تنها کشوری تبدیل شد که با قطعنامه سازمان ملل متحد، اجازه داشت که چرخه کامل سوخت هسته ای را در اختیار داشته باشد.
پایداری توافقات بین المللی هیچگاه به تضمینهایی وابسته نبوده که دولت ها ارائه داده اند بلکه اجرای کامل توافقات خود تضمین پایداری آنها است.
رایزنی با اروپایی ها وقت گذرانی است. حقیقت این است که دولت هیچ راهبرد مشخصی برای حضور در گفتگوهای وین ندارد و از ابتدا با یک رویکرد انتقادی نسبت به این موضوع ورود پیدا کرد و امروز که بحث بر سر حضور در میز مذاکره در تاریخ اعلام شده مطرح شده است این نوع رفت و آمدها برای ساختن پلی میان این دو موضع انتقادی و حضور در مذاکره است! به هر صورت، دستگاه سیاست خارجی ما متشکل از جریان ها و اندیشه های متکثری است که هر یک دارای رویکرد خاص خودشان هستند و طبیعتاً برای جلب نظر همه ی این جریان ها و طیف های سیاسی وزارت خارجه کار دشواری را بر عهده دارد و برخی آشفتگی های راهبردی هم ریشه در همین موضوع دارد. امروز ما شاهد این هستیم که گفتگوهای احیاء مسیر فرسایشی خودش را می پیماید و تکیه بر طرف های اروپایی و اصرار بر کانال های واسطه برای تعامل با آمریکا به عنوان طرف اصلی برجام، این فرسایشی بودن را دوچندان خواهد کرد. به نظر من اگر ایران به همین موضوع، "عدم بازگشت آمریکا به مکانیسم ماشه" اکتفا کند به نظر می رسد، برجام می تواند احیاء شود؛ آمریکا طبق قطعنامه 2231 و چالشی که در خاور دور دارد، و نیز سیاست های دولت بایدن، به نظر می رسد، مکانیسم ماشه را فعال نخواهد کرد.
اگر ما به جای بستن قراردادها با کشورهای اروپایی به عنوان اعضای غیرمؤثر برجام، با شرکت های آمریکایی قراردادها را منعقد می کردیم، ترامپ هیچگاه نمی توانست به همین راحتی از این توافق خارج شود./ همان طور که برجام، حد مقدور بود نه حد مطلوب؛ احیای برجام نیز در حد مقدور صورت خواهد گرفت نه در حد مطلوب!
ساعد نیوز: یکی از اظهارنظرهای جالب آقای باقری کنی در سفر اروپایی خودش این بود که مذاکرات وین "هسته ای" نیست؛ چون مسأله هسته ای حل شده است و بحث اصلی بر سر برداشتن تحریم ها و تضمین آمریکا برای عدم تکرار خروج از برجام است. روند واقعی مذاکرات چه اندازه با این مسأله ای که آقای باقری مطرح ساخته منطبق است؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: به نظر من، اینها مواضع رسانه ای است و واقعیت قضیه این است که همان طور که برجام، حد مقدور بود نه حد مطلوب؛ احیای برجام نیز در حد مقدور صورت خواهد گرفت نه در حد مطلوب! با توجه به فشارهای موجود حداکثری بر ایران، موج جدیدی از تحریم ها وضعیت را آشفته تر خواهد ساخت و نیز از این سو، ایران نیز در این مدت به پیشرفت های زیادی در برنامه هسته ای خودش دست یافته است و طبیعتاً این پیشرفت ها بازگشت ناپذیر هستند. حد مقدور این است که ایران با آژانس همکاری خودش را بهبود بخشد و آمریکا نیز در چارچوب برجام موانع تحریمی را بردارد. پایداری توافقات بین المللی هیچگاه به تضمینهایی وابسته نبوده که دولت ها ارائه داده اند بلکه اجرای کامل توافقات خود تضمین پایداری آنها است. مجلس ایران اشتباه کرد که برجام را تصویب کرد و آن را تبدیل به قانون کرد؛ چنین چیزی در کنگره آمریکا رخ نداد و اصلاً نیازی به این موضوع نبود. اگر ما به جای بستن قراردادها با کشورهای اروپایی به عنوان اعضای غیرمؤثر برجام، با شرکت های آمریکایی قراردادها را منعقد می کردیم، ترامپ هیچگاه نمی توانست به همین راحتی از این توافق خارج شود. من معتقدم در دولت پیشین و در زمان گذار ما فرصتی طلایی را برای احیای برجام از دست دادیم. اگر این فرصت را غنیمت می شمردیم دولت سیزدهم امروز با این وضعیت دشوار روبرو نمی بود. اگر ترامپ توانست به راحتی از برجام خارج شود، بخش مهمی از این موضوع به این مطلب بازمی گردد که او بهانه لازم را داشت چرا که چین و روسیه و حتی کشورهای اروپایی بهره اصلی این توافق را بردند. وقتی طرف حساب شما یک کشور سرمایه دار است، طبیعتاً اگر پای منافع سرمایه داری در میان نباشد، سیاست ها نیز قابل اعتنا نخواهند بود. امروز آمریکا کمتر از ما خواهان احیای برجام نیست. آمریکا می خواهد بر روی چالش هژمونی خوش در خاور دور و دریای چین متمرکز شود و حل مشکل برجام این موضوع را تسهیل می کند.
احیای برجام برای ایران نیز منافع بسیاری را در پی دارد. ایران از سیبل تحریم ها خارج می شود و دیگر تحریم جدیدی اتخاذ نمی شود. حقیقت این است که ترامپ بعد از هیتلر، بیشترین معاهدات بین المللی را زیرپا نهاد. خروج از معاهده پاریس در حالی که 160 کشور این معاهده را امضاء کرده بودند این مسأله را کامل نشان می دهد. من معتقدم حرف هایی که زده می شود هم در ایران و هم در آمریکا بیشتر جنبه مصرف داخلی دارد و با روند مذاکرات ارتباط چندانی ندارد. بالأخره دولت سیزدهم با شعارهایی بر سر کار آمد که یکی از هسته های اصلی آن، انتقادات شدید از برجام بوده است و طبیعتاً وقتی امروز پای احیای برجام در میان است پل ساختن میان این شعارها و انتقادات و دیپلماسی کار چندان آسانی نیست و طبیعتاً نیاز هست که شعارهایی نیز داده شود تا فرصت لازم برای طرح یک راهبرد و نقشه راه فراهم شود. نکته ای که قبلاً عرض کردم را باز تکرار می کنم، احیای برجام در حد مقدور صورت خواهد گرفت نه در حد مطلوب. این چیزی است که واقعیت های کنونی نظام بین الملل به ما می گوید.