13 آبان یکی از بزنگاه های تاریخ سراسر شور و حماسه و پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی ایران است. حوادث این روز مهم برای آینده انقلاب اسلامی بسیار حیاتی بوده است. سیزدهم آبان 1357 و در روزهای اوج گیری انقلاب اسلامی دهها نفر از دانش آموزان که برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت قرار گرفته و به شهادت رسیدند. به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یک از دانش آموزان نتوانستند از برابر آتش گلوله های مأموران بگریزند و این امر تلفات آنان را افزایش داده بود. این جنایت توسط دولت «آشتی ملی» شریف امامی صورت گرفت. حادثه 13 آبان 1357 بعد از حادثه 17 شهریور آن سال، دومین خونریزی عمده دولت شریف امامی بود؛ در حالی که عمر سیاسی این دولت از 70 روز تجاوز نمی کرد. ابعاد حادثه دانشگاه به حدی بود که وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانش آموزان در دانشگاه از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم بلافاصله استعفا داد و فردای آن روز کابینه شریف امامی نیز سقوط کرد. از آن پس روز 13 آبان «روز دانش آموز» نامیده شد. در روز سیزدهم آبان 1358 یکی دیگر از بزرگترین حرکت های انقلابی جهت عملی کردن گفتمان استکبارستیزی در ایران به دست دانشجویان به واقعیت تبدیل شد. دانشجویان پیرو خط امام به تأسی از آرمان های مولای و مقتدای خود امام راحل رضوان الله تعالی علیه به سفارت شیطان بزرگ آمریکا حمله ور شدند و لانه جاسوسی و فتنه را فتح کردند. تقارن 13 آبان 1399 با میلاد با سعادت حضرت ختمی مرتبت و امام جعفر صادق و انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا که با تحریم های یکجانبه و ظالمانه ملت ایران و آرمان های انقلاب مقدس اسلامی ایران را هدف قرار داده است، بهانه ای شد تا به سراغ دکتر احمد رضا بیضایی یکی از نیروهای ارزشی معتقد به گفتمان امام و رهبری و انقلاب اسلامی برویم و با ایشان درباره ابعاد مختلف این حادثه از منظر گفتمان انقلاب اسلامی گفتگویی داشته باشیم. دکتر احمد رضا بیضایی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. سرپرست سابق دانشگاه آزاد اسلامی ترکمنچای و خامنه مدیر سابق امور بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی تبریز و سرپرست فعلی بسیج اساتید استان آذربایجان شرقی است. برادر دکتر احمد رضا بیضایی، شهید والامقام محمود رضا بیضایی در 29 دی 1392 در رکاب سالار شهدای مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام سپهبد شهید قاسم سلیمانی در سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق هم زمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. ساعد نیوز نظر خوانندگان محترم را به این گفتگو جلب می کند:
ساعد نیوز: رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند: 13 آبان یعنی مقابله با زورگویی، دسیسه و استکبار؛ این سخن ایشان را چگونه می توان تفسیر و تعبیر کرد؟
دکتر بیضایی: سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی ناظر به مبارزه با نظام استکباری غرب به رهبری دولت ایالات متحده آمریکا است که نماد کامل زورگویی، دسیسه و استکبار در دنیا است. 13 آبان 1358 تاریخ ساز است و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، یک پدیده سیاسی صرف نیست بلکه یک پدیده تاریخی بسیار تأثیرگذار است. دو سال قبل از این اتفاق، کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران سفر کرد و طی سخنرانی خودش در ایران اعلام کرد که ایران، جزیره ثبات برای ایالات متحده آمریکا است. ولی ما شاهد این هستیم که در همین جزیره ثبات، واپسین انقلاب کلاسیک قرن بیستم یعنی انقلاب اسلامی ایران تحقق یافت. بنابراین، این ثباتی که کارتر به آن افتخار می کرد با انقلاب اسلامی از دست رفت. این حادثه تسخیر لانه جاسوسی به اندازه ای بزرگ و دامنه دار بود که هنوز هم بعد از 4 دهه نتوانسته اند آن را هضم کنند. توجه کنید. یک سال بعد از انقلاب اسلامی ایران، دانشجویان خط امام با دست خالی بدون هیچ نوع پشتبانی نظامی و فقط با تکیه بر گفتمان حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی به سفارت متکبرترین دولت جهان، یعنی ایالات متحده آمریکا حمله ور می شوند و این سفارت آمریکا را تسخیر می کنند و آمریکا را از ایران به بیرون می اندازند. کشوری که خوی زورگویی، دسیسه و استکبار را تا واپسین درجه اش دارد. 66 دیپلمات آمریکایی به مدت 444 روز توسط دانشجویان خط امام بازداشت می شوند و آمریکا هر کاری که می خواست کرد تا این دیپلمات ها را آزاد کند ولی توان این کار را نداشت. کارتر میخواست با حل این موضوع برای خودش اعتباری کسب کند ولی این اتفاق نیفتاد تا زمانی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد و ریگان به عنوان رئیس جمهور جدید تحلیف را برگزار کرد و این زمانی بود که دیپلمات ها توسط دانشجویان ایرانی رها شدند . این یعنی این که ما می توانیم با دست خالی، بینی مستکبرترین کشور دنیا تا بن دندان مسلح به تسلیحات مختلف نظامی را به خاک بمالیم. دقت داشته باشید، آمریکا فقط یک دولت مستکبر صرف نیست بلکه اشغالگر است و اشغالگری بخشی از هویت این کشور است. در همه جای دنیا دخالت نظامی داشته است. هر نقطه ای را در نظر بگیرید یا حضور نظامی دارد یا حضور ایدئولوژیکی و دسیسه ای. به بیان دیگر، آمریکا یا از دریچه میلیتاریسم وارد می شود یا از دریچه دسیسه و فتنه. حادثه 28 مرداد 1332 یک نمونه بارز این دسیسه گری و فتنه گری است. مادلین آلبرایت وزیر خارجه آمریکا در دوره کلینتون به صراحت طی یک سخنرانی، این موضوع را تأئید کرد و مستندات فرآوانی برای اثبات این موضوع وجود دارد. آمریکا را ما از ایران بیرون رانده ایم در سال 1358 به دست دانشجویان پیرو حضرت روح الله ولی هنوز ما در داخل ایران شاهد این هستیم که حلقوم هایی و قلم هایی در خدمت آمریکا هستند. ما شاهد این هستیم که هنوز مسائل داخلی و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور موکول به نتیجه انتخابات آمریکا می شود. این مایه سرشکستگی ما است. چرا باید محافل سیاسی چشم شان به نتیجه انتخابات آمریکا باشد. این مایه تأسف شدید است. این یعنی عقبگرد از گفتمان انقلاب اسلامی. نتیجه التزام به گفتمان انقلاب اسلامی و امام خمینی تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان خط امام بود. این فتح و ظفر ادامه دار بود. جمهوری اسلامی ایران به تعبیر دیک چنی توانست آمریکا را از 5 پایتخت عربی نیز بیرون کند. این یعنی عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران. بنابراین، ایران نه تنها بعد از انقلاب اسلامی توانست آمریکا را از ایران بیرون کند بلکه از غرب آسیا نیز بیرون رانده است. این برای آمریکا و اذنابش در داخل ایران غیرقابل تحمل است. به تعبیر شهید بزرگوار سالار شهدای حرم شهید سپهبد قاسم سلیمانی، ملت ایران، تنها ملتی است که شایستگی شکست تاریخی آمریکا را دارد. ملت راه خودش را می داند، مشکل در میان نخبگان سیاسی است که باید در التزام خودشان به گفتمان انقلاب اسلامی صریح تر و انقلابی تر باشند.
ساعد نیوز: ما در 13 آبان 1358 شاهد نقش بی بدیل جنبش دانشجویی در حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی هستیم. این که دانشجویان تا چه اندازه توانایی تحول آفرینی را در چارچوب انقلاب اسلامی دارند. چه اتفاقی افتاده است که ما دیگر شاهد این اندازه تحول آفرینی نیستیم. چرا بعضاً ما می بینیم که سخن از انحراف جنبش دانشجویی از ریل انقلاب و گفتمان امام خمینی مطرح می شود؟
دکتر بیضایی: این مشکل اساساً ریشه در خود دانشگاه دارد. سرفصل های درسی نامناسب و غیرمتناسب با گفتمان انقلاب اسلامی، جذب اساتید غیرمعتقد به گفتمان انقلاب اسلامی خود از جمله ریشه های اساسی این مسأله است. این مشکل به کل دانشگاه تسری پیدا می کند. وقتی شما کسی را مسئول تربیت دانشجو می کنید که معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی نیست، خوب این دانشجو هم نمی داند باید در چه چارچوبی به تفکر و تحول آفرینی بپردازد. امام بزرگوار انقلاب اسلامی می فرمودند، دانشگاه مبدء تحولات کشور است و این یعنی اگر دانشجو انقلابی باشد، تحول خواه باشد، این می تواند مایه بزرگترین تحولات در کشور مباشد. ما باید به مسأله انحطاط فکری توجه کافی داشته باشیم. اگر فکر دانشجو درست باشد و در مسیر درستی تفکر کند، این دانشجو می تواند تحول آفرینی کند. بنده نمی خواهم منفی نگاه کنم ولی حقیقت این است که ما در جهت مطلوب نیستیم و آن طور که انتظار داریم، شاهد تحول آفرینی توسط دانشجویان نیستیم. شهید بهشتی می فرمودند که دانشجو مؤذن جامعه است. اگر دانشجو خواب بماند، نماز جامعه قضاء می شود. شما می بینید که چه اندازه این مسئولیت و تعهد دانشجو نسبت به جامعه سنگینی است. جامعه اگر به لحاظ فرهنگی سردرگم است این ریشه در انحراف در آگاهی و تفکر دانشجو دارد. دانشجویانی که 13 آبان را رقم زدند، 16 آذر آفریدند و تحولات صنعتی و تکنولوژیکی را به ارمغان آوردند و در دفاع مقدس، افتخارآفرینی کردند، الان از آن جایگاه والای خودشان فاصله گرفته اند. دلیل این موضوع هم آن است، که دانشگاه وجه المعامله گروه های سیاسی واقع شده است. این دقیقاً ریشه اصلی این حادثه است. انتظار ما این است که دانشجو یک انسان انقلابی و اسلامی باشد ولی این طور نیست. کلاس های درس دانشگاه پر است از اساتیدی که معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی نیستند و این یک خطر بزرگ است. این دقیقاً یعنی خط نفوذ. نمی خواهم بدبین باشیم ولی شواهد و قراین همین موضوع را نشان می دهد و ما نیازمند بازبینی جدی در جریان جذب اساتید دانشگاه هستیم که در جایگاه بسیار حساسی قرار دارند و باید نیروهای انقلابی و اسلامی را تربیت کنند.
ساعد نیوز: چه ساز و کارهایی نیاز است که این جنبش دانشجویی بتواند در مسیر تحقق بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب قرار گیرد و مفهوم تمدن نوین اسلامی را به یک واقعیت تبدیل کند؟
دکتر بیضایی: اساس تمام تمدن ها تفکر است. در تمام دنیا خط تفکر از یک نقطه شروع شده و طی قرون متمادی به ثمر رسیده است. انقلاب اسلامی ایران، یک مبدء است که بر علیه تمام انحطاط های فکری، فرهنگی و تمدنی شوریده است. این انقلاب اسلامی، یک خط فکری را آغاز کرده است که اصحاب امام آن را دنبال کرده اند. حضرت آقا تا شهدا بزرگواری مثل شهید بهشتی، مطهری، مدنی، قاضی طباطبایی و دیگران هدفشان تغییر مسیر جهل به سمت آگاهی بوده است. اگر ما بخواهیم در مسیر تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم باید به گفتمان انقلاب اسلامی بازگردیم. سید شهدای اهل قلم شهید بزرگوار آوینی می فرماید: من در سخنان امام خمینی یک عظمت فرهنگی را مشاهده کردم که مرا شیفته خودش کرد و در دنیای تاریک امروز وظیفه من این است که این سخنان را تدوین کنم. شهید آوینی از یک حکمت سخن می گوید، حکمتی متفاوت و آن حکمت حضرت روح الله است. به اعتقاد شهید آوینی، گفتمان انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت یک نور در دنیای تاریک مدرن بوده است. اگر شهدایی مثل شهید مطهری، مفتح و آوینی عمری داشتند مسیر این تمدن سازی، به صورتی سازنده تر می بود. نکته مد نظر بنده این است که اگر ما می خواهیم، بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی را جدی بگیریم و آن را به واقعیت تبدیل کنیم باید از فکر غرب زده به دامن فکر انقلابی و فکر اسلامی بازگردیم. زمانی رزم آرا به مجلس شورای ملی آمد و ملت ایران را تحقیر کرد و از ناشایستگی های ملت ایران برای تمدن سازی گفت و به دست فدایان اسلام اعدام انقلابی شد. امام امت از اعتماد به نفس سخن گفت. حرف امام این بود که ما باید فکر مستقل داشته باشیم تا بتوانیم تحول آفرینی کنیم. ما باید به خودباوری برسیم. ما باید به تفکر انقلاب اسلامی بازگردیم. رجوع به تفکر انقلاب اسلامی می تواند گام محکمی در مسیر تمدن نوین اسلامی باشد. اگر تمدن غرب توانسته خودش را به نحوی قهرآمیز در دنیا حاکم کند، این متفکرین غربی بوده اند که زمینه را برای این کار مهیا ساخته اند. متفکر ما یعنی کسی که می خواند بنیاد این تمدن نوین اسلامی را بریزد باید معتقد به گفتمان اسلام ناب محمدی و انقلاب اسلامی باشد تا مستقل بیندیشد. این کار از دست متفکر غرب زده بر نمی آید. نباید ما به غربگرایان در دانشگاه عرصه بدهیم. ما الان متأسفانه شاهد این هستیم که مشاور عالیترین مقام اجرایی کشور دکتر سریع القلم می آید کتابی می نویسد با عنوان "ایران و چالش های جهانی شدن" و در این کتاب مفهوم استقلال را رد می کند. در حالی که استقلال یکی از بنیادهای اساسی گفتمان انقلاب اسلامی است. تا وقتی این نوع متفکرین حاکم هستند و برای ما نسخه می پیچند امکان تحول واقعی وجود ندارد.
ساعد نیوز: همه می دانند که ما در فاز نظامی یک قدرت بلامنازع هستیم. آمریکا این را از همه بهتر می داند. ما به لحاظ موشکی پیشرفت های خارق العاده ای کرده ایم. ما شاهد این هستیم که در فاز نظامی توانستیم با استفاده از نخبگان نظامی ای مثل حاج قاسم سلیمانی مرزهای انقلاب اسلامی را به مرزهای اسلام و تشیع تبدیل کنیم و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را در منطقه به دشمنان تحمیل کنیم. چرا ما در فاز نظامی شاهد جذب حداکثری هستیم و نیروهای درجه یک انقلابی و شهدای مدافع حرم در رکاب سالارشان حاضر به جان فشانی برای گفتمان انقلاب و اسلام هستند ولی در حوزه تفکر اینگونه نیست. چه کار بکنیم که تفکر اسلامی و انقلابی جذب حداکثری داشته باشد؟
دکتر بیضایی: اگر ما در نیروهای مسلح توفیق داریم و توان نظامی مان در درجه عالی است دلیلش این است که در عالیترین سطوح مدیریتی و فرماندهی در نیروهای مسلح، انسان هایی حضور دارند که مؤمن به گفتمان انقلاب اسلامی، امام خمینی و رهبر معظم انقلاب هستند. به همین دلیل است که دشمن می داند در فاز نظامی هیچ غلطی نمی تواند بکند. وقتی ایران پهباد 250 میلیون دلاری آمریکا را ساقط کرد، تمام گزینه های دولت آمریکا برای تلافی روی میز بود ولی بعد از تحلیل های فرآوان هیچ کاری نتوانستند بکنند. این یعنی ما در فاز نظامی یک قدرت بلامنازع هستیم. این دلیلش همان طور که گفتم این است که افراد صالح و پاک طینت و انقلابی و مؤمن به امام و رهبری سررشته ی امور را در این حوزه به دست دارند و ذره ای نفوذ در اینها نمی تواند دشمن صورت دهد. ولی متأسفانه در عرصه فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی ما شاهد حضور مدیران غربگرا و نفوذی دشمن هستیم. در حوزه آموزش دشمن حضور فعال دارد. ما سند 2030 سازمان ملل را به صورتی پنهانی امضاء می کنیم و فرهنگ کشور را مستعمره غرب می کنیم. ما تعهد می دهیم که جوانانمان و خانواده و مناسبات اجتماعی مان را با نسخه ای که غرب برای ما می پیچد اصلاح کنیم. ما تعهد می دهیم که کتاب های درسمی مان را از درس جهاد و شهادت خالی کنیم. ما تعهد می دهیم حسین فهمیده را از کتاب درسی حذف کنیم. طبیعی است خروجی این نوع تصمیم گیری و آموزش دیگر جوان انقلابی مؤمن به اسلام و رهبری نخواهد بود. وقتی درس شهادت را شما از کتاب درسی حذف می کنید چطور می خواهید جوان ما معتقد به شهادت و جهاد باشد. ما اگر در عرصه فرهنگی و آموزشی یک آدمی در قد و قامت شهید بزرگوار قاسم سلیمانی داشتیم وضعیتمان این نبود. حضرت آقا بارها درباره نفوذ دشمن تذکر داده اند و این نفوذ منظورشان نفوذ در سطوح پائین جامعه نیست بلکه نفوذ در سطح تصمیم گیری و سیاستگذاری است. ما شاهد این هستیم که در تیم هسته ای ما 4 جاسوس دستگیر می شود. پس مسأله نفوذ جدی است. مدیران غربگرا و نفوذی که به اسلام ناب محمدی اعتقاد ندارند نمی خواهند ما در عرصه فرهنگ و اقتصادی به مانند عرصه نظامی، موفق باشیم. ما اسیر نفوذی های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هستیم. اگر می خواهیم توفیقات نظامی مان در عرصه فرهنگی نیز تکرار شود باید این مطلب اصلاح شود.
رامین نظامی خواه: ۱۳ آبان روزی برای به تصویر کشیدن جنایت های استکبار
