در جستجوی روزنه ای برای گشایش؛ چرا 110 اصلاح طلب شاخص مشارکت را بر تحریم ترجیح دادند؟
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، دکتر سید جعفر قنادباشی کارشناس سیاسی و مدرس دانشگاه در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار ساعدنیوز در تحلیل بیانیه 110 اصلاح طلب برجسته با عنوان "روزنه گشایی کنیم" در دفاع از مشارکت در انتخابات مجلس در 11 اسفند، گفت: در خصوص انگیزه این 110 نفر برای انتشار این بیانیه تحلیل های مختلفی ارائه شده که هر کدام از این تحلیل ها در جای خودشان ابعادی و وجوهی از موضوع را آشکار می کنند. تحلیل اول این است که بعد از 8 سال قُمار اصلاح طلبان بر روی دولت حسن روحانی و در نهایت پذیرش خسارات و ضرباتی که از ناحیه حمایت همه جانبه انتخاباتی از وی به وجهه آنها در جامعه وارد شد، آن ها در صدد اعاده حیثیت خود برآمده و با ترکیب و هیئت جدیدی در صدد کسب سهمی از قدرت هستند که به نوعی کوشش برای احیای اصلاح طلبان و احیای دیگر گرایش های زیان دیده نیز محسوب می شود، بخصوص که از زمان درگذشت رفسنجانی و همچنین اشارات مکرر برخی از مقامات اصلاح طلب به "مرگ اصلاحات"، مجموعه جریان های همراه با آنها در مسیر قهقهرا قرار گرفته بودند. بنابراین، این بیانیه را می توانیم تلاش جدیدی از سوی اصلاح طلبان برای پایان دادن به آن مرحله و کوششی تازه ای برای راه اندازی ماشین فعالیت های سیاسی آنها بدانیم .
قنادباشی افزود: همان طور که می دانید، اصلاح طلبان اعم از دولت میرحسین موسوی، دولت سازندگی هاشمی، دوم خرداد و دولت آقای روحانی جمعاً حدود 34 سال از دوران 45 ساله انقلاب را در مسندهای اجرایی مهم کشور حضور داشته اند. و لذا صدور این بیانیه 110 نفر اصلاح طلب را که خواهان مشارکت در انتخابات اسفند ماه امسال هستند، را می توانیم نشان از یک محاسبه و منطق "هزینه؛ فایده" تلقی کنیم؛ ولذا اقدام آنها به این معنی است که: چرا باید این 34 سال تجربه را با خالی کردن صحنه، کنار بگذارند و بخواهند حزب یا جریان دیگری را از نو بنیاد نهند. این بیانیه به معنای این است که اصلاح طلبان و کارگزاران و اعتدالیون به دنبال نوسازی ساختمانی تخریب شده هستند.
قنادباشی گفت: رقبای اصلاح طلبان یک تحلیل بدبینانه تری را هم مطرح می کنند: این که چرا این بیانیه بعد از 22 بهمن منتشر شده است؟ تحلیل آنها این است که اصلاح طلبان معتقد بودند که به دلیل اغتشاشات اخیر، جنگ روانی دشمنان ایران و تحریم های اقتصادی و وضعیت معیشتی دشوار، مردم در روز 22 بهمن به خیابان ها نخواهند آمد و صحنه را خالی خواهند کرد. ولی بعد از دیدن حماسه ای که در روز 22 بهمن خلق شد، متوجه برداشت های غلط خود از شرایط و فضای سیاسی کشور شده و دیگر دلیلی برای نیامدن به صحنه انتخابات در دست نداشتند.
این تحلیلگر مسائل ایران افزود: تحلیل سومی که درباره این بیانیه مطرح می شود این است که در طی این 34 سال به هر صورت مدیرانی همفکر با جریان اصلاح طلبان و کارگزاران در بدنه مدیریتی کشور رسوب کرده اند. دوره آقای خاتمی مدیران آقای هاشمی تغییر نکردند. در دوره آقای احمدی نژاد هم تنها برخی از آن ها کنار زده شدند ولی در دوران 8سال روحانی همگی با توان بیشتر در اکثر مصادر و مسولیت های اجرایی قرار گرفتند که بنا به تخمین ها همراه با وابستگان سببی و نسبی که با سابقه مدیریت اجرایی نزدیک به 300 هزار نفر هستند. این مدیران متعلقینی هم در عرصه اقتصاد و تجارت دارند که طبیعتاً دارای منافع کلان اقتصادی و سیاسی بوده و بدون حضور در صحنه قدرت توانایی حفظ منافعشان را ندارند به عبارت دیگر حیات شبکه سیاسی و اقتصادی شکل گرفته در بستر این جریان، موکول به حضور نمایندگانی همفکر و همزبان با اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی است و این 110 نفر این موضوع را کاملاً به خوبی می دانند.
قنادباشی تصریح کرد: جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه یکی از افتخاراتش این است که هیچگاه به احزاب اجازه نداده است که در خدمت سرمایه داران باشند. در کشورهای لیبرال اینگونه است که نمایندگان پارلمان حامیان اصحاب ثروت و قدرت و شرکت های بزرگ اقتصادی هستند. البته آقای هاشمی باور داشت که باید رهبانیت کنار گذاشته شود و روی اقتصاد تمرکز شود، امری که در عمل بهپیدایش طبقه ثروتمند جدیدی انجامید بدین معنا که در زمان وی، نوعی قشر اشرافیت بروکراتیک تکنوکرات در ایران شکل گرفت که منافع طبقاتی خودش را دارد و دغدغه های سیاسی اش هم از جنس دیگری است.
این استاد دانشگاه در پایان افزود: عده ای معتقدند که برخی از این 110 نفر به نمایندگی از برخی جریانات قدرت و ثروت طبیعتاً به میدان آمده اند. همه آنها که صاحب سرمایه نیستند. البته در میان اصولگرایان هم بودند کسانی مثل عسگراولادی که در بازار قوی بودند ولی دغدغه اصلی شان مذهب بود نه ثروت!