دکتر محمد رحیم ربانی زاده : امام علی (ع) نماد عدالت و فتوّت

  چهارشنبه، 06 اسفند 1399   زمان مطالعه 9 دقیقه
دکتر محمد رحیم ربانی زاده : امام علی (ع) نماد عدالت و فتوّت
«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم» فرمودند اَعلُم اُمتّی مِن بعدی علیُّ بنُ ابی‌ِطالب. بعد از من، اعلم اُمت من علی بن ابی‌طالب(ع) است (کنزل‌العمال، ج ١١، ص ٦١٤). این جمله پیامبر عظیم الشأن اسلام نشان میدهد که مقام علی بن ابی طالب فراتر از انتساب به خاندان نبی مکرم اسلام است و ویژگی های شخصیتی و علمی والایی در ایشان وجود دارد.

روایات فرآوانی در جوامع احادیث نبوی در وصف طینت، سیرت و شخصیت بزرگ امام اول شیعیان وجود دارد. پیامبر اسلام (ص) به مناسبت های مختلف به تبیین شایستگی های علمی و عملی حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) پرداخته اند. در یکی از این احادیث نقل است از پیامبر اسلام که فرمود: اِنَّ عَلیّاً مِنّی و اَنَا مِنهُ وَ هُوَ وَلیُّ کُلِّ مُؤمنٍ بَعدی.همانا علی از من است و من از علی هستم، هر مؤمنی بعد از من، علی مولی و صاحب اختیار او است. (مُسند احمد، ج ٤، ص ٤٣٨ ـ خصائص نسائی، ص ٢٣). حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) علی ابن ابی طالب را ولی و صاحب اختیار کل "مؤمنان" اعلام می کند. استفاده از کلمه "مؤمن" در این مقام اشاره به شمول ولایت امیرالمؤمنین است و نشان می دهد که علی به یک قوم و قبیله خاص تعلق ندارد، بلکه هدیه الهی برای هدایت کل بنی بشر است. یا در مقام دیگری حضرت فرموده اند: أنا و علیٌّ مِن شَجَرةٍ واحدةٍ وَالنّاسُ مِن أشجارٍ شَتّی. ریشة من و علی از یک درخت است، و دیگر مردم از درختان گوناگون هستند. (مجمع الزوائد، ج ٩، ص ١٠٠ ـ کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٠٨). این کلام رسول خدا، نشان از همریشگی و هم سلالگی وجود پاک دو برگزیده خداوند دارد. پیامبر بزرگوار اسلام، امیرمؤمنان را ثمره همان ریشه هایی می داند که وجود مبارک خود حضرت ختمی مرتب از آن ریشه ها به ظهور رسیده است و این شرف و شأن کمی نیست. روایتی که بر ولایت علی بعد از پیامبر صحه نهاده است از این قرار می باشد. مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مولَاه اَللّهمَّ والِ مَنْ والاه وَ عادِ مَن عاداه. هر کس که من مولا و صاحب اختیار او هستم علی نیز مولا و صاحب اختیار اوست. بارالها! هر کس که ولایت علی را پذیرفت تو ولی او باش و هر که با او دشمنی كرد تو نیز دشمن او باش. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٠٩ ـ سنن ترمذی، ج ٥، ص ٦٣٣ ـ مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٠٩). در این روایت، پیامبر عظیم الشأن اسلام به روشنی امیرالمؤمنین را ولی جامعه مسلمین بعد از خود اعلام می کند. مقام عرفانی حضرت امیر نیز در کلام رسول خدا به این زیبانی تصویر شده است که: ما مَرَرْتُ بسماءٍ اِلّا و أهلُها یُشتاقُون اِلی علیِّ بنِ ابی طالب و ما فی الجَنَةِ نبیٌّ اِلّا و هو مشتاقٌ الی علیِّ بن ابی طالب. (در معراج) از هیچ آسمانی گذر نکردم مگر أهلش را مشتاق دیدار علی بن ابی طالب علیه السلام دیدم، و در بهشت هیچ پیغمبری نبود مگر اشتیاق دیدار علی بن ابی طالب علیه السلام را داشت. (الریاض النضرة، ج ٣، ص ١٢٠ ـ ذخائر العقبی، ص ٦٤). این نشان از بزرگی وجود نازنین امیرمؤمنان دارد. البته هر کس به اندازه پیمانه وجودش از دریای وسیع وجود امیرالمؤمنین علی (ع) سیراب می شود. محبت امیرالمؤمنین از دیدگاه پیامبر اعظم منشأ اعتلای وجودی و معرفتی کسانی است که از وجود نازنین حضرت پیروی می کنند. از پیامبر اسلام باز نقل شده است که فرمودند: یا علی! إنّ شیعتَکَ عَلی منابِرَ مِن نورٍ مُبیَضَّةً وَجوهُهُم حَوْلی، أَشفَعُ لَهُم وَ یکُوُنونَ فی الجّنةِ جیرانی. یا علی! شیعیان تو در قیامت بر فراز منبرهایی از نور و با چهره های سفید و درخشان در پیرامون من هستند، آنان را شفاعت می کنم و در بهشت در جوار من خواهند بود. (شرح ابن ابی الحدید، ج ٩، ص ١٥٨ ـ مجمع الزوائد هیثمی، ج ٩، ص ١٣١ ـ ینابیع المودة، ص ٦٣). محبت حضرت امیر در دل های شیعیان منبع سعادت و بهروزی و روسفیدی در محضر پیامبر عظیم الشأن اسلام است. علی معیار و مکیال راستی و درستی است. پیامبر به اصحاب خویش توصیه می کردند که اگر به دنبال الگویی برای سلوک هستند، باید علی را برگزینند. در روایت هست که یا عمّار! اِنْ رَأَیتَ علیاً قَد سَلَکَ وادیاً و سَلَکَ الناسُ وادیاً غیرَهُ فَاسلُکْ مَعَ عَلِیٍّ وَدَعِ الناسَ.عمار! هر وقت دیدی که علی(ع) تنها به راهی می رود و همة مردم به راهی دیگر، تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی(ع) می رود. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٣ ـ تاریخ بغداد، ج ١٣، ص ١٨٧). در آستانه ولادت با سعادت امام علی (ع) نور أرض و زمان و شب مبارک 13 رجب، سؤالاتی را با دکتر محمد رحیم ربانی زاده ریاست محترم مرکز تحقیقات امام علی (ع) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در تهران درباره سیرت علمی و عملی حضرت مطرح ساخته ایم.

تصویر

ساعد نیوز: چه ویژگی های شخصیتی در حضرت امیر (ع) باعث شده است که ایشان به یک کاراکتر جهانی تبدیل شوند؟

دکتر محمد رحیم ربانی زاده: مطالب بسیاری درباره شخصیت حضرت امیر در کتاب ها و رسالات و مقالات و منابر گفته شده است. من می خواهم به نکاتی اشاره کنم که به نظرم از چشم بسیاری مغفول مانده اند خصوصاً در جامعه خودمان توجه کافی به این نکات نمی شود. مدارای حضرت با مخالفین شان از جمله ویژگی های درخشان شخصیتی ایشان است. برخورد ایشان با سعد ابن ابی وقاص یا اسامه ابن زید به هنگام جنگ که علیرغم صحبت های حضرت از پیوستن به ایشان خودداری کردند و با این وجود، حضرت آنها را تحت فشار قرار نداد. در جنگ جمل، حضرت می دانست که صلحه و زبیر برای کمک به مخالفین در حال خروج از شهر هستند، ولی برخوردی با آنها نداشت. نگاه حضرت به خوارج را ببینید. حق و حقوق مخالفین را رعایت می کردند. خوارج در نهروان با امام علی جنگیدند، ولی حضرت حق و حقوق آنها را از بیت المال قطع نکرد. علیرغم این که می دانست برعلیه ایشان توطئه کرده اند. خود حضرت از پیامبر نقل کرده اند که "حکومت حق ندارد حقوق جانی و زنکار و بدکاره را از بیت المال قطع کند هرچند این ها همه حدود اسلامی خودشان را دارند"! نکته دیگر درباره شخصیت والای حضرت، روحیه مشورت پذیری ایشان است. مشورت هایی که ایشان با ابن عباس یا مالک داشته اند. مذاکره حضرت و انتخاب ابوموسی اشعری به دلیل زیرفشار بودن حضرت نبود؛ بلکه ایشان همه تلاش خودشان را کردند تا جلوی جنگ و خونریزی را بگیرند. ما در جامعه خودمان بیشتر روی ذوالفقار علی داریم تأکید می کنیم، در حالی که حضرت روی گفتگو و مشورت تأکید فرآوانی داشتند. ایشان به حقوق، بسیار اعتقاد داشتند. امام در بخش عمومی به دنبال حاکم کردن اخلاق و رعایت حقوق امت بودند. سختگیری حضرت با والیان، یکی دیگر از نکات قابل تحسین وجود مبارک ایشان است که خیلی اوقات نادیده گرفته می شود. تأکید شدید امام بر رعایت حدود بیت المال و جلوگیری از دست درازی به بیت المال مورد توجه حضرت بوده است. این نکته را در برخوردی که با اشعث والی آذربایجان به عینه مشاهده می کنیم. حضرت به اشعث می گوید که "عمل تو غنیمت نیست که بخواهی آن را تصرف کنی!" عثمان ابن حنیف را به دلیل حضور در یک جلسه اشرافی مورد مؤاخذه قرار می دهد. این طور نیست که حضرت با اشراف یا مال اندوزی مشکل داشته باشد، بلکه نکته مورد عنایت حضرت، عدم شرکت والی و مدیر جامعه اسلامی در چنین محافلی است؛ چون همنشینی با اغنیا باعث فراموشی فقرا می شود! ابن ابی الحدید همین برخورد را با ابن عباس هم نقل کرده است. برخورد حضرت با ابن عباس در مقطعی بوده است که امام با بمشکلات فرآوانی روبرو بوده است. خوارج از یک سو، جنگ صفین و معاویه و ... ولی حضرت با ابن عباس برخورد می کند و اشتباه سربازش را نادیده نمی گیرد. راز ماندگاری نام علی در تاریخ همین عدالت خواهی اوست. ایشان به مخالفت ها توجهی نداشتند و معتقد بودند که باید عدالت به هر نحوی که هست در جامعه اجرا شود. در آن زمان به دلیل غنائم جنگی، و رفاه حاکم بر جامعه، خیلی سخت بود این کار. ولی حضرت صرف نظر نکردند و مسیر خودشان را ادامه دادند. البته تاوان و هزینه تلاش های صادقانه خودشان را دادند.

تصویر

ساعد نیوز: چرا نهج البلاغه به شأن و منزلتی همسنگ قرآن کریم دست یافته است؟

دکتر محمد رحیم ربانی زاده: به تعبیر محمد الجابری، یکی از ویژگی های مهم این کتاب، خطبه های آتشین حضرت است. سرتاسر این کتاب نشانگر، درک عمیق حضرت از جامعه است. نهج البلاغه در بسیاری از حوزه ها اظهار نظر عمیق دارد. عهدنامه ای که حضرت برای مالک ارسال می کنند، طوری است که آدم حس می کند که ایشان سال ها در مناصب مختلف اداری صاحب مقام بوده اند. به مالک می گوید، اگر سنت نیکویی در آنجا هست آن را پاس بدار. یعنی حقوق مردم را رعایت کن. به آن چیزهای خوبی که مردم تحت امر تو اعتقاد دارند احترام بگذار. یکی دیگر از نکات مهم درباره این کتاب، آن است که فقط چند تا از خطبه های این کتاب مورد اختلاف شیعه و سنی است در حالی که بسیاری از خطبه ها مورد تأئید سنی و شیعه است. محمد عبده که یک شخصیت شهیر اهل سنت است توجه ویژه به این کتاب داشته است. جرج جرداق مسیحی؛ عبدالفتاح المسعود، طه حسین؛ اینها چیزهایی در این کتاب یافته اند که وجوهی جهانی دارند و به تمام بشریت متعلق اند. امام علی حتی اگر ما از وجه آسمانی ایشان صرفنظر کنیم؛ یک شخصیت علمی جامع الاطراف بوده است. در مسائل مختلف اظهار نظر کرده و در تمامی این موارد صاحب نظر است. متأسفانه در جامعه ما، اندیشه امام علی بسیار غریب است. ببینید، ایشان به عنوان حاکم جامعه اسلامی با یک یهودی به دادگاه می رود و وقتی قاضی می گوید شما شاهد ندارید و به نفع یهودی رأی می دهد، اما از قانون تبعیت می کند. در کتاب طبقات کبری ابن سعد که جزو منابع مهم اهل سنت است، نقل است که سعد ابن ابی وقاص در پیش معاویه می گوید که "من آرزو داشتم که یکی از حالات علی را داشتم". معاویه به تمسخر ابی وقاص می پردازد و می گوید: تو که این را می دانستی چرا از او پیروی نکردی؟! این طور، شخصیتی بوده است، حضرت امیر. دوست و دشمن ثناگوی او بوده اند.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر