قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان سعودی در ترکیه یکی از حوادث مهم سال 2018 بود که برای مدتی بسیار طولانی در صدر اخبار رسانه های جهان قرار داشت. قتل خاشقچی به عنوان یک فعال مدنی و مخالف سیاست های نظام حاکم در عربستان و خصوصاً ولیعهدی بن سلمان، از سوی بسیاری از نهادهای حقوق بشری در دنیا محکوم شد و هزینه های سنگین سیاسی را برای دولت عربستان در پی داشت. محمد بن سلمان برای تحکیم موقعیت خودش به عنوان ولیعهد قدرتمند عربستان سعودی به زندانی کردن بسیاری از شاهزادگان و ضبط اموال و ثروت های میلیاردی آنها اقدام کرد. فضای رعب و وحشت حاکم در عربستان در سال های ابتدایی ولیعهدی بن سلمان در سایه حمایت های بی مثال دولت ترامپ از عربستان و شخص بن سلمان باعث شد که بسیاری از منتقدین داخلی عربستانی از ترس جانشان از این کشور خارج شوند. جمال خاشقچی یکی از منتقدین سرسخت و پیگیر بن سلمان بود. محمد بن سلمان به طرق مختلف پیام هایی را به خاشقچی در آمریکا ارسال کرد و از او خواست تا به نوشتن بر علیه او در جراید آمریکایی و رسانه های خارجی پایان دهد. مقالات خاشقچی درباره وضعیت حقوق بشر در عربستان سعودی و انتقادات او از محمد بن سلمان در روزنامه واشنگتن پست، باعث شد که ولیعهد جوان تصمیمی متهورانه بگیرد و تیم ترور خودش را از عربستان راهی ترکیه کند. نقشه ترسناک قتل خاشقچی در کنسولگری ترکیه با فریب مقتول آغاز و با خفه کردن و مثله کردن او به پایان رسید. کمپین های مختلفی در سراسر دنیا برای رسانه ای کردن این قتل و رسوا کردن مقامات سعودی در سرتاسر دنیا شکل گرفت. اما دولت آمریکا هرگز حاضر به محکوم کردن محمد بن سلمان و عربستان سعودی نشد. گزارش سرویس اطلاعات آمریکا از این قتل هولناک و ذکر نام محمد بن سلمان در این گزارش یک اتفاق نادر دیپلماتیک و امنیتی در آمریکا است. این اولین باری است که سی آی ای نتایج تحقیقات خود درباره یک واقعه امنیتی را به صورت مستقیم و در قالب یک بیانیه اعلام می کند. هیچ اشاره ای به جزئیات و مدارکی که منجر به اخذ این نتایج گردیده اند، نشده است. با این حال، این گزارش امنیتی دولت بایدن درباره قتل خاشقچی حکایت از موضع سختگیرانه دولت جدید آمریکا در قبال سرکشی های عربستان سعودی است. ساعد نیوز برای بررسی ابعاد مختلف این گزارش مهم امنیتی به سراغ دکتر رضا اختیاری امیری استادیار روابط بین الملل گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران رفته است:
ساعد نیوز: چرا ترامپ علیرغم اطلاع از تمام جزئیات هولناک قتل جمال خاشقچی در سفارت عربستان در ترکیه، ترجیح داد که ساکت بماند در حالی که خاشقچی مقیم دائم ویرجینیا و کارمند رسمی واشنگتن پست بود؟
دکتر رضا اختیاری امیری: این رویکرد کاملاً طبیعی است چرا که دولت ها بر اساس منافع خودشان عمل می کنند. کارگزاران رفتارهای خودشان را بر اساس برخی اولویت ها تغییر می دهند ولیکن این به معنای تغییر شاکله اساسی روابط بین کشورها نیست. ادراکات شخصی افرادی مثل ترامپ هم در این جریان تأثیرگذار است. و این ادراکات در ساکت ماندن در رابطه با چنین رویدادی کاملاً دخیل است. ترامپ آدم خاصی بود. در طول تاریخ آمریکا، ما رئیس جمهوری سراغ نداریم که مثل ترامپ خاص بوده باشد! تصمیمات انفجاری و اقدامات نامعقول همه ریشه در همین خاص بودن ترامپ دارد. در اینجا باید به منافع شخصی ترامپ هم اشاره کنیم. به عبارت دیگر، علاوه بر منافع استراتژیک آمریکا در عربستان، خود شخص ترامپ، سرمایه گذاری های گسترده ای در عربستان دارد. عربستان نیز سرمایه گذاری های کلانی در ایالات متحده دارد. همین منافع دو جانبه طبیعتاً به سکوت درباره قتل یک دگراندیش و منتقد سیاسی منجر می شود. ترامپ خودش به صراحت گفته بود که سعودی ها را تنها یک گاو شیرده برای اقتصاد کشور و شرکت های خود می داند. با چنین رویکردی، طبعاً ترامپ در تلاش بود تا حداکثر استفاده را از چنین رویدادی بکند. سکوت ترامپ برای او و منافعش بسیار سودمند بوده است.
ساعد نیوز: انتشار گزارش سی آی ای درباره قتل خاشقچی و تحریم 76 مقام عربستانی و وضع منع صدور ویزا برای تعدادی از نظامیان و دیپلمات های نزدیک به بن سلمان در نوع خودش بی نظیر است. این گزارش و انتشار آن به صورت عمومی، چه پیامی برای ریاض و خاورمیانه دارد؟
دکتر رضا اختیاری امیری: وقتی بحث مسائل حقوق بشری به میان می آید، دموکرات ها در ایالات متحده حساسیت خاصی به خرج می دهند. دقیقاً برخلاف ترامپ که بیشتر روی منافع متمرکز بود. سنت دیرینه دموکرات ها، همین است که هر زمان در آمریکا روی کار آمدند، چه به صورت اعلامی چه به صورت اعمالی، تلاش کردند تا مسائل حقوق بشری را جدی بگیرند و موضع آمریکا را به صورت واضح بیان کنند. درباره روابط آمریکا و عربستان این نکته را باید در نظر داشته باشیم که این دو کشور، از جنگ جهانی اول به این سو، خصوصاً از زمان جنگ جهانی دوم، روابط استراتژیک بسیار نزدیکی با همدگر دارند. بایدن نمی تواند این روابط استراتژیک را از بیخ و بن تغییر دهد. البته می تواند سامان خاصی به این روابط دهد. روابط این دو کشور، متقابل ولی نامتقارن است. ایالات متحده آمریکا به انرژی و نفت عربستان وابسته است و تصمیماتی که عربستان در حوزه نفت و انرژی اتخاذ می کند، تأثیر بسزایی بر روی اقتصاد آمریکا دارد. ایالات متحده هم امنیت عربستان را تأمین می کند. این گزارش درباره قتل خاشقچی می تواند تأثیرات کوتاه مدت داشته باشد و چه بسا هیچ تغییری در بلند مدت تحت تأثیر این گزارش در روابط فیمابین دو کشور صورت نگیرد. این گزارش، در کوتاه مدت، عربستان را دچار شوک خواهد کرد. برخلاف ترامپ، امروز در آمریکا شخصی روی کار آمده است که همین ابتدای کار، بحث قتل خاشقچی را مطرح ساخته است. ما می دانیم که عربستان نقش پررنگی در حادثه یازده سپتامبر داشت ولی هم دولت اوباما و هم دولت ترامپ حاضر به اظهار نظر رسمی به این شکلی که در قتل خاشقچی روی داده، نشدند. این گزارش، می تواند یک هشدار به عربستان باشد و به مقامات سعودی یادآوری کند که بایدن نسبت به مسائل حقوق بشری حساس است و این که دولت ایالات متحده در حال رصد رفتارهای عربستان است. برآیند مورد انتظار دولت بایدن از این گزارش، تغییر رفتار عربستان است. به نظر می رسد، که این گزارش باعث خواهد شد که عربستان به صورت هشیارتر و محتاطانه تری رفتار کند.
ساعد نیوز: بایدن در کمپین انتخاباتی اش، عربستان را "دولتی منفور" خطاب کرد و سیاست های ریاض را خطرناک دانست. طی تماس تلفنی ای هم که با ملک سلمان داشت، به "تغییر قواعد بازی" اشاره کرد. به نظر حضرتعالی، مشی بایدن درباره سیاست خارجی آمریکا در رابطه با عربستان چه خواهد بود؟
دکتر رضا اختیاری امیری: همان طور که در ابتدا عرض کردم، باید منتظر یک سری تغییرات تاکتیکی در حوزه سیاست خارجی آمریکا باشیم. این طبیعت کارگزاران دموکرات است. همان طور که عرض کردم، رفتارهایی که عربستان در طول ریاست جمهوری ترامپ انجام می داد، خوشایند دموکرات ها نبود. تجاوز به یمن در طول ریاست جمهوری ترامپ شدیدتر شد. ترامپ در رابطه با این جنگ، سکوت اختیار کرد و حتی افزایش چشم گیری در فروش تسلیحات به عربستان از سوی ایالات متحده شاهد بودیم. با روی کار آمدن بایدن برخی قواعد تغییر کرده است. من فکر می کنم در روزها و ماه های آینده شاهد فیصله دادن آمریکا به تجاوز عربستان سعودی به یمن خواهیم بود. دموکرات ها تجاوز عربستان به یمن را نقض حقوق بشر می دانند. ترامپ ترجیح می داد که در این باره ساکت بماند و منافع خودش و اسرائیل را تأمین کند. ولی دولت بایدن هیچ منطقی پشت تجاوز عربستان به یمن مشاهده نمی کند و در تلاش است که به این فاجعه انسانی ای که در یمن شاهد آن هستیم، پایان دهد. بحث اعراب و اسرائیل و مسأله فلسطین هم در دستور کار بایدن قرار خواهد گرفت. عربستان یک کشور مهم عربی است و سیاست های آن بر روابط و مناسبات منطقه ای تأثیر دارد. به نظر می رسد که بایدن به صورتی جدی تر با عربستان برخورد خواهد کرد. در ماه های آینده شاهد تغییراتی در روابط بین عربستان و آمریکا خواهیم بود. البته همان طور که قبلاً هم گفتم، روابط استراتژیک دو کشور به قوت خود باقی خواهد ماند. برخی فشارها در پاره ای از موضوعات از سوی دولت بایدن بر روی عربستان سعودی اعمال خواهد شد. هدف این فشارها هم اصلاح و تعدیل مواضع عربستان است. به نظر من، عربستان رفتارهای منطقی تر و معتدل تری را پیشه خواهد کرد. خصوصاً تنش های موجود میان این کشور و جمهوری اسلامی ایران تا حدودی کاهش خواهد یافت.
ساعد نیوز: علیرغم تأئید اطلاع مستقیم بن سلمان از قتل خاشقچی، چرا هیچ نوع تحریمی در گزارش سی آی ای بر علیه بن سلمان در نظر گرفته نشده است؟ همان طور که می دانیم گزینه های دیگری هم برای جانشینی ملک سلمان وجود دارد. آیا آمریکا از عواقب تحریم بن سلمان می ترسد؟
دکتر رضا اختیاری امیری: ساختار قدرت در عربستان، ساختار پیچیده ای است. ما با یک حکومت قبیله ای مواجه هستیم. درست است که آمریکا می تواند در روند انتقال قدرت در عربستان تأثیرگذار باشد، ولی نمیتواند تعیین کند که چه کسی جانشین ملک سلمان بشود و قدرت را در عربستان به دست بگیرد. از همان ابتدای تأسیس عربستان سعودی، پادشاهان این کشور همواره تلاش کرده اند تا از منافع آمریکا حمایت کنند. در عوض آمریکا هم امنیت این کشور را تأمین کرده است. به هر صورت، بن سلمان ولیعهد عربستان است و به نظر من، ولیعهدی وی تا حدی تثبیت شده است که آمریکا نمی تواند این عنوان را به چالش بکشد. بنابراین، انتقال قدرت در عربستان روال سنتی خودش را طی خواهد کرد. ولی اگر بایدن بعد از این دوره، 4 سال دیگر هم رئیس جمهور آمریکا باشد، و در دوران خود بایدن، انتقال قدرت صورت گرفته و بن سلمان به پادشاهی برسد، طبیعتاً هشدارهای لازم به او پیشاپیش داده شده است. گزارش سی آی ای، هشداری است که بایدن به او داده است. به نظر من، باید منتظر دیدن یک بن سلمان متفاوت از بن سلمان دوران ترامپ باشیم. بن سلمان می داند که قاعده بازی چیست. او باید منویات بایدن را اجرا کند و چاره ای جز این کار ندارد. بن سلمان آدم زیرکی است و از این امر مطلع است که تداوم پادشاهی آل سعود در عربستان منوط به حمایت ایالات متحده آمریکا است. در دوره بایدن، دیگر ماجراجویی های بن سلمان به سبک دوره ترامپ نمی تواند ادامه داشته باشد. او در دوره ترامپ، به صورتی متهورانه و بی باک عمل می کرد و حذف فیزیکی مخالفان مثل قتل خاشقچی در روز روشن صورت می گرفت و او هیچ ترسی از رسانه ای شدن قتل ها نداشت. ولی در دوره بایدن، که آن را می شود به دوران پختگی بن سلمان هم تعبیر کرد، با یک ولیعهد هوشیارتر و مواجهیم. هشدارهای لازم به او داده شده است و او میداند که هر اقدامی خلاف این هشدارها عواقب سنگینی برای او خواهد داشت. هر نوع تخطی از این هشدارها، فشارهای بسیاری را به عربستان تحمیل خواهد کرد.
ساعد نیوز: بعد از انتشار این گزارش، چه آینده ای برای روابط عربستان و آمریکا قابل تصور است؟ روابط عربستان و ایران و چین شاهد چه تغییراتی خواهند بود؟
دکتر رضا اختیاری امیری: در رابطه با مسأله ایران، همان طور که اشاره کردم، نوعی تعدیل در رویکرد خصمانه عربستان بر علیه جمهوری اسلامی ایران صورت خواهد گرفت. تاریخ مناسبات منطقه نشان داده است که فاکتور ایالات متحده آمریکا، متغیری تأثیرگذار است. وقتی آمریکا، معتدل است؛ عربستان هم رفتار نرم تر و معتدل تری دارد. ما در اینجا با یک مثلث روبرو هستیم که آمریکا، عربستان و ایران ضلع های آن را تشکیل می دهند. این اضلاع تأثیر مستقیم بر همدیگر دارند. درباره چین، همان طور که می دانیم، تقابل این کشور با ایالات متحده در اوج خودش است. تصمیمات ترامپ در کاهش روابط اقتصادی و دیپلماتیک با چین، تنش های بی سابقه ای را میان دو کشور ایجاد کرده است. تحریم های دولت ترامپ بر علیه چین، وضعیت را دشوارتر ساخت هاست. با این حال، مناسبات عربستان با چین یا هر کشور دیگری، تأثیر چندانی بر روی سیاست بایدن ندارد. رابطه عربستان و آمریکا یک رابطه استراتژیک است و در قسمت سخت افزاری سیاست، این رابطه غیرقابل تغییر است. این رابطه طی دهه ها شکل گرفته است و علیرغم فراز ونشیب های موجود، ما هیچگاه شاهد جدایی عربستان و آمریکا نبوده ایم. این به دلیل پیوندهای امنیتی عمیقی است که بین دو کشور وجود دارد. با این حال، عربستان در حوزه سیاست خارجی در تلاش بوده است که روابط اش را با کشورهای متعدد گسترش دهد و مناسباتش با چین نیز هم در قالب همین سیاست کلان قابل ارزیابی است. این یک زمینه نرم سیاست است؛ مسائل اقتصادی بیشتر در این حوزه تأثیرگذار است. هرچند آمریکا هم انتظار دارد که عربستان سطح ارتباطات اقتصادی اش با این کشور را افزایش دهد. در زمینه نفت و فروش تسلیحات روابط بسیار گسترده ای میان دو کشور وجود دارد. با این حال، سند 2030 عربستان که چشم انداز پیشرفت در دوره ملک سلمان را ترسیم می کند بسیار خواهان گسترش روابط فیمابین عربستان و کشورهای مختلف است و توسعه اقتصادی این کشور را در پرتو این روابط می خواهد. تلبته، همان طور که گفتم، این موضوعات هر چه که باشد، نمی تواند روابط استراتژیک میان آمریکا و عربستان را به صورت بنیادین دچار دگرگونی سازد.