شهید بهشتی صاحب اندیشه و منطق قرآن بنیاد و متمرکز بر نیاز روز جامعه بود.
هفتم تیر ۱۳۶۰ یادآور شهادت مظلومانه و درعین حال غرور آفرین شهید بهشتی است. این شخصیت به دلیل اندیشه های اصیل وناب قرآنی و متناسب با نیاز روز جامعه ی پس ازانقلاب اسلامی ایران، مورد سرسخت ترین مخالفت ها و تهمت ها از سوی بسیاری از جناح ها اعم از چپها و راستهای سنتی و براندازان قرار گرفت. سرانجام آنان که خود را در برابر منطق او ناتوان یافتند، چاره ی درماندگی و فکر ناداشته ی خود را در به شهادت رساندن او و همفکرانش دانستند.
شهید بهشتی سبک جدیدی از زندگی و منش روحانیت شیعه ارائه داد.
شخصیت شهید بهشتی را باید به عنوان یک متفکر اسلامی، به دلیل ویژگی های شخصیتی و سیره عملی خاص ایشان، متمایز از دیگر اندیشه ورزان شیعی معاصر دانست. او از معدود روحانیانی بود که پیش از انقلاب هم تحصیلات حوزوی و هم تحصیلات دانشگاهی را تا عالی ترین مدارج طی نموده بود و در طول تحصیل حوزه با تدریس در مدارس حکومت دولتی، راه درآمد خود را از درآمد حوزوی جدا ساخت و در آن شرایط تحجرات دینی وروشنفکری غربی وشرقی ،به عنوان نماینده مرجعیت تشیع در مرکز اسلامی هامبورگ به فعالیت علمی و فرهنگی پرداخت وبدین ترتیب او نماد سبکی از زندگی و منش روحانیت شیعه را ارایه داد که متمایز از سنت های حاکم بر جامعه روحانیت آن زمان تلقی می گردید.
عدالت اقتصادی و فقرزدائی از بنیادین ترین اندیشه های شهید بهشتی است.
این ویژگی ها، اندیشه های او را نیز متناسب با واقعیات جامعه و آرمان های آن زمان ساخته بود. در این مختصر قصد دارم به بهانه سالگرد شهادت مبارکش به نظام اندیشه گانی آن متفکر در حوزه عدالت اقتصادی و فقرزدایی اشاره ای کوتاه نمایم. برای کسانی که چون نگارنده، فقر مطلق مادی حاکم بر اغلب مردم ایران آن روزگاران را با زندگی در آن شرایط باهمه ی وجود لمس کرده اند، آرمان گرایی تعالی بخش این متفکر ،بسیار ملموس تر است تا کسانی که این سالهاو امروزه ازعدالت اقتصادی و فقرزدایی سخن می گویند.
اندیشه شهید بهشتی بر بنیاد آرمان های اصیل انقلاب اسلامی پی ریزی شده است.
اگر عدالت و از جمله عدالت اقتصادی را مقوله و مفهومی دارای مراتب بدانیم، فقرزدایی مادی در شش حوزه ی غذا، پوشاک، مسکن، درمان و بهداشت، همسر و امنیت را باید کف و پایین ترین مرتبه ی مفهوم عدالت و به ویژه عدالت اقتصادی دانست. شهید بهشتی از جمله کسانی است که در میان متفکران اسلامی معاصر به این مقوله به صورتی بسیار برجسته تر از دیگران توجه نموده است. او از اندیشمندان خط مقدم تحقق انقلاب اسلامی ایران ،عضو شورای انقلاب و سپس صاحب عالی ترین مناصب حکومتی بود ولذا با آگاهی از وضعیت درآمد کشوردر آن زمان و هزینه های سنگین لازم برای فقر زدایی سراسری از کشور به بیان مطالبی می پردازد که امروز پس از ۴۲ سال همچنان از آرمانهای جمهوری اسلامی تلقی می گردد و جداَ مایه مباهات وهمچنان لازم بل واجب پیگیری ومطالبه است.
فقرزدائی برای شهید بهشتی یک اولویت بود نه یک ضرورت.
چنانکه بارها و به مناسبت های مختلف نوشته و بیان کرده ام، عدم تحقق عدالت اقتصادی و به طور خاص، زدودن فقر، ریشه در ضروری ندانستن آن ندارد بلکه دلیل عدم تحقق این آرمان ،اولویت نداشتن و ندادن به این واجب قرآنی وعقلایی در اندیشه و عمل کارگزاران وقوه ی مجریه در طول حداقل ۳۲ سال زمانداران قوه ی مجریه ی کشور است. اما شهید بهشتی از جمله کسانی است که از لابلای سخنان مختلف او می توان دریافت که از نگاه او فقر زدایی به مثابه یک اولویت بوده است و نه یک ضرورت.
از جمله آرمان های شهید بهشتی پایان دادن به فاصله جهنمی سطح زندگی در ایران پساانقلاب بود.
موید سخن اینجانب، تصریحات مکرر او در این زمینه است. از جمله وی در یک سخنرانی، حدود ۱۶ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی می فرماید:
«این را من مکرر در شورای انقلاب با همین عبارت برای دوستانم گفته ام که دوستان، قابل قبول نیست برای ما که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در این مملکت کسی شب گرسنه بخوابد. کسی زیر طاقی بخوابد که نگران است بر سر او و عزیزانش خراب شود. از آب آلوده برای شرب استفاده کند. از بی درمانی جان خود و عزیزانش در معرض خطر باشد این قابل قبول نیست. این را چندین بار در شورای انقلاب گفته ام. ولی اعتراف می کنم در برابر ملت عزیزمان که موفقیت ما در این زمینه بسیار ناچیز بوده و امروز می خواهم در این روز و در این شهر اعلام کنم که همه کسانی که دلشان در عشق این انقلاب مالامال شور و هیجان است و قلبشان در محبت این انقلاب می تپد، باید حرکت و اقدامی سریع و قاطع و مؤثر آغاز کنند و آغاز کنیم و هر چه زود تر به این فاصله جهنمی سطح زندگی در جامعه جمهوری اسلامی ایران پایان بدهیم.... اعلام می کنم باید هر چه زود تر تلاش برای تقسیم عادلانه سرانه همه امکانات بهزیستی [یعنی زیستن مناسب] در کشور در بین ۳۶ میلیون جمعیت [معادل جمعیت آن روز ایران] به عمل بیاید وگرنه اسلاممان باز هم تک بعدی خواهد ماند و انقلاب اسلامیمان همه جانبه نخواهد شد».
حل مشکلات انقلاب اسلامی در سایه ی فقر زدایی:
امامهمتر از اینکه او فقر زدایی مادی را«اولویت» و نه «ضرورت» می داند، توجه به این نکته ی قابل تامل است که او حل سایر مشکلات انقلاب اسلامی را در گرو تحقق این امر می داند.توضیح اینکه، امروز برای دوست و دشمن، بسیار واضح است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت بین المللی در ساحت نظامی و علمی قد برافراشته یربلنداست اما این همه موفقیت همچنان به دلیل عدم تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی ازاین نقیصه در رنج است وتمام اشکالات موافقان و مخالفان به شیوه ی حکمرانی نظام جمهوری اسلامی، به این اشکال برمیگردد .شهید بهشتی به عنوان یک اندیشمند اسلامی، بسیار آگاهانه ،حل مسائل انقلاب اسلامی را در گرو عدالت اجتماعی واقتصادی می داند و چنین می فرماید:
"تا مسئله ی تقسیم عادلانه امکانات زندگی در این کشور بر همه مردم، و امکانات کار بر همه مردم، حل شود سایر مسائل انقلاب ما حل شدنی نیست".
امید داریم این تذکر او و تاکید امروز عدالت خواهان باورمند،در گوش جان اندیشمندان ومسوولان موثر افتد و شاهد رفع این نقیصه در آینده ی نه چندان دور باشیم.