فيلسوف ناشناختۀ شرقي؛ نگاهي به احمد فرديد از زبان شاگرد

  پنجشنبه، 25 آذر 1400   زمان مطالعه 20 دقیقه
فيلسوف ناشناختۀ شرقي؛ نگاهي به احمد فرديد از زبان شاگرد
مصاحبه ای که تقدیم مخاطبان ساعدنیوز می شود گفتگوی محمد رنجبر مدیر نشر پرسش و شاگرد احمد فردید درباره استاد خود با روزنامه شرق است. این مصاحبه به گفته محمد رنجبر با سانسور منتشر شده است و در اینجا متن کامل این مصاحبه تقدیم فردیدپژوهان می شود.

احمد فرديد براي اهالي فلسفه بيشتر از اهالي سياست آشناست اما برخي بر اين باورند كه فرديد تاثير عميقي بر سياست ديروز و امروز ايران داشته است و نظرات او به اشكال مختلف در سياست ورزي بخصوص جناح راست جمهوري اسلامي رخنه كرده است. برخي نيز اين ادعا را باور ندارند و به كلي سياست را در انديشه و كاراكتر فرديد صرفا امري گذرا مي بينند. فرديد سال هاست كه از دنيا رفته اما شاگردان او همواره در پي زنده نگه داشته نظرات، گفته ها و انديشه ي او هستند. در اصفهان به يكي از شاگردان قديمي او برخورديم كه فارغ از شاگرد بودن ارادت ويژه اي نيز به فرديد داشت و از خانه تا فكر فرديد همراه او بوده است. به جهت بررسي زندگي فلسفي و سياسي فرديد گفتگويي داشتيم با محمد رنجبر، شاگرد احمد فرديد و موسس انتشارات پرسش كه مشروح آن را مي خوانيم:

*آشنايي شما با احمد فرديد از كجا و به چه شكل آغاز شد

من زاده و بزرگ شده شهر آبادان هستم، شهري كه به معني واقعي شهر بود، يعني اگر بتوان تعريفی از شهر مدرن داشته باشیم آبادان شهر مدرن بود. همان که فرانسویان به آن سیته می گویند. آنجا شهري بود كه به محض اينكه از دبستان وارد دبيرستان مي شديد تحول بزرگي در زندگی شما رخ مي داد. اين تحول بزرگ ابتدا با كتاب خواندن شروع مي شد و چون ساختار شهر آبادان ساختاری كاملا طبقاتي بود شما با تمام وجود مي توانستيد تفاوت ها را حس كنيد. من هم مانند ديگر بچه ها كتاب خواندن را شروع كردم. اول با قصه و داستان و بعد به واسطه برادرم كه به مسائل جدی علاقه داشت با كتاب هاي جدي تري آشنا شدم. آن موقع كتاب شاعران در زمانۀ عسرت دكتر داوري منتشر شده بود و كتاب چند نامه به دوست آلماني كامو به ترجمۀ دکتر داوری. در كتاب شاعران در زمانه عسرت بحث فرديد مطرح شده بود و اين در ذهن من بود تا سال 56 كه ابتدا کتاب بت هاي ذهني و خاطرۀ ازلی آقاي شايگان و سال بعد آسيا در برابر غرب منتشر شد. گرچه بخش هايي كه بخصوص بحث هاي فلسفي در اين كتاب ها مطرح مي شد براي ما سخت بود اما به مرور آشنا تر شديم.

آبان سال 56 برادرم به فرانسه رفت و من نيز سرباز شدم و دو سال پر تلاطم را گذرانديم كه وقتي در روستای چهل دختر در پادگان آموزشي بودم همان موقع با تمام وجود انقلاب را حس كردم كه جامعه در حال تحول است بخصوص اينكه وقتي براي مرخصي به شاهرود مي رفتيم از فضاي شهر معلوم بود اتفاقاتي در حال رخ دادن است. چاپ كتاب هاي شريعتي و دیگر كتابها در آن شهر مذهبي بخشي از اين تحول بود. .بعد از آموزشي سربازي در تقسيمات به خرمشهر فرستاده شدم و كار ما ترخيص کالاهاي نظامی بود که ارتش ایران خریداری می کرد. بعد از آن در سال 58 دكتر داوري و فرديد شروع به سخنراني و تدريس كرده بودند و كم و بيش از دور مطالب را دنبال مي كردم. در اواخر سال 58 براي تحصيل به سوئد رفتم و سال 59 به دليل مشكلاتي برگشتم و چيزي نگذشت كه جنگ آغاز شد و به اصفهان مهاحرت کرديم. در اصفهان موقعيت بهتري براي من ايجاد شد که یکی از آنها نزديكي به تهران بود و شروع كردم به رفتن به تهران و كلاس هاي مرحوم فرديد که در روز هاي دوشنبه و سه شنبه تشکیل می شد.؛ در آنجا ابتدا با زمينه هايي كه از قبل داشتم سوالاتي از ايشان می پرسيدم و بعد از چند جلسه ایشان گفتند سر كلاس سوال نپرسم و گفتند به منزل من بيا. مرحوم فرديد مي گفت من شامۀ سگي دارم يعني به سرعت بو مي كشيد و تشخيص مي داد طرف مقابل چه وضعيتي دارد. او همه را مي شناخت. مجاهدين، توده اي، فدايي، مذهبي و همه را مي شناخت.

آن زمان با سختي و مشقت و با يك ضبط صوت ابتدايي و نوارهای کاست كلاس ها را ضبط مي كرديم كه تمام آن ها نيز موجود است. زمان جنگ رفت و آمد هم خيلي سخت بود مثلا از اينجا تا تهران بیش از 7 ساعت طول مي كشيد و شب كه مي رسيدم تا صبح منتظر مي ماندم تا عصر به سر كلاس بروم.

اين مسئله باعث شد نزديكي بيشتري به ايشان داشته باشم و شرايطم را نيز براي او گفتم كه از شهرستان مي آيم و تلفني هم در دسترسم نيست كه براي جلسات هماهنگ كنم كه ایشان گفت هر وقت خواستي بيا. خانۀ فرديد در چهارراه وليعصر در خيابان بزرگمهر بن بست مهربان بود كه الان هم مركز فرهنگي ايشان شده البته تقریبا تعطيل است؛ كتابخانه فرديد نيز آنجاست.

تصویر

*شما وارد خانه ي فرديد شديد. خانه ي فرديد به چه شكل بود؟

پشت ساختمان خانه باغچه بزرگي بود كه مرحوم فرديد آن جا گل كاري ميكرد و ميگفت كسي كه دستش در آب و گل نباشد نميتواند نگاه به بالا داشته باشد. يك گربه هم داشت. وقتي وارد خانه مي شديد اتاق بزرگي بود كه دو قسمت داشت. خانواده اش نيز در بخش بالايي خانه زندگي ميكردند. پسر ايشان به آمريكا رفته بود و همسر و دخترش آنجا بودند كه دختر ايشان هم بعدها به آمريكا رفت.

من وقتي به آنجا مي رفتم سراپا پرسش بودم و ممكن بود چند ساعت طول بكشد ايشان هم سوالاتي ميپرسيد.

*فرديد به فيلسوف شفاهي معروف است. چرا انتخاب كرد فيلسوف شفاهي باشد؟

اين ها بیشتر بهانه و برچسب است. اگر نگاه كنيد در 2500سال تاريخ فلسفه سقراط هم چيزي ننوشت در دوران معاصر هم خيلي از فيلسوفان چيزي نداشتند. مثلا ژاک لکان و یا سوسور زبان شناس. فرديد يك متفكر است يعني نوشتن دريغ ماست نه دغدغه او!

*ادبيات فرديد همراه با واژه هاي ابداعي است. چرا زبان فرديد سخت است؟

بايد توجه كنيد كه فرديد يك انسان غير غربي است. وقتي يك متفكر ايراني كه با 2500سال تاريخ فلسفه غرب رو به رو مي شود ناچارا بايد خوب آن را بفهمد. فرديد براي فهم خيلي از مطالب از جمله مثلا هيدگر مي گفت آن ها را ترجمه مي كردم بعد پاره و در سطل آشغال مي انداختم كه من به شوخي مي گفتم استاد آن سطل آشغال ها كجاست. مي خواهم بگويم كه در واقع آنچه را كه دريابيده بود در خودش بارور می ساخت. كسي كه بتواند اين كار را بكند مي تواند اصطلاح بسازد و اين اصطلاحات اصيل اند. متفكر اصيل وقتي فكر مي كند در واقع آنچه را كه در مي يابد در خود هضم مي كند. متفكر فكر مي كند، زبان كار خودش را مي كند چون زبان ما ويران است و چيزي از زبان نمي دانيم فكر مي كنيم زبان از آن ماست درحالي كه ما از آن زبانيم. اصلا زبان هست كه ما هستيم. اگر زبان نبود ما نبوديم.

*هدايت و فرديد نيز رفاقت جالبي را پشت سر گذاشته اند. هيچگاه فرديد درباره هدايت با شما صحبت كرد؟ نامه نگاري اين دو چه سيري را پشت سر گذراند؟

آنها در سالهای 20 در محفل كافه نادري با هم دمخور بودند. ضمن اينكه يك دوستي نزديك بين فرديد و اميرحسين جهانبگلو بوده است كه شاید می توانسته اين ارتباطات را شكل بدهد. نامه نگاري نيز در آن زمان معمول بوده است و هدايت هم با خيلي از افراد نامه نگاري داشته است. البته فرديد زياد نامه نمي نوشت مگر اينكه استثنايي باشد. مثلا يكي از نامه هاي معروفش نامه اي به برادر مظفر بقايي است كه از او درخواست شغلی در آلمان ميكند، برای اینکه آن زمان در فرانسه زندگی می کرد و دوست داشت به آلمان مهاجرت بکند. برای مطالعات فلسفی در آن دیار. حسين آباديان نيز در كتابش دربارۀ بقایی اين نامه را آورده است.

فرديد براي هدايت مهم بود. تنها كسي را كه مي ديد خيلي جديست و اصيل فكر ميكند و روشنفكر نيست باعث شده بود با فرديد حشر و نشر داشته باشد. اين بود كه خيلي به فرديد توجه مي كرد. آن زمان براي من هدايت چندان مهم نبود اما فرديد وقتي بحث هدايت مي شد دريغ مي خورد و مي گفت تلف شد و از دست روشنفكر ها خودش را خلاص كرد اما بعد ها هدايت براي من از باب اينكه چرا آدمي كه در سال 1330 خودكشي كرده است بعد از انقلاب اينقدر مورد توجه قرار گرفت و چندين نسل از اين قوم مدام به هدايت برمي گردند.

تصویر

*شايد نحوه مرگ هدايت باعث اين جذابيت شده است.

براي من تنها قضيه اين نيست. من اين مسئله را نيچه اي مي بينم. براي من اينگونه مطرح است كه وضعيت هدايت وضعیت نيست انگاري منفعل است و وضعيتي كه فرديد طرح مي كند نيست انگاري فعال است. چون هدايت در نيست انگاري منفعل ماند راه به جايي نبرد و عملا با مرگ خود اين مسئله را امضا كرد و اگر به حرف هاي فرديد توجه مي كرد قضيه متفاوت مي شد.

*واژه غربزدگي و آل احمد

آل احمد از طريق يك دوستي با فرديد آشنا مي شود و چند جلسه پيش ايشان مي رود اما هيچ چيز از حرف هاي فرديد سر درنمي آورد و فقط اين كلمه را ميگيرد. آل احمد يك لمپن تمام عيار است، يعني لمپن لات، عرق خور چاقو كش است، از عرق خوري زیاد کبدش از بین رفت و به همین خاطر هم مرد كه برادرش هم این را تایید کرده است.

آل احمد كلمۀ غرب زدگي را گرفته بود و بعد هم يك چيزي سر هم كرده بود به نام غربزدگي كه خدا شاه را نيامرزد كه اين كتاب بي ارزش را ممنوع الچاپ كرد و مهم شد. دوستان من در آبادان چون اين كتاب گير نمي آمد يك نسخه از آن را در دو شب در يك دفتر نوشتند که من و دیگر دوستان بخوانیم. فكر مي كرديم خبري است. يعني اين كتاب تاثير بسيار مخربي در وضعيت تفكر ايران گذاشت. كتاب غربزدگي مانيفست منحط آل احمد است. يعني فرديد از زير بار اين كتاب نمي تواند بيرون بيايد. اصلا تفكر فرديد ربطي به مسئله ي ماشين و مونتاژ و بورژوا كمپرادور ندارد.

*دعوای آل احمد و فرديد بر سر چه بود؟

آل احمد و فرديد بر سر يك موضوعي بحثشان مي شود و هم ديگر را نمي بينند و سرانجام آل احمد به محمود هومن معرفي مي شود كه در تربيت معلم فلسفه درس مي داد. هومن فراماسون بود. و براي اينكه آل احمد را جذب كند به بحث نیهيليسم در غرب زدگي اشاره ميكند و به او متني آلماني از يونگر را پيشنهاد مي دهد. يونگر يك متفكريست كه همدور و دوست هيدگر بوده و جالبي قضيه اينجاست كه براي شصتمين سال تولد هيدگر يونگر متن عبور از خط را مي نويسد كه پس از آن هيدگر هم براي هفتادمين سال تولد يونگر پاسخ عبور از خط را مي نويسد و در يادنامۀ او چاپ مي شود. آنچه تحت عنوان غربزدگي در انديشۀ فرديد مطرح است يك موضوع فلسفي در همسخني با هيدگر است. هيدگر بحث متافيزيك زدگي را مطرح مي كند، آنچه فرديد مي گويد هم عرض اين متافيزيك زدگي، غرب زدگي است چون كليت اين بحث ها از يونان شروع مي شود تا كنون؛ اين راه فروبسته اي كه تفكر غرب با افلاطون و متافيزيك شروع مي كند تا الان ادامه پيدا مي كند كه شايد يكي از بالاترين وجوهي كه مي توان درباره آن صحبت كرد به تزلزل افتادن تفكر افلاطوني در نئوليبراليسم غربي است. آنچه الان وجود دارد را ببينيد كه عملا چیزی به نام جمهور در همه جاي دنيا به تزلزل افتاده است. دمیورژ افلاطونی سرانجامش ترامپ و بایدن و سارکوزی و بوریس جانسون و ناراندا مودی شده است.

تصویر

*آيا فرديد داراي تعلقات و باور هاي مذهبي بود؟

تفكر فرديد را نمي توان به مذهبي يا غير مذهبي تقسیم کرد. كاراكتر ايشان مذهبي نبود اما او يكي از بي نظير ترين انسان هايي بود كه دين و عرفان، علم کلام، فقه و... را بی نظیر مي فهميد.

*مشخصا عرض ميكنم، آيا فرديد را هيچگاه هنگام نماز خواندن ديده بوديد؟ آخرت را چگونه مي ديد؟

خير البته وقتي هم من منزل ايشان می رفتم وقت نماز نبود. او امام زمان را قبول داشت و آخرت را نيز همينطور. و مدام از آخرالزمان سخن می گفت.

*چه تفاوت هايي بين انديشه فرديد با سيد حسين نصر مي بينيد؟

هيچ! نصر فيلسوف نيست، نصر خودش را مصلح ديني و سنت گرا مي داند. شاخصۀ مهم سنت گرا یی اين است كه نمي خواهند مدرنيته را ببينند و فكر مي كنند با تنزيه همه چيز متوقف مي شود. براي اينكه نگوييد من كلي صحبت ميكنم باید بگویم شايد نزديك پنج ترم سر كلاس هاي دكتر محمود بينا مطلق که او هم از اصحاب سنت گرایان است بوده ام. كلاس هايي تحت عنوان فلسفه علم در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار مي كردند. من با تفكر آن ها آشنا هستم. بشر امروز برای گذر از نیست انگاری بايد از دل نيست انگاري گذر كند نه اینکه بنشیند و بگوید انشالله گربه است. پایان مدرنیته واتیمو سند بسیار خوبی بر این سخن است.

*در دستگاه فكري فرديد، انقلاب چگونه تحليل مي شد؟

مرحلۀ گذر است برای رسیدن به پس فردای تاریخ و بازگشت به امت واحده. انقلاب، انقلاب واقعي بود، خيلي چيز ها اتفاق افتاد اما واقعا اصيل ترين انقلابي كه در عالم وجود داشت و وجود دارد انقلاب اسلامي است.

*اسم آن را انقلاب اسلامي ميگذاشت؟

بله. فرديد می گفت اگر هر شخص ديگري جز امام خميني رهبر اين انقلاب بود، انقلاب پيروز نمي شد. این را هم اضافه کنم که امام كاری كرد. کارستان. حداقل 400 سال شكست و تحقير تاريخي را از ايران گرفت. دليل بزرگ من هم اين است كه پشت سر انقلاب جنگ را تحميل كردند تا دوباره غرب ايران را تحقير كند اما نتوانستند. امام ما را از مرحلۀ نیست انگاری منفعل رهایی بخشید، یعنی اگر بخواهم به کلام داریوش شایگان استناد کنم ، امام خمینی ما را از تعطیلات در تاریخ بازگرداند و وارد تاریخی کرد که دیگر تعطبل بردار نیست. 40 سال گذشته گواه زنده ای است بر اینکه انقلاب اسلامی ضرباهنگ سوژه محوری غربی را چنان به چالش کشیده است که آنها در مقابل ایران درمانده و مستاصل شده اند. تمامی اندیشکده های غربی با صرف هزینه های هنگفتی که می کنند، نمی توانند چیزی به دست اصحاب سیاست در غرب و امریکا بدهند که بتواند از پس ایران برآید و ایران را مهار کند.

*با استناد به غرب زدگي؟

بله! بگذارید نکتۀ مهمی را بگویم: غرب با مکاریت و دسیسه که هیدگر آن را Machenschaft می نامد 200 سال است که عالم را درنوردیده است. اما ذات انقلاب اسلامی را با مکر و دسیسه نمی تواان شکست.

*فرديد پس از انقلاب به يكباره در تلويزيون ظاهر مي شود و كمي قبل نيز به عنوان كانديدا در انتخابات مطرح مي گردد. روايت حضور او در صحنه سياسي بعد از انقلاب و حضور در راديو تلويزيون چه بود؟

سيزده جلسه در تلويزيون راجع به غرب زدگي صحبت كرد. كه در ميانه راه انجمن حجتيه و علي اكبر پرورش که آن زمان در تلویزیون سمت داشت جلوی او را گرفتند و فقط دو جلسه اش پخش شد. فرديد سيزده جلسه هم به زبان فرانسه صحبت كرد كه توسط یکی از شاگردانش در منزل ایشان ضبط شد و در فرانسه دو جلسه اش پخش شد و يهودي ها جلوی برنامه اش را گرفتند. خاطرم هست بني صدر آن زمان كه رئيس جمهور بود در تلويزيون راجع به هگل صحبت كرده بود فردا صبح فرديد با او تماس گرفت و گفت ديگر حق نداري درباره هگل حرف بزني. بني صدر هم قبول كرده بود. فرديد در تفکر شوخي سرش نمي شد.

دربارۀ مجلس نيز دوستان فرديد اول انقلاب به او گفتند اين حرف ها را از تريبون مجلس بگو كه در ميانۀ راه و قبل از انتخابات او انصراف داد. فرديد هيچگاه كار سياسي نكرده است، البته خيلي از شاگردان او دوست داشتند ايشان وارد مجلس شود.

تصویر

*تضاد فرديد با حجتيه بر سر چه بود؟

نظرات آن ها را قبول نداشت و مي گفت آن ها منحط تاريخ اند و همينطور هم بود. فرديد هر كجا پا ميگذاشت سه گروه جلو ی او بودند. انجمن حجتيه، فراماسون ها، یهودیت (البته این را هم بگویم که ایشان بین یهودیت و موسویت تفاوت قائل بود).

*مشخصا در چه وقايعي اين سه گروه مقابل فرديد ايستادند؟

هر كجا فرديد پا ميگذاشت. پاي او را از انجمن فلسفه، دانشگاه تهران، مرکز اموزش معلمان و... بريدند و خانه نشينش كردند و از سال 63 خانه نشين بود. فرديد عميقا تاكيد داشت يهوديست، صهيونيت، ماسيونيت و انجمن حجتيه! مقابل او ايستاد.ه اند. فرديد يك سخنراني در دفتر حزب جاما دارد که بعدها دكتر سامي هم به طرز مشکوکی كشته شد.

*واكنش فرديد نسبت به مسائل سياسي روز جامعۀ ايران بعد از انقلاب چه بود؟چه تحليلي از وقايع سياسي مانند سي خرداد و.. داشت؟

سياست روز را كامل دنبال مي كرد و تمام روزنامه ها را مي خواند اما نظر نمي داد. فرديد كيهان را هر روز مي خواند آن موقع البته شهيد شاهچراغي مدیر كيهان بود! فرديد وصيتنامۀ شهدا را مي خواند و مي گفت اين متن ها همانند متون مقدس است.

*ارتباط او با روحانيت چگونه بود؟آيا دانش مذهبي داشت؟

خيلي خوب بود. خيلي از روحانيون پيش ايشان مي رفتند. فرديد دانش مذهبي بسياري داشت. او در درسهای شریعت سنگلجی هم بوده، البته در موارد ديگر نيز دانش خوبي داشت. درباره پزشكي، كودك، روانشناسي و... صحبت مي كرد بي نظير بود. فرديد خيلي خوانده بود. مسئله اين است كه ما دنبال چيز اصيل نمي رويم، ما دنبال مد هستيم در همه چيز در سياست، خبر، راديو، كتاب و... الان كتاب هاي جديد كه منتشر مي شوند را نگاه كنيد، وحشتناك است!

* فرديد نسبت به علم ماركسيسم چه نظري داشت؟

فرديد تقسيم بندي ادوار تاريخي دارد و آن موقع ميگفت پريروز تاريخ، ديروز تاريخ، امروز، فردا و پس فردا. ماركسيست ها را در فرداي تاريخ دسته بندي ميكرد و ميگفت از ليبرال ها جلوتر هستند

*بيژن جزني چطور؟

بيژن جزني يكي از باهوشترین شاگردان فرديد بود . فرديد از مرگ او خیلی دريغ مي خورد. فرديد ميگفت جزني خيلي خوب ميفهميد.

*جزني شفاها در زندان به فرخ نگهدار گفته بود از فرديد دوري كنيد او ثبات فكري ندارد. نظر شما چيست؟

بله گفته بود پرهيز كنيد چون ميدانست تاثير بسياري دارد و ديديم كه همينطور هم بود. فدايي ها واپس ماندند وقتي انقلاب پيروز شد نابود شده بودند و تمام بزرگانشان از بين رفته بودند و سرگردان بودند. عاقبتشان را ببینید. فرخ نگهدار الان کجاست؟ لندن و ریبونش در BBC

*بعد از انقلاب از نظر سياسي و اقتصادي، فرديد كدام گروه و يا شخص سياسي را مي پسنديد؟

به ميرحسين موسوي نظر مثبت داشت و ميگفت خط سه خيلي خوب كار ميكند.

*يعني ديدگاه هاي اقتصادي سوسياليستي را قبول داشت؟

بله جملۀ معروفي هم دارد بدین مضمون: ملت ايران اگر به خودآگاهي تاريخ برسند هرگز تسليم بورژوازي نخواهند شد. فرديد به شدت ضد سرمايه داري بود.

*برخي مطرح ميكنند كه لاريجاني نيز محصول تفكر فرديد است. نظر شما چيست؟

چند جلسه سر کلاس فردید رفتن برای کسی رزومه نمی شود. فردید می گفت من شاگرد ندارم. اگر از تفکر فردید سیاست مآبی مثل لاریجانی بیرون بیاید باید برای فردید و تفکر او متاسف بود. لاریجانی به لسان نیچه Decadence ترین آدم سياسي تاريخ معاصر ايران است...

*همواره اين اتهام به فرديد وارد است كه جريان اصولگرايي از نظر فكري از او الهام ميگيرند. نظر شما چيست؟

امروز براي اولين بار ميخواهم به نكتۀ مهمي بپردازم كه شايد بتواند به فهم مسئله كمك كند. سير تفكر يك متفكر به هيچ وجه تابع جريانات و وقايع زمانه نيست؛ نمونه اش هيدگر كه 6 سال ممنوع التدريس بود در اين 6 سال كه در جنگل سياه تفكر مي كرد و بعد از پايان جنگ جهاني دوم هم بود دوست نزدیک او اویگن فينک تعريف مي كند كه به ديدنش رفته بود و هنگام شام در خانه اش فقط نان و شير بوده است. مواجب هيدگر قطع شده بود ولي او تفكرش را مي كرد. بلافاصله بعد از ممنوعيت سخنراني در باب تكنولوژي مي كند که حيرت انگيز است! يعني يك متفكر بعد از جنگي كه به قول پازوليني آلمان در سال صفر بود و همه چيز از دست رفته است کسی بیاید و در اين زمان پيرامون خطر تفكر تكنولوژي صحبت كند؟

آنچه براي فرديد اتفاق افتاد اين بود كه يك انقلابي صورت گرفته و اين انقلاب يك دگرگوني اساسي و بنيادين در ساختار اين كشور و منطقه به وجود آورده بود. فرديد مي گفت كار من اين است كه به انقلاب مدد برسانم و آنچه را درس مي داد كه جوانان بتوانند راهي را پيدا كنند كه گشايشي در تفكرشان اتفاق بيفتد. اول انقلاب هم چيزي به نام اصولگرا و راست سنتي و اصلاح طلب وجود نداشت. مذهبي هايي كه وجود داشتند هم چند دسته بودند يك دسته انجمن حجتيه بود كه خيلي از اين ها بعد به قول خودشان توبه كردند و به سمت انقلاب آمدند.

*حضور فرديد در ميان طيف فكري دانشجويان علم و صنعت، نيرو هاي نزديك به اسرافيليان، احمدي نژاد، حسن آيت و قبل تر مظفر بقايي را چگونه تحليل مي كنيد؟

فرديد اگر شیطان به دیدنش می آمد هم مي نشست ولی واقعا اول انقلاب احمدی نژاد کجا بود؟

*ولي با شيطان همكاري نمي كرد اما با تيم بقايي و راست سنتي همكاري مي كرد.

نه با هيچ كس همكاري نمي كرد. يك روز ديدن ايشان رفتم. به من گفت ديشب آقاي احسان طبري آمده بود اینجا و 8 ساعت بحث كرديم و پيشنهاد داده بود در مجلۀ دنيا مطلب بنويسم. البته جلسات آنها خصوصي بود و نه طبري اجازه مي داد نه فرديد كه كسي حضور داشته باشد.

*غير از احسان طبري چه كساني نزد ايشان مي آمدند؟

خيلي ها پيش ايشان مي آمدند. قبل از انقلاب فروغ فرخزاد، احمد شاملو، نصرت رحماني، سهراب سپهري، روشنفکران بسیاری که در منزل امیرحسین جهانبگلو می آمدند از جمله شایگان، آشوری... كه یا به روي خود هم نياوردند و یا همچون آشوری که بعد از مرگ فردید خودش را درون باتلاق حماقت غرق کرد، البته فروغ جداست. من حتم دارم كه شعر زمستانش تحت تاثير کلام فرديد است.

ساعت4بار نواخت

اكنون اول دي ماه است....

طبق تقسيم بندي هندیها از تاريخ که اكنون عصر تاريكي عالم است نشان از همين است. شعر زمستان اخوان هم تحت تاثير فرديد است گرچه ظاهرا برای کودتای 28 مرداد نوشته شده اما زمستان شاملو يك شعر سياسي صرف است و فقط بايد خواند و انداخت دور...

*چگونه اين مسئله را ثابت مي كنيد؟

من نيازي ندارم چيزي را اثبات كنم. فقط آنچه مي بينم را مي گويم.

*چرا بنياد فرديد تعطيل شد؟

برای اینکه ما تفکر را دوست نداریم. تفکر فردید خواب بسیاری را هنوز هم آشفته می کند. كسي را نداریم که حمايت کند. آنهايي هم كه واقعا با جان و دل مي خواستند كار كنند و کار هم می کردند از ايران رفتند، آنچه هم باقي مانده است...

آخرين ديدار شما با مرحوم فرديد چه زماني بود؟

اسفند72 صحبت كرديم و قراری گذاشتیم برای اردیبهشت 1373 اما فرصت نشد ديگر او را ببينم مرداد 73 هم ما را به حال خودمان واگذاشت و رفت. او همیشه آمادۀ رفتن بود چون او یک مرگ آگاه تمام عیار بود.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها