در زندگی انسان، تجربه های اندکی دردناک تر از جدایی هستند. جدایی ها به حساس ترین نقطه ی عاطفی درون ما که عشق و فراق باهم تلاقی دارند، آسیب می زنند. بنابراین، جای تعجب نیست که آدم ها مدام با «کنارآمدن» با عشق ازدست رفته ی خود دست وپنجه نرم می کنند. اما درمان قلب شکسته هم مثل سایر دردها در خودش نهفته است. همچون همه ی غم و غصه های دیگر، کنار آمدنی وجود ندارد. باید قدم در قلبِ طوفان بگذارید. تا جایی که می توانید و هرقدر می خواهید، غصه بخورید و از آن نقطه ی اوج دل شکستگی، اشتیاقی برای پاسخ به پرسش های دشوار در قلب خود بیابید؛ پرسش های دشوار اما مهمی که به یافتن خودتان در این طوفان درونی و حرکت به جلو، کمک می کند.
ما در این مقاله در راستای رسیدن به اهداف بالا یعنی ضمن معرفی حالاتی که ممکن است فرد پس از دل شکستگی با آن مواجه شود؛ تلاش می کنیم راه های درماتی و ترمیم قلب شکسته را نیز در اختیارتان قرار دهیم.
انسان چطور دل دیگران را می شکند؟
آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که به این موارد اشاره کرده و در واقع، به ریشه و دلیل آزرده خاطر شدن دیگران پرداخته و توصیه هایی در این زمینه ارائه فرموده اند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. مسخره کردن دیگران
2. عیب جویی
3. یکدیگر را با نام زشت خواندن
4. روی از دیگران برگرداندن
5. با تکبر و غرور راه رفتن
6. سر از کار دیگران در آوردن و غیبت کردن
از طریق چه کار هایی می توانیم به ترمیم قلب شکسته خود کمک کنیم؟
۱. بدون هیچ گونه عذرخواهی، تسکین یا محدودیت زمانی به خودتان اجازه ی غصه خوردن بدهید
در فرهنگِ ما از همان کودکی می آموزند «گریه نشانه ی ضعف است» یا در واکنش به جدایی و دل شکستگی می گویند: «این طوری بهتر شد؛ اصلا طرف لیاقت من رو نداشت». اختصاص زمان و فضای کافی برای غصه خوردن برای فردی در حال جدایی، بسیار چالش برانگیز است. فراموشی یا مقابله با این غم وغصه ها، باعث می شود در آینده دوباره سر بر بیاورند و در نتیجه، مراحل بهبود طی نشود.
برای درمان قلب شکسته و التیامِ درد ازدست رفتنِ عشق، باید غصه بخوریم؛ هیچ راه دیگری وجود ندارد. پس راحت گریه کنید. دلسوزی را هم به دردتان اضافه کنید. اگر صدایی در گوش خود می شنوید که مثلا «اَه، تمومش کن، آدم گُنده! مگه چی شده؟» یا «شما فقط سه ماه با هم بودید. بی خیال!» باید بدانید گرفتار صدایی شده اید که از فرهنگ عام می آید و هیچ گونه تحملی در برابر درد یا ناراحتیِ احساسی ندارد. به آن صدا بگویید دور شود و دردتان را با تمام وجود حس کنید.
هیچ گونه محدودیت زمانی هم برای غم و اندوه وجود ندارد. بعضی ها معتقدند باید یک ماه حسابی غصه بخورند و بعد تمامش کنند. بعضی دیگر هم گاهی و بی گاه غصه دار می شوند، به صورت متناوب، طی دوره ای یک ساله یا بیشتر. حقیقت این است که راه درست یا غلطی برای غصه خوردن وجود ندارد. زمانی که به جای قضاوت خودتان یا سروکله زدن با ذهنیت «منِ بیچاره!» با دلسوزی با این دردتان روبه رو شوید، غصه ی سالمی خواهید داشت و همین روش است که به درمان قلب شکسته شما و بهتر شدن تان کمک می کند.
۲- ارتباطات خود را افزایش دهید
یکی از کارهایی که به بیرون آوردن شما از غم و ناراحتی کمک می کند افزایش ارتباط با دیگران از جمله دوستان و افرادی است که با آنها راحت هستید پس تا حد امکان در جمع دوستان خود قرار بگیرید و با آنها تفریح کنید و به بهبود روحیه خود از این طریق کمک کنید.
۳- خود را با گریه کردن و غصه خوردن تخلیه کنید
شاید شما هم از اطرافیان میشنوید که این واقعه ارزش غصه خوردن را ندارد و شما را سرزنش می کنند اما واقعیت این است؛ شما بهتر است بر خلاف این فرهنگ عامیانه برخورد کنید و بدون هیچ گونه محدودیت زمانی بنشینید و برای قلب شکسته خود غصه بخورید و با گریه کردن بار روانی خود را سبک کنید. چون اگر این کار را نکنید و سعی کنید درد را فراموش یا با آن مقابله کنید درد شما بهبود نمی یابد و در آینده دوباره سربرمی آورد.
4- ببینید شما چه نقشی در این جدایی داشته اید
بیشتر آدم ها بعد از جدایی یا از این طرف بام می افتند یا از آن طرف:
- همه ش تقصیر اون بود، اصلا آدمِ این حرف ها نبود، بی لیاقت بود، اصلا قبلا ازدواج کرده بود!
- من همیشه خراب می کنم. چرا هیچ وقت نمی تونم مثل بقیه یک رابطه ی درست و حسابی داشته باشم؟ من داغونم، آدم بی ارزشی هستم، هیچ وقت نمی تونم ازدواج کنم.
هیچ کدام از این واکنش ها درست نیستند. اگر می خواهید از جدایی تان جان سالم به در ببرید، بهتر است دست از سرزنش خود بردارید و به جای آن رویکرد یادگیری را در پیش بگیرید.
روابط عاطفی مثل تانگو هستند؛ برای رقصیدن به دو نفر نیاز است. اگر آن طور که باید نشد، مطمئنا هر دو نفر مقصر بوده اند. اگر سهم خودتان را در این معادله حساب نکنید، به احتمال زیاد با آدم بعدی زندگی تان هم به چنین پایانی خواهید رسید.
این کلید اصلی است: باید در بررسی تان از کنجکاوی و دلسوزی استفاده کنید. نباید خودتان را برای «حساسیت» یا «وابستگی» زیاد مقصر بدانید. در عوض، این فرصتی است تا درباره ی رشد شخصیتیِ خود اطلاعاتی کسب کنید و بفهمید که جدایی ها، مثل همه ی تعاملات دیگر، فرصتی فراهم می کنند تا همین طور که در روزهای اشک و آه به زانو در می آییم، یادگیری هم شتاب بیشتری بگیرد تا نسبت به بقیه ی زمان ها به درکی بیشتر برسیم.
۵- سعی کنید او را ببخشید
بخشش کسی که در رابطه با او قلبتان شکسته است کار آسانی نیست اما با پر کردن قلب شکسته خود از نفرت نیز راه به جایی نمی برید بنابراین بهتر است او ار ببخشید و این کار را نه برای برگشت به رابطه بلکه برای آماده شدن به یک زندگی جدید و آرامش خودتان انجام دهید.
و اگر احتیاج به بانگری در رابطه شکست خورده یتان را دارید سعی کنید این کار را برای درس گرفتن انجام دهید نه اینکه بنشینید مقصر را پیدا کنید یا خود را ملامت کنید.