به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از همشهری، دانشمندان طعم منحصر به فرد گوشت ما را بررسی میکنند. مرغ، گوسفند، گاو و ... تامینکنندگان خوراکهای گوشتی در جهانند، اما یک غذایی ممنوعه وجود دارد که فقط تعداد انگشتشماری از نوع بشر جرئت خوردن آن را داشتهاند: گوشت انسان.
اینکه آدمخواری یک تابو و رفتاری بسیار اشتباه است، چیزی است که در جهان پذیرفته شده، اما برخی افراد اجازه دادهاند که کنجکاویشان روی آنها تاثیر بگذارد. اینفلوئنسر اسپانیایی، پائولا گونو، 20 ساله، اخیرا اعتراف کرد که بخشی از زانوی خود را در اسپاگتی بولونزی پخته و خورده است.
یکی از مشهورترین نمونههای آدمخواری مردی آلمانی است که قربانی داوطلبی را در سال 2001 به قتل رساند و خورد. اما گوشت انسان در واقع چه طعمی دارد؟ نگاهی به تجربیات کسانی میاندازیم که آن را امتحان کردهاند.
در دهه 1920، ویلیام بولر سیبروک، ماجراجوی آمریکایی، شروع به ارائه گزارشی دقیق از جوامعی کرد که گوشت انسان میخورند. او حتی زمانی که با مردم گورو در غرب آفریقا ملاقات کرد، تا آنجا پیش رفت که طعم آن را چشید و تجربیات خود را در کتاب «راههای جنگل» نوشت که در سال 1931 منتشر شد.
او گفت که گوشت خام انسان شبیه گوشت گاو است، اما کمتر قرمز و دارای چربی زرد کمرنگی است و پس از پخته شدن، خاکستری میشود و بوی گوشت گاو میدهد. در مورد طعم و مزه، او نوشت: «تقریبا شبیه گوشت گوساله خوب و بالغ بود که فکر میکنم هیچ فردی با قدرت چشایی معمولی نمیتواند تفاوت آن با گوشت گاو را تشخیص دهد.»
گزارش سیبروک توسط بسیاری غیرقابل اعتماد تلقی میشود، زیرا او بعدا اعتراف کرد که قبایل گوئرو اجازه ندادند او در مراسم سنتیشان شرکت کند. او مدعی شد که این ناکامی را با به دست آوردن تکهای گوشت از بدن یک بیمار مرده در بیمارستانی در فرانسه و پختن آن، جبران کرده است.
اما کارشناسان توصیف او را مفیدترین میدانند، زیرا بیشتر تفسیرها در مورد آدمخواری از جنون جنایت میآید و اغلب متناقض هستند. آدمخوار آلمانی آرمین میوس اصرار داشت که گوشت انسان طعم گوشت خوک میدهد «اما کمی تلختر و قویتر»، در حالی که آدمخوار ژاپنی ایسی ساگاوا آن را «لطیف و نرم» مانند ماهی تن توصیف کرد.
بازماندگان سانحه هواپیمای آند در سال 1972 مجبور شدند همسفران خود را بخورند تا زنده بمانند، اما در روایتهای خود اصرار دارند که گوشت منجمد بدون طعم بوده است. ناندو پارادو یکی از بازماندگان به یاد میآورد: «وقتی اولین تکه را خوردم، طعم نداشت. خودم را مجبور کردم قورت دهم؛ بدون احساس گناه. داشتم میخوردم تا زنده بماند.
سال گذشته، ولادیمیر نیکولایویچ نیکولایف قاتل روسی درباره خوردن گوشت انسان برای اولین بار در سال 1997 صحبت کرد. او با مردی که نزدیک در خانهاش ایستاده بود بحث کرد، او را زد و کشت و سپس جسدش را تکهتکه کرد. پس از برداشتن سر و اندام مرد بود که متوجه شد هیچ چیز مانع کنجکاوی او برای خوردن این مرد نمیشود.
نیکولایف به نشنال جئوگرافیک گفت: «ناگهان چیزی من را ترغیب کرد و فکر کردم او را امتحان خواهم کرد. یک تکه گوشت از ران او جدا کردم و جوشاندم.» او گفت که طعم آن را به صورت خام دوست نداشت، بنابراین در نهایت آن را سرخ کرد.
نیکولایف همچنین متهم به فروش حدود 5 کیلوگرم گوشت انسان در بازار آزاد شد و ادعا کرد که گوشت کانگورو بوده است. او در نهایت پس از اینکه زنی متوجه طعم غیرعادی آن شد، دستگیر شد و آن را برای معاینه نزد پزشک برد و در آنجا مشخص شد که حاوی خون انسان است.
به دلیل ماهیت تابویی این عمل، تعداد کمی از مطالعات علمی مشروع طعم واقعی گوشت پخته شده انسان را بررسی کردهاند. گوشت انسان سرشار از پروتئین میوگلوبین بسیار با رنگدانه بسیار است، به این معنی که با تعریف کلی «گوشت قرمز» مانند گوشت گاو مطابقت دارد.
در سال 2014، گرگ فوت، روزنامهنگار علمی بیبیسی، تکهای از ماهیچه ساق پایش را جدا کرد تا بررسی کند که چه طعمی دارد. او آن را نخورد ولی نمونه در آزمایشگاه بررسی شد تا ایدهای از بافت آن قبل از اینکه پخته شود و رایحهاش تغییر کند، به دست بیاید. او دریافت که این ماهیچه حاوی الیاف مشابهی است که هم در سینه مرغ و هم در برخی تکههای گوشت گاو یافت میشود.
فوت در مورد بوی گوشت پخته شده میگوید: «بوی خوبی دارد. این واقعا گوشت است... بسیار غنیتر از گوشت خوک یا مرغ.» او افزود که به نظر میرسد «شبیه به گوشت گاو و خورش آلو» است.
در بریتانیا و ایالات متحده آمریکا، هیچ قانون خاصی علیه آدمخواری وجود ندارد. با این حال، اعمالی که باعث میشود شخص به جایی برسد که بتواند کسی را بخورد، غیرقانونی هستند که شامل قتل، دزدی بافت انسانی و جلوگیری از دفن قانونی است.
با وجود این، و گزارش های متناقض در مورد طعم آن، برخی از کارشناسان میگویند که آدمخواری میتواند راه حلی برای تغییرات آب و هوایی باشد.
در سال 2019، پروفسور ماگنوس سودرلاند دانشمند سوئدی، پیشنهاد کرد که اگر منابع غذایی در آینده کمیاب شوند، اجساد مرده از صنعت گوشت و لبنیات - یا حتی خوردن حشرات - پایدارتر خواهند بود. او همچنین ادعا کرد که دیالوگ در مورد تابوهای آدمخواری میتواند در طول زمان تغییر کند و مردم را میتوان برای «تصمیمگیری درست» فریب داد.
محققان دریافتند گوشت انسان نسبت به گوشت حیوانات بزرگ ماقبل تاریخ از جمله کرگدنهای پشمالو، گوزن قرمز و ماموت کالری کمتری دارد. دانشمندان قبلا پیشنهاد کرده بودند که انسانهای اولیه برای دریافت پروتئین مورد نیاز در زمانی که غذا کمیاب بود، آدمخوار شدند. اما اکنون آنها بر این باورند که اجداد اولیه ما ممکن است در واقع از گوشت انسان به عنوان بخشی از یک مراسم فرهنگی یا اجتماعی استفاده کرده باشند.
روایت تجربهها نشان میدهد که ما طعمی بین گوشت خوک و گوساله داریم. مدیکال دیلی مینویسد، با این حال، خوردن گوشت انسان با طیف وسیعی از عوارض سلامتی بالقوه، از جمله ابتلا به بیماریهای منتقله از خون مانند هپاتیت یا ابولا همراه است.
گوشت ما حاوی پریونها است که نسخههایی از پروتئینهای معمولی هستند که عملکرد خود را از دست داده و عفونی میشوند. آنها میتوانند پروتئینهای سالم را تغییر دهند و باعث یک واکنش زنجیرهای بیماری شوند. به طور خاص، اگر این پروتئینها وارد مغز شوند، در نهایت باعث مرگ میشوند. برخلاف باکتریها و قارچها، این پریونها با گرما از بین نمیروند.
آنها میتوانند در هر بافت عصبی از جمله اندامها و ماهیچههای ما وجود داشته باشند. آن طور که محققان در این نشریه نوشتند، آنها در مغز و بافتهای عصبی نخاعی شایعتر هستند. خوردن گوشت انسان همیشه برای ما مضر نیست، به خصوص اگر فاقد پریون باشد، اما انجام این کار خطر فوقالعاده بالایی دارد که ارزشش را ندارد.