آزادی یکی از ملزومات اصلی رشد شخصیتی هر فردی است. اما زمانی که افراد در رابطه ای قرار می گیرند، خواه ناخواه تعریف افراد از آزادی تغییر می کند. اما باید توجه داشت از نظر هر فردی بسیار مهم است که نتیجه ی اضافه شدن روابط به زندگی اش تغییری مثبت باشد نه منفی.
منظورتان از آزادی چیست؟
آزادی و آزادی دادن به همسر یک موضوع کاملا نسبی است. افراد بر حسب تربیت شان، فرهنگ شان، گذشته شان و عقایدی که دارند دیدگاه های مختلفی نسبت به این موضوع دارند و بیشتر از آنچه تعریف آزادی دادن به همسر مهم باشد، میزان تفاهم در این زمینه مهم است. پس ما نمی توانیم تعریف واحدی از آزادی دادن به همسر بیان کنیم.
آزادی و روابط زناشویی
هر یک از ما برای ایجاد روابطمان زمان و انرژی مشخصی صرف می کنیم. بنابراین اگر این حس را داشته باشیم که وجود این روابط چیزی به ما اضافه نکرده و باعث بهتر شدن زندگی مان نشده است احساس سرخوردگی می کنیم.یکی از عوامل ایجاد این نوع سرخوردگی ها احساس محدودیت در روابط است. زمانی که فرد با قرار گرفتن در رابطه ای احساس کند آزادی و عملکردهای او به شکل قابل توجهی محدود شده است اولین واکنشی که نسبت به این محدودیت از خود نشان می دهند مقاومت است.
ممکن است در ابتدای هر رابطه ای محدودیت در آزادی های فردی به دلایل مختلف از جمله میزان بالای احساسات عاشقانه پذیرفته شود و طرفین برای هم دیگر گذشت کنند؛ اما با مرور زمان مقاومت خود را آغاز کرده و و این تفکر که من می خواهم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشم به تدریج در درون و ذهن فرد رشد می یابد.اینکه یکی از طرفین رابطه یا هر دو مجبور باشند برای جلب نظر دیگری خود را از بسیاری از رویاها و خواسته هایشان محروم کنند امری که در دراز مدت به رابطه آسیب های جدی وارد می کند. مسئله اصلی این است که طرفین باید به همدیگر اعتماد داشته و همدیگر را در اینکه رشد شخصی داشته باشند، یاری کنند.
رابطه بین دو نفر است، اما دو نفر مستقل. قرار نیست همه چیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد.عامل اصلی عدم احساس آزادی در روابط این است که افراد مجبورند به خاطر جلب نظر فرد مقابل یکسری از علایق، تفریحات و رویاهایشان را کنار بگذارند. چیزهایی که نه تنها وجودشان هیچ آسیبی به رابطه نمی زند بلکه آزاد گذاشتن فرد مقابل در پرداختن به آن ها می تواند تاثیر مثبت کاملا محسوسی در ارتباطمان داشته باشد. بنابراین می توانیم با آگاهی از رویاها و علایق فرد مقابل و تشویق او به پرداختن به آن ها از نظرش تبدیل به فردی دوست داشتنی تر شده و عمق رابطه را تا حد زیادی بیشتر کنیم.
این بسیار مهم است که درک کنیم افراد مورد علاقه ی ما عقاید و نقشه های خاص خود را برای زندگی دارند و اگر ما آن ها را دوست داریم باید خواسته ها و علایقشان را نیز دوست داشته باشیم.البته باید توجه داشت توجه به آزادی های فردی در رابطه افراد باید باید با امر ضروری دیگری یعنی تعهد همراه باشد.برای حفظ تعادل بین احساس آزادی و استقلال طرفین یک رابطه و متعهد بودن آن ها به فرد مقابل و از آنجایی که میزان نیاز افراد به استقلال متفاوت از یکدیگر است، لازم است که آن ها هر چند وقت یک بار با هم گفتگو کرده و در صورت نیاز در مورد توافق بین خودشان تجدید نظر کنند.
چطور باید حد و مرزهایمان را در زندگی مشترک تعیین کنیم؟
هر کس تعریف و عقیده خودش را نسبت به آزادی دارد، شما و همسرتان دو دو خانواده متفاوت رشد کرده اید نابراین باورهایتان در این زمینه می تواند متفاوت باشد. اینکه شما نظری داشته باشید و همسرتان نظر دیگری داشته باشد دلیل بر این نیست که یکی از شما بی بند و بار و یکی پایبند به اصول است! هرگز موضوع را این چنین تعبیر نکنید زیرا بین تان اختلاف بیشتری می اندازد. این موضوع را از جنبه تفاوت دیدگاه بررسی کنید و به یکدیگر تهمت نزنید.
بدانید چه می خواهید و آیا خواسته تان منطقی است یا نه؟
قبل از اینکه بخواهید عقاید خودتان را با طرف مقابل مطرح کنید باید بدانید دقیقا چه می خواهید و آیا این خواسته شما منطقی است؟ آیا همیشه دیگران بر سر کنترل گری شما با شما مشکل داشته اند؟ آیا فرد بی اعتمادی هستید؟ آیا همیشه در روابط تان شک و تردید وجود داشته؟ آیا همیشه حسادت های بیمارگونه داشته اید؟ اگر چنین است و احساس می کنید در یک چرخه معیوب هستید و روابط تان همیشه بر سر این مسائل به چالش می خورد حتما با یک روانشناس مشورت کنید تا افکار شما را بررسی کند و اگر تله ای در این افکار وجود دارد آن را شناسایی کند و بتوانید آن را مدیریت کنید.
توهین نکنید
یادتان باشد شما نمی توانید به خاطر تفاوت عقیده همسرتان به او توهین کنید. گفتن جملاتی مثل “تو خیلی بی بند و بار هستی” یا “تو خیلی ذهنت بسته است و امل هستی” بسیار توهین آمیز هستند و همسرتان قطعا در مقابل توهین از خودش دفاع می کند یا خشمگین می شود. بنابراین اصلا از این روش استفاده نکنید.
گفتگو کلید اصلی حل مشکل
در اینباره با همسرتان گفتگو کنید، عقیده تان را بیان کنید، احساسات تان را بیان کنید و حتما ذکر کنید اگر همسرتان نظری غیر از این دارد برایتان محترم است و به هیچ عنوان نمی خواهید به عقاید او توهین کنید بلکه می خواهید با همفکری یکدیگر، کمک کنید احساسات منفی شما از بین برود.
2 سال پیش