کینه به زبان ساده یعنی فراموش نکردن آنچه خلاف میل ما اتفاق افتاده است و هیجان های منفی ناشی از آن فرصت بروز پیدا نکرده اند و گاه و بی گاه فعال می شوند. اهمیت دادن به آشتی کردن در میان زوجین و برداشتن کدورت ها و اختلافات بین آن ها یکی از ارکان مهم زندگی زناشویی است و عدم کینه توزی و بخشندگی از بهترین صفات برای زوجین به حساب می آید.برای این که قهرهای کوچک مابه کینه های عمیق و طولانی تبدیل نشود، باید مهارت آشتی کردن را مانند دیگر مهارت های زندگی بیاموزیم.
دلایل ایجاد کینه و کدورت در رابطه مشترک
کینه یعنی نتوانید آنچه خلاف میلتان اتفاق افتاده را فراموش کنید و هیجانات منفی آن هنوز فرصت بروز کردن را پیدا نکرده اند. این هیجانات گاهاً در مسائل و اختلافات مختلف خود را نشان می دهند و شما را عمیقاً آزار می دهد. از نظر روانشناسی، کینه هیجان منفی ابزار نشده ای است که به طور موقت انکار یا سرکوب شده است. کینه به منزله کوه آتشفشان خاموشی در درون شماست که معلوم نیست کی فعال شود و شروع به فوران کند. حال چرا اصلاً چنین احساس قوی در ما ایجاد می شود؟ احساسی که همانند ابری تیره بر رابطه ما سایه می افکند و آن را به نابودی نزدیک می کند.
ضربه زدن به شخصیت و اعتماد به نفس
شاید مهمترین دلیلی که بذر کینه را در دل می کارد، آسیب به اعتماد به نفس و شخصیت فرد مقابل باشد. همه ما انسان ها در کنار حفاظت از سلامت جسمی، از سلامت روحی خود که می توان آن را عزت نفس نامید، هم مراقبت می کنیم. بدیهی است که اگر انسانی را تحقیر کنید، همانند زنگ خطری است که جان او را تهدید می کند. پس او شما را یک خطر احساس می کند و بروی رفتار شما حساس می شود و نوعی کینه و خصومت در ذهن او نسبت به شما ایجاد می شود. حتی اگر رفتار درستی هم نسبت به او داشته باشید، باز هم او در مقابل شما حالت تدافعی می گیرد.
زورگویی و کنترل گری
هر موجود زنده ای از اسارت بیزار و گریزان است. این مسئله در رابطه زناشویی نمود قوی تری دارد و می تواند به چالشی بزرگ برای ادامه رابطه تبدیل شود. اگر در رابطه کنترل گر باشید، در چنین محدودیتی همسرتان ممکن است اوضاع را آرام نگاه دارد اما احساس ناراحتی که تجربه کرده است، در دل تبدیل به کینه ای بزرگ می شود.برای مثال شوهری که همسرش را از ارتباط با دوستان و خانواده اش منع می کند، نمی تواند انتظار رضایت قلبی او را داشته باشد. کینه و خشم درونی برای همه افرادی که در زندگی تحت کنترل هستند پیش می آید. این خشم درونی درصورتی که انکار یا سرکوب شود، می توان موجب سردی، دوری افراد و در نهایت فروپاشی رابطه احساسی میان آنها شود.
رد کردن خط قرمزها
با صدای بلند صحبت کردن، توهین، فحش، تحقیر و کوچک کردن یکدیگر رفتارهای منزجر کننده ای هستند که زخمی عمیق بر دل باقی می گذارند؛ زخمی که به این راحتی ها ترمیم نمی شود. بدیهی است که تکرار چنین رفتارهایی، باعث ایجاد کینه در زندگی مشترک می شود. اثرات منفی این رفتارها تا حدی قدرت دارند که حتی بهترین و احساسی ترین لحظات زندگی مشترک را تلخ می کند.
چالش ها و مسائل حل نشده
در هر رابطه ای چالش ها و درگیری هایی وجود دارد که می تواند ناشی از سوءتفاهم یا اختلاف عقیده باشد. گروهی از افراد می توانند از این چالش ها به خوبی عبور کنند؛ درواقع آنها این چالش ها را راهی برای شناخت بیشتر یکدیگر تعبیر می کنند و به این شکل رابطه خود را قوی تر می کنند. در مقابل گروهی از افراد به جای رفع مشکل، با قهر، کنایه و کینه توزی آن را چند برابر بزرگتر می کنند؛ تا جایی که در نهایت یکی از طرفین کوتاه بیاید.
انتظارات بی مورد
دیگر عامل کینه و کدورت در زندگی مشترک انتظارات بی جا از یکدیگر است. هم فرد متوقع و هم فردی که از آن انتظار می رود، زیر بار فشارها عصبی می شوند؛ به ویژه اگر این انتظارات برآورده نشوند. با ادامه این انتظارات تنش های متعددی میان افراد ایجاد می شود؛ به طوری که در نهایت به کینه و دشمنی میان افراد تبدیل می شود.
آثار و پیامدهای کینه توزی در همسران
کینه همانند یک خشم درونی خاموش، پتانسیل نابودی یک رابطه عاشقانه را دارد. کینه در هر رابطه ای بسته به رفتار طرفین نمود پیدا می کند؛ چه رابطه میان فرزندان و پدر و چه رابطه میان زن و شوهر. کینه بسته به عمق ضربه ای که به روح و روان شما وارد کرده است، همیشه مانند نقطه ای تاریک در خاطر شما باقی می ماند و در هر فرصتی خودش را نشان می دهد. بنابراین خیلی زود بایستی شناخته شده و برطرف شود
جدایی از پیوندهای فامیلی و دوستی
زن و شوهری که هب مرض کینه توزی دچار می شوند به مرور زمان از تمام افراد فامیل و دوست های خود در نهایت به شکل احتمالی از همسر خود فاصله می گیرند. صفت رذیله ی کینه توزی در ذهن زن یا مرد مبتلا، نفرت از دیگران را پدید می آورد و تا جایی رشد می کند که او همه ی اطرافیان خود و حتی همسرش را دشمن خود به شمار می آورد. از این رو فرد کینه توز با بهانه جویی های مختلف ه یک از اقوام، دست ها و حتی شریک زندگی خود را از حلقه ی ذهن خود جدا و با آنها قطع رابطه می کند. چنین مرد و زنی خود را در محیط خانه باهمسر و فرزندهایش زندانی می کند وو هیچ رغبتی برای رفت و آمد و ارتباط با دیگران ندارد.
ابتلا به حسادت
زن یا مرد مبتلا به کینه توزی، دشمنی با دیگران و حتی با همسر خود را در ذهنش پرورش می دهد و علی القاعده می تواند به داشته ها و دارندگی های آنها راضی باشد. از این رو چنین شخصی قلبا آرزو می کند نعمت های موجود در دست دیگران زدوده شود. اگر به او خبری برسد که به کسی نعمت قابل توجهی رسیده یا به شکل طبیعی از آن نعمت برخوردار است به شدت ناراحت می شود. چنانچه اگر به او خبری برسد که نعمتی از کسی گرفته شده است قلبا خوشحال می شود. این حالت ناخوشایند تا بدان جا در شخص مبتلا بروز و ظهور می کند که زن یا شوهر از اینکه همسرش بخشی از سلامتی خود را از دست بدهد و به مریضی خاصی دچار شود هم خرسند و راضی می شود.
کوچک شمردن دیگران
شخصی که قلب مریض و کینه تووزی دارد هر چنند به شکل ناخواسته در صدد تحقیر دیگرانن بر می آید. چنین نشانه ای در سینه ای که پر از دشمنی و کینه توزی درباره ی دیگران است بروز می یابد و هر اندازه شخص مبتلا بیشتر به این صفت ناشایست آلوده شود، بیشتر شخصیت دیگران را کوچک و تحقیر می کند. زن یا شوهر کینه توز هم از این قانون مستثنی نیستند و با وجوود آننکه آننها باید مکمل شخصیت هم وو به تعبیر قرآن کریم لباس هم باشند، به خاطر ابتلا به مرض روحی کینه توزی شخصیت یکدیگر را مورد هدف تحقیر قرار می دهند.تحقیر دیگران مصادیق مختلفی دارد؛ به عنوان نمونه مسخره کردن شککلی از تحقیر کردن است که یکی از گناه های بسیار بزرگ زبانی هم مسحوب می شود.
زن یا شووهر کینه توز به اندگ بهانهای شریک زندگی خود را به باد تمسخر می گیرد و او را جلو چشم فاملی وو دوست ها سکه ی یک پول می کند! جای بسی تاسف است که مسخره کردن دیگران در جوامع مدرن کاری بسیار ساده و شیرین محسوب می شود در حالی که از نگاه دین پیامدهای اخروی سنگینی دارد. در بخشی از یک حدیث طولانی می خوانیم که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «چنین کسانی در روز محشر باعث رنجش خاطر جهنمیان و اهل عذاب می شوند در حالی که از دهان آنها چرک و عفونت خارج می شود دیگران حاضر نیستند تحملشان کنند هر چند جایگاه خودشان هم دوزخ و عذاب دردناک است!»
آزار و اذیت همسر
زن یا مردی که به مرض کینه توزی دچار شده است نمی تواند همیشه بر روی این مریضی بزرگ روجی سرپوش بگذارد و در انتظار بروز علائم آن ننباشد. یکی از علائم قطعی این صفت ناشایست که ریشه در ذدشمنی و بدخواهی دارد آزار رساندن به همسر است- فرقی هم نمی کند که این آزار به شکل ضرب و شتم باشد یا با نیش زبان و فشارهای روحی، درصد قایل توجهی از مراجعین را به دفاتر مشاوره، مردها و زن هایی تشکیل م یدهند که در اثر رفتارهای ناشایست همسرشان، نسبت به او کینه توز شده اند و در نهایت به اندک بهانه ای بر روی او دست بلند کرده اند.
انتقال فرهنگ بی مهری و تندخویی به فرزندان
خانواده ای که محیط پرورش دشمنی و کینه توزی زن و شوهر باشد بستر مناسبی برای گسترش مهربانی و نرلبیم خویی برای فرزندها نیست. چنین خانواده ای محل مناسبی برای رشد و نمو فرزندهای خشک و صریح و بی روح است. در اینن خانواده اصلی ترین پیام زندگی یعنی محبت و عاطفه به فرزندها انتقال نمی یابد. بلکه روح پرخاشگری، سرسختی و جمود جایگزین محبت می شود.
از دست رفتن محبوبیت واقعی
هر زن و مردی بهه طور طبیعی خواهان محبوبیت قلبی در ذهن دیگران است؛ بدین معنا که انسان فطرتا تمایل دارد در دل اطرافیان خود جای داشته و آنها او را دوست داشته باشند، اما زمانی که زن و شوهر به صفت کینه توزی دچار می شوند در حقیقت محبوبیت قلبی خود را در ذهن همسرشان از دست می دهند زیرا زن یا مرد کینه توز چنان رفتار ناخوشایند و بچه گانه ای پیدا می کند که در چشم همسر خوار و بی ارزش و بی ابهت می شوود وو در جایکااه همسری دلسوز و مهربان جای نمی گیرد. بنابراین هر زن و شوهری باید به این نکته ی ممهم توجه داشته باشد که با دارندگی های گوناگون مثل شغل حساس، چهره ی زیبا، پول فراوان، خانواده و فامیل سرشناس و مدرک بالا سلطان قلب همسر خود نمی شود، آنچه تنها رمز و راز حاکمیت بر قلب همسر و جای گرفتن در قلب اوست مهربانی با او و نداشتن دشمنی و کینه توزی در تمام مراحل زندگی است.
از بین رفتن گشاده رویی
افراد کینه توز معمولا چهره ی در هم کشیده وو عبوسی دارند و تا زمانی که صفت ناشایست کینه توزی را اصلاح و درمان نکنند چهره ی گشاده و برخوردی شاداب نخواهند داشت. شخص کینه توز پیوسته باخخود رد ستیز و درگیری است. چنین حالت ناهنجار درونی به او اجازه نمی دهد که چهره اش را باز و گشاده ببیند و با شریک زندگی خود برخورد صحیح داشته باشد.
ناهنجاری های جسمی
وقتی روح زلال انسان به صفت رذیله ی کینه توزی آغشته می شود به مروز زمان جسم او هم تحت تاثیر منفی قرار می گیرد. آثار سنگین کینه توزی و دشمنی با همسر بر جسم شخص مبتلا به صورت های مختلفی بروز می کند؛ به عنوان نمونه چون این صفت ناهنجار روحی به سرعت در چهره ی شخص تاثیر می گذارد و به شکل اخم و پرخاش و درهم کشیدگی صورت تظاهر می کند، زن و شوهر کینه توز به پیری زودرس و چهره ای شکسته دچار می شوند.
زوال آرامش ذهنی
زوجین باید بدانند زمانی که هر یک از آنها نسبت به دیگری نگاه نامهربانانه و برخواسته از دشمنی و بدخواهی دارد در حقیقت برای سلب آرامش ذهن خود اقدام کرده است. چنین صفت ناشایستی زمینه ساز سلب آرامش ذهنی از همسر هم می شود. اما بازخوردهای اولیه ی آن متوجه خود زن یا شوهر کینه توز می شود و اجازه نمی دهد که او زندگی آرامی را با همسر و فرزندهای خود سپری کند. مرض کینه توزی همانند غده ی سرطانی پیش رونده ای است که هر فضای جذاب و شیرینی را برای شخصی که به آن مبتلا شده است به زهر و تلخ کامی تبدیل می کند.
سرازیر شدن در دام گناه های زبانی
هنگامی که صفت کینه توزی در شخصیت زن و شوهر جای پیدا می کند در مواقع حساس و زمان هایی که این صفت، شخص مبتلا را غضبناک می کند او را به عرصه ی گناه های بزرگ زبانی همانند غیبت، تهمت، سرزنش، تحقیر، توهین، تخریب شخصیت و … می کشاند. کنترل زبان برای زن و مرد کینه توز کار بسیار مشکلی است و آنها به اندک بهانه ای در صدد سلب آرامش روحی همسر خود بر می آیند.
چطور باید کینه و کدورت را در رابطه و زندگی مشترک برطرف کنیم؟
گاهی افراد در رابطه آنقدر درگیر تنش و درگیری هستند که کارشان از کینه می گذرد و تبدیل به خصومت می شود و از آن جا به بعد دیگر مشخص نیست که این خصومت است که کینه را به وجود می آورد یا کینه و کدورت بیش از حد تبدیل به خصومت و آزار عمدی یکدیگر شده است!
کار را از خودتان شروع کنید
اگر دنبال کننده مقالات ما باشید حتما تا الان متوجه شدید که در هر مشکل و راهکاری اولین قدم توصیه شده ما این است که حل مشکل را از خودتان آغاز کنید! متاسفانه اغلب در مشکلات، ما فکر می کنیم این طرف مقابل است که باید روی خودش کار کند، حتی اگر اینطور باشد (که اغلب اینطور نیست) باز هم شما باید روی خودتان کار کنید تا متوجه شوید چرا با وجود اینکه یک نفر تا این اندازه مقصر است و شما را آزار می دهد در این رابطه مانده اید؟ در هر صورت شما با ارزیابی خودتان نقاط ضعف و قوتتان را می شناسید و در جهت بهبود رابطه تان آن را مدیریت می کنید.
مسائل را با هم قاطی نکنید
شاید شما و شریک عاطفی تان روی یک یا دو موضوع اختلاف نظر دارید و بر سر آن اختلاف و کینه بینتان به وجود آمده است! موضوع را تعمیم ندهید، نگذارید کل زندگی تان فدای چند موضوع دیگر شود. نباید همه مسائل را با یکدیگر قاطی کنید. موضوعات را از یکدیگر تفکیک کنید، قدم مهمی که بعد از کار روی خودتان باید انجام دهید این است که صورت مساله را دقیق بدانید و بدون سوگیری مرز مشخصی بین اختلافاتتان و مهر و محبتتان ایجاد کنید.
آسیب هایتان را باهم ترمیم کنید
وقتی بین شما و همسرتان کینه و کدورت به وجود آمده است حتما آسیب های روحی نیز به یکدیگر زده اید، این آسیب ها باید شناسایی و برطرف شود و برای برطرف کردنش باید به یکدیگر کمک کنید، مثلا اگر به او بی احترامی کرده اید یا تحقیرش کرده اید باید کمک کنید عزت نفس از دست رفته اش را ترمیم کنید یا اگر همسرتان اعتماد شما را از بین برده است باید به شما کمک کند این عدم اعتماد را ترمیم کند. بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید تا به عنوان یک نفر سوم بی طرف این آسیب ها را شناسایی و کمک کند برطرفش کنید.
حس قربانی بودن را کنار بگذارید
معمولا وقتی در رابطه کینه و کدورت ایجاد می شود هر یک از طرفین حس قربانی شدن دارند و تصور می کنند دیگری به او ظلم کرده است و قطعا توقع دارد دیگری این ظلم را بپذیرد و برای جبرانش تلاش کند! برای برطرف کردن کینه و کدورت بینتان باید هر دو از نقش قربانی خارج شوید! چیزی که بیش از همه در این بین قربانی شده است رابطه تان است و شما دو نفر به آن ظلم کرده اید! پس باید هر دو از این نقش قربانی بیرون بیایید و راه را برای گفتگو باز کنید و مشکلاتتان را ریشه یابی و برطرف کنید و منتظر نمانید دیگری ظلمش را بپذیرد! هرچد، پذیرفتن اشتباهات در رابطه شما ممکن است بخشی از روند حل اختلافاتتان باشد اما اجازه دهید پله پله پیش بروید! پذیرش اشتباه شاید مرحله دوم یا سوم روند حل اختلافاتتان باشد، عجله نکنید!
کنار گذاشتن کینه به معنای چشم پوشی روی ایرادات طرف مقابل نیست!
اینکه شما سعی کنید کینه را کنار بگذارید به هیچ وجه به این معنی نیست که اگر طرف مقابل اشتباهی کرده است نادیده گرفته شود! بین شما دو نفر هرکس اشتباه کرده یا ویژگی هایی داشته که موجب ایجاد کینه و کدورت شده است باید در درجه اول آن را بپذیرد و بعد به کمک شما در جهت برطرف کردنش تلاش کند. اگر غیر از این باشد مشکلی از شما و رابطه برطرف نمی شود و مسائل گذشته مجدد تکرار می شود.
سخن پایانی
زوجی که دچار کینه ورزی است در ابتدا به خود آزار می رساند چراکه ذهنی که در آن کینه جای گرفته، فقط به فکر انتقام است و مسلما نمی تواند از همسر خود آرامش دریافت کند. بنابراین برای داشتن رابطه ای سالم و خوب با همسر باید در ابتدا ذهن را پاکسازی کرد و با حل مساله این اختلافات را از بین برد، البته این به معنای فراموش کردن مسائل نیست بلکه باید مسائل را حل کرد.مهم نیست چه کسی مقصر است، مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است و در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب به هم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهرآمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم.