ساعدنیوز
ساعدنیوز

حدود آزادی والدین در تربیت فرزندان

  جمعه، 28 مرداد 1401   زمان مطالعه 44 دقیقه
حدود آزادی والدین در تربیت فرزندان
علاوه بر اینکه مراقبت های جسمی از کودکان تحت عنوان تکلیف حضانت به عهده والدین قرار دارد ، تربیت صحیح روحی و اخلاقی فرزندان نیز به عهده پدر و مادر است . بر اساس قانون مدنی ، والدین مکلفند در حدود توانایی شان به تربیت فرزندان خود عمل کنند و در این رابطه حتی می توانند اقدام به تنبیه کودکان خود در حدود قانون نمایند.

یکی از مسائلی که از دغدغه های تقریبا همیشگی والدین خصوصا در خانواده های متدین است، مسأله کنترل کودک به نسبت به مسائل مختلف است. گاهی در مسائل مذهبی و گاهی در مسائل آموزشی و تحصیلی و گاهی در مسائل امنیتی نیازمند اقداماتی هستند که در مجموع محدودیت هایی بر کودک اعمال می شود. حد و حدود آزادی کودک و قواعد کنترل کودک و محدود کردن کودک قوانین تربیت فرزند خوب فشار آوردن بر کودک و عقده ای شدن او و طغیان کودک زور و اجبار فرزند مثلا معمولا والدین نسبت به رفت و آمد فرزند دختر خویش بیرون از منزل حساسیت هایی دارند یا مثلا به دلیل مسائل شرعی محدودیت هایی در شنیدن موسیقی در شرکت در مجالسی مثل عروسی و امثال آن دارند و خواه ناخواه موجب محدودیتها و کنترلهایی برای کودک می شود. از طرفی والدین نمیتوانند فرزند خود را در آن مسائل کاملا آزاد بگذراند و از طرفی از اعمال محدودیتها و کنترلها نگران هستند که نکند سبب ایجاد عُقده یا روحیه حرص در کودک شود و بعدا آثار و عواقب سوئی داشته باشد. چندی پیش یکی از اطرافیان که حدود ۲۰ ساله داشت با یک دختر خانم حدودا ۱۶ ساله ازدواج کرده بود و به دلیل انحرافات جنسی شدید دختر خانم در ارتباط با پسرهای متعدد کارشان به طلاق کشیده شد. دختر خانم که از قضا از یک خانواده بسیار متدین و اصیل بود به بدترین انحرافات جنسی کشیده شده بود و حال اینکه در این سن حتی ازدواج هم کرده بود ولی با وجود ازدواج، بعد از ازدواج این ارتباطهای انحرافی به وجود آمده بود. در بررسی ابعاد مختلف این مشکل روشن شد که دختر خانم به شدت از والدینش متنفر است و به خاطر شدت کنترلهای غیر اصولی والدینش، در فکر فرار و رهایی از خانواده بوده است و وقتی این جوان ۲۰ ساله به خاستگاری اش می آید صرفا ازدواج را به انگیزه رهایی از محدودیتهای شدید والدینش پذیرفته است! و بعد از آزادی های به وجود آمده به جهت ازدواج، همچون فنری که یک عمر تحت فشار بوده است، سریعا رها می شود و کارش به ناکجا آباد می رسد! والدین او با کنترلهای غیر اصولی از او یک بازیگر منافق ساخته اند که چند سال همه را بازی داده بود! عجب! کنترل غیر اصولی ممکن است کارش به اینجا برسد! ما در اطرافیان خودمان هم یک مورد از چنین موجودی داریم! آن مورد هم دقیقا به همین صورت است که والدین او با کنترلها و محدودیتهای غیر اصولی، از او شخصیتی ساخته اند که در منظر دیگران یک امامزاده محسوب می شود ولی من که دقیقا ایشان را می شناسم کاملا می دانم که به شدت از مریضی نفاق گرفتار است و چه قدر له له فساد می زند. هر چه هم به مادرش تذکر داده ام درک نمی کند. افسوس… إِنَّ أَميِرَ الْمُؤْمنِيِنَ ع كَتَبَ فِي رِسَالَتِهِ إِلَى الْحَسَنِ ع إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ الْغَيْرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ مِنْهُنَّ إِلَى السَّقَمِ(کافی، ج۵، ص۵۳۷) همانا امیر المؤمنین علیه السلام در نامه اش به سوی امام حسن علیه السلام نوشت: از غیرت ورزی در غیر محل آن بر حذر باش زیرا که غیرت بیجا زن صحیح را به سوی بیماری(گناه بی عفتی و …) دعوت می کند غیرت ورزی مرد نسبت به زن(و گاهی زن نسبت به مرد)، یکی از مصادیق محدودیت هایی است که گاهی پدر نسبت به دختر (و گاهی پسر خویش) اعمال می کند و اگر غیر اصولی و بیجا باشد، نتیجه عکس می دهد. به عنوان مثال در امر حلال نباید غیرت ورزید.(کافی، ج۵، ص۵۳۷) لذا بررسی حد و حدود و راهکارهای اصولی محدودیت برای فرزند، بسیار حائز اهمیت است و در این نوشته به برخی از مهمترین راهکارها و نکات تذکر می دهیم. فقط قبل از ادامه صریحا این نکته را باید متذکر شوم که محدودیت ها حتی الامکان فقط باید در دو حوزه باشد. حوزه اول خط قرمزهای شرعی و حوزه دوم خطرهای جبران ناپذیر یا بسیار سخت جبران. فکر می کنم دیگر نیاز به این نکات نباشد که خانواده ای که مثلا فرزند کوچک خود را به دعای کمیل حرم می برد و این بچه بیچاره در آنجا حوصله اش سر می رود، در واقع به دین بچه خود ظلم می کند و سبب زدگی این بچه می شود. اینها که روشن است. برویم نکات اساسی را بگوییم. حد و حدود آزادی کودک و قواعد کنترل کودک و محدود کردن کودک قوانین تربیت فرزند خوبب فشار آوردن بر کودک و عقده ای شدن او و طغیان کودک زور و اجبار فرزند.

خانواده

نکته اول: انسان یک موجود مختار! و مسئولیت پذیر!

بسیار دیده ام که والدین دلسوز به دلیل شدت دلسوزی، به جای فرزندشان زندگی کنند! به جای او تصمیم می گیرند و به جای او نفس می کشند و به جای او غذا می خورند و به جای او می خوابند و به جای او درس می خوانند و به جای او دوست پیدا می کنند و به جای او با دیگران ارتباط بر قرار می کنند و خلاصه تمام شؤون فرزند بیچاره را خودشان انجام می دهند و این کارها را صرفا به جهت شدت دلسوزی انجام می دهند! تصور این والدین کم اطلاع این است که چون فرزند خود را دوست دارند، باید کاری کنند که او در تمام ابعاد زندگی اش بهترین تصمیمات را انجام دهد و به همین جهت در سیر تا پیاز زندگی این کودک یا نوجوان بیچاره دخالت می کنند و آن طور که صلاح می دانند برنامه ریزی می کنند! اما در واقع کاری که این والدین با بچه خود انجام می دهند از بدترین انواع دوستی خاله خرسه است! آسیبی که این والدین به فرزند خود می رسانند شاید کمتر از والدینی نباشد که کلا بچه خود را رها می کنند و بلکه به نظرم، معمولا در مجموع آسیب این والدین کم اطلاع، بیشتر است. ما نباید فراموش کنیم که فرزند ما یک موجود مختار است و اگرچه ما نسبت به او مسئولیت هایی داریم ولی هیچگاه نباید به جای او تصمیم بگیریم. باید با فرزندمان طوری برخورد کنیم که او بفهمد مختار است و بفهمد که او تنها مسئول اصلی کارهای خویش است و نفع و ضرر تصمیمات او، اولا به خود او می رسد! این نکته ای بسیار فنی و کلیدی است و برای تبیین آن چند مثال بیان می کنم. من دو دختر دارم که در حال حاضر یکی از آنها تقریبا چند روز دیگر ۳ ساله می شود و دیگری حدود یک سال و ۳ ماه سن دارد. دختر بزرگم تقریبا از ابتدای دو سالگی(که زبان را می فهمید و میشد با او حرف زد) به این مسأله عادت داده ام و امروز بعد از یک سال، تا حد زیادی در این مسأله پیشرفت داشته است. یک سری اموری که او در زندگی با آنها مواجه می شود، خطرش بسیار بسیار بالاست و به هیچ وجه نمی توان به او اجازه داد که اختیار و تصمیم آن امور با او باشد. مثلا اگر بخواهد خودش از خیابان رد شود و دست ما را رها کند، خطر جانی بسیار بالاست و به هچ وجه چنین اجازه ای به او داده نمی شود. اما یک سری امور اگرچه خطرناک است و حتی ممکن است برای ما دردسر آفرین باشد ولی در حدی نیست که جبران ناپذیر باشد و بالاخره با اندکی صبر و حوصله و تحمل سختی، مسأله بازگشت پذیر است. مثلا دست زدن به بخاری یکی از این مسائل است. بالا رفتن از صندلی یا بالا پایین آمدن از پله های منزل ما(که ۶-۷ پله ۱۵ سانتی است که روی آن موکت است و خلاصه شرایط آن خیلی خطرناک نیست) و نپوشیدن لباس گرم برای بیرون منزل در روزهای سرد و پر خوری و یا کم خوری و یا خوردن چیزهای تند یا تلخ و … مصادیقی برای این مسأله هستند. کاری که ما می کنیم این است که قبل از تحقق واقعه، به او هشدارهای لازم را می دهیم و به او می گوییم که در صورت رعایت نکردن این مسائل دقیقا چه ضررهایی متوجه او خواهد شد و در صورت رعایت نکات چه فوائدی به او خواهد رسید. اگر قبول کند که بهتر و اگر قبول نکند او را آزاد می گذاریم! مثلا در مورد لباس گرم در روزهای سرد به او می گوییم که اگر بچه لباس گرم نپوشد، سرما می خورد و از شدت سرما در بیرون منزل اذیت می شود. سپس او را آزاد می گذاریم و اگر لباس کم بپوشد، معمولا برای وقتی که کودک پشیمان می شود لباس همراهی با خود داریم ولی آن را تا زمانی که پشیمانی جدی کودک فرا نرسد برای او آشکار نخواهیم کرد! سپس وقتی در فضای سرمای بیرون بچه آشفته می شود، به او متذکر می شویم که یادت هست که به تو گفتیم که اگر لباس گرم نپوشی اذیت می شوی؟! ولی تو خودت نخواستی و فعلا باید سرما را تحمل کنی! وقتی آشفتگی بچه جدی شد و دیدیم که واقعا از کارش پشیمان شده است، لباس گرمی را که با خود آورده ایم به او نشان می دهیم و از او می پرسیم که آیا میخواهد آن را بپوشد تا کمی راحت شود؟! اگر خواست می پوشد و اگر نه، که هیچ! یا مثلا در مورد غذا نخوردن یا دوست نداشتن غذا، بسیاری از خانواده ها به بچه اصرار می کنند که باید فلان مقدار بخورد و اگر نخورد به زور با دنبال او راه افتادن به او غذا را می دهند! اما در منزل ما قانون دیگری حاکم است! به فرزند خود می گوییم الآن وقت غذاست و اگر غذا نخورد و ما غذا را بردیم تا ۳ ساعت دیگر خبری از غذا نیست و مطلقا چیزی به او داده نخواهد شد. این قانون است و تحت هیچ شرایطی عوض نمی شود. با گرسنگی ۲-۳ ساعته کودک هم هیچ مشکلی برای کودک به وجود نمی آید! دختر من کوکو دوست ندارد! بارها شده است که ساعت ۲ ظهر، کوکو نخورده است ولی ساعت ۵ دو لقمه خورده است و ساعت ۸ شب یک وعده مفصل کوکو خورده است! قانون هم این است که وقتی مادر خانه غذایی درست کرد، باید قدردان او باشیم و آن روز فقط همان غذا را داریم و اگر هم گرسنه است همان غذا هست و اگر نمی خواهد باید گرسنه بخوابد. یادم هست که بارهای اول حتی ساعت ۸ شب هم چیزی نمی خورد ولی قبل از خواب(ساعت۹) که گرسنگی به او فشار آورده بود می آمد لب یخچال و درخواست غذا میکرد و ما به او می گفتیم اگر می خواهد کوکو هست و او همان کوکو را درخواست می کرد و با اشتها می خورد. شاید در نگاه اول این کار بی رحمی به نظر بیاید ولی به نظر من بزرگترین خدمت به کودک است. الآن که دخترم ۳ سال دارد و حدود ۱ سال از این بحثها می گذرد، اصلا بچه بدغذایی نیست و همه رقم غذایی را با اشتها می خورد! نه مادرش اذیت می شود و نه خودش و واقعا هر غذایی را دوست دارد. اما اگر این کارها را نکرده بودیم، هم مادرش اذیت می شد و هم خودش! هر جا می رفتیم استرس و نگرانی گرسنه ماندن برای او بود و خلاصه یک عمر باید با این روحیه شهوت خوش مزه خوری و مشکلات آن روحیه کنار می آمد! چه قدر افراد بد غذای مختلف در فامیلمان در سنین مختلف داریم که چه قدر به خاطر این روحیه اذیت می شوند. وقتی با یک سری کارهای حداقلی و چند باری صبر و حوصله به خرج دادن می توان چنین کار خوبی کرد که موجب راحتی خود فرزند ما و مادرش و حتی بعدا همسرش و … می شود چرا چنین نکنیم؟! یا مثلا در مورد بخاری بارها به او گفتیم که خطرناک است ولی علاقه داشت به آن دست بزند. آخر سر دست او را آزاد گذاشتیم و رفت دست زد و سوخت و دیگر به بخاری نزدیک هم نشد! یادش به خیر! یک بار از صندلی افتاد! بعد از در آغوش گرفتن او و ناز و نوازش ابتدایی به او گفتم: دخترم یادت هست به تو گفتم که بالای صندلی ایستادن درست نیست و ممکن است بیتفی و دردت بیاید؟! خب الآن دردت آمد! دیدی خوب نیست؟! تا چند روز بعد کمرش درد می کرد و تا چند هفته ای به محض اینکه به او در مورد خطرات برخی از کارها می گفتیم سریعا از آن کار دست می کشید! البته آدمیزاد فراموش کار است و بعد از چند هفته تا حدی به وضعیت سابق برگشت ولی آن قدر این اتفاقات زیاد می افتد که حرفه ای می شود و ارام آرام ملکه انتخاب عاقلانه و مسئولیت پذیرانه در بچه شکل می گیرد. پر خوری هم همین طور است. اگرچه شب تا صبحی ممکن است خواب ناز والدین خراب شود ولی بعد از آن تا مدتی بچه خورد و خوراکش را رعایت می کند. این یعنی یاد دادن زندگی مختارانه و مسؤولیت پذیرانه! بچه ما ربات نیست که به او برنامه بدهیم و عمل کند و اگر نخواست بتوانیم او را مجبور کنیم. اگر موفق به اجبار او شویم روزی این فشار بیجا آزاد خواهد شد و هزاران مشکل به وجود خواهد آمد. ما نباید جای فرزندمان زندگی کنیم. او باید مختار باشد. البته این مسأله در چارچوب قوانین شرع معنا پیدا می کند. امر به معروف و نهی از منکر بر والدین واجب است و لذا در خط قرمزهای شرعی مثل خط قرمزهایی که به سلامتی بچه بر می گردد، باید اعمال اجبار کرد. البته فقط در حد واجب و حرام باید چنین کرد ولی در غیر آن به هیچ وجه نباید اعمال زور کرد. مثلا گوش دادن موسیقی حرام در محیط منزل جایز نیست ولی در غیر حرام یا واجب نباید سختگیری کرد و صرفا باید خوب یا بد بودن آن را تذکر داد و البته والدین در عمل باید خودشان به آن مسأله پایبند باشند. باید به فرزند خود بفهمانیم و با اعمال و جملات مختلف این مسأله را به او یادآور شویم که ما(والدین) اگرچه دلسوز او هستیم و سعی داریم که کاری کنیم که او بهترین مسیر را برود ولی به هیچ وجه به فکر این مسأله نیستیم که به زور کاری کنیم که او بهترین مسیر را برود. اگر هم در جاهایی دخالت زوری می کنیم، صرفا به دلیل مسؤولیتی است که متوجه ماست. مثلا اگر او در خانه موسیقی حرام گوش دهد، منع می شود و البته در بیرون از منزل هم اگر مشاهده شود از آن منع خواهد شد ولی به هیچ وجه این طور نیست که والدین مراقب باشند که نکند یک وقت او پنهانی این کار را انجام ندهد! والدین صرفا به خاطر مسؤولیتی که دارند، اگر چنین چیزی مشاهده کنند برخورد خواهند کرد ولی اگر هم نبینند فرزندشان می تواند آن کار را بکند و البته ضرر آن مستقیما به خود فرزند باز می گردد. سن ۷ و ۱۰ و ۱۴ سالگی برای اغاز تمرین مسؤولیت پذیری خیلی دیر است. ابتدای آن باید از زمانی باشد که بچه قابلیت فهم پیدا می کند و از آن زمان به تناسب آن زمان با او برخورد شود. آنگاه وقتی بچه به سن تکلیف می رسد، معمولا کاملا به فهم دقیقی از مسؤولیت پذیری در ابعاد مختلف رسیده است و خیلی از کارها ممکن می شود. خانواده هایی که بچه ۷ یا ۱۰ یا ۱۴ ساله دارند و تاکنون با او چنین برخورد نکرده اند خیلی شرایط پیچیده ای دارند و باید به تناسب مورد مشاوره های جزئی بگیرند و به صورت کلی نمی توان برای ایشان ضابطه ای تعیین کرد. در ضمن هر چند روشن است ولی بهتر است متذکر شویم که اینکه می گوییم ابتدای کار بچه را مخیر می کنیم منظورمان این نیست که در جایی که بچه گزینه دیگری در ذهنش نیست، با ابداع گزینه های دیگر خود را به دردسر بیاندازیم! مثلا جای خواب فلانجاست. نیازی نیست که با گفتن اینکه فلانجا و فلانجا و… هم می شود خوابید بچه را تحریک کرد! در جایی که بچه خودش برای گزینه دیگری که به نظر ما صلاح نیست، پیش قدم شده است، بعد از تبیین مسأله و فوائد و مضرات دو گزینه، او را مخیر می کنیم و مفسده کم انتخاب بچه را به مصحلت بزرگ مسئولیت پذیر بار آمدن بچه، مقدم نمی کنیم. بلکه اجازه می دهیم تا بچه آن مفسده کم را تجربه کند تا در عوض آرام آرام مسؤولیت پذیر بار بیاید.

نکته دوم: تا حد امکان قبل از سن تکلیف بر مسائل دینی عناوین غیر دینی انتخاب کنیم

خواه ناخواه در خانواده های متدین نسبت به یک سری از امور محدودیت هایی وجود دارد. گاهی خانواده ها به اشتباه علت عمل خود را در تمام این کارها دین و حکم خدا معرفی می کند. بچه که هنوز قدرت فهم و درک کامل این مسائل را ندارد و غرق در عواطف و احساسات است، به مرور زمان به شدت از دین متنفر می شود و احساس می کند که تمام فشارهای زندگی او از دین است. به نظر می رسد که بهتر باشد تا زمانی که بچه به فهم کامل این مطالب نرسیده است و زمینه های فهم این مسائل برایش فراهم نشده است، به جای عناوین دینی، مصلحت ها و مفسده های کلی را بهانه این محدودیت ها اعلام کنیم. مثلا محدودیت هایی که برای استفاده از تلویزیون مطرح می شود به عنوان آسیب های تلویزیون مثل کم کردن تمرکز و قوه خلاقت و حافظه و تقویت روحیه انفعال و پذیرش بدون نقد و اتلاف عمر و امثال آن را بیان کرد. یا به عنوان مثال مشغله های افراد داخل منزل را مثل اینکه پدر کار دارد و نیاز به سکوت و آرامش دارد به عنوان علت محدودیت هایی بیان کرد. یا مثلا مصرف نکردم برخی از مواد که از نظر شرعی شبهه ناک است با عنوان ضرر جسمی و امثال آن بیان شود. محدودیت های استفاده از گوشی و لب تاب و اینترنت با عناوینی مثل ضرر برای چشم و ضرر امواج وای فای و امثال آن عنوان شود و عمر پای آنها تلف می شود. برخی از امور که هیچ عنوان قانع کننده ای جز دین برایش نداریم، می توانیم به عنوان قوانین خانه ما، آن را عنوان کرد. به این صورت که به بچه بفهمانیم هر جایی قوانینی دارد. هر خانه ای یا مدرسه ای یا حکومتی، قوانین مخصوص به خود دارد که ممکن است مصلحت همه آن قوانین هم درک نشود. الآن در خانه دوستان تو، قوانینی هست و در خانه ما هم قوانینی هست. حالا قوانین خانه ما این است که فلان چیز به صورت محدود و کنترل شده استفاده می شود. البته باید در این سالهای اول خصوصا از ۶-۷ سالگی به بعد روحیه تعبد را در کودک ایجاد کرد و زمینه های لازم برای پذیرش حکم خدا را به وجود آورد ولی به نظر می رسد که مصداقی که برای آن در این سنین برای کودک تبیین شود، همین نماز و روزه و امثال آن باشد و نه محرمات و محدودیت های شرعی. تا اینکه بعد از فراهم شدن زمینه ها و تکامل عقلی کودک، این محدودیت ها را با عناوین شرعی نیز مطرح کرد.

فایده این کار این است که به صورت ناخود آگاه به بچه کاملا فهمانده می شود که امر و نهی شرعی به خاطر فوائد و مضراتی است که برای خودمان دارد و تا دیروز بچه این محدودیت ها را ناشی از فوائد و مضراتش می دانست و امروز فهمیده است که خداوند متعال به فکر ماست و همه اینها را لحاظ کرده است.

البته یقینا باید در او روح تعبد را به وجود آورد تا در جایی که فوائد و مضرات را درک نمی کند به اعتماد به حکمت و علم خداوند متعال، متعبد به شریعت الهی باشد ولی سنین پایین فهم بچه معمولا در این سطح نیست و باید در سنین پایین صرفا مقدمات درک تعبد را در او به وجود آورد. باید به کودک خود در سنین پایین بفهمانیم که منشأ همه اعمال زندگی ما ترکیبی از عقل و دین است و دین کمک کار عقل است در جایی که عقل به اندازه کافی به مسأله احاطه ندارد. باید او بفهمد که ما دین را بسیار مهم می دانیم و رکنی اساسی در زندگی ماست اما این یک مسأله است و مسأله ای که عرض شد، مسأله ای دیگر است. ما نباید هر چه محدودیت بر بچه خود وارد می کنیم به اسم دین وارد کنیم. اگر علت محدودیت های خود را دین اعلام کنیم، عیبی ندارد بلکه چه بسا خوبی هایی هم داشته باشد تا بچه بفهمد که دین برای ما چه قدر مهم است ولی در اعمال محدودیت ها بر کودک باید مراعات فهم او و دنیای غرق در عاطفه او را کرد. برخی از پدر و مادرها علت برخی از محدودیت ها را خوش آمد یا خوش نیامد دیگران اعلام می کنند. مثلا می گویند: فلان کار را نکن چون مردم خوششون نمیاد! یا مثلا فلانی دوست نداره این طوری بشه. یا حتی علت برخی از اینها را خوش آمد یا خوش نیامد خودشان معرفی می کنند. مثلا میگویند چون بابا دوست نداره نباید این کار را بکنی. من از این کار خوشم نمیاد پس در خانه ممنوع است. این سنخ علتها برای اعمال محدودیت اصلا خوب نیست چون از طرفی بچه را دهن بین می کند و بچه طوری بزرگ می شود که به جای اینکه معیارش در تصمیم گیری حق و حقیقت باشد، حرف مردم و نظر ایشان باشد و از طرفی بچه را هواپرست بار می آورد. همانطور که مادرم خوشش نمی آید پس فلان کار را نمی کند، من از همان کار خوشم می آید و آن کار را می کنم. باید از کودکی فهماند که ورای دوست داشتن و دوست نداشتن ما و ورای نظر مردم یک معیار اصیل وجود دارد که تنها معیار ارزیابی اعمال است و آن حق بودن یا باطل بودن آن است و اگر جایی دوست داشتن یا خوش آمد من یا مردم به آن برگردد ارزش دارد و الا خیر.

نکته سوم: جایگزین های «متناسب»

یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که در خانواده های قانونمندار یا مذهبی، بسیاری از محدودیت ها بدون جایگزین اعمال می شوند و خود این مسأله بچه را بیشتر تحت فشار قرار می دهد. در زمان قدیم بچه ها در روستا یا شهر، در خاک و خُل و میان حیوانات صبح را به شب می رساندند و هزار و یک مشغله داشتند و با انواع بازی ها و کاوشگری ها روز خود را می گذراندند و انرژی کودکی خود را تخلیه می کردند و والدین آنها هم نیازی نبود کار خاصی برای گذران وقت کودک انجام دهند! همین که برای او یک بز می خریدند، نصف عمر کودکی او را پر می کردند! اما در آپارتمانهایی که ما در آن حبس شده ایم و در زندگی خاص شهری و اقتضاءات خاص آن، همین طوری بچه از بسیاری از امور که حق طبیعی اوست، منع شده است و طبیعتا اگر داخل منزل برای او برنامه جایگزینی در عوض تلویزیون و لب تاب و … نگذاریم خصوصا که بچه دیگران را می بیند، طبیعتا خیلی تحت فشار قرار می گیرد و آسیب های جدی گریبانگیر او می شود. لذا باید به فکر جایگزین بود. مثلا من به جای برنامه های نامناسب تلویزیون، انواع مستندها را استفاده می کنم. بسته های فرهنگی متعدد که برای کودکان توسط مؤسسه های مختلفی مثل صافات و امثال آن تهیه شده است، قابل استفاده است. کتابچه های رنگی که خودم یا همسرم متناسب با نیاز زمان کودک، تهیه می کنیم و انواع و اقسام برنامه های خلاق در سنین مختلف که احیانا در سایتها و کتابهای متعددی از آنها بحث شده است، گزینه های مختلفی هستند که در سنین کم قابل پیشنهاد هستند. کمی که سن کودک بیشتر می شود و وارد ۷ سال دوم زندگی خود می شود تنوع برنامه های آموزشی و ورزشی جذاب بسیار بالا می رود و گاهی حتی بدون صرف هزینه خاصی می توان از ظرفیت های محیطهای فرهنگی مختلف استفاده کرد و برنامه کودک را پر کرد و در ضمن آن به او مهارتهای بسیاری را آموخت. گاهی نوع متفاوت محدودیت، جایگزین های متفاوت می طلبد. مثلا اگر رنگ حجاب برای بیرون منزل مشکی است، در عوض با خریدن لباسهای رنگی جیغ در داخل منزل می توان نیاز بچه به رنگارنگ پوشی را جبران کرد. یا مثلا جایگزین مدل نامناسب لباس، پیدا کردن لباسهای جذاب و زیبا در قالب دیگر است. البته باید به این نکته هم توجه کرد که با بسیاری از کنترلهای نامحسوس مثل بازار نبردن کودک یا کنترل ارتباطات خانوادگی با خانواده های هم فکر و امثال آن، می توان زمینه درخواست کودک در بسیاری از مسائل را به وجود نیاورد. یعنی کاری کنیم که اصلا بچه ما از وجود فلان سبک پوشش نامناسب آگاه نشود که حالا بخواهد آن را درخواست کند و با محدودیت مواجه شود. اگر خانواده ای که این چیزها برایش مهم است، ارتباطات فرزند خود را به صورت نامحسوس کنترل نکند و بگذراد بچه خیلی از چیزهای نامناسب را ببیند، طبیعتا باید هزینه سختی های مواجه شدن با درخواست های او را تحمل کند. خانواده ای مذهبی بودند که فیلم دست فرزند خود را بسیار باز گذاشته بودند ولی خودشان خیلی مذهبی رفتار می کردند. در این فیلمها بذر محبت به چیزهای دیگر در وجود این دختر کاشته شد و بعد از مدتی از حضور در این خانواده مذهبی احساس بدبختی می کرد. گاهی خانواده ها در کنترل نکردن دوستان کودک یا ارتباطش با افراد فامیل دچار اشتباه مشابهی می شوند و بعدا به گرفتاری های سنگینی بر می خورند. همین طور جایگزین گردش و تفریح بیرون می تواند به جای شهر بازی و محیط های دیگری که احیانا ممکن است استانداردهای مذهبی در آن نباشد، جایگزین های دیگری از قبیل طبیعت و پارکهای فضای سبز و پارکهای بانوان و امثال آن باشد. جایگزین خوراکی های ناسالم مثل بیسکویت می تواند چیزی مانند نان قندی باشد. جایگزین خوراکی شبهه ناکی مثل ژله به دلیل ژلاتین استفاده شده در آن می تواند ماقوت یا کارامل یا ژله هایی که از موادی مثل کاراگینان یا سائر مواد گیاهی به جای ژلاتین استفاده می کنند باشد. طبیعی است که کم روی در ارائه جایگزین سبب تحمل فشار بیجا توسط کودک می شود و بالاخره خودش را در جایی نشان خواهد داد. اما دو آفت بسیار مهم در ارائه جایگزین وجود دارد. آفت اول این است که گاهی جایگزین توسط خانواده ها با عنوان جایگزین مطرح می شود و این در برخی از موارد خوب نیست و بار منفی اعمال جبر و زور بر کودک را دارد. مثلا خانواده ای مذهبی در کیفیت پوشش دائما به دختر کوچکشان یادآور می شدند که ما این لباسهای رنگارنگ و زیبا را در عوض لباسهای باربی دار یا عکس دار دوستانت می خریم. این بچه خواه ناخواه به این فکر می افتاد که من از آن محروم هستم و هر چند این خیلی خوب است ولی به قول معروف «انسان حریص آن چیزی است که از آن منع می شود» و هر چند جایگزین واقعا ارزشمند است ولی عملا به دلیل نوع ادبیات مطرح شده از جانب خانواده، روحیه حرص کودک فعال می شد. من خودم هنوز تجربه نکردم ولی به نظر خودم وقتی فرزندم به سنی برسد که مثلا لباسی یا کفشی یا کیفی با عکس باربی درخواست کند، من او را آزاد می گذارم چون هر چند خوب نیست ولی در حدی نیست که حرام باشد و من مثل خیلی از امور دیگر برای او گزینه های مختلف را تبیین می کنم و فوائد و مضرات را می گویم و انتخاب را به کودکم می سپارم. در جایی هم که بحث حلال و حرام باشد، سعی می کنم با ادبیات منع کار نکنم بلکه سعی کنم که با یک سری تمهیداتی عواطف کودک را به سمت انتخاب صحیح پیش ببرم و بر فرض در جایی موفق نشدم، در جایی که بحث حلال و حرام باشد به قدر حلال و حرام، اعمال زور میکنم و آن را هم سعی میکنم با عنوانی غیر دینی گره بزنم. یکی دیگر از آفت هایی که در ارائه جایگرین وجود دارد، مشکل عدم رعایت تناسب است. مثلا یک خانواده مذهبی می شناسم که به عنوان جایگزین هر چیز، ده چیز عجیب و غریب می دادند! مثلا به کودکشان می گفتند اگر فلان خوراکی مضر را نخوری، برای ده خوراکی عجیب و غریب می خرم! این بچه بعد از یک مدت به یک موجود پر توقع تبدیل شده بود که دیگر نه از هدیه ای لذت می برد و نه با چیزی قانع می شد. این ریخت و پاش ها برای کودک سمّ مهلکی است که او را نابود می کند. بهتر است اصل تناسب کاملا رعایت شود و هر چیزی به اندازه خودش! یک نکته هم به عنوان نکته پایانی در این قسمت بگویم. برخی از اساتید می فرمودند در خانه ما این طور بود که اگر کسی را می خواستند جریمه کنند، از کمک کردن در امور خانه ممنوع می کردند! این از سخت ترین جریمه های خانه آنها بود! در معمول خانواده ها به عکس است! اگر کسی را بخواهند تشویق کنند، از کارهای خانه معاف می کنند! خیلی اوقات اگر نگرش ها عوض شود، برخی از اموری که امتیاز مثبت محسوب می شود، در نگرشی دیگر منفی خواهد بود و بالعکس. اگر ما روحیه تنبلی و وقت گذرانی را مثبت تلقی کنیم، بی کاری امتیاز است. ولی اگر انسان باشیم و به انسانیت بیاندیشیم، بخشی از ارزش ما به پشتکار و تلاش و همکاری ماست و اگر این فرصت را از ما بگیرند، بخشی از ارزشمان و انسانیتمان را گرفته اند. در ارائه جایگزین حواسمان باشد که با معیارهای صحیح جایگزین ارائه دهیم و نه معیارهایی که خودش بر پایه یک نظام ارزشی ناسالم است.

نکته چهارم: کنترل نامحسوس

یک کنترل نامحسوس داریم که مثلا از دور بدون اینکه بچه ما بفهمد، او را تحت نظر داشته باشیم تا یا از وارد شدن او در برخی از مشکلات جلوگیری کنیم و یا در صورت داخل شدن او در برخی از مشکلات، سریعا متوجه شویم و بتوانیم به او کمک کنیم. این کنترل نامحسوس البته ضروری است ولی محل بحث ما در اینجا نیست. آنچه در اینجا مد نظر دارم، کنترل نامحسوسی است که به معنای پیشگیری از تحقق برخی از درخواستها توسط کودک است. اگر خانواده آینده نگر باشد و بداند علت برخی از درخواستهای ناصحیح چیست، میتواند از این درخواستها پیشگیری کند. مثلا شاید دختر نوجوان ما روزی بخواهد به کافی شاپ برود! اگر من علت شناس باشم، میدانم که درخواست چنین خواسته ای عادتا معلول «دوستان» دخترم است. احتمالا دوستان او به کافی شاپ میروند و برای او تعریف می کنند و طبیعتا او هم دلش می خواهد و من مجبور به کنترل می شوم و خلاصه هزینه هایی باید بپردازم و مثلا یک بار با او به کافی شاپ بروم و به او فضا را نشان بدهم تا بفهمد که خبری نیست یا محیطی دارد که به درد او نمیخورد و بعد اگر نفهمید، گرفتار سختگیری یا راهکارهای دیگر میشوم. یک راه حل این است که من از ابتدا پیش بینی کنم که در چه محیطهایی رفت و آمد داشته باشم که دخترم با چنین کسانی ارتباط نگیرد و به تبع با آنها دوست نشود که روزی بخواهد چنین خواسته ای داشته باشد. تا زمانی که فرزند من کم سن و سال و غرق در عواطف است باید این کنترلها را داشته باشم. اگر در این سنین درست عمل کرده باشم و خودش هم عقل و تقوایی داشته باشد، وقتی از این سن درآمد خودش مسیر صحیح را انتخاب میکند و اگر هم نکرد به من ربطی ندارد و من وظیفه ام را انجام داده ام. تا قبل از رسیدن به سن بلوغ عقلی، عادتا خانواده باید از این سنخ کنترلهای نامحسوس داشته باشد. چرا بچه را به بازار ببریم که هزار و یک چیز ببیند و بذر محبت آنها به دلش کاشته شود و بعد من مجبور شوم محدودش کنم؟! به جای این کار از ابتدا با کنترل نامحسوس او را به بازار میبرم. یا بازار نمیبرم یا اگر ببرم به جاهایی میبرم که استانداردهایی که مد نظر من هست، داشته باشد. حتی گاهی نیاز است که از خانواده هایی که با آنها در ارتباط هستیم تا حد امکان درخواست کنیم که در زمان حضور کودک ما، نکاتی را رعایت کنند. البته نه برای اینکه بچه از بدی ها با خبر نباشد بلکه حتی باید از زبان خودمان بشنود که مثلا به او بگوییم: البته بعضی ها هم فلان کار خوب را نمی کنند و یا فلان اشتباه را می کنند و فلان بدی ها هم برایشان هست. اطلاع داشتن بچه از بدی ها و جهت بدی ها و علت بد بودن آنها بسیار مهم است تا وقتی در جامعه با آن ها مواجه می شود، بتواند فعال برخورد کند نه اینکه متأثر شود و احیانا از آنها خوشش بیاید. اما نیازی نیست که ما برای فرزندمان ریل هایی به سمت حرکت به سوی بدی بگذاریم بلکه تا زمانی که بچه به قوه عقلی قوی نرسیده است حتی الامکان ریل گذاری ما در محیط خانواده و ارتباطها باید به سوی خوبی ها باشد.

نکته پنجم: فشار اول به خودمان بعد به همه و بعد به بچه

یکی از بدبختی های بسیاری از خانواده های متدین که سبب بدبختی های بسیار زیادی می شود این است که خودشان در ارتباط با همه کس و همه نوع شخصیتی، او را می پذیرند ولی در ارتباط با بچه خود، از او انتظار دارند که آن چیزی باشد که دوست دارند و صحیح می دانند. این یک نوع روحیه نفاق است که بچه را نابود می کند و سبب می شود که هیچ وقت باور نکند که توصیه های پدر و مادر از روی دلسوزی و اعتقاد است و بالاتر اینکه فشار بسیار زیادی احساس کند که فوق تحملش است! بگذارید مثالی بزنم. یکی از خانواده های مذهبی را می شناسم که مثلا در مسأله موسیقی نسبت به دیگران هیچ سختگیری ندارند و حتی در مراسمی که موسیقی های نامناسب پخش می شود حاضر می شوند ولی در خارج از حریم ارتباط با دیگران، در منزل خود، بسیار به این احکام مقید هستند و بچه را تحت فشار قرار می دهند. بچه با خود می گوید اگر خوب نیست پس چرا در فلان مجلس حاضر می شویم و اگر عیبی ندارد پس چرا برای من عیب دارد! این روحیه منافقانه که نسبت به گناه دیگران به خاطر آبرو و مسائل اجتماعی و منافع شخصی یا خجالت، مدارا می کنیم ولی به فرزند خود سخت می گیریم آفتهای بسیار زیادی دارد. بالاتر و بدتر اینکه گاهی خود فرد به آن امور ملتزم نیست ولی فرزند خود را به آن امر و نهی می کند. این مورد که آن قدر دارای تأثیرات بد واضح است که نیاز به شرح و بسط ندارد. کسی که چنین ویژگی ای دارد، نباید انتظار داشته باشد که هیچ امر و نهی او در فرزندش تأثیر بگذارد. یک نوع دیگر مسأله هم هست که گاهی مبتلا به است. گاهی خود والدین نسبت به مسأله ای برای خود حساس نیستند ولی چون نمی خواهند بچه آنها مثل آنها بشود بلکه دوست دارند بچه خیلی مترقی و موفقی داشته باشند، به خاطر بچه شروع به رعایت آن مسأله حداقل در حضور بچه می کنند. این رفتار هم بسیار اشتباه است. رفتار منافقانه ولو در ظاهر با رفتار مخلصانه یکسان به نظر می رسد ولی خدا انسان را طوری آفریده است که حس ششم افراد خصوصا کودکان که پاک هستند خیلی چیزها را درک می کند و عملا او نفاق را از والدینش یاد می گیرد. اگر می خواهید واقعا فرزندتان مترقی شود، عزم خود را بالا بیاورید که کار خوب را جدی و همیشه برای خدا و نه برای رشد فرزندتان انجام دهید. گاهی هم یک چیزی برای کودک بد است ولی برای شما به نظر شما بد نیست. حواستان باشد که این امور را هم باید تا حد امکان کلا یا حداقل در حضور بچه ترک کنید. او درک نمی کند که ممکن است چیزی برای سنین مختلف متفاوت باشد و لذا برداشتش از رفتار شما نفاق خواهد بود و این خودش یک بدآموزی بزرگ است. علاوه بر اینکه در سنین بالاتر راهش را پیدا میکند که آن محتوایی که از آن منع شده است، به هر طریقی شده پیدا کند و مشاهده کند. مثلا ممکن است دیدن یک فیلم مستند برای شما بد نباشد ولی به دلیل طرح برخی از مسائل نامناسب برای سن کودک، برای کودک شما خوب نباشد. این سنخ مسائل را حتما در فضاهایی که کودک شما از آن مطلع نمی شود پیگیری کنید.

نکته ششم: مشاهده روحیه مخالفت با نفس در والدین

اگر ما افرادی باشیم که بر اساس خوش آمدن یا ناخوشایند شدن در زندگی تصمیم می گیریم یا مثلا بر اساس لذت بردن یا لذت نبردن عمل کنیم و در یک کلام معیار اعمال ما هوای نفس باشد، طبیعتا فرزند ما هم چنین شخصی بار می آید ولی احیانا ممکن است در چیزهایی که ما خوشمان نمی آید هوای نفس خود را تبعیت کند. چنین کودکی ممکن است حجاب را قبول نکند. چرا؟ چون با خودش می گوید مادر من حجاب را دوست دارد پس با حجاب است ولی من حجاب را دوست ندارم و بی حجابی را دوست دارم پس بی حجاب می شوم. دیدن حجاب و اعمال خوب از ما، برای خوب شدن بچه ما کافی نیست. اصلی که باید فرزند ما از ما ببیند و عمیقا درک کند و در جانش بنشید مخالفت با هوای نفس است. اگر کسی این روحیه را نداشته باشد که برای حق، با نفسش مخالفت کند، هیچ گاه نمی تواند از آزمایش های سخت خداوند در زندگی سر بلند بیرون بیاید و بالاخره دچار لغزش های عظیم خواهد شد. این روحیه را می توانیم به شکل های مختلفی به فرزند خود منتقل کنیم. وقتی حرف حقی می زند ولی برای ما زحمت دارد، به او بگوییم که با اینکه برایمان زحمت دارد، چون حق است، انجام می دهیم و از او بپذیریم. ولی معمولا والدین در چنین مواقعی بهانه های بنی اسرائیلی می آورند و متأسفانه کودک به خوبی پیام منفی این بهانه های بی وجه را می گیرد. بچه ها خیلی باهوش هستند و خدا اینها را طوری آفریده که دقیقا آن لب و مغز مطلب را در این امور می فهمند و به خوبی درک می کنند که شما کجا دارید توجیه می کنید و کجا واقعا بحثتان حق و حق محوری است. یا مثلا پدر می تواند برای خانه شیرینی بخرد ولی خودش نخورد. بعد از اینکه فرزند او از او می پرسد که شیرینی که به تعداد کافی هست، پس چرا شما نمی خورید؟ به او بگوید که من چون نمی خواهم همیشه به حرف نفسم گوش بدهم، الآن با اینکه دوست دارم نمی خورم. دفعه بعدی یک دانه با شما می خورم. یا مثلا بگوید که اگرچه این شیرینی خیلی خوش مزه است ولی من سن و سالی ازم گذشته است و زیاد خوردن این مواد برایم ضررهایی دارد و لذا با نفسم مخالفت می کنم تا به آن مریضی های بعد از خوردن گرفتار نشوم. گاهی این طوری هستش که شاید من به خاطر خداوند متعال کاری را شروع کرده ام ولی اینکه الان هم واقعا برای خدا آن کار را میکنم خیلی مهم است. آغاز مخلصانه ساده است ولی بقاء مخلصانه مشکل است. یک مادر تمیز بودن خانه را برای چی انجام میدهد؟ واقعا چرا هر روز این کارها را برای خانواده اش انجام می دهد؟! برای اینکه خدا تمیزی را دوست دارد یا برای خانواده ام و برای هزار و یک چیز غیر خدا؟! یک مادر ممکن است برای تشویق فرزندش به این کارها چنین بگوید: ببین چقدر تمیزی خوبه؟ همه جا قشنگ میشه آدم اینجوری دوست داره! بچه نیات ما را می گیرد و در وجود خودش آن ها را می پروراند نه صرفا ظاهر کار را! بچه ای که جمله ای مانند جمله بالا را می شنود که البته واقعا علت اصلی خیلی خانم ها همین است، ناخود آگاه این پیام را دریافت می کند که من برای خوشایند خودم و لذت خودم، خیلی کارها را می کنم. اما اگر به او این طور بگوییم: خدایا چون تو تمیزی رو دوست داری این کارها رو می کنم. یا پدر بگوید: خدایا چون تو می خوای برای به دست آوردن روزی تلاش کنم این کار را می کنم. این خیلی متفاوت است. بعدا جوان شما وقتی خواست ازدواج کند به جای اینکه وقتی شما به دلایل منطقی با موردی مخالف هستید، توی روی شما بایستد و بگوید که من همین را دوست دارم. این دختره خوشگله و من از این خوشم میاد و همین و لا غیر! بچه ای که این طوری تربیت شده باشد می گوید: خدایا چون تو می خواهی دین من را با ازدواج کامل کنی و این را برای مسیر زندگی ما صلاح دیدی ازدواج می کنم. بعدا برای بچه هایم کار می کنم وحتی تو این امر به دیگران کمک می کنم. البته بدیهی است که منظورم این نیست که اگر واقعا نیتمان از تمیز کاری خانه این نیست، با نفاق و دو رویی اسم خدا را بگذاریم روی کاریمان. این خودش تربیت بچه با نفاق است که قبلا گفتیم خیلی تبعات بد دارد. منظورم این است که واقعا روی نیت هایمان کار کنیم و عوض شویم و واقعا این کارها را به خاطر خدا انجام بدهیم. فقط تذکر نهایی اینکه بچه ما در امور مختلف ما را نگاه می کند و اگر در یک چیزهایی حتی روی نیت هایمان کار کنیم و درست عمل کنیم ولی در اعمال دیگر هوا پرستانه رفتار کنیم، او این نفاق و پارادوکس را در اعمال ما درک می کند و به مرور زمان به این احساس می رسد که پدر و مادر من دارند فیلم بازی می کنند. برای آگاه شدن از راهکارهای تنظیم نیتها، نوشته «هدف و نیت» را از دست ندهید. حد و حدود آزادی کودک و قواعد کنترل کودک و محدود کردن کودک قوانین تربیت فرزند خوب فشار آوردن بر کودک و عقده ای شدن او و طغیان کودک زور و اجبار فرزند

نکته هفتم: فهماندن زیبایی های دین و باطن دین به کودک و عبور از سطح ظاهر دین

یکی از آفت هایی که خیلی در خانواده های متدینین مشاهده می شود، آفت ظاهرگرایی است. متأسفانه بسیاری از خانواده های متدین در عمل به احکام دین جدی هستند ولی به امور باطنی دین که در واقع آنها هستند که سبب می شود فرزند ما احکام و محدودیت های آنها را تحمل کند بی اعتنا یا کم اعتنا هستند و گاهی خودشان اهل آن هستند ولی برای فرزند خود در آن زمینه ها برنامه ندارند و ناخواسته کاری می کنند که فرزند آنها از دین صرفا ظاهر و پوسته خشن آن را درک می کند و به تبع از آن زده می شود. شریعت بدون معنویت و لذت های معنوی پوسته کم خاصیت و خشکی است که کمتر کسی می تواند به آن وفادار بماند. باید اولا خودمان زیبایی ها و شیرینی های دین را چشیده باشیم و بعد آنها را به فرزندمان منتقل کنیم. برخی از زیبایی های دین در سنین کودکی کمتر قابل انتقال است مثل لذت مناجات با خداوند متعال ولی برخی از زیبایی های دین مثل آرامش ناشی از احساس حضور خدا و توکل، با گفتگو و رفتار شما نشان دهنده آن است، قابل انتقال است. برخی دیگر از زیبایی های دین و زندگی دینی خیلی ساده قابل انتقال به کودک است. در اینجا چند مورد از آنها را ذکر می کنم.

  • حضور در جشن ها و اعیاد دینی و حضور در نمایشگاه های دینی که به مناسبت مراسم های مذهبی زده می شود و خصوصا آنهایی که غرفه یا بخش کودک دارد.
  • اقدامات خانگی برای احیای شعائر دینی مثل کیک درست کردن مادر خانه به مناسبت اعیاد و دادن امتیازات ویژه به کودک در این ایام
  • تعریف کردن داستان های قرآن و داستان های آموزنده و شیرین ائمه در سنین کودکی برای فرزند قبل از خواب.
  • تهیه کتابهای زیبای دینی مناسب با سنین مختلف کودک
  • هدیه دادن به کودک در روزهای اعیاد یا مکان های مذهبی مثل جمکران و حرم های مطهر از طرف ائمه علیهم السلام. البته توجه کنید که منظورم به هیچ وجه چیزهای بزرگ و پر هزینه نیست بلکه گاهی می توان مثلا به فرزند گفت، همیشه ۲ تا کشمش به تو می دادم ولی امروز به نیت امام سجاد، ۴ تا می دهم! گاهی یک دانه شکلات و گاهی همان هدیه ای که می خواستیم به مناسب مثلا تولدش بدهیم در حرم مطهر به او می دهیم و بعد او را به خانه می بریم و کیک تولد و … را به او عرضه می کنیم.
  • بیان خوبی های خدا و بهشت و فوائد احکام دین و …

نکته هشتم: محبت و توجه و شخصیت دادن و پشتوانه بودن حد و حدود کنترل کودک

این نکته اگرچه مستقیما به بحث کنترل ربطی ندارد ولی بسیار دیده ام که خانواده های مذهبی خصوصا وقتی فرزندشان کمی بزرگ می شود در این امور کوتاهی می کنند. مثلا وقتی دخترشان ۱۳-۱۴ ساله می شود پدر از محبتش به او کم می کند. این اصلا خوب نیست و خیلی آسیب ها دارد. خصوصا وقتی بچه به این سنین می رسد معمولا با خانواده دچار برخوردها و دعواهایی می شود که ناشی از استقلال طلبی او در این سنین است و به همین دلیل گاهی زمینه محبت کردن به فرزند کمتر می شود و به تبع مشکلات زیادی به وجود می آید. محبت رکن اصلی تربیت فرزند است و باید همیشه باشد. باید به او محبت کرد و به او توجه داشت و به او شخصیت داد و به او فهماند که واقعا پدر و مادر پشتوانه و دلسوز او هستند. البته منظورم از محبت، خود محبت است و نه چیز خریدن! خریدن چیزهای مختلف(صرفا اموری است که نیازهای واقعی گوناگون فرزند را برآورده می کند) در حد معتدل و برآوردن نیازهای کودک، مصداقی از محبت است ولی حتی مقدار ضروری آن از کوچکترین مصادیق محبت است و آنچه بیشتر تأثیرگذار است خود محبت کردن رفتاری است. خوش صحبتی و گاهی نوازش و حتی گاهی کمتر عصبانی شدن و مدارا کردن مصادیق مهم محبت رفتاری است. اتفاقا محبت کردن در قالب خریدن وسایل مختلف برای کودک، او را به مرور زمان پر توقع بار می آورد و این روحیه مشکلات متعددی را برای آینده او به وجود خواهد آورد. توصیه می کنم حتما متن «فوائد تحمل سختی در دوران کودکی» را مطالعه کنید. توجه کردن و شخصیت دادن به فرزند هم در قالب های متعددی امکان پذیر است از جمله اینکه در مسائلی که به حلال و حرام یا مصلحت یا مفسده خیلی مهم بر نمی گردد و گزینه های متعددی در آن هست، با فرزند مشورت کنیم و نظر او را بخواهیم و حتی به نظر او عمل کنیم. البته بهتر است که اگر کودک در انتخاب دچار اشتباه شده است در قالب مشورت و ذکر جهاتی که او به آن توجه نکرده است، ابعاد مسأله را برایش باز کنیم تا او به انتخاب بهتری برسد ولی در هر صورت در نهایت برخی از مواقع به کلام او عمل شود. دیدگاههای استاد علی صفائی هم در این زمینه قابل استفاده است.

تربیت فرزندان بر اساس قانون مدنی

بر اساس ماده 1104 قانون مدنی ، به بحث تربیت اطفال در خانواده اختصاص دارد که بر اساس آن ، زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود با یکدیگر معاضدت نمایند . به همین دلیل ، می توان گفت که تربیت فرزندان در کنار حضانت کودکان از جمله مهم ترین تکالیفی است که به عهده والدین قرار دارد . از جمله مهم ترین مصادیق تربیت فرزندان در خانواده می توان به مواردی همچون آموختن آداب صحیح اخلاقی ، اجتماعی و فرهنگی اشاره نمود که در درجه اول ، در سال های ابتدایی زندگی به عهده پدر و مادر بوده و پس از آن ، دولت نیز تا حدودی مسئولیت هایی به عهده خواهد داشت.

نکات مهم حدود آزادی والدین در تربیت فرزندان

در این قسمت قصد داریم به بررسی حدود آزادی والدین در تربیت فرزندان بپردازیم . بر اساس ماده 1178 قانون مدنی ، والدین مکلفند در حدود توانایی به تربیت اطفال همت گمارند و آنها را خودسر رها نکنند ؛ اگر در اثر عدم مراقبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت و تربیت اوست ، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد ، محکمه یا دادگاه خانواده می تواند به تقاضای نزدیکان طفل یا به تقاضای قیم کودک و یا به تقاضای مدعی العموم ( دادستان ) ، تصمیم شایسته ای اتخاذ کند و طفل را به هر کس که مقتضی بداند ، جهت نگاهداری و تربیت بسپارد . علاوه بر این ، بر اساس ماده 1179 قانون مدنی ، به والدین این اجازه داده شده است که برای تربیت فرزندان خود به تنبیه نیز متوسل شوند . بر اساس این ماده ، والدین حق تنبیه طفل خود را دارند ولی به استناد این حق نمی توانند طفل خود را خارج از حدود تادیب ، تنبیه نمایند.

امیدوارم از محتوای مسائل حقوقی نهایت استفاده را برده باشید و برای کسانی که دچار مشکل حقوقی هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش آموزش ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .

پایگاه خبری ساعدنیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
چهره دلنشین و معصومانه رهبر معظم انقلاب در کلاس ششم ابتدایی+عکس/ رهبری اینجا 12 ساله بودند و معمم (218 نظر) قامت رعنای رهبر انقلاب در لباس خادمی شاه خراسان+عکس /حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای... با خنده خود به درد ما خاتمه ای (115 نظر) نگاهی به کالسکه ساده و بدون تجملات نوه رهبر انقلاب که هر ساله در راهپیمایی ها از آن استفاده میکنند+عکس (78 نظر) خلاقیت خنده دار مادر ایرانی برای عرض تسلیت به همسایه حماسه آفرید/هنر نزد ایرانیان است و بس! (50 نظر) هنرنمایی های شگفت انگیز قناد خوش ذوق در تزیین کیک برای مشتری هایش/ اسمشو باید تو گینس ثبت کرد+ عکس (39 نظر) خلاقیت خنده دار اوستا بنا در طراحی پله حماسه آفرید/ وقتی فقط از یه نیم کره مغزت استفاده میکنی😂 (35 نظر) امیر جعفری، همسر همای پایتخت: همه دارو ندارم از خونه گرفته تا ماشین به اسم ریماست... (31 نظر) پذیرایی منحصربفرد رهبر معظم انقلاب از مهمانان؛ چای، شیرینی نارگیلی و یک پارچ آب به جای آب معدنی! (29 نظر) فاتحه خوانی رهبر معظم انقلاب بر مزار پدر بزرگوارشان در حرم امام رضا+عکس/ تاریخ فوتشون چند روز قبل از تولد رهبری بوده (25 نظر) خلاقیت منحصربفرد بقال تبریزی با نوشته جالب روی شیشه مغازه اش حماسه آفرین شد/ آدم حَظ میکنه از این درک و فهم بالا +عکس (25 نظر) سردار سلیمانی: یک دختر دارم که برای خودش چریک است؛ زمان جنگ خواستگاری رفتم و با همسرم ... (25 نظر) سفره غذای ساده و ناهار صمیمانه رهبر معظم انقلاب در دوران نقاهت بعد از ترورشان همراه مهمانانشان+عکس (19 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز یک نانوای ارومیه‌ای برای کمک به همشهری ها/ باریکلا به این شعور و درک بالا+عکس (15 نظر) عکسی از خانه ابدی زهره فکور صبور و هنرمندی که سنگ قبرشان مشترک است/روحش شاد و یادش گرامی... (14 نظر) عرص ارادت احساسی روحانی، هاشمی و احمدی نژاد به رهبر معظم انقلاب در عیادت از ایشان در بیمارستان+عکس/ صف کشیدن روسای جمهور برای احوالپرسی با حضرت آقا (14 نظر)
دیگران می‌خوانند   
کشف صدها مومیایی و تابوت باستانی در گورستان وسیع مصر+ فیلم شعرخوانی در حضور آیت الله خامنه ای و اشک های جاری ایشان/ گریه های بی صدای رهبر +فیلم ویدئویی به خاطره انگیز از جلسه انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری/ تواضع مثال زدنی رهبر انقلاب + فیلم (فیلم) خاطره جالب روحانی معروف از آوازخوانی در حضور رهبر معظم انقلاب و آیت الله جوادی آملی / آقا فرمودند آوازشو بیشتر کن ... (فیلم) اجاری آهنگ بهار دلکش استاد شجریان توسط حاج آقا قاسمیان، داور برنامه محفل روی آنتن زنده / انصافا ببین چه صدایی داره ... (عکس) رونمایی از پسر خوش تیپ و خوش خنده مجری برنامه محفل، رسالت بوذری / چه کلاه خاصی هم داره آقای مجری! خلاقیت منحصربفرد کافه دار اهوازی برای نیانداختن آدامس توسط مشتریانش روی زمین+عکس/ مغز تو رو باید طلا گرفت👌 فال شمع دوشنبه 17 اردیبهشت ماه 1403 تغییر چهره باورنکردنی آقا اصلان سریال خانه به دوش بعد از 20 سال/ گرد پیری بر صورت بازیگر خوشتیپ تلویزیون+عکس مسیر بی‌بازگشت به ریگ جن ملقب به مثلث برمودای ایران صرافی بایننس به روسیه بازگشته است، اما در قالبی جدید! 6 علت مهم کم شدن فشار آب در شیر اهرمی + روش تعمیر فال روزانه امروز دوشنبه 17 اردیبهشت ماه 1403 فال قهوه با نشان روزدوشنبه 17 اردیبهشت ماه 1403 خلاقیت منحصربفرد یک خیاط با تبدیل پیراهن پاره همسرش به روبالشتی حماسه آفرید+عکس/به این میگن زن زندگی... سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار خونه زندگی شاهانه و دوبلکس پوریا پورسرخ، بازیگر سریال کیمیا/ ماشالا اینجا کاخه یا خونه؟😳😍+ویدئو فال حافظ با تفسیر امروز دوشنبه 17 اردیبهشت 1403+فیلم قتل هولناک زن جوان به دست پسرش/ حمله قاتل با اسید به پلیس ابتکار جالب خنده دار شهرداری تهران در نصب بنر با نوشته ای دو پهلو برای جهان پهلوان تختی حماسه آفرید+عکس/ماشاءالله خلاقیت! فال ابجد روزانه دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 استوری خوشگل همسر پیمان قاسم خانی برای الناز حبیبی+عکس تبریک تولد سومین فرزندِ پسرِ مقام معظم رهبری توسط برادر همسرشان+عکس/ ماشالا خدا حفظش کنه خودکشی دانشجوی اردبیلی کارشناسی ارشد در کوی دانشگاه تهران+عکس وقتی که همایون شجریان با یک آهنگ بی‌نظیر ایرانی آبروی شهاب حسینی را خرید+ویدیو حیرت داوران صداتو از اجرای بی نظیر قاری قرآن در برنامه/ اشک تو چشمان داوران جمع شد!+ویدئو ماجرای سیلی خوردن بازیگر زن از سام درخشانی+ عکس (ویدئو)سکانسی جالب از پشت صحنه سریال در حاشیه/رضویان میگه زخم رو عین جوراب کوک بزن😂 بلایی که تصادف مرگبار بر سرِ ماشین شاسی بلند و گرانقیمت حامد سلطانی آورد+عکس/ همسر جوان و پسرش توی این تصادف آسمانی شدن رونمایی جواد عزتی از عکس کودکی لیلا حاتمی با چهره دلنشین و چادر گلدار/ زیرخاکی واقعی از سوپراستار سینمای ایران! بازیگر زن مشهور و نماز اول وقت + عکس گریه های بی امان ستاره سادات قطبی بعد از شنیدن یک خبر یهویی در ایوان باصفای خانه‌اش/ مُشتلق بده...+ویدیو ترفند های جادویی برای دور کردن پشه‌ از خانه پذیرایی مفصل و تمام و کمال از بازیگران در منزل داود رشیدی در مراسم یادبود این هنرمند محبوب +عکس/ چه خونه زندگی دلبازی، چه گلهای زیبایی 10 ترفند زیبایی قدیمی که هنوز هم معجزه می‌کنند کشف شگفت انگیز ساعت طلای ثروتمندترین مسافر تایتانیک/ فروش یادگاری تاجر جوان با قیمت رکوردشکن و هوش پران+عکس پایان تلخ جستجو برای یافتن نوجوان 16 ساله در ارتفاعات قمصر چند روش مؤثر و طبیعی برای پوشاندن موهای سفید نگاهی به ماشین لوکس و هوش پَران حسین کنعانی زادگان ستاره فوتبال/ این ماشین نیست هواپیماست + فیلم تصویری دیده نشده از آیت الله هاشمی رفسنجانی و همسرشان در اوایل ازدواج/ چقدر جوان بودند
تیتر امروز   
فال شمع دوشنبه 17 اردیبهشت ماه 1403 مسیر بی‌بازگشت به ریگ جن ملقب به مثلث برمودای ایران فال روزانه امروز دوشنبه 17 اردیبهشت ماه 1403 فال قهوه با نشان روزدوشنبه 17 اردیبهشت ماه 1403 سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار فال حافظ با تفسیر امروز دوشنبه 17 اردیبهشت 1403+فیلم قتل هولناک زن جوان به دست پسرش/ حمله قاتل با اسید به پلیس فال ابجد روزانه دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 خودکشی دانشجوی اردبیلی کارشناسی ارشد در کوی دانشگاه تهران+عکس کشف شگفت انگیز ساعت طلای ثروتمندترین مسافر تایتانیک/ فروش یادگاری تاجر جوان با قیمت رکوردشکن و هوش پران+عکس پایان تلخ جستجو برای یافتن نوجوان 16 ساله در ارتفاعات قمصر پذیرایی منحصربفرد رهبر معظم انقلاب از مهمانان؛ چای، شیرینی نارگیلی و یک پارچ آب به جای آب معدنی! غذاهای ابتکاری و بامزه حاج قاسم سلیمانی به روایت دخترش/ اضافه کردن کاکائو و شکر به تخم مرغ تا علاقه زیاد به زیره به دلیل اهل کرمان بودن سردار نحوه محاسبه حقوق و دستمزد کارگران تامین اجتماعی در سال 1403 معمای المپیادی عبور قورباغه از برکه
منتخب روز   
کشف کله‌پاچه چهارهزارساله در گورستانی عجیب+ فیلم سیاه خان ، زشت ترین فرد تاریخ ایران+ فیلم (ویدئو) 10 نوع از خطرناک ترین مارهای جهان که در ایران هم دیده شده اند/ کابوس شب یعنی اینا نگاهی به خانه پدری استاد شهریار در روستای خشکناب شهرستان بستان آباد/ شعرهای مشهور استاد برای این روستاست +عکس عکس عروسی امیر جعفری و ریما رامین‌فر، همای سریال پایتخت فیک و تقلبی از آب درآمد / هوش مصنوعی داره وارد مراحل ترسناکی میشه! (عکس) تیپ و استایل فوق‌العاده شیک و لاکچری یاورِ سریال فاصله‌ها بعد از 14 سال در عربستان سعودی / ببینیدش نمی تونید بشناسید! فروش ویلای روف گاردن دار و استخر دار حسن جوهرچی، فرهاد سریال فاصله‌ها توسط دخترش در شمال ! / در منطقه‌ای تهرانی نشین!!! سلفی دونفره نعیمه نظام دوست با سلطان کمدی ایران که یکسال حق نداشت منتشرش کنه! / چه ست آدیداسی پوشیده مهران مدیری ... سلفی آسانسوری علیرضا نیکبخت با همسر دومش که بیشتر از جانش او را دوست دارد / کراش دهه هشتاد فوتبال ایران حالا مرد زندگی شده ... (عکس) تعجب کاربران خارجی فضای مجازی از حجاب کامل همسر ستاره لیورپول / دنیا با حجاب جای زیباتری نیست؟ (عکس) بیتابی همسر و فرزندان شهرام عبدلی، بازیگر نقش مهران در سریال فاصله‌ها، بر سر پیکر بی جان او / تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمی کردم ... (عکس) همبازی بودن آقای بیاتی، خواستگار فهیمه در پایتخت 5 با بازیگر معروف در فیلم نوستالژیک دهه شصتی / روحش شاد ...