سلانه، سازی است از خانواده تنبور با دسته بلند که براساس تصاویر تاریخی بازمانده از ایران باستان دارای سه سیم و سه گوشی بوده است که از طریق اضافه کردن سیم های اصلی می توان به صداهای بم تری دست یافت. کوشش های حسین علیزاده برای بازسازی و احیای این ساز باستانی، و کاوش هایش در گوشه های فراموش شده موسیقی ایرانی به آلبومی به نام سلانه منجر شد. این آلبوم شامل بداهه نوازی های علیزاده با این ساز در دستگاه های بیات اصفهان، سه گاه، بیات کرد و افشاری است. این آلبوم در نزد اساتید فن و کارشناسان موسیقی واکنش های متفاوتی برانگیخت.
تاریخچه ساز زهی سلانه
این ساز در قرن 16 میلادی در ایتالیا دوران رنسانس تحت عناويني همچون کلاسيکن (Classikon ) رواج داشته و ظاهرا بر اساس نمونه هاي شرقي همين ساز شکل گرفته است. ، اما پس از آن دچار تحولاتی شده است. در آن سال ها این سازها با 3 سیم به شکل یک ساز 3 گوش بود که نوازنده می توانست بر اساس نیاز خود به ساز سیم اضافه کند و صدای بم تر هم ایجاد کند. احتمالا این ساز چندین قرن گم شده و دوباره توسط ایرانیان پیدا شد. البته هیچ کس نمی داند که این ساز در آن سال ها چه صدایی داشته است. این ساز بسیار شبیه به ساز عود است که دسته بلندتری دارد.
تماشای نماد و نشانه های قدیمی از روی عکس و اثرها نشان می داد که ایرانیان از گذشته به سازهای زخمه ای علاقه زیادی نشان می دادند. سازهایی که در گذشته به کار می بردند با نوع امروزی تغییر بسیاری داشته است. سلیقه ی مردم در گذشته به شکل دیگری بوده که شاید برای امروزیان قابل درک نباشد. اما موضوعی که امروزه واضح است علاقه مردم به سنت ها و زنده نگه داشتن آن هاست. این ساز ابداعی توسط دستان هنرمند سیامک افشاری و استاد حسین علیزاده ساخته شد. این ساز که قدمت طولانی ندارد، ظاهر آن شبیه سازی شده از سازهای قدیمی مانند ساز رباب از تاریخ دور ایران است.
چگونگی پیدایش ساز سلانه
دلیل نام گذاری این ساز به گفته سیامک افشاری این است که خیلی دیر به ابداع این ساز دست زده اند. این سلانه سلانه پیدا کردن سازی که جایش خالی احساس می شد، دلیل نامگذاری آن است. پیدایش یک ساز جدید جسارت می خواهد. کسی که به علم موسیقی مسلط باشد و سازی را ابداع کند که با ورودش به دنیای موسیقی نور و نوایی بیشتر پدید آید. حسين عليزاده همانطور که خودش می گويد زياد تمايلي براي حرف زدن درباره آنچه انجام مي دهد ندارد و معتقد است : " در ايران نبايد درباره آنچه می خواهی انجام دهی حرف بزنی ، بايد عمل کنی ، بعد آن موافق و مخالفان می توانند نظرات خود را بدهند ادعايی ندارم ولی کسی هم نمی تواند به من بگويد حق ندارم کاري را بکنم يا نکنم . من در مرحله ای نيستم که بخواهم به اين چيزها توجه کنم . هر کسی جای من بود از تجربيات خود استفاده می کرد و ... " اين حرف ها بعد از ساخته شدن ساز سلانه گفته شد. او بعد از سال ها فعاليت در موسيقی دست به ابداع سازی زده است و معتقد است اين راه بايد ادامه پيدا کند . ساختن اين ساز با بازتاب های مختلفي روبرو بوده که از صحبت های استاد می توان آن را احساس کرد. جسارت عليزاده در ابداع و نوآوری قابل ستايش است. آن هم در دوره اي که کمتر استادی حاضر می شود موقعيت خود را با تجربه های جديد به خطر بياندازد.
با پیدایش ساز سلانه در سال 2003 میلادی منجر به انتشار آلبومی با همین نام شد. این آلبوم با 4 قطعه مهتاب، پگاه، آفتاب، شامگاه که قطعه های 16، 13، 11 و 21 دقیقه ای است شما را با تکنوازی این ساز آشنا می کند. حسین علیزاده در این آلبوم بداهه نوازی را در دستگاه بیات اصفهان، بیات کرد افشاری و سه گاه نواخته است. در واقع این ساز ترکیبی از سازهای تنبور، سه تار و بربط است اما صدایی کاملا متفاوت دارد.
ساختار ساز سلانه
این ساز بسیار شبیه به ساز تنبور اما با دسته بلندتر است. ساز سلانه دارای 12 سیم است که با شنیدن آن بیشتر متوجه صدای زیر بودن آن می شوید. جالب است بدانید که 6 سیم از این ساز برای کوک کردن به کار می رود و 6 سیم دیگر که دارای طنین است برای بهتر نشان دادن رنگ و هارمونی موسیقی است.
بداهه نوازی با ساز سلانه
به طور کلی اکثر نوازندگان ایرانی نظرشان بر این است که سازهای سنتی ایرانی برای تکنوازی مناسبند و خیلی سخت با بقیه سازهای ارکستری هماهنگ می شوند. همچنین این سازها را می توان بداهه نواخت. یعنی نوازنده با حس و حال خود شروع به نواختن قطعه دلخواه خود کند و تمامی نت های آن را به دست خود گیرد و بنوازد. در بداهه نوازی، نوازنده بر اساس حس و حال آنی و در همان لحظه خود شروع به نواختن می کند. نیازی ندارد که روزها برای نوشتن نت زمان بگذارد و ملودی خاصی را تمرین کند. حتی ممکن است از همان بداهه نوازی یک قطعه شاهکار پدید آید. وقتی نوازنده از بداهه نوازی خود راضی باشد حال آن را تبدیل به ملودی می کند.
معرفی ساز زهی سلانه
در ايران بعد از تغيير و تحولاتی که درساز موسیقی ایران به وجود آمد و موسيقی مقامی به دستگاهی تبديل شد ، سازهايی مثل عود و ارغنون يا قانون کمتر مورد استفاده قرار گرفتند. به همین دلیل وجود صداهای بم در سازهای ايرانی آن قدر مورد توجه نبوده است. بداهه نوازی با ساز سلانه در ایران بسیار رواج داشته است.به طور کلی اکثر نوازندگان ایرانی نظرشان بر این است که سازهای سنتی ایرانی برای تکنوازی مناسبند و خیلی سخت با بقیه سازهای ارکستری هماهنگ می شوند.
همچنین این سازها را می توان بداهه نواخت. یعنی نوازنده با حس و حال خود شروع به نواختن قطعه دلخواه خود کند و تمامی نت های آن را به دست خود گیرد و بنوازد.
دربداهه نوازی نوازنده بر اساس حس و حال آنی و در همان لحظه خود شروع به نواختن می کند. نیازی ندارد که روزها برای نوشتن نت زمان بگذارد و ملودی خاصی را تمرین کند. حتی ممکن است از همان بداهه نوازی یک قطعه شاهکار پدید آید. وقتی نوازنده از بداهه نوازی خود راضی باشد حال آن را تبدیل به ملودی می کند.