نگاهی به ضرب المثل زر دادم و دردسر خريدم
تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است. ضرب المثل در لغت به معنای مثال زدن است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده می کنند.بعضی از مثلها حاصل پندهای دانايان يا پيشوايان مذهبي يا تجربه هاي زندگی مردم است . اينگونه مثل ها را حكمت می نامند .بعضی گفتار اشخاص نامدار تاريخی يا عادی بوده كه در موقع خاصی خيلی بجا و مناسب بوده و از بس به ذوق ديگران خوش آمده مشهور شده است . بسياری از مثل ها نتيجه داستانی است ، خواه حقيقي يا افسانه ای باشد . در حالي كه مردم از داستان اصلی آن ممكنست بیی خبر باشند و يا ممكنست در هر شهری به صورتی نقل شودبعضی از مثلها از يك قطعه شعر معروف گرفته شده است مانند، ( از ماست كه بر ماست )كه از شعر معروف ناصر خسرو گرفته شده است . مثل های منظوم گاه ساخته و پرداخته شاعر است و گاهی از مثل های ساده گرفته شده و در شعر زيبا و مناسبی جا افتاده و جانشين مثل قديمتر شده است .
داستان ضرب المثل زر دادم و دردسر خريدم
اکْبَرشاه یا ابوالفتح جلال الدین محمد اکبر (زاده ۱۵ اکتبر ۱۵۴۲ برابر ۲۳ مهر ۹۴۲ خورشیدی و ۲۴ جمادی الثانی ۹۴۹ قمری در سند؛ درگذشته ۱۷ یا ۲۷ اکتبر ۱۶۰۵ برابر با ۵ آبان ۹۸۴ خورشیدی و ۱۴ جمادی الثانی ۱۰۱۴ قمری در آگرا.) سومین پادشاه از سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند است که در هندوستان با نام مغول اعظم یا اکبر کبیر نامیده می شود، فرزند همایون و پدر جهانگیرشاه بود که بین سال های ۱۵۵۶ و ۱۶۰۵ فرمانروایی کرد. او پادشاهی خیرخواه، شجاع و خردمند بود و از وی در کنار آشوکا یکی از تأثیرگذارترین پادشاهان در تاریخ هند و بزرگترین پادشاه آن سرزمین یاد کرده اند. اکبرشاه همان کسی است که برای ایجاد یک سلطنت ملی و رفع اختلافات فرق و ملل و نحل در سال ۹۷۵ هجری مذهب صلح کل را بنیاد نهاده آن را مذهب الهی نامگذاری کرد، و مقرر داشت که در هر شب جمعه علما و مشایخ اسلام از شیعه و سنی و کشیشان ژروئیت نصاری و احبار یهود و مؤبدان زردشتی و برهمنان هنود و حتی ملحدان و دهری مذهبان با کمال آزادی چهار ایوانی که برای نیت در قصر خود بنا کرده بود انجمن ساخته مباحثه و احتجاج نمایند و خود تحت عنوان ملکه اجتهاد و ظل الله به سخنان ایشان گوش فرا داده قضاوت می کرد.
اکبرشاه «در فهم و دانش و همت و بینش و رأی و تدبیر و عدل و داد بی نظیر بوده معاصر شاه عباس ماضی صفوی است و با یکدیگر مراوده ای تمام داشته اند.»
اکبرشاه طبع شعر داشت و گهگاه به فارسی شعر نیکو می سرود. گویند شبی فارغ از قیل و قال سلطنت و کشورداری، مجلس بزمی آراست و در شرب خمر و میگساری افراط کرد.
بامدادان به سر درد شدیدی مبتلا گردید و در پاسخ ندیمان و آشنایان که به عیادتش رفته بودند مرتجلاً گفت :
دوشینه زکوی می فروشان
پیمانه می به زر خریدم
اکنون ز خمار سر گرانم
زر دادم و دردسر خریدم
کاربرد ضرب المثل زر دادم و دردسر خريدم
هر كسی بدون مطالعه و مداقه كاری انجام دهد و از رهگذر آن عمل ناسنجیده متحمل زیان و ضرر، و بلكه مزاحمت و دردسر شود در پاسخ ملامتگو از مصراع مثلی بالا استفاده می كند تا موجب تنبه و عبرت دیگران گردد و نیندیشیده تصمیمی نگیرند.
همراهان عزیز ساعدنیوز ، زبان فارسی یکی از غنی ترین زبان های جهان است که در آن ضرب المثل های بیشماری وجود دارد. برای آگاهی بیشتر درباره این ضرب المثل ها با بخش ضرب المثل ساعدنیوز همراه باشید.
بی صبرانه منتظر نظرات مفید و ارزشمندتان هستیم.