همسر جانباخته سانچی: با فکر اینکه همسرم یک روز به خانه برمیگردد، زندگی میکنم
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از ایسنا، شکوفه عبدالله زاده، همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی اظهار کرد: همسرم افسر دوم کشتی سانچی بود و تیکد چیپ آفیسری اش را گرفته و قرار بود این سفر آخری باشد که بهعنوان افسر دومی میرود اما هیچگاه به مقصدش نرسید.
وی با بیان اینکه هم مدیرعامل شرکت ملی نفتکش و هم رئیس هیئتمدیره پیگیر حقوحقوق مالی و بیمههای ما بودند و از نظر مالی کوتاهی نکردند، افزود: از نظر پیدا کردن اجساد اما خیلی دیر شد، زمان زیادی گذشت و دیگر کشتی تخریب شده و امکان ورود غواص وجود نداشت، شرکت ملی نفتکش بارها متذکر شد تمام تلاش خود را برای فرستادن غواص میکند اما زمان زیادی گذشته بود.
سانچی، حادثه از پیش تعیینشدهای نبود
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی ادامه داد: از نظر شفافسازی نیز شرکت ملی نفتکش در 20 آذرماه امسال جلسهای برای خانوادهها تشکیل داد؛ در این جلسه ویدئوهایی را پخش کردند تا خانوادهها گوش کنند و اگر سؤالی دارند پاسخگو باشند.
عبدالله زاده در پاسخ به این سؤال که آیا ابهاماتی که خانوادهها داشتهاند برطرف شده یا خیر، تصریح کرد: اینکه ابهامات برطرف شد یا نه موضوعی شخصی است، شاید یک نفر ابهاماتش برطرف شده و برای کسی دیگر برطرف نشده باشد، من هم سؤالاتی که در ذهنم بود را مطرح کردم.
وی ادامه داد: من همیشه به دنبال این بودم که بدانم حادثه سانچی واقعاً یک حادثه بوده یا اتفاقی از پیش تعیینشده که به این نتیجه رسیدم حادثه بوده و برنامه از پیش تعیینشدهای در کار نبوده است؛ در آن مدت شایعات زیاد شده بود و برخی میگفتند آمریکا سانچی را زده، برخی میگفتند کشتی چینی مخصوصاً به کشتی ما زده اما چنین مسائلی نبوده است و اشتباه افسر کشتی ما و کشتی کریستال باعث شد این حادثه اتفاق بیفتد.
با فکر اینکه همسرم هنوز در کشتی است و یک روز به خانه برمیگردد، زندگی میکنم
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی عنوان کرد: وقتی امکان ورود به کشتی که در عمق بیش از صد متری اقیانوس است وجود ندارد، پیکری هم دیگر وجود ندارد، یک سال از آن حادثه گذشته و کشتی سوخته و داخل آب رفته و احتمالاً تجزیه شده است، البته من در این خصوص کارشناس نیستم ولی فکر نمیکنم دیگر پیکری وجود داشته باشد، باید در این زمینه منطقی فکر کرد.
عبدالله زاده با بیان اینکه پذیرش این اتفاق خیلی وحشتناک است و اصلاً نمیتوانم در این مورد جمله یا کلمهای به کار ببرم، خاطرنشان کرد: سعی میکنم اصلاً به این حادثه فکر نکنم، هر لحظهای که فکر میکنم چه اتفاقی افتاده و همسرم دیگر برنمیگردد، دیوانه میشوم.
در این یک سال بیشتر پیر شدهام
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی اضافه کرد: همیشه میگویند گذشت زمان آدمها را سرد میکند و صبرشان بیشتر میشود، اما در مورد من و همسرم اینطور نبود و به این نتیجه رسیدم که نهتنها گذشت زمان هیچچیز را حل نمیکند بلکه مشکلات را بیشتر هم میکند و نبودش را بیشتر احساس میکنم.
عبدالله زاده ادامه داد: احساس میکنم نسبت به یک سال گذشته بیشتر پیر شدهام، بیشتر کمرم شکسته شده و سعی میکنم فقط زندگی کنم چون مجبور به زندگی کردن هستم.
برای ایران از دست دادن چنین نیروهایی حیف بود
وی با اشاره به اینکه مردم خیلی با ما هم دردی کردند، افزود: پس از حادثه سانچی کل ایران در غم و ماتم فرو رفت چراکه حادثهای بیسابقه در دنیا بود، من فکر نمیکردم واقعاً آدمی روی کشتی برود و نابود شود، 32 نفر از بین بروند، هیچ کاری نشود کرد و یک نفر هم زنده بیرون نیاید.
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی اظهار کرد: ناراحتم از اینکه همسرم در زمان و مکان اشتباه قرار گرفته بود، احسان من برای مردن حیف بود، برای ایران از دست دادن چنین نیروهایی حیف بود.
عبدالله زاده با بیان اینکه تربیت کردن این نیروها زمان زیادی میبرد، افزود: همسر من در مدرسه تیزهوشان درس خوانده بود، با رتبه 700 وارد دانشگاه شد، میتوانست بهترین رشته را در بهترین دانشگاه بخواند اما به دلیل افکار دوران جوانی که دریا و کشتی را دوست داشته وارد این رشته شد، درصورتیکه این رشته به درد همسر من نمیخورد، احسان من به دو زبان انگلیسی و روسی تسلط کامل داشت، این آدم حیف بود از بین برود.
افرادی که روی کشتیهایی مثل سانچی میروند باید گزینش شوند
وی با اشاره به اینکه متأسفانه همسرم جانش را به خاطر هیچ از دست داد، تصریح کرد: کار بر روی کشتی از مشاغل سخت است و همسر من بابت کاری که میکرد حقش را دریافت نمیکرد، 8 ساعت در روز و یک ماه تمام کار میکرد و با تحصیلاتی که داشت تنها ماهی هزار و 500 دلار حقوق داشت، همسر من به خاطر هزار و 500 دلار مرد و این دردناک است.
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی خاطرنشان کرد: مشاغل سخت باید درآمدشان بیشتر باشد، باید امنیت بیشتری برای این کشتیها در نظر بگیردند، افرادی که برای کار روی این کشتیها انتخاب میکنند واقعاً باید شایسته باشند؛ افرادی که روی سانچی بودند برای چنین سفر و باری باید گزینش میشدند؛ نباید در مورد این موضوعات سهلانگاری شود و چنین حوادثی مجدداً تکرار شود.
ممکن است با عوض شدن هیئتمدیره مابهالتفاوت حقوق همسرم قطع شود
عبدالله زاده با بیان اینکه همسر من به خاطر یک اشتباه مرد و این واقعاً غیرقابلتحمل است، عنوان کرد: از این نظر که مسئولین رسیدگی کردند، بله مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره شرکت ملی نفتکش لحظهای ما را تنها نگذاشتند و از نظر مالی خیلی رسیدگی کردند؛ پرسنل سانچی را افراد زنده خطاب کردند و بخشی از حقوقشان را شرکت پرداخت میکند.
وی ادامه داد: به من گفتند پرسنل سانچی را یک رنک بالا بردیم درصورتیکه همسر من تیکت چیپ آفیسری داشت و اکنون نیز به عنوان چیپ آفیسر انتخابش کردهاند؛ یک چیپ آفیسر ماهی 8-9 میلیون تومان حقوق دارد اما برای همسر من چنین حقوقی در نظر گرفته نشده و مبلغ ناچیزی روی حقوق قبلی گذاشته و به ما پرداخت میکنند و این را هم متذکر شدهاند که تا زمانی که شرکت تصویب هیئتمدیره گذشته را دارد این مبلغ پرداخت میشود و ممکن است با عوض شدن اعضای هیئتمدیره این مبلغ قطع شود.
بنیاد شهید اصلاً ما را بهعنوان خانواده شهید در نظر نگرفته است
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی اضافه کرد: تنها خواهشی که دارم این است که حداقل در حقوحقوق پرسنل کشتی ظلم و اجحاف نشود، واقعاً ببینند حقوق یک چیپ آفیسر چقدر است؛ اینها باید افراد زنده خطاب شوند چون این اتفاق در حین کارشان افتاده است و قانون این را میگوید؛ باید ببینیم آیا فرد زنده اینقدر حقوق میگیرد؟
عبدالله زاده افزود: بنیاد شهید اصلاً ما را بهعنوان خانواده شهید در نظر نگرفته است، من یک مستمری از تأمین اجتماعی و یک مابهالتفاوت حقوقی که به همسرم تعلق گرفته را از شرکت ملی نفتکش میگیرم.
وی در پاسخ به این سؤال که برای عنوان شهادت پرسنل سانچی چه اقداماتی انجام دادهاند، اظهار کرد: من میگویم یک افتخار یک عنوان خودش نصیب آدم شود، وقتی دنبالش بدویم اصلاً ارزشی ندارد؛ اگر اینها واقعاً شهید هستند خود بنیاد شهید باید اینها را شهید خطاب کند و اینکه ما برویم درخواست دهیم صحیح نیست؛ باز هم خدا را شکر شرکت ملی نفتکش برایمان کوتاهی نکرده است.
من و همسرم با عشق ازدواج کردیم
همسر احسان ابولی افسر دوم کشتی سانچی در خصوص شغل همسرش افزود: نمیتوانستم دلتنگی نکنم، شغلش شغل سختی بود؛ هر زمان کشتیها به خارج خلیج میرفتند برایشان کارت تلفن میآوردند که بتوانند با تلفن ماهوارهای تماس بگیرند که البته هزینه این کارتها هم بالا بود و هرکسی نمیتوانست بخرد.
عبدالله زاده ادامه داد: کارتها که میآمد همسرم میگفت؛ شکوفه من 10 تا از کارتها را خریدهام که بتوانم یک روز در میان با تو تماس بگیرم و حرف بزنیم. دلتنگیهایمان زیاد و شرایط سختی بود بهخصوص که من و همسرم با عشق ازدواج کردیم و واقعاً عاشق هم بودیم.
وی اضافه کرد: همسرم کارش را دوستش داشت و من برای علاقهاش احترام قائل بودم و با کارش کنار میآمدم و میگفتم صبر میکنم تا برگردی اما زمان سخت میگذشت؛ همسرم میگفت من برای تو مینویسم، روی تقویم هرروزی که میگذرد و به آمدن به خانه نزدیک میشوم را خط میزنم. خیلی سخت میگذشت و الآن سختتر میگذرد اما چه میشود کرد، گاهی آدم تصمیم اشتباهی میگیرد که تاوان بدی برایش دارد، متأسفانه احسان من تاوان اشتباه دوران جوانیاش را داد که وارد این رشته شد.