در این سالها به انحاء مختلف به جامعه چنین القاء کرده اند که متن برجام را طرف آمریکایی به تیم ایران دیکته کرده است. این دروغ بزرگی است که متأسفانه در این سال ها به کرات تکرار شده است.
ساعدنیوز: به نظر می رسد با استقرار آقای امیرعبداللهیان در وزارت خارجه و تعیین آقای باقری کنی به عنوان معاونت سیاسی وزارتخانه و سرپرست تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، ما شاهد یک شیفت پارادایمی در این وزارتخانه هستیم. رویکرد تیم جدید مذاکره کننده هسته ای کشورمان در مذاکرات احیای برجام نیز تقریباً این موضوع را به اثبات می رساند. رویکرد تهاجمی و تجدیدنظرطلبانه جایگزین رویکرد تعاملی شده است. به نظر می رسد دولت سیزدهم تصمیم گرفته است که عمارت برجام را بکوبد و از نو عمارت جدیدی بنا کند؛ به اعتقاد برخی تحلیلگران، ارائه دو بسته پیشنهادی که موجب دلخوری طرف غربی شده است، دقیقاً در این راستا است و در تضاد با دستاوردهای شش دور مذاکره ای است که در دولت دوازدهم به ریاست محمد جواد ظریف انجام گرفته بود. نظر حضرتعالی در خصوص این مطلب چیست؟
حسن بهشتی پور: بسم الله الرحمن الرحیم. این برداشت اشتباه است. تیم مذاکره کننده کشورمان قصد کوبیدن بنای برجام را ندارد بلکه در پی اعمال اصلاحاتی در داخل عمارت است و به تعبیری، میخواهد دکوراسیون و چیدمان داخلی این عمارت را تغییر دهد. واقعاً این انتقاد به دولت وارد است که پیوستی رسانه ای برای مذاکرات احیای برجام طراحی نشده است. به نظر، بهتر بود دو سند پیشنهادی ارائه شده به طرف غربی را منتشر می کردند تا دیگران نیز بتوانند بر اساس محتوای این اسناد تحلیل های دقیقتری از روند مذاکرات احیای برجام ارائه دهند. ما به صورت دقیق نمیدانیم که محتوای این دو سند چیست و به همین دلیل نمی توانیم بیش از حدس و گمان حرفی در این باره بزنیم. طبق آن چیزی که از سخنان آقای امیرعبداللهیان و آقای باقری دستگیرمان می شود، این دو بسته پیشنهادی در چارچوب برجام ارائه شده است و اصولاً دولت از ابتدا اعلام کرده که با هر نوع مدعای فرابرجامی از سوی آمریکا و طرف های غربی مخالف است.
نکته مهمتر این است که ما در ایران، برداشت اشتباهی از متن برجام داریم. ارائه دو سند پیشنهادی از سوی تیم مذاکره کننده هسته ای نیز دقیقاً بر مبنای این برداشت اشتباه از برجام صورت گرفته است. در این سالها به انحاء مختلف به جامعه چنین القاء کرده اند که متن برجام را را طرف آمریکایی به تیم ایران دیکته کرده است. این دروغ بزرگی است که متأسفانه در این سال ها به کرات تکرار شده است. این در حالی است که کلمه به کلمه و سطر به سطر برجام در جلسات متعدد کارشناسی طرفین مورد بحث و بررسی قرار گرفته و اصلاً مذاکرات طولانی ایران با 1+5 هدفش رسیدن به همین متن بوده است نه این که از ابتدا متنی در کار بوده باشد. مرتب در رسانه ملی ما شاهد القای این مطلب کذب بوده و هستیم که متن برجام به دیپلمات های ایرانی دیکته شده است نه این که حاصل گفتگو باشد.
ماهیت مذاکره این است که دو طرف تلاش می کنند با تعدیل خواسته هایشان به سمت همدیگر حرکت کنند. اگر قرار بود که متن برجام را آمریکا تحمیل کرده باشد این که دیگر نمی شد مذاکره!
گفته می شود که برجام دقیقاً همان متنی است که در یک اندیشکده به نام Crisis که مقرش در بروکسل است نگارش شده است. در کل دنیا اندیشکده هایی هستند که پیشنهاداتی درباره راه حل بحرانهای بین المللی ارائه می دهند ولی این طور نیست که برجام توسط این اندیشکده نگاشته شده باشد. طبیعتاً ممکن است شباهت هایی هم بوده باشد ولی متن 195 صفحه ای برجام چه نسبتی با 25 صفحه متن منتشر شده توسط این اندیشکده داشته باشد. همین تصورات غلط و اساساً برداشت نادرست از روند نگارش متن برجام باعث شده است که امروز تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم پیشگام شود و دو متن پیشنهادی به مذاکرات ببرد که خُب این بار نوبت ماست که خواسته های خودمان را تحمیل کنیم! اصلاً چنین چیزی در کار نبوده که ما بخواهیم این طور رفتار کنیم. ما دست پیش گرفته ایم که به اصطلاح، مدیریت خودمان را ثابت کنیم. این تصور غلطی است که برجام را آمریکا نوشته است. من نمی دانم؛ شاید پیش نویسی از سوی آمریکا ارائه شده است. ولی حتی اگر پیشنویسی هم در کار بوده باشد، باز این پیش نویس مورد رد و اصلاح و گفتگو واقع شده است. سطر به سطر بحث شده است؛ روند مذاکرات به صورت مستند ثبت شده است و بر اساس این مستندات چنین چیزی نبوده است که آمریکا برجام را به ما دیکته کرده باشد. ماهیت مذاکره این است که دو طرف تلاش می کنند با تعدیل خواسته هایشان به سمت همدیگر حرکت کنند. اگر قرار بود که متن برجام را آمریکا تحمیل کرده باشد این که دیگر نمی شد مذاکره!
اما درباره مطلبی که شما مطرح کردید و خُب برخی دیگر از رسانه ها هم ممکن است چنین تلقی ای داشته باشند که دولت به دنبال بنای عمارت جدید است. دلیل این تلقی غلط دقیقاً همان نبودن پیوست رسانه ای است. دستگاه دیپلماسی ما می توانست یک فاکت شیت از ریز مطالبات خودش در روند احیای برجام منتشر کند؛ دقیقاً همان کاری که طرف آمریکایی در مذاکرات اول برجامی کرد. این فاکت شیت می توانست تنویر افکار عمومی و رسانه ها را در پی داشته باشد. مدیریت ادراک perception management اصلاً مورد اهتمام دولت نیست در حالی که 50 درصد موفقیت یک مذاکره منوط به همین مدیریت ادراک است. این کار هم به نوبه خود مستلزم به کارگیری یک تیم قوی رسانه ای با افراد زُبده است نه افرادی که فقط ادعا دارند و هیچ مهارتی ندارند.
چرا ترامپ به صورت یکجانبه از برجام خارج شد؟ چون آن چیزی که مد نظر ترامپ بود در برجام نبود! آقای اوباما نتوانسته بود آن چیزی که مطلوب واقعی آمریکا است را در متن برجام بگنجاند!
بنابراین، امروز ما با دو متن حاوی پیشنهادات ایران مواجهیم. طبق گفته تیم مذاکره کننده ما، این متن ها در چارچوب برجام مهیا شده اند. از نظر این عزیزان، اصلاحاتی لازم است در متن برجام انجام گیرد تا به تعبیر ایشان، خواسته های به حق ایران تأمین شود. من می خواهم به این دوستان این نکته را یادآوری کنم؛ چرا ترامپ به صورت یکجانبه از برجام خارج شد؟ چون آن چیزی که مد نظر ترامپ بود در برجام نبود! آقای اوباما نتوانسته بود آن چیزی که مطلوب واقعی آمریکا است را در متن برجام بگنجاند؛ و بعد هم در سال 2018 با تحریک رژیم صهیونیستی و همین بهانه از برجام خارج شد. برجام به عنوان یک متن حاصل از مذاکرات طرف غربی و ایران، حاصل تعدیل خواسته های طرفین برای رسیدن به یک نقطه مشترک است. همان طور که پیشتر هم گفتم، این ذات مذاکره است؛ شما به سمت همدیگر حرکت می کنید تا به یک نقطه مورد اتفاق برسید؛ خُب اگر هر دو طرف بر خواسته های خودشان پافشاری کنند دیگر مذاکره ای شکل نمی گیرد چه برسد به نگارش متن! یقیناً در متن برجام اشکالاتی وجود دارد ولی این اشکالات تابعی است از حد و حدود قدرت چانه زنی ما در مذاکرات؛ رفع این اشکالات منوط به بالاتر رفتن قدرت چانه زنی ما است. همین حدی هم که در برجام ما به برخی از خواسته هایمان رسیدیم دستاوردی است برای کشور با توجه به قدرتی که داریم. ولی اگر دوستان در وزارت خارجه فکر می کنند که قدرت چانه زنی ما بالا رفته است؛ بسم الله! حقوق ایران را استیفاء کنند.
من فکر نمی کنم به صِرف بالا رفتن قدرت هسته ای، قدرت چانه زنی ما بالا برود. قدرت چازنی، بالاتر رفتن توان اقتصادی را هم میخواهد. اقتصاد ما باید به حدی قوی باشد که تحریم ها را بتوانیم بی اثر کنیم. با حرف زدن کار پیش نمی رود. علاوه بر این قدرت اقتصادی شما نیاز به حمایت 80 میلیون هموطن ایرانی هم دارید. این حمایت سرمایه اجتماعی تیم مذاکره کننده است. و الا فرقی نمیکند که شما مذاکرات را پنجشنبه شروع کنید یا دوشنبه!
تاب آوری جامعه را باید بسنجیم که تا کجا جامعه می تواند فشار سنگین تحریم ها و تنگناهای معیشتی را تحمل کند. چه تعداد از مردم ما می دانند که به چه دلیلی این همه فشار اقتصادی را تحمل می کنند و تا کی این سختی ادامه دارد؟
ساعد نیوز: بعد از ارائه دو بسته پیشنهادی از سوی تیم مذاکره کننده، طرف های غربی اظهارات منفی ای درباره آینده احیای برجام کردند؛ خصوصاً مکرون در دوبی اعلام کرد که پیشبینی می کند که دور بعد از مذاکرات با وقفه ای طولانی برگزار خواهد شد. برخی منابع خبری رژیم صهیونیستی اعلام کرده اند که در گفتگوی ویدئویی بایدن و پوتین یکی از موضوعات مطروحه همین بحث احیای برجام بوده و حتی از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و قرار گرفتن ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بحث شده است. برخی تحلیلگران معتقدند که برجام امروز در آی سی یو است و نیاز هست که تصمیمی جدی برای احیای آن صورت بگیرد. به نظرتان پنجره برای احیای برجام تا کی می تواند باز بماند؟
حسن بهشتی پور: این طور نیست که پرونده هسته ای کشورمان به صورت مستقیم به شورای امنیت ارجاع داده شود؛ اول نیاز هست که در شورای حکام قطعنامه ای صادر شود و بعد این پرونده به شورای امنیت ارجاع داده شود. درست است که آمریکا نمی تواند مکانیسم ماشه را فعال کند ولی کشورهای اروپایی به خاطر عدم خروج از برجام این حق را دارند که مکانیسم ماشه را فعال کنند. و اگر این اتفاق بیفتد طبیعتاً پرونده به شورای امنیت ارجاع می شود و ما ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار بگیریم ممکن است قطعنامه ای علیه ما صادر شود و حتی چین و روسیه آن را تأئید کنند. معتقدم فعلاً از این مرحله فاصله داریم. ولی بیش از آن که ما بخواهیم زمان را از این طرف محاسبه کنیم باید به آن طرف ماجرا که مردم هستند فکر کنیم. تاب آوری جامعه را باید بسنجیم که تا کجا جامعه می تواند فشار سنگین تحریم ها و تنگناهای معیشتی را تحمل کند. چه تعداد از مردم ما می دانند که به چه دلیلی این همه فشار اقتصادی را تحمل می کنند و تا کی این سختی ادامه دارد؟ ما باید مردم را در داخل توجیه کنیم. این حق مردم ما است که بدانند این بهای سنگین را برای چه چیزی می پردازند؟ باید به مسیرهای دیگر هم فکر کنیم و اگر لازم شد ریل گذاری جدیدی را دستور کار قرار دهیم. هر نوع تصمیمی در این سطح نیازمند توجیه جامعه برای جلب حمایت حداکثری است. باید به مردم بگوئیم که ما این فشارها را برای چه تحمل می کنیم؟ آیا راه دیگری وجود ندارد؟ آیا زمان آن نرسیده است که به راه رفته و مسیری که پیموده ایم دقیقتر بیندیشیم؟ آیا وقت یک نرمش قهرمانانه جدید نشده است؟ طرف مقابل تکلیفش مشخص است؛ تحریم و فشار حداکثری برای مجاب کردن ایران؛ اگر با تحریم نشد، شورای امنیت و مرحله آخر فشارهای جامع بین المللی. اما تکلیف ما با مردم هنوز مشخص نیست!
مردم و افکار عمومی باید توجیه شود که به چه دلیلی دارد این فشارها را تحمل می کند؟ باید اصلاحات اقتصادی در جامعه صورت بگیرد؛ خود آقای رئیسی گفتند که 70 درصد مسائل و مشکلات اقتصادی ربطی به تحریم ندارد؛ خُب پس چرا اقدامی صورت نمی گیرد؟ آیا راه حل موضوع و کم کردن فشار اقتصادی بر مردم فقط تهدید طرف مقابل به خروج از ان پی تی است یا مدیریت اقتصاد کشور؟ هر روز تولید ناخالص ملی ما دچار اُفت می شود؛ آیا می خواهیم تجربه کره شمالی را تکرار کنیم یا به مسیر دیگری می اندیشیم؟ آقای رئیسی قول اصلاحات اقتصادی را دادند. گفتند اقتصاد ربطی به تحریم ندارد پس چرا ما هیچ اقدامی را شاهد نیستیم. درست است که مدت کمی است که دولت سر کار آمده است ولی هیچ دورنمایی هم ارائه نمی شود که به مردم گفته شود؛ این مشکلات را داریم؛ این موانع وجود دارد و این نقشه راه ما است برای این که بعد از 2 سال مثلاً مشکلات جامعه حل شود. اگر این دورنما ارائه شود در جامعه امیدآفرینی می شود. امید برای جامعه اهمیت ویژه ای دارد.