جایگاه روانشناس در نظام سلامت کشور و دغدغه های موجود در این زمینه

  جمعه، 09 اردیبهشت 1401   زمان مطالعه 8 دقیقه
جایگاه روانشناس در نظام سلامت کشور و دغدغه های موجود در این زمینه
یکی از شاخص های مهم سنجش توسعه یافتگی در حوزه بهداشت و سلامت توجه کافی به بهداشت و سلامت روان در کنار بهداشت و سلامت جسمانی شهروندان است.دکتر سعیده زنوزیان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان و روانشناس به مناسبت روز روانشناس و مشاوره به جایگاه روانشناس در جامعه ایرانی و چالش های موجود در این حوزه پرداخته است.

در واقع، بحث درباره دغدغه ها و جایگاه روانشناس در نظام سلامت کشور در چند بخش قابل طرح است. در ابتدا می توانیم این مطلب را بیان کنیم که جایگاه روانشناس در نظام سلامت کشور بسیار مهم است و شاید تا همین چند سال گذشته، مورد غفلت قرار گرفته بود؛ چون سیستم پزشکی در واقع غالب بوده در کشور و شاید، نگاه روانشناختی به مسائل بهداشت و سلامت در سنین مختلف وجود نداشته است. به هر حال، این رویکرد تغییر کرده و وضعیت در این زمینه بهتر شده است. خوشبختانه دانش روانشناختی پزشکان و کادر درمان ما خیلی بهبود پیدا کرده است؛ به گونه ای که خیلی از پزشکان بیماران را به مطب های روانشناسی ارجاع می دهند، و توصیه به روان درمانی می کنند. چرا که ما می دانیم که برخی از اختلالات روانشناختی با ویژگی های ظاهری جسمانی خودشان را نشان می دهند. در حالی که افراد مبتلا به این اختلالات برای درمان خودشان اولین جایی که مراجعه می کنند، یک پزشک عمومی یا یک پزشک متخصص است. به طور مثال، اختلال پانیک یا وحشت زدگی یک اختلالی است که علائم آن، بسیار شبیه علائم سکته قلبی است و فرد ترس از سکته قریب الوقوع را دارد. به هر حال، بعد از بررسی های بالینی و آزمایش های متعدد مشخص می شود که فرد مورد نظر، مبتلا به بیماری قلبی یا بیماری ریوی نیست. در واقع گفته می شود که این یک اختلال روانشناختی است. قاعدتاً نیازمند مراجعه به روانپزشک و روانشناس وجود دارد.

این مثال نشان می دهد که خیلی از متخصصین قلب ما باید نسبت به این مسأله آگاه باشند. خوشبختانه برخی از این متخصصین آگاه هستند و افرادی با این علائم را به روانشناس یا روانپزشک ارجاع می دهند؛ یا سایر مسائل یا اختلالات روانشناختی که خودشان را به شکل علائم جسمانی نشان می دهند، و مراجعه به پزشک وجود دارد، لزوم ارجاع پزشکان به روانشناسان را مطرح می کند. این در ارتباط با بحث بیماریها و اختلالات و سیستم پزشکی است. در سایر سیستم های مطرح و در سایر سازمان ها و مکان ها و حتی در میان عموم مردم، جایگاه روانشناس بسیار مهم است.

ما در بحث مدرسه باید روانشناس یا مشاور کودکان و نوجوانان را داشته باشیم که هم مباحث روانشناختی کودک و نوجوان، هم در بحث آموزش سبک های فرزندپروری صحیح و هم شیوه های یادگیری و اختلالات مربوط به کودکان از جمله اختلالات یادگیری و نیز سنجش هوش و غیره تبحرداشته باشند. بنابراین، یک روانشناس می تواند یک جایگاه کلیدی در مدرسه داشته باشد، ولی متأسفانه یا نیروهای خبره ای در برخی مدارس به کار گرفته نمی شوند؛ یا نیروهایی به کار گرفته می شوند که دانش و تخصص لازم را ندارند؛ یا آنقدر در آن سیستم به روانشناس و مشاور بها داده نمی شود و آزادی عمل داده نمی شود تا بتواند آموزش های لازم را به فرزندان و والدین بدهند، یا برنامه پژوهشی خاصی را بخواهند پیش ببرند.

در ارتباط با کارخانه ها و صنعت هم روانشناسی وارد شده است. ما رشته ای داریم به نام روانشناسی صنعتی و سازمانی به این معنا که روانشناسانی که در کارخانه ها و مراکز تولیدی هستند، غیر از کلاس ها و کارگاه ها و روان درمانی هایی که به صورت فردی و گروهی برای ارتقای بهداشت روانی کارکنان برگزار میکنند، باید به مباحثی از این قبیل بپردازند که چگونه بازدهی یک کارخانه می تواند افزایش یابد؟ از چه ساز و کارهایی باید استفاده شود؟ چگونه می توان انگیزه کارکنان را افزایش داد؟ چه عواملی باعث کاهش بازدهی و کاهش انگیزه می شود؟ یا ارتباطات درون سازمانی باید چگونه باشد؟ بنابراین، می بینیم که ردپای روانشناسی می تواند در خیلی جاها دیده شود؛ در سیستم های آموزشی؛ در سیستم های درمانی؛ و در سیستم های صنعتی.

حال به این مسأله بپردازیم که در جامعه ما چه چالش هایی در این حوزه وجود دارد؟ یکی از چالشهای موجود که شاید بتوان آن را جزو اولین چالش هایی دانست که برای روانشناسان مطرح شود، بحث سیستم ارجاع است. ما سیستم ارجاع قوی ای در ایران نداریم. البته همانطورکه گفتیم، وضعیت در حال تغییر است و پزشکان بیماران دارای اختلالات روانی را به روانشناس یا روانپزشک ارجاع می دهند. ولی این کار گروهی باید بیش از این جای بیفتد به گونه ای که ارجاع روانشناسان به پزشکان متخصص و روانپزشکان یا متقابلاً ارجاع پزشکان متخصص به روانشناسان و مشاوران بیشتر صورت بگیرد. این امر مستلزم آن است که کارآمدی روانشناسان در جامعه بیشتر از قبل دیده شود، و ما شاهد تخلف های اخلاقی و حرفه ای از طرف روانشناسان نباشیم. مثل همه ی مشاغل دیگر و سیستم های درمانی دیگر، روانشناسان هم باید از اصول اخلاق حرفه ای خودشان پیروی بکنند.

یکی دیگر از چالش های موجود، بحث تخلف هایی است که صورت می گیرد؛ یا بحث این که برخی از روانشناسان کارآمدی و دانش کافی و تجربه کافی برای ارائه خدمات روان درمانی و مشاوره ای را ندارند؛ و ممکن است که پروانه از طرف بهزیستی یا نظام روانشناسی یا مراکز مربوطه دریافت کرده باشند، ولی صلاحیت لازم را نداشته باشند. بنابراین، شاهد برخی به اصطلاح روانشناسان و مشاورانی در جامعه هستیم که کار تخصصی درستی را انجام نمی دهند؛ و تجربیات منفی مراجعین به اینها باعث می شود که بازخوردهای حاصله به کل جامعه روانشناسان تعمیم داده شود. بنابراین، گزینش این افراد بسیار مهم است.

یکی از انتقاداتی که شخصاً به بحث روانشناسی و مشاوره دارم، این است که زمزمه هایی وجود دارد مبنی براین که نظام روانشناسی می خواهد مصاحبه پروانه فعالیت را حذف کند؛ این هم به ضرر جامعه روانشناس و هم آحاد مردم است؛ چرا که اگر این مصاحبه حذف شود، خیلی وقت ها ما از شخصیت روانشناسانی که قرار است در اتاق درمان خدماتِ روانشناسی را ارائه دهند، بی اطلاع می مانیم و صرفاً اکتفا می کنیم به مدرک دانشگاهی آنها و به کارگاه هایی که گذرانده اند و دانش آنها؛ در حالی که بخش زیادی از صلاحیت درمان به شخصیت سالم آن روانشناس بازمی گردد؛ یا حتی، انتقاد دیگری که وجود دارد، در ارتباط با مصاحبه های ورود به مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی و مشاوره است. شاید در دهه های قبل تأکید بیشتری روی این مسأله بود، خیلی خوب بود که بچه هایی که از لیسانس وارد مقطع فوق لیسانس می شدند، بعد از قبولی در آزمون کتبی شان، آزمون شفاهی و مصاحبه داشتند. در این مصاحبه شفاهی، منش و شخصیت، نوع برخورد و خیلی از مسائل دیگر آنها مورد سنجش قرار می گرفت؛ و اگر این صلاحیت توسط بُرد تخصصی و افرادی که در کمیته ارزیابی تخصصی حضور داشتند مورد قبول قرار می گرفت، آن وقت اینها می توانستند وارد مقطع ارشد شوند. کما این که بهزیستی و نظام مشاوره و روانشناسی جمهوری اسلامی از زمانی که فرد مدرک ارشد داشته باشد و دوره هایی را گذرانده باشد، کفایت علمی و خزانه دانش خوبی داشته باشد، اجازه فعالیت و پروانه می دهند.

بنابراین، حذف شدن این مصاحبه هم در مرحله دانشگاه و هم در مرحله اخذ پروانه فعالیت واقعاً می تواند پیامدهای بدی را داشته باشد و ضربه خیلی زیادی به روانشناسی بزند. چرا که همان طور که عرض کردم، ممکن است افرادی وارد این عرصه شوند که تخصص و تبحر و رعایت اصول اخلاق حرفه ای را ندارند. طبیعتاً اگر کسی فاقد تخصص و تعهد به اصول اخلاق حرفه ای باشد، می تواند آسیب زا باشد. مردم به دلیل بی اطلاعی از این مسأله ممکن است به این افراد مراجعه کنند و آسیب بیشتری ببینند.

نکته دیگر، بحث تعرفه های روانشناسی است و مبلغی که مردم مجبور هستند برای دریافت این خدمات روانشناسی پرداخت کنند. قاعدتاً این تعرفه از سوی سازمان روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران هر سال تعیین و ابلاغ می شود. همه روانشناسان موظف هستند که بر اساس آن رفتار کنند. ولی ما شاهد این هستیم که برخی روانشناسان چه در تهران و چه در شهرهای دیگر، مبالغی فراتر از این تعرفه ها دریافت می کنند. طبیعتاً این دقیقاً به معنای نقض اصول اخلاق حرفه ای است. گاهاً مبالغ سرسام آوری را می شنویم که هم توسط روانشناسان و هم توسط روانپزشکانی که خدمات روان درمانی ارائه می دهند، دریافت می شود؛ که نه جزو تعرفه نظام روانشناسی است نه جزو تعرفه نظام پزشکی! نظارتی روی این مسأله وجود ندارد. این بحثی هست که نیاز به پیگیری جدی مراجع ذیصلاح دارد و یکی از چالش های موجود در حوزه مشاوره و روانشناسی است.

چالش مهم دیگر در بحث روانشناسی و روان درمانی بحث بیمه است. این رشته مثل رشته های دیگر علوم پزشکی تحت پوشش بیه هایی مثل بیمه تأمین اجتماعی، خدمات درمانی قرار نگرفته است. برخی از خدمات فقط تحت پوشش بیمه تکمیلی است. بنابراین، خیلی از افراد کم درآمد جامعه نمی توانند خدمات خوبی را در این زمینه به دلیل هزینه های بالایی که رواندرمانی ممکن است داشته باشد، دریافت کنند. هنوز سامان دهی درستی در ارتباط با بیمه خدمات رواندرمانی در کشور ما صورت نگرفته است. اما گاهاً می شنویم که تلاشهایی برای ساماندهی این مسأله در جریان است و برخی از مراکز و استان ها و شهرستان ها تلاش هایی می کنند. البته این مسأله باید سراسری باشد و به صورتی همگانی تمام خدمات روانشناسی و مشاوره تحت پوشش بیمه قرار بگیرد. تا جایی که من اطلاع دارم، تا به حال فقط خدمات روانشناسی ارائه شده در بیمارستان ها تحت پوشش بیمه قرار گرفته است. ولی در مراکز خصوصی و مراکز سرپایی و نیمه دولتی خدمات ارائه شده تحت پوشش بیمه نیست.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها