شاید بتوان گفت تصمیم گرفتن برای جدایی و طلاق یکی از سخت ترین تصمیماتی است که هرکس در زندگیش ممکن است با آن مواجه شود. یکی از مسائلی که این تصمیم گیری را سخت تر می کند، نگرانی از برخورد و قضاوت های اطرافیان است. بنابراین اگر تصمیم به جدایی دارید یا به تازگی جدا شده اید، احتمالا یکی از مهم ترین دغدغه های تان این است که “چطور باید این خبر را به دوستان و آشنایان، فامیل و همکاران بدهم؟ اصلا به چه کسانی لازم است این خبر را بدهم؟ این سوالات و بسیاری سوالات دیگر مدام در ذهن تان می چرخد و به حس و حال ناخوشایند این روزهایتان دامن می زند. در این مقاله می خواهیم به پاسخ این سوالات بپردازیم و نحوه برخورد صحیح با این شرایط را با هم بررسی کنیم.
گفتن خبر طلاق به بچه ها
حتی صلح آمیزترین جدایی ها می تواند تغییری تکان دهنده برای کودک شما ایجاد کند. تغییر و فقدان، عمده ترین مسائل طلاق هستند و بچه های خردسال هیچ کدام از آنها را دوست ندارند، زیرا هر دو برایشان ترسناک هستند. این موضوع که چطور و چگونه با کودکان خردسال قبل از طلاق، در حین آن و بعد از آنکه اتفاق افتاد صحبت کنید، تفاوت زیادی در نحوه ٔ کنار آمدن آنها در درازمدت ایجاد خواهد کرد. اما چگونه به فرزندتان بگویید که می خواهید از همسرتان جدا شوید:
زمان درستی را انتخاب کنید
اگر شما و همسرتان قصد جدایی دارید، خبر آن را تا وقتی از تصمیم خود مطمئن شوید پیش خودتان نگه دارید. اگرچه ممکن است شفافیت کامل بهتر به نظر برسد، اما قطعی نبودن جمله ها و خبرهایی از طرف شما مانند: «بابا و مامان به فکر طلاق گرفتن هستن!» کودک را به طور غیرضروری گیج می کند. همچنین به خاطر داشته باشید که یک هفته برای یک کودک خردسال به اندازه ٔ یک ابدیت است. پس شاید بهتر باشد که فقط از چند روز قبل به او بگویید تا کودک هفته ها قبل از جدایی شما، کلافه و گیج باقی نماند.
این را هم یادتان باشد که زمان های بد زیادی برای گفتن این موضوع وجود دارد. به عنوان مثال، روزهایی که به مهدکودک، پیش دبستانی، مدرسه یا هر کلاسی می رود، درست قبل از این که سر کار بروید، همان موقعی که می خواهد برای بازی با دوستانش برای یک بازی یا ورزش برود یا درست قبل از خواب. بعد از گفتن خبر طلاق، وقتی کودک به طور ناگهانی احساس ناامنی و تنهایی خواهد کرد، به شما نیاز خواهد داشت تا کنارش باشید. پس زمانی را انتخاب کنید که برای در آغوش گرفتن و اطمینان خاطر دادن به او وقت زیادی داشته باشید.
با هم به او بگویید
حتی اگر شما و همسرتان در مورد همه چیز با هم مخالفید یا الان از یکدیگر متنفر هستید، سعی کنید در مورد آنچه به فرزندتان می گویید، به خاطر خود او توافق کنید. در حالت ایده آل، شما باید این خبر را با هم به او بدهید. این کار از سردرگمی کودک جلوگیری می کند، زیرا کودک فقط یک روایت از ماجرا را می شنود و نه چند روایت احتمالاً متناقض را و این پیام را می گیرد که این یک تصمیم متقابل بوده است. به گفتهٔ روان شناسان، یک دلیل مهم دیگر نیز وجود دارد، این کار کمک می کند تا احساس اعتماد فرزندتان هم به پدر و هم به مادرش حفظ شود.
توضیحات خود را ساده کنید
با عبارت هایی صحبت کنید که می دانید کودک شما می فهمد و توضیحات را به چند جملهٔ کلیدی محدود کنید. شما می توانید خیلی ساده بگویید که بابا خانه ٔ جدیدی می گیرد و می خواهد او را ببرد که آنجا را ببیند. توضیح دهید که فرزندتان به دیدن هم پدر و هم مادر خود ادامه خواهد داد. اگر فرزند شما شاهد مشاجره های زیادی بوده است، به آن اشاره کنید و توضیح دهید دارید تلاش می کنید کاری را که برای خانواده بهتر است انجام دهید. همچنین می توانید بگویید: «مامان به کمی زمان احتیاج داره تا در مورد بعضی چیزها فکر کنه و بابا می خواد مدتی با مادربزرگ و پدربزرگ زندگی کنه.» سپس به کودکتان اطمینان بدهید که می تواند به دیدن پدرش برود و همچنین با شما هم وقت بگذراند.
برای بچه های بزرگ تر می توانید این طور شروع کنید که: «مامان و بابا خیلی فکر کردن» و سپس برای مثال توضیح دهید که مامان قصد دارد یک آپارتمان جدید بگیرد. سعی کنید قبل از این مکالمه، از روزها و ساعت های ملاقات با مادر یا پدر فرزندتان مطلع شوید تا بتوانید این جزئیات را هم به او بگویید. دانستن این که باز هم هر دو والد خود را خواهد دید و برنامه ای وجود دارد، باعث دلگرمی فرزندتان خواهد شد.
یک راه حل دیگر برای بچه های دبستانی هم چنین شروعی است: «می دونی که مامان و بابا این اواخر خیلی با هم بحث کردن و به نظر می رسه که ما همیشه وقتی با همیم خلق بدی داریم. خب، بابا تصمیم گرفته که باید مدتی جدا بشه و می ره تنهایی زندگی کنه. بابا قصد داره بره خونۀ عمو تا ببینه تنها زندگی کردن چطوریه. تو هنوزم وقتی اون سر کار نیست می تونی ببینیش، بنابراین حداقل یه هفته در میون آخر هفته ها می ری پیش بابا و عمو! باحاله، نه؟» پس از اتمام توضیحاتتان هم آمادۀ سؤالات بسیاری باشید.
به فرزند خود بگویید تقصیر او نیست
کودکان ممکن است خودشان را برای این جدایی مقصر بدانند، حتی اگر این را نگویند. بچه های کوچک تر ساده و غیرپیچیده فکر می کنند مثلاً: «من اتاقم رو تمیز نکردم و برای همینه که اونها دعوا می کردن.» بچه های دبستانی هم ممکن است فکر کنند چون در مدرسه عملکرد خوبی نداشته اند برای همین شما دارید جدا می شوید. پس لازم است واضح و روشن به او توضیح دهید که جدایی یا طلاق یک تصمیم بزرگسالانه است و هیچ ارتباطی با او ندارد. به عنوان مثال می توانید بگویید: «گاهی اوقات اتفاقاتی بین مادر و پدرها می افته. ما واقعاً متأسفیم که این اتفاق افتاد، اما این اصلاً تقصیر تو نیست.»
از سرزنش کردن یکدیگر جلوی کودک خودداری کنید
هر قدر هم که عصبانی هستید، همسر خود را به خاطر جدایی جلوی بچه ها سرزنش نکنید و از دعوا کردن در مقابل فرزندتان خودداری کنید. همچنین جزئیات مربوط به روابط خارج از ازدواج یکی از شما یا مشکلات مالی را بین خودتان نگه دارید. این موارد فقط فرزندتان را گیج و ناراحت تر می کند. هرچند ممکن است آن قدر ناراحت باشید که بخواهید رفتارهای زشت همسر خود را به فرزندتان بگویید، اما بچه ها این را به عنوان یک خیانت یا بدتر، انتقاد از خود آنها تلقی می کنند. اگر پدرشان مادر را «دروغگو» یا «خیانتکار» بنامد، آنها از آن پس خودشان را که نیمی محصول پدر است، نیمی دروغگو و نیمی فریبکار می بینند. پس سعی کنید تحت هر شرایطی به خاطر داشته باشید که دختر یا پسر شما با پدرش نسبت و پیوند دارد و هر چه در مورد او بگویید به فرزندتان منعکس خواهد شد.
فرزندتان را از شنیدن جزئیات معاف کنید
جزئیات جدایی را مطرح نکنید. وقتی کودک خردسال شما جایی است که صدایتان را می شنود، در مورد مسائل حقوقی، حتی پشت تلفن هم بحث نکنید. ممکن است فکر کنید که او آنها را نمی فهمد، اما ممکن هم هست که بفهمد! همچنین سعی کنید نگذارید عصبانیت یا پرخاشگری به لحن صدای شما راه یابد. اگر قرار است حق حضانت کودک بررسی شود، که مستلزم ارزیابی هایی است، با پرهیز از بزرگ کردن موضوع یا خودداری از آموختن و گفتن این موضوع که فرزندتان باید چه چیزی به کارشناسان یا اشخاص دیگر بگوید، تأثیر آن را روی کودک به حداقل برسانید. کاغذها و فرم های مربوط به طلاق را نیز دور از چشم بچه های دبستانی که خواندن بلد است نگه دارید.
دادن خبر طلاق به خانواده و دوستان
با دادن خبر ازدواج به خانواده و دوستانتان آنها واکنش هایی مانند شادی، هیجان و تبریک از خود نشان می دهند اما با دادن خبر طلاق و شکست در زندگیتان واکنش های آنان غیرقابل پیش بینی است ، مگر اینکه همسرتان فردی نامطلوب و نامناسب باشد.اگر با همسرتان بر سر جدایی تان توافق کرده اید با همدیگر به نزد خانواده هایتان بروید و در مورد طلاقتان با آنها صحبت کنید . اما اگر اختلافتان شدید است، این کار را به این علت که ممکن است منجر به دعوای دیگری بین شما و همسرتان در جلوی خانواده هایتان شود و آنها را از شما ناراحت کند انجام ندهید .
قبل از دادن خبر طلاق به تنهایی یا با همسرتان به خانواده تان تمرین کنید که چه چیزی را باید بگویید. شما باید تصمیم بگیرید چه میزان از جزئیات را به خانواده خود بگویید و به ارائه اطلاعات اضافی نپردازید.اگر اطلاعات بیش از حد در مورد رفتارهای همسرتان و تنش های زندگی مشترک تان به خانواده بدهید فقط آنها را خشمگین و افسرده می کنید و اگر زمانی با همسرتان آشتی کردید، باعث می شود که دید آنها به همسرتان به علت آن حرف ها عوض شود و باور یا پذیرش بازگشت به زندگی مشترکتان برای آنها دشوارگردد.
زمان دادن این خبر به خانواده تان آرامش خود را حفظ کنید و با یک مقدمه طولانی آغاز نکنیدو بدون مقدمه طولانی این خبر را بگویید و تا جای ممکن موقعیت را با ظرافت برای آنها تبیین کنید، تا از اضطراب آنها کم شود.این خبر را ابتدا به فردی از خانواده تان که به شما نزدیک تر است بدهید زیرا این فرد بیشتر حمایت کننده است و به شما در گذراندن این دورة دشوار کمک می کند . انتظار هر واکنشی را از افراد خانواده تان داشته باشید . افراد خانواده شما ممکن است ابتدا شوکه و ناراحت شوند اما بعد از این حالت ، با عشق و حمایت به فرد واکنش نشان می دهند.
در صورتی که همسرتان فرد مناسبی برای ازدواج نبوده است و اگر آنها از همسرتان خوششان نیاید ، واکنش دوستان و خانواده تان از شنیدن خبر طلاقتان مثبت خواهد بود و می پندارند اتفاق بسیار خوبی در زندگی شما افتاده است و این واکنش آنها ممکن است شما را شوکه کند.اگر همسرتان رابطه خوبی با خانواده تان داشته باشد، آنها بین وفاداری شان به شما و ارتباط خوبشان با او سرگردان می شوند.پس در صورتی از خانواده تان بخواهید که روابطشان را با همسرتان قطع کنند که همسر سابقتان به صورتی پنهان از خانواده تان از شما سوء استفاده کرده باشد.
اگر از زندگی مشترکتان فرزند دارید او را ترغیب به داشتن یک رابطه مثبت با همسر سابقتان کنید زیرا بچه هایتان از این رابطه مثبت منافع زیادی می بیند.اگر خانواده تان در برابر شنیدن خبر طلاق شما بی احساس هستند، درباره احساس ناگوارخود به آنها بگویید تا آنها نگرششان را تغییر دهند.واکنش دوستانتان با شنیدن خبر طلاقتان متفاوت است . برخی از دوستانتان ممکن است با شما قطع رابطه کنند ، برخی دیگر شاید دوستان وفادارای برای همسر سابقتان باقی بمانند و برخی ممکن است زمان صحبت با شما احساس بدی داشته باشند و ارتباطشان را با شما کم نمایند.پس دوباره روابطتان را با افرادی که به عنوان دوست شما هستند و اکنون غیبشان زده است، ارزیابی کنید. باید بدانید از دست دادن آنها از دست دادن یک دوست واقعی نیست پس ناراحت نباشید.
دادن خبر طلاق در محل کار
درست است که طلاق مسئله ای شخصی است و شما لازم نمی دانید درباره آن به رئیستان و همکارانتان در مورد آن اطلاع دهید اما گفتن این خبر مزایایی دارد زیرا ممکن است کارهایی که برای طلاق خود انجام می دهید بر کارتان تاثیر گذارد .پس اگر رئیستان در مورد این موضوع اطلاع داشته باشد حمایت بیشتری از شما خواهد نمود و اگر در ماه های آینده بهره وری شما به دلیل احساس پریشانی یا افسردگی ناشی از طلاق پایین آید او شما را درک می کند. بنابراین به بخش مددکاری سازمان متبوعتان مراجعه خبر طلاق خود را بدهید و در صورت نبود چنین بخشی ، به بخش نیروی انسانی مراجعه کنید.
برای اطلاع دادن خبر طلاقتان به برخی از همکارانتان مراقب باشید زیرا هر فردی که با شما در محل کار ارتباط دارد، نباید جزئیات زندگی شما را بشنود، بنابراین جزئیات را به آنها نگویید و در صورتی خبر طلاقتان را به آنها بدهید که بر کارتان تأثیر بگذارد.ممکن است درباره زندگی قبلی شما شایعات زیادی در محل کار رواج یابد که شما را ناراحت کند بنابراین با افرادی که این گونه شایعات را رواج می دهند صحبت کنید و به آنها بگویید که طلاقتان مسئله ای شخصی است و به آنها مربوط نیست اما اگر این شایعات به کارتان یا آبرویتان آسیب نرساند، به آنها اهمیتی ندهید.
آیا لازم است طلاقم را مخفی کنم؟
طبیعی است که شما آمادگی بیان کردن موضوع طلاق تان را در بعضی محیط ها یا برای بعضی افراد، در حال حاضر نداشته باشید، اما اینکه تصمیم بگیرید موضوع طلاق تان را در محیط های روزمره برای همیشه مخفی کنید، به شما آسیب می زند. چون مجبور می شوید همچنان نقش یک فرد متاهل را برای دیگران بازی کنید. مثلا حلقه دستان باشد یا گاهی داستان هایی از خودتان درباره زندگی و همسرتان بسازید. ادامه دادن این شرایط اجازه نمی دهد بتوانید هویت تان را بازسازی کنید و درباره طلاق تان به پذیرش برسید. با وجود تمام قضاوت ها و مشکلاتی که ممکن است برای فردی که طلاق گرفته در محیط های اجتماعی به وجود بیاید و مسائل واقعی هم هستند، راه کنار آمدن با آن ها مخفی کردن و نقش بازی کردن نیست. نحوه رفتار شما با دیگران، نوع مرزگذاری های تان و شیوه ای که هویت و زندگی تان را بازسازی می کنید تا حد زیادی نظر و رفتار دیگران را در برابر شما تغییر می دهد و اصلاح می کند. دوره بازگشت به زندگی پس از جدایی به شما کمک می کند هویت، زندگی و ارتباطات تان را به شیوه ای صحیح بازسازی کنید، به پذیرش برسید و از این مرحله از زندگی تان عبور کنید.
اعلام خبر طلاق به دلایل بسیاری مثل سردرگمی خود فرد، ترس از قضاوت دیگران و کاهش عزت نفس و داشتن حس شکست خورده بودن، موقعیت سخت و اضطراب آوری است. با این حال باید با این سختی مواجه شد، چون مخفی کردن موضوع و صحبت نکردن از آن، شما را منزوی می کند و جلوی پذیرش ماجرا در ذهن تان و بازسازی هویت و زندگی تان را می گیرد. در این شرایط شما باید افراد مختلفی که با آن ها در ارتباط هستید را دسته بندی کنید و برای هر دسته براساس نوع ارتباط و نزدیکی تان موضوع را توضیح دهید. قاعدتا خانواده درجه یک و دوستان نزدیک تان اولین دسته ای هستند که باید موضوع را برایشان با جزئیات بیشتر توضیح دهید. در ادامه باید موضوع را برای افرادی که رابطه روزمره، اما نه چندان نزدیک دارید، توضیح دهید، اما لازم نیست درباره دلایل جدایی و جزئیات ماجرا اطلاعات اضافی و دقیقی به آن ها دهید. هنگام توضیح ماجرا برای دوستان مشترک تان به هیچ وجه از همسرسابق تان بدگویی نکنید و نخواهید یارکشی کنید. لازم نیست ماجرا را برای افرادی که نقش مهمی در زندگی روزمره تان ندارند توضیح دهید، هر زمان که خودشان باخبر شدند و اگر مستقیما با شما در این باره صحبت کردند، اشاره ای کلی و مختصر به ماجرا داشته باشید.