قرآن کلام خدا و کتاب آسمانی مسلمانان است که به وسیله جبرئیل به حضرت محمد(ص)، وحی شد. مسلمانان محتوا و الفاظ قرآن را نازلشده از سوی خداوند میدانند؛ همچنین معتقدند قرآن، معجزه و نشانه پیامبری حضرت محمد(ص) و آخرین کتاب آسمانی است. این کتاب بر معجزهبودن خود تأکید کرده و دلیل اعجازش را آن دانسته است که کسی نمیتواند مانندی برای آن بیاورد.
نخستین آیات قرآن ابتدا در غار حراء، واقع در کوه نور به پیامبر اسلام، وحی شد. دیدگاه مشهور این است که آیات آن، هم از طریق فرشته وحی و هم بدون واسطه و به صورت مستقیم، بر پیامبر نازل میشده است. به باور بیشتر مسلمانان، نزول قرآن به صورت تدریجی صورت گرفته است؛ اما برخی بر این باورند که علاوه بر نزول تدریجی آیات، آنچه قرار بوده است در یک سال بر پیامبر(ص) نازل شود، در شب قدر هم یکجا بر او نازل میشده است.
آیات قرآن در زمان پیامبر(ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته میشد. پس از رحلت پیامبر(ص)، آیات و سورههای قرآن توسط اصحاب جمعآوری شد؛ اما نسخههای بسیاری تدوین شد که در ترتیب سورهها و قرائت، با هم متفاوت بودند. به دستور عثمان نسخه واحدی از قرآن تهیه شد و دیگر نسخههای موجود را از بین بردند. شیعیان به پیروی از امامان خود، این نسخه را درست و کامل میدانند.
قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای قرآن است. قرآن 114 سوره و بیش از 6000 آیه دارد و به 30 جزء و 120 حزب تقسیم شده است. در قرآن، از موضوعاتی چون توحید، معاد، غزوات پیامبر اسلام(ص)، داستانهای انبیاء، اعمال شرعی دین اسلام، فضایل و رذایل اخلاقی و مبارزه با شرک و نفاق، سخن به میان آمده است.
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا ﴿1﴾ وَآتُوا الْیَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ ۖ وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِکُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ حُوبًا کَبِیرًا ﴿2﴾ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَىٰ فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَهً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا ﴿3﴾ وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً ۚ فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَرِیئًا ﴿4﴾ وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿5﴾ وَابْتَلُوا الْیَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ یَکْبَرُوا ۚ وَمَنْ کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ ۖ وَمَنْ کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِیبًا ﴿6﴾
لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ ۚ نَصِیبًا مَفْرُوضًا ﴿7﴾ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَهَ أُولُو الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿8﴾ وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿9﴾ إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا ﴿10﴾ یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلَادِکُمْ ۖ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ ۚ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ ۖ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَهً فَلَهَا النِّصْفُ ۚ وَلِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کَانَ لَهُ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ۚ فَإِنْ کَانَ لَهُ إِخْوَهٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ ۗ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا ۚ فَرِیضَهً مِنَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿11﴾
وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ ۚ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ ۗ وَإِنْ کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلَالَهً أَوِ امْرَأَهٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ۚ فَإِنْ کَانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذَٰلِکَ فَهُمْ شُرَکَاءُ فِی الثُّلُثِ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصَىٰ بِهَا أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ ۚ وَصِیَّهً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿12﴾ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ وَذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿13﴾ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِینٌ ﴿14﴾
وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَهَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَهً مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىٰ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا ﴿15﴾ وَاللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنْکُمْ فَآذُوهُمَا ۖ فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ تَوَّابًا رَحِیمًا ﴿16﴾ إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَٰئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿17﴾ وَلَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ ۚ أُولَٰئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿18﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ کَرْهًا ۖ وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ ۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا ﴿19﴾
وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئًا ۚ أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا ﴿20﴾ وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُکُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثَاقًا غَلِیظًا ﴿21﴾ وَلَا تَنْکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَهً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِیلًا ﴿22﴾ حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالَاتُکُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ مِنَ الرَّضَاعَهِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللَّاتِی فِی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسَائِکُمُ اللَّاتِی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلَابِکُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الْأُخْتَیْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿23﴾
...
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
ای مردم! از پروردگارتان که شما را از یک تن آفرید و جفتش را از نیز از همان یک تن پدید آورد و از آن دو تَن، مردان و زنان بسیاری را منتشر ساخت پروا کنید. و از خداوندی که به نام او از یکدیگر درخواست میکنید، و از [قطع رابطه با] خویشاوندان [و پایمالکردن حقوقشان] پروا داشته باشید! بیتردید خداوند همواره نگهبان و حافظ شماست (1) اموال یتیمان را [پس از بلوغ و رشدشان] در اختیارشان بگذارید، و [اجناس] کمارزشِ [خود] را با [اجناس] با ارزش [آنان] جابهجا نکنید، و اموالشان را با مخلوطکردن به اموال خود نخورید؛ زیرا آنکار گناهی بزرگ است (2) اگر میترسید که در مورد دخترانِ یتیم [در صورت ازدواج با آنان] نتوانید به عدالت رفتار کنید از دیگر زنانی که مورد پسندِ شماست دو یا سه ، یا چهار زن به همسری انتخاب کنید، چنانچه میترسید [با آنان هم] به عدالت رفتار نکنید [به] یک زن، یا [به] کنیزانی که مالک شدهاید [اکتفا کنید]، این [قانون] نزدیکترین راه به اجتناب از ستم و انحراف از عدالت است (3) مَهریۀ زنان را به عنوان هدیه [در کمال رضایتِ خاطر] به خودشان بپردازید! چنانچه چیزی از آن را با رغبت به شما ببخشند آن را حلال و گوارا هزینه [زندگی خود] کنید (4) اموالتان را که خداوند مایۀ قوام [و تأمین زندگی] شما قرار داده به ابلهان ندهید، ولی از [درآمد] آن خوراکشان دهید و لباسشان بپوشانید، و با آنان سخنِ پسندیده گویید! (5) یتیمان را تا زمانی که به سنّ ازدواج برسند [در امور زندگی و بلوغ فکری] آزمایش کنید، چنانچه در آنان رشد لازم را یافتید اموالشان را در اختیارشان بگذارید، و آن را از [بیم] آنکه [مبادا] به سنّ بلوغ و رشد برسند [و از شما بگیرند] به اسراف و شتاب نخورید، [از سرپرستان ایتام] کسی که توانگر است باید [از تصرف در مال یتیم به عنوان حقالزحمه] اجتناب کند، و آن که نیازمند است به اندازۀ متعارف [در آن] تصرف کند، زمانی که [خواستید] اموالشان را به خودشان واگذارید بر آنان شاهد بگیرید، و خداوند برای حسابرسی بس است (6)
برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندانشان [پس از مرگِ خود] بر جای میگذارند سهمی است، و برای زنان هم از آنچه پدر و مادر و خویشاوندانشان بر جای میگذارند سهمی است؛ اندک باشد یا بسیار این سهمی واجب است (7) چون هنگام تقسیم [ارث]، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان [که ارثبَر نیستند] حاضر باشند، چیزی از آن را به ایشان بپردازید، و با آنان سخن پسندیده گویید، (8) کسانی که اگر پس از خود فرزندانی ناتوان بر جای گذارند، بر آنان بترسند [که حقوقشان ضایع شود] باید [از اینکه حقوق ایتامِ دیگران را پایمال کنند] بیم داشته باشند، پس باید از خدا [اطاعت کنید و از محرّماتش] بپرهیزید، و [با یتیمان] سخن به صواب گویید (9) بیتردید آنانکه ستمکارانه اموال یتیمان را میخورند جز این نیست که در شکمهای خود آتش میریزند، و بهزودی در آتش فروزان درآیند (10) خداوند شما را دربارۀ [ارث] فرزندانتان سفارش میکند که: سهم پسر مانند سهم دو دختر است، و اگر [وارثانِ آن میت] بیش از دو دخترند سهم آنان دوسومِ میراث است، و اگر یک دختر است نصفِ میراث سهم اوست. و برای هر یک از پدر و مادرِ میت چنانچه فرزندی داشته باشد یکششمِ میراث است، و اگر بیفرزند است و وارث فقط پدر و مادر است برای مادرش یکسوم است [و باقیماندۀ میراث، سهم پدر اوست]، و اگر میت برادرانی دارد سهم مادرش یکششم است. [همۀ این سهام] پس از وصیتی [است] که [در مورد اموال خود] میکند، یا [پس از] بدهکاری [میت است، که باید پیش از تقسیم سهام پرداخت گردد]، شما نمیدانید پدران و فرزندانتان [که پس از مرگشان وارث اموالشان هستید] کدامیک برای شما سودمندترند [؛ بنابراین تفاوت سهامِ وصیتشده شما را نگران نکند]، [تقسیم میراث به این صورت] فریضهای از سوی خداوند است؛ زیرا خدا همواره دانا و حکیم است (11)
نصف میراثی که زنانتان بهجای میگذارند چنانچه فرزندی نداشته باشند سهم شماست، و اگر برای آنان فرزندی باشد، یکچهارمِ میراث حق شماست، [البته] پس از وصیتی که [در مورد اموال خود] میکنند یا [پس از ادای] دینی [که بر عهدۀ آنان است]. و برای زنانتان اگر فرزندی نداشته باشید یکچهارمِ میراثی است که از شما باقی میماند، و چنانچه فرزندی برای شما باشد یکهشتمِ میراث شما برای آنان است، بعد از وصیتی که کردهاید یا ادای دینی [که بر ذمّۀ شماست]. چنانچه مرد یا زنی که از او ارث میبرند «کَلاله» است، [یعنی پدر و مادر و فرزندی ندارد ولی] برادر و خواهر دارد، سهم هر یک از آن دو نفر یکششمِ [میراث] است، و اگر بیش از این باشند در یکسومِ [میراث] شریکند، [این سهامِ برادر و خواهر] پس از وصیتی [است] که [در خصوص اموال] صورت گرفته و یا [پس از ادای] دینی [است که بر عهدۀ میت است]، [همۀ این امور در حالی است که وصیتِ میت، به وارثان] زیان نرساند، [این احکام] سفارشی است از سوی خداوند، و خدا دانا و بردبار است (12) اینها حدود خداست، کسانی که از خدا و پیامبرش اطاعت کنند خداوند آنان را به بهشتهایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است وارد میکند، در آن جاودانهاند، و آن کامیابی بزرگ است (13) و کسی که از خدا و پیامبرش سرپیچی کند و متجاوز از حدود خداوند باشد، خداوند او را وارد آتش میکند درحالیکه در آن جاودانه است، و برایش عذابی خوارکننده است (14)
هرکدام از زنانتان مرتکب زِنا شوند چهار مرد مؤمن را در مورد [کار زشت] آنان شاهد بخواهید، اگر [به ارتکاب آن] شهادت دادند، آنان را در خانهها زندانِ اَبد کنید! تا مرگشان فرا رسد یا خداوند برای [نجات] آنان راهی [قانونی] قرار دهد (15) از میان شما آن مرد و زنی که مرتکب زِنا شوند [درصورتیکه هر دو بدون همسر باشند] آنان را [با اجرای حدودِ خداوند] عقوبت کنید! چنانچه از کار زشتشان توبه کنند و [مفاسدشان را] اصلاح نمایند از [عقوبت] آنان گذشت کنید؛ زیرا خداوند همواره بسیار توبه پذیر و مهربان است (16) پذیرش توبه در پیشگاه خداوند فقط برای کسانی است که کار زشتی را از روی نادانی انجام میدهند آنگاه بدون تأخیر [و از دسترفتن فرصت] توبه میکنند، مسلّماً خداوند توبۀ آنان را میپذیرد؛ خداوند همواره دانا و حکیم است (17) توبه برای دو گروه نیست: کسانی که پیوسته کارهای زشت انجام میدهند تا مرگ یکی از آنان فرارسد، [و در آن لحظه که عمر به پایان رسیده] بگوید: اکنون توبه کردم! و نیز آنانکه در حال کفر [و انکار حقایق] میمیرند، برای آنان عذاب دردناکی آماده کردهایم (18) ای مؤمنان! برای شما ارثبردن از زنان درحالیکه [زندگی با آنان] خوشایند شما نبود [و فقط به طمع بهدستآوردنِ اموالشان پس از مرگشان با آنان زندگی میکردید] حلال نیست، و آنان را در تنگنا مگذارید تا بخشی از آنچه را [به عنوان مَهریه] به آنان دادهاید پس بگیرید، مگر آنکه کار زشتِ آشکاری مرتکب شوند، [در هر صورت] با آنان [هرچند که زندگی با آنان خوشایند شما نیست] رفتاری پسندیده داشته باشید، چنانچه [به علتی] از آنان دچار نفرت [و نارضایتی] شدید [باز هم بهگونۀ شایسته با آنان رفتار کنید]، چه بسا چیزی مورد خوشایند شما نیست ولی خداوند در [ادامۀ زندگی با] آن خیر فراوانی قرار میدهد (19)
اگر خواستید همسری دیگر بهجای همسری [که خوشایند شما نیست] انتخاب کنید، درحالیکه مال فراوانی [به عنوان مَهریه] به او پرداختهاید چیزی از آن را از او پس نگیرید! [زیرا طلاقِ همسر اول مجوز پسگیری مَهریه از او نیست،] آیا آن را [درصورتیکه حلال نیست] میخواهید با توسل به تهمتزدن [به همسر] و گناهی آشکار پس بگیرید؟! (20) چگونه مَهریه را پس میگیرید درحالیکه با یکدیگر تماس [روحی و عاطفی و مباشرتی] داشتید، و آنان از شما [به هنگام ازدواج] پیمانی مُحکم [بر ادامۀ زندگی و حُسن سلوک] گرفتهاند؟ (21) با زنانی که پدرانتان با آنان ازدواج کردهاند ازدواج نکنید! مگر ازدواجی که پیش از این [نهی اکید] انجام گرفته باشد؛ زیرا ازدواج با زنان پدرانتان عملی بسیار زشت، و مورد خشم خدا و بد راهی است (22) ازدواج با زنانی [که نام برده میشوند] بر شما حرام است: مادران، دختران، خواهران، عمهها، خالهها؛ دخترانِ برادر، دخترانِ خواهر؛ مادرانی که شما را شیر دادهاند؛ خواهرانِ رضاعی؛ مادرانِ همسران، و دخترانِ زنانتان که در دامان شما پرورش یافتهاند و با آن زنان آمیزش داشتهاید، و اگر آمیزشی در کار نبوده [در ازدواج با دخترانشان] بر شما باکی نیست؛ و نیز ازدواج با همسرانِ پسرانتان که از نسل شمایند؛ و همچنین ازدواج با دو خواهر در یک زمان [بر شما حرام است]، جز ازدواج با دو خواهری که پیش از [اِعلام] این [نهی اکید] صورت گرفته است؛ [این آسانگیری برای این است که] خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است (23)
در هنگام خواندن آیه 4 سوره ی نساء از حزب شانزدهم قرآن کریم می خوانیم که می فرماید:
« وَءَاتُواْ النِّسَآءَ صَدُقَتِهِنَّ نِحْلَهً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَىْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئَّاً مَّرِیَّئاً »
ترجمه :
ومهر وکابین زنان را به صورت هدیه و با رغبت بدهید و اگر با میل و رغبت خویش چیزى از آن را به شما بخشیدند، آن را حلال وگوارا مصرف کنید.
نکته ها
O کلمه ى ((نِحلَه )) به گفته ى راغب اصفهانى ، از ((نَحل )) به معناى زنبور عسل است . چون زنبور عسل به مردم عسل مى بخشد و توقّعى هم ندارد، به هدیه هم ((نحله )) گفته مى شود. البتّه بعضى مفسّرین ((نحله )) را به معناى ((دَین )) گرفته اند. یعنى مهریّه ، دَین و بدهى قطعى مرد است .
O در حدیث است : بهترین اموال خویش را براى سه مصرف قرار دهید:
1- مهریّه . 2 حج . 3 کفن . اگر بهترین اموال را صرف مهریّه کنید، فرزندان شما صالح مى شوند.(تفسیر اطیب البیان ذیل آیه)
پیام ها
1- پرداخت مهریّه به زن حقّ او و الزامى است . (و آتوا النساء...)
2- مهریّه ، نرخ زن نیست ، بلکه نشانه ى صداقت مرد در علاقه و دوستى به همسر است . (صدقاتهن)
3- زن ، مالک مهریه ى خود است . پدر و بستگان زن ، حقّ گرفتن مهریه ى او را براى خود ندارند.( * ) (آتوا النّساء صدقاتهن )
4- مهریّه ، بهاى زن نیست ، بلکه هدیه ى مرد به همسرش مى باشد. (نحله )
5- زن ، در گرفتن یا بخشیدن مهریه ، آزاد و مستقل است . (فان طبن لکم )
6- مال گوارا، مالى است که صاحبش آنرا با طیب خاطر و رضایت ببخشد. (فان طبن ... هنیئاً)
7- رضایت ظاهرى کافى نیست . رضایت قلبى لازم است . بخشش هاى اکراهى ، اجبارى و یا رودربایستى اعتبار ندارد. (طبن ... نفسا)
8- مهر و هبه ، از اسباب مالک شدن است . (صدقاتهنّ، فَان طبن لکم عن شى ء)
9- زنان تحت تاءثیر عواطف همه ى مهر خود را نبخشند. (شى ء منه )
* چون در جاهلیّت و بعضى اقوام ، مهریه زن را پدر یا بستگان مى گرفتند، خداوند در قرآن ، ابتدا نام گیرنده را برد و فرمود: (و اتوا النساء) مهریه را به خود زن بدهید و نفرمود: ((واتوا صدقات النساء)) مهریه زنان را بپردازید، تا گیرنده هر که بتواند باشد.
منبع: تفسیر نور / حجه الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل آیه 4 سوره نساء
نسخه خطی ایالت «بادن وورتمبرگ» آلمان
نسخه خطی «اندلسی» قرآن در تایلند
نسخه خطی قرآن «مسجد جامع» یمن
نسخه خطی دانشگاه بیرمنگام» انگلیس