دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

کسرِ لاتی داشت اگر نمی‌رفتم تشییع جنازه رئیس جمهور! / نون و نمک همدیگه رو خورده بودیم! 

جمعه، 18 خرداد 1403
کد خبر: 391578
ساعدنیوز: «با خودم گفتم نامردیه اگه نرم؛ مرامِ لاتی این نیست. بالاخره رئیس‌جمهور بود، نون و نمک هم‌دیگه رو خورده بودیم. ساعت 4صبح نشستم پشت نیسان آبی‌م و زدم به دل جاده. ظهر رسیدم مشهد و مستقیم رفتم تشییع...» این، جان کلام راننده بامعرفتی است که نخواست مدیون شهید جمهور بماند.

به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از فارس، می‌گفتند تنها رئیس‌جمهور تک‌دوره‌ای ایران خواهد شد. می‌گفتند محبوبیتی بین مردم ندارد. تمام تلاش‌شان را کردند که دروغ بزرگ شادی بسیاری از مردم از شهادت رئیس‌جمهور را به خبر غالب روز‌های غم و اندوه سراسری ملت ایران تبدیل کنند. اما نتوانستند چون مردم اجازه ندادند. موج احساسات مردم در داغ سنگین شهادت آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و همراهان سعادتمندش، و حضور باشکوه و دشمن‌شکن‌شان در مراسم تشییع آن‌ها در تبریز، قم، تهران، بیرجند، مشهد، مراغه، نجف‌آباد، زنجان و شهر ری، سیلی شد و تمام نقشه‌های کثیف بدخواهان ایران را نقش بر آب کرد.

از زیبایی‌های حضور اقشار مختلف مردم ایران در مراسم وداع با خادم بی‌ادعایشان، حالا حالا‌ها می‌شود روایت‌های ناب، گفت و شنید؛ مثل ماجرای راننده باصفای نیسان آبی که رسم لاتی و لوطی‌گری را در حق رئیس‌جمهورش ادا کرد.

اگر نمی‌رفتم تشییع سید، خلاف مرام لاتی بود

«امیرعبداللهیان، بچه‌محل ما بود. قرار بود در حرم شاه‌عبدالعظیم(ع) خاک‌ش کنند و حتماً توی مراسمش شرکت می‌کردم. ولی رئیسی چی؟ می‌خواستن برای تدفین ببرنش مشهد. هزار کیلومتر راه بود! اما با خودم گفتم: نامردیه اگه نرم؛ مرامِ لاتی این نیست. بالاخره رئیس‌جمهور بود و نون و نمک هم‌دیگه رو خورده بودیم...»

راننده نیسان عرق از پیشانی می‌گیرد و ادامه صحبتش نشان می‌دهد رسم و مرام لاتی بالاخره کار خودش را کرده: «ساعت 4 صبح، یکّه و تنها نشستم پشت نیسان آبی‌م و زدم به دل جاده. توی مسیر، عکس رئیسی رو چسبوندم کنار اسم «دلبر». ساعت 2 ظهر بود که رسیدم مشهد. قلیان کشیدم و مستقیم رفتم تشییع...»

دمت گرم، همین!

«فشار تو فشار، رفتم تا نزدیک ماشینی که تابوت رئیسی و بقیه شهدا رو توش گذاشته بودن. داشتم لِه می‌شدم. به زور دستم رو رسوندم به تابوت رئیسی اما...»

دیدار با رئیس‌جهمور، همان چیزی که خیلی‌ها در تمام عمر انتظارش را می‌کشند، اینجا از نوع خیلی نزدیکش نصیب آقای راننده شده بود. مگر می‌شود رئیس جمهور را از فاصله چند قدمی ببینی و درخواستی نکنی؟ آن هم وقتی که رئیس‌جمهور، شهید جمهور هم شده. اما مرد باصفای داستان ما، ترجیح داد به جای عریضه دادن به خادم شهید ملت، حرف دلش را با او بگوید: «چیزی از رئیسی نخواستم. چیزی خواستن، لوطی‌گری نبود. دستم رو مالیدم به تابوت شهید و یک کلام گفتم: «دمت گرم». همین! هیچ چیز دیگری توی ذهنم نیومد. «دمت گرم» و دیگه هیچی!»

توی حرم هم، به تو از دور سلام...!

ماموریت «معرفت» که انجام شد، راننده نیسان آبی فقط یک کار نیمه‌تمام در مشهد داشت: «دوباره گوله شدم و از ازدحام کشیدم بیرون. هرطور بود خودم رو رسوندم حرم واسه زیارت امام رضا(ع). اما بعد از 12ساعت رانندگی و گرفتار شدن بین سیل جمعیت تشییع کنندگان، اصلاً سر و وضع درستی نداشتم. چون عرق داشتم و حمام نرفته بودم، داخل نرفتم. از همون حیاط صحن، ‌یه سلام دادم به آقا(ع) و زدم بیرون. ساعت 6 غروب بود که دوباره افتادم توی جاده و برگشتم سمت تهران»...


2 پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز پنجشنبه 06 دی
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی داخلی
(سکانس برتر) "سعید آقاخانی" دامادشو با خاک یکسان کرد؛ تو چرا عفونت نمی‌کنی بمونی گوشه خونه؟ / شنیدن خنده‌های سلمان سالی یه بار از واجباته!😂😂
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC
کیک مشاغل؛ خلاقیت منحصربفرد قنّاد باسلیقه در طراحی و پخت کیک برای «نانواها» +عکس/ کارِت حرف نداره نُمرت 20 از بیسته
پایان نامه خود را چگونه به مقاله تبدیل کنیم؟
خداداد عزیزی:علی دایی در محوطه جریمه سلطان بود، موقع پنالتی ها نمیشد سمتش بری!
ویرایش و ویراستاری متون انگلیسی
پیرزن عجیبی که پیش‌بینی‌هایش برای 2024 درست از آب درآمد، خواب مخوفی برای 2025 دیده است
چاپ مقاله در ژورنال های معتبر+ گارانتی چاپ فوری
کارگردان سریال زخم کاری: من اصرار کردم که رعنا نقش سمیرا را بازی کند وقتی به کاراکتر پیغمبر نگاه می کرد در چشمانش کینه و نفرت موج میزد