افسردگی یکی از مهمترین بیماریهای روحی است که برخلاف باور عمومی، محدود به هیچ قشر خاصی نبوده و به راحتی میتواند زندگی افراد را در هر قسمت از جامعه که باشند تحتالشعاع قرار دهد. شاید تاکنون گمان میکردید که افسردگی تنها گریبانگیر معمولیترین افراد مثل من و شما خواهد شد؛ اما کتابی که در دست دارید، به شما نشان خواهد داد که چه بسیار مشاهیری وجود داشته و دارند که سالهای طولانی از عمر خود را با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم کردهاند. در کتاب دلایلی برای زنده ماندن (Reasons to Stay Alive) شاهد تجربیات زیستهی مت هیگ (Matt Haig) با بیماری افسردگیاش خواهید بود.
خودکشی در زندانها، بازداشتگاهها و سایر مراکز کیفری از دیرباز نگرانی افرادی بوده است که مسئول مراقبت از زندانیان هستند. رفتار خودکشی در زندانها ممکن است در اثر آسیبپذیری زندانیان یا محرومیتهای زندانی در حین بازداشت باشد. پس برای جلوگیری از این اتفاق مخرب چه راهکاری را باید به کار گرفت؟ برای یافتن این پاسخ باید گروهی از متخصصان و مشاوران در بین این افراد قرار بگیرند تا دلایل و شیوههای پیشگیری را شناسایی و پیدا نمایند. خودکشی دلیل اصلی مرگ قابل پیشگیری در زندانها تلقی میشود.
گرایش به خودکشی از مشکلات پزشکی و اجتماعی جهان است. ارتکاب خودکشی در زنان چهار برابر مردان است. در برخی مطالعات اشتغال به عنوان عامل محافظتی در برابر خودکشی ذکر شده است. کتاب گرایش به خودکشی جهت بررسی مقایسهای برخی عوامل مرتبط با گرایش به خودکشی در میان خانمهای خانهدار به خودکشی انجام گرفت. گرایش به خودکشی از مشکلات مهم در جامعه است. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، خودکشی سیزدهمین علت مرگ در جهان و سومین علت مرگ در گروه 14 تا 36 ساله است. گرایش به خودکشی و خودکشی به دورهای خاص از زندگی تعلق ندارد، اما ظاهراً زنان در لحظههایی از زندگی که با مشکلات شخصی روبهرو میشوند، بیشتر شکنندگی نشان میدهند و این در حالی است که حس میکنند راه برگشت ندارند. عوامل مختلفی میتوانند زمینهساز گرایش به خودکشی باشد: کملگرایی و عدم تنظیم هیجان است. کمالگرایی به عنوان یکی از عوامل شخصیتی، پیشبینیکننده مهمی برای پیامدهای روانشناختی منفی مانند گرایش به خودکشی است. کمالگرایی به عنوان سازهای که شامل اجزای شناختی و رفتاری است تعریف شده است.
مطالعه خودکشی نشان میدهد که عمل انسان هر اندازه هم که شخصی باشد، معهذا تأثیر متقابلی روی افراد دیگر دارد و این که هر فرد را جدا از قالب اجتماعیاش و به تنهائی نمیتوان درک کرد. در خلال قرون کشیشها، شاعران و فلاسفه درباره خودکشی به تفکر پرداختهاند. امروزه این مسئله جنبه پژوهشهای علمی پیدا کرده است. خودکشی یک مشکل مختص نژاد بشر است. حیوانات دیگر از طریق بیماریها یا بواسطه عوامل خارجی تصادفی یا عمدی ممکن است تلف شوند. اما، تا آنجا که من میدانم، تنها انسان میتواند مرگ خود را اراده بکند و خود را بکشد. خودکش همهجا دیده میشود.
مختصصان این حوزه عقیده دارند که امکان پیشگیری از بسیاری از خودکشیها وجود دارد، به شرطی که همهی شما از احوالات اطرافیان خود مطلع باشید و نسبت به آنها احساس بیتفاوتی نکنید، آگاهیتان باید به قدری بالا برود که شما را نسبت به علائم اولیهای که ممکن است در نزدیکانتان به وجود آید، هشیار کند. سمانه ولی الهی در کتاب «مفاهیم بنیادى در خودکشی» به کلیدیترین و اصلیترین اطلاعات خودکشی که باید دربارهی آن آگاه و مطلع باشید، پرداخته است، تا شاید بتوان در مواقعی که احتمال اقدام خودکشی در اطرافیان و نزدیکان پدید میآید، قدمی مفید در راه نجات جان یک انسان و جلوگیری از کابوس، رنج و عذاب دهها انسان دیگر برداشت.
از اواسط دههی 1990، به دلیل افزایش فشارها و احساس ناامنی افراد در محیط کار، خانواده و تقریباً در تمامی مراحل زندگی، شاهد افزایش چشمگیر میزان افسردگی در جوامع هستیم و متأسفانه این بیماری با کوچک و کمرنگ شدن خانوادهها و اجتماعات، نمود بیشتری یافته است؛ نهادهایی که روزی خود مشاوران طبیعی اعضای خانواده به شمار میآمدند هماکنون با کم رنگ شدن نقششان میدان را برای عوامل مخرب روانی فراختر کردهاند. با بروز اضطرابها و تنشهای روز افزون افراد که از طریق افسردگی نمایان میشوند، میزان خودکشی افزایش مییابد. این افراد یا به دنبال یافتن راهحل مناسب برای معضل خود هستند و یا در برابر مشکلات سرسخت و لاینحل خود به دنبال سادهترین راه که از نظر آنها خودکشی است، میروند. کتاب روانشناسی خودکشی (Suicide)، به ما کمک میکند تا مسائل مربوط به موضوع ممنوعهی «خودکشی» را درک کنیم. در این اثر، نه تنها حدود و هزینههای تحمیل شدهی خودکشی به اجتماع روشن میشود، بلکه طی آن مشخص میگردد که کدام راهکارها مؤثر بوده و چگونه میتوان با کمک پژوهشگران و متخصصان برجسته در این زمینه، میزان خودکشی در آینده را کاهش داد.
کتاب حاضر، برای تمام کسانی است که میخواهند خودزنی در میان جوانان را درک کنند، دلایل بروز آن و نحوه برخورد با آن را بدانند و راههای غلبه بر این مشکل بهشدت مخرب را بشناسند، به رشته تحریر درآمده است. مؤلف بیان میدارد که درک خودزنی میتواند هم برای مبتلایان به این مشکل و هم برای اطرافیان و مراقبین آنها مشکل باشد. تاکنون به این موضوع توجه چندانی نشده است و هنوز هم در بین خیلی از افراد بهعنوان یک تابو شناخته میشود. اما خودزنی خیلی بیش از آنچه مردم تصور میکنند، اتفاق میافتد. مهمترین چیزی که باید دانست آن است که شما میتوانید خودزنی خود را درمان کنید و بر تمایلی که برای آسیب زدن به خوددارید، غلبه کنید.
اضطراب و افسردگی از رایجترین و فراگیرترین مشکلات زندگی مدرن هستند. بسیاری در طول زندگیشان با این اختلالات مواجه شدهاند و عدهای هم هستند که به صورت مزمن با آن دستوپنجه نرم میکنند. این مشکلات نه فقط از نظر روانی، که از لحاظ جسمی هم انسان را تحتتأثیر قرار میدهند و خیلی وقتها منشاء بیماریهای دیگری میشوند. برای کمک به کسانی که این شرایط را دارند کتابهای زیادی نوشته شده و ویدئوهای تصویری و پادکستهای زیادی به انتشار رسیده است؛ اما مشکلی که بسیاری از این محصولات دارند این است که تلاش میکنند بهصورتی پیچیده و علمی شرایط را تحلیل کنند و این برای کسی که در شرایط روحی حادی قرار دارد چندان موضوع جالبِتوجه و خوشایندی نیست. او، در شرایط ویژهاش، بیشتر از اینکه بخواهد تئوریهای مرسوم را مرور کند، میخواهد راهحلی پیش پایش گذاشته شود تا به زودتر آرامش برسد.
اختلالات اضطرابی همچون وسواس، اجتماع هراسی و پانیک، افسردگی، خستگی مزمن، دردهای قلبی-عروقی غیرمتعارف، خودبیمارانگاری، اختلال خوردن، مشکلات جنسی و... اختلالات شایعی هستند که علوم رفتاری نوین رویکرد متفاوتی به آن دارد و برای درمان آن از روشهای جدیدی استفاده میکند. دیوید کلارک (David Millar Clark) و کریستوفر فربورن (Christopher G Fairburn) کتاب درمانهای شناختی رفتاری (Science and Practice of Cognitive Behaviour Therapy) مبتنی بر نظریات این حوزه به نگارش درآوردهاند. این نظریات غیر از تکوین درمان رفتاری و شناختی ویژه O.C.D در بیمارانی که نسبت به درمان رویارویی و جلوگیری از پاسخ مقاوم هستند، به کار گرفته شده است. علاوه بر این بیمارانی که مبتلا به اندیشناکیهای نشخوار فکری هستند اما با درمانگر همکاری نمیکنند استفاده از روشهای سنتی رفتاری، دشوار است. به همین دلیل روشهای نوین شناختی رفتاری مفیدتر واقع میشوند. فرضیه شناختی این امکان را فراهم میسازد تا فهم روشنی از خاستگاه و پایندگی مسائل اضطرابی به دست آوریم. بخش اصلی رفتاردرمانی شناختی شامل فنونی میشود که برای بیاعتبارسازی احتمال خطر به کار برده میشود.
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.