نویسندهی آمریکایی کتاب حاضر مهارتی ستودنی در نگارش داستان کوتاه دارد. ایتن کنین پزشکی را رها کرد تا رؤیای نویسندگیاش را دنبال کند و تاکنون موفق شده جوایز ادبی متعددی دریافت کند، از جمله جایزهی گوگنهایم فلوشیپ در سال 2010، جایزهی کالیفرنیا بوک در سال 1994، و جایزهی لیندرست (1994-1996). کنین، درحالحاضر، در کنار مشق نویسندگی، به پرورش نویسندگان جوان در دانشگاه آیووا مشغول است. از این نویسندهی موفق تا کنون کتاب «برای شهریاران و سیارات» به فارسی برگردانده شده است.
مرا تا آن سوی اقیانوس ببر اثری بینظیر در تعلیق و زیبایی است که زندگی مردی در قرن بیستم را روایت می کند. آگوست کاینمن در کودکی از آلمان نازی فرار می کند و به آمریکا پناه می برد در آنجا مادرش به او توصیه می کند:«به نصیحت هیچ کس گوش نکن.» همین جمله سرنوشت او را به زندگی ای سرشار از ابتکار و تهور گره می زند و او را از محله های فقیر نشین نیویورک به کاخ های مرمر پیتسبرگ، و از هامبورگ قدیم به جزایر جنگلی اقیانوس آرام می کشاند. در نهایت او در آخرین فصل زندگیاش تصمیم می گیردبا کابوسی که نتیجه ی مواجهه با سربازی ژاپنی در خلال جنگ جهانی دوم است، رو به رو شود و کاری را که مدت ها از انجامش سر باز زده بود به پایان برساند.
آگوست کلاینمن پیرمردی هفتادوهشتساله است، او همسرش را از دست داده و رابطهی نزدیکی با فرزندانش ندارد. حالا در کتاب مرا تا آن سوی اقیانوس ببر (Carry Me Across the Water)، آگوست که آخرین سالهای زندگیاش را میگذراند، خاطرات گذشتهاش را مرور میکند و ما را بهشکلی ماهرانه بین گذشته و حال میگرداند. آگوست به عنوان یک فرد بسیار ثروتمند از درون احساس پوچی میکند و نمیداند با زندگیاش چه باید بکند. او دینگریزی کلهشق است و با تکیه بر باورهای درست و غلط خود به جایگاه قابلتوجهی در جامعه دست یافته است. در جنگ جهانی دوم، به کشور خود خدمت کرده و از آن زمان کابوسی را به یادگار نگه داشته است؛ کابوسی که در آخرین فصل زندگیاش بالاخره تصمیم میگیرد با آن مواجه شود. ایتن کنین (Ethan Canin) با مهارتی ستودنی خواننده را وارد دنیای داستان میکند، بهنحوی که بهراحتی میتوان با احساسات آگوست و افکار عجیبش ارتباط برقرار کرد. ظرافت نویسنده در نشان دادن سردرگمی شخصیتهای داستان در پذیرفتن و نپذیرفتن مذهب و نتایج آن نیز درخور توجه بوده و بر جذابیت اثر افزوده است. کتاب مرا تا آن سوی اقیانوس ببر از بخشهای کوتاهی تشکیل شده که گویی هریک از این بخشها داستانی کوتاه است، داستانهایی که در ساختاری غیرخطی کنار هم چیده شدهاند تا مسیر زندگی شخصیت اصلی داستان را به تصویر بکشند.
بهترین کتاب سال 2001 به انتخاب بوستون گلوب
بهترین کتاب سال 2001 به انتخاب مجلهی تایم
هوشمندانهترین و زیباترین رمان سال 2001. (لاندن دیلی تلگراف)
مرا تا آنسوی اقیانوس ببر، جایگاه ایتن کنین را در مقام یکی از بهترین نویسندگان ادبی نسل خود تثبیت میکند. (میامی هرالد)
موفقیتی جسورانه و دلخراش. (آتلانتا جورنال کانستیتیوشن)
مسئلهی پول. کلاینمن هر آنچه این کشور اجازهی انجام دادنش را به او داده بود انجام داده بود؛ ثروتی که با هیچ معیار منطقیای جور در نمیآمد، پول روی پول، پاداشی گزاف در ازای پنج سال شجاعت و نیمقرن تلاش و پشتکار. بااینحال، چند سال پیش کاملاً به منصفانه نبودن مالومنالش پی برده بود: نه معدنهای تاریک زغالسنگ را دیده بود، نه گردوغبار صنعتی ریههایش را پر کرده بود. در کارش همیشه بهتر از دستمزد معمول را پرداخته بود، به هرکس که بیمار شده بود رسیدگی کرده بود، در سالهای پررونق چکهای غافلگیرکنندهای برای کارکنان ارسال کرده بود و در روز شکرگزاری لباس برزنتی چرمیِ زائران را پوشیده بود چه عیدی! چه کشوری! و به دست کارکنانش بوقلمون درسته داده بود. ولی بعد زندگیاش تغییر کرده بود، فصل آخری غمانگیز که کاملاً غافلگیرش کرده بود. برای اولین بار در طول سالها، مجبور شده بود به انگیزههای مالیاش فکر کند. در واقع، آنها ناپدید شده بودند. سه کارگزار متفاوت داشت که حالا دیگر به خانهاش زنگ میزدند، ظاهراً فقط برای گپ زدن، ولی او دیگر علاقهای به صحبت با هیچکدامشان نداشت. حواسش جای دیگری بود. نیکوکاری کار راحتی بود. به مؤسسهی گوتماکِر، صندوق کالج سیاهان ایالات متحده، موزهی هنر کارنِگی، اتحادیهی آزادیهای مدنی آمریکا، سازمان عفو بینالملل و بیمارستانهای کودکان در پیتسبرگ، فیلادلفیا، و حالا هم بوستون کمک میکرد. و هر سال چک پروپیمانی برای مردی زاهدمآب میفرستاد که دربارهاش شنیده بود و داشت برای نیازمندان درمانگاههایی در هند غربی میساخت. درخواستهای کمک با پست میرسید و او هر جمعهشب پشت میزش آنها را بررسی میکرد و تقریباً با تمامشان موافقت میکرد. چهچیز دیگری وجود داشت که برایش هزینه کند؟ ساندویچفروشیای را در کمبریج دوست داشت که در ازای شش دلار ساندویچ روبِن سرو میکرد که اندازهی گالش بود. همان تنها وعدهای بود که در طول روز نیاز داشت. دیوارهایش همین حالا هم پر از آثار هنری بود. بهاندازهی دو هفته کتوشلوار داشت، ماشین لینکلنی مطمئن، خوشخوابی سوئدی، عصایی از چوب ماهون که هیچوقت استفاده نشده بود، مروارید و عاج آنگولاییِ قاچاق که توی کمد جا خوش کرده بود.
نویسنده: اتین کنین
مترجم: شیرین احمدی
زبان: فارسی
ناشر چاپی: نشر مون
تعداد صفحات: 200
موضوع کتاب: کتاب داستان و رمان خارجی
نسخه الکترونیکی: دارد
نسخه صوتی ندارد
بنابراین اگر علاقهمند به رمانهای تاریخی هستید و دوست دارید در خاطرات کهنهسربازی تنها غرق شوید، این کتاب را در فهرست خواندنیهای خود جای دهید. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.