معرفی فیلم این زن حقش را می خواهد

  چهارشنبه، 22 اردیبهشت 1400   زمان مطالعه 8 دقیقه
معرفی فیلم این زن حقش را می خواهد
این زن حقش را می‌خواهد فیلمی به کارگردانی محسن توکلی، نویسندگی بابک کایدان و تهیه‌کنندگی ناصر شعبانی محصول سال ۱۳۹۴ است.این فیلم در ۲۴ مهر ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران شده‌است.

خلاصه داستان این زن حقش را می خواهد

روایت چهار سال تلاش شبانه روزی زنی به نام فرزانه حجازی است که توسط یک عاشق کینه جو مورد ظلم واقع شده و در احقاق حق خود دچار حوادث عجیب و پیچیده ای می شود...

نکاتی درباره فیلم این زن حقش را می خواهد

اگر هسته ی مرکزی فیلمنامه، باورپذیر نباشد، مقدمه ها، پیامدها و باقی بخش ها نیز چنگی به دل نمی زنند. این تفاوت اصلی «این زن...» با «لانتوری» است. شاید «لانتوری» فیلم کاملی نباشد اما حُسن بزرگی دارد و آن باورپذیری هسته ی مرکزی فیلمنامه اش یعنی مسئله ی«اسیدپاشی» است. در "لانتوری" رویدادها زنجیروار پشت سر هم قرار میگیرند، دلایل علت و معلولی کافی در دل درام، بستر را برای بخش اصلی و درواقع نقطه اوج آن فراهم می کنند اما این مسئله در «این زن..» در نازل ترین سطح ممکن قرار دارد. داستان، به شدت لنگ می زند. فیلمنامه ضعف ها و گاف های غیرقابل اغماضی دارد که به همین دلیل قادر به پاسخ گویی به بسیاری از پرسش های مخاطبش نیست! مثلاً چرا باید یک عامل اسیدپاشی بعد از پنج سال دستگیر شود؟ در این پنج سالِ گمشده فرزانه (میترا حجار) که قربانی اسیدپاشی بوده؛ چه کار می­ کرده؟ پدر سختگیرش، شوهر حساس اش، خانواده اش ... هیچ کس پیِ این ماجرا را نگرفته؟ علتِ عشق دیوانه وار سارا (لعیا زنگنه) به بهرام (کامران تفتی) چیست؟ آیا مردی که متهم به اسیدپاشی ست و زندگی زن دیگری را براحتی خراب کرده است مستحق چنین عشق عجیب و غریبی است؟ چه طور ممکن است همسر فرزانه در طول آن چهار سال نتواند زنش را پیدا کند؟ و آیا با دیدن یک مجله ی زرد و نه چندان مطرح ناگهان منقلب می شود و به زنش بازمی گردد؟ چفت و بست های سست فیلمنامه و باسمه ای بودن رویدادها کار را به سریال های قدیمی تلویزیونی نزدیک می کند که عناصرِ گره گشایی و حل و فصل در آن ها تقریباً نادیده گرفته شده است و مسائل در آن ها به شکل افسانه واری حل و فصل می شوند.
«لانتوری» نیز در مقایسه با «عصبانی نیستم» فیلم رو به جلویی در کارنامه ی رضا درمیشیان نبود اما دست کم آن قدر به محتوای خود وفادار بوده و در باورپذیری مضمونِ مورداتخاذش موفق عمل کرده است که قدرت تأثیرگذاری بالایی دارد. ضمن آن که درمیشیان به لحاظ استفاده از فرم در کار خود سنگ تمام گذاشته است؛ اما «این زن ...» حتی در روایت داستانِ سرراست و بی فراز و فرود خود لنگ می زند.
شخصیت پردازی فیلم به شدت ضعیف است. فیلمساز می کوشد ضعف روایت و فقدان جذابیت شخصیت اصلی را با تعدد شخصیت های دیگر و داستان های فرعی بی فایده ای پر کند که به کار هم نمی آید و فقط فیلم را شلوغ و از خط سیر اصلی اش دور می کند. مثلاً حضورِ سحر (افسانه پاکرو) چه اهمیتی در پیشبرد درام دارد جز آن که در نهایت داستان زندگی زن را منتشر می کند تا همسرش او را پیدا کند؟ آیا راه بهتری برای این که همسر زن به سمتش بازگردد وجود نداشت؟
آن­چه در رابطه با «لانتوری» برای من و بسیاری دیگر از تماشاگران باورپذیر نبود بخششِ ناگهانی عامل اسیدپاشی از سوی قربانی بود؛ تمهیدی که البته از ابتدا هم می دانستیم اتفاق می افتد اما شاید ملموس شدنش مستلزم تمرکز بیشتر درمیشیان بر جزییات بود. «این زن حقش را می خواهد» سعی بر ساختارشکنی می کند؛ زن نمی بخشد؛ در حالی که مطمئنیم خواهد بخشید. این غافلگیری آن قدر سست و خام دستانه از آّب درآمده که نه تنها تعجبمان را برنمی انگیزد بلکه هیچ تأثیری هم بر مخاطب نمی گذارد؛ نه او را منقلب میکند و نه هیچ چیز دیگر.
بافت و جنس فیلم نزدیک به تله فیلم های نه چندان قدرتمندِ دهه های پیشین است. همین بافت و لحن، فیلمی را که قرار بوده رویکردی جامعه شناسانه داشته باشد به اثری شخصی نزدیک کرده که نه تنها نمایانگر دغدغه های اجتماعی نیست بلکه به سبب درنیامدنش، به این جنس از سینما ضربه می زند و بی اغراق در برخی بخش ها موجبات خنده ی تماشاگر را فراهم میکند؛ حتا به جرئت می توانم اذعان کنم صحنه ی اسیدپاشی که در «لانتوری» بسیاری از تماشاگران را بدحال و منقلب کرد در این فیلم کوچکترین تأثیری بر مخاطبین نمی گذارد.
«چهره پردازی» از مهم ترین عناصر فیلم هاست که اصولاً کمتر مورد توجه قرار می گیرد؛ همان­قدر که باید یک چهره پردازی خوب را ستود، چهره پردازی ضعیف نیز به همان میزان آسیب رسان است خصوصاً در فیلمی که محور اصلی آن برپایه ی «اسیدپاشی» بنا شده و طبعاً چهره پردازی یکی از ارکان اصلی آن است. طراحی چهره پردازی «این زن...» در مقایسه با «لانتوری» شاید امتیاز یک در برابر ده را دریافت کند؛ نه تنها طراحی که چهره پردازی کار در اجرا نیز ضعف های آشکاری دارد. اطراف چشمِ فرزانه، وقتی روبندش را باز می کند کاملاً زخم و سوخته است اما وقت هایی که روبند می زند دور چشم چپ کاملاً سالم است و نشانی از سوختگی و تورم در آن دیده نمی شود. وقتی روبند برداشته می شود دهان زن به قدری آسیب دیده که او قادر نیست به درستی صحبت کند اما وقتی روبند را می گذارد مشکل خاصی در صحبت کردن ندارد. این خطاها کاملاً به چشم می آیند و ضربه ی مهلکی را به فیلم وارد می کنند.
حجم موسیقی بسیار بالاست. تقریباً در هیچ صحنه ای موسیقی پرسوز و گداز، فیلم را رها نمی کند. بخشی که خواننده روی موسیقی می خواند دیگر نور علا نور است؛ بشدت نچسب و بسیار بی ربط.
تأکیدهای بی جهتی روی برخی عناصر و اشیا در فیلم می شود که تا حدودی آزاردهنده است، مثلا تاکید بر پانسیونی که زن ساکن آن است و تصاویری از آن که در اندازه نماهای مختلف مدام می بینیم اساساً چه کارکردی در فیلم دارد؟ یعنی موقعیت مکانی و کارکرد آن در چنین درامی تا این حد حائز اهمیت است؟ من که این طور فکر نمی کنم زیرا حتا در برخی سکانسهای فیلم شک می کردم که صحنه هایی که به عنوان تهران ازشان یاد می شد واقعاً در تهران فیلمبرداری شده باشند.
کیفیت تصویر و صدای فیلم نمی دانم در سینما کوروش که فیلم را در آن دیدم تا این حد پایین بود یا مشکل به خود فیلم بازمی گردد؛ این هم یکی از ضعف های اساسی فیلم است.
برخلاف «لانتوری» که حتی فرعی ترین نقش ها هم در آن سخت و دشوار بودند، «این زن ...» نقش دشواری ندارد؛ شخصیت ها عمق ندارند و در سطح ماندن آن ها به بازی ها نیز لطمه می زند. بازی های شدیداً بیرونی و اغراق آمیز لعیا زنگنه و افسانه پاکرو کاملاً ناامیدکننده است و بازی های میترا حجار و مینا جعفرزاده تا حدودی بهتر اما همچنان پایین تر از حد انتظار.
«این زن حقش را می خواهد» مانند بسیاری از فیلم های دیگر قرار بوده فیلم مهمی باشد که حرف های مهمی برای گفتن دارد اما تقریباً هیچ نکته ی درخشان یا حتی متوسطی ندارد که به واسطه اش خود را کمی بالا بکشد. فیلم حتی در انتقال پیام و رساندن مضمون خود نیز به موفقیتی دست نمی یابد و شکستی محض در مقابل فیلم خوش ساختی همچون «لانتوری» است.

نکات مثبت فیلم

شاید اینکه به موضوع اسیدپاشی که موضوع حساسی است می پردازد.

نکات منفی فیلم

فیلمنامه « این زن حقش را می خواهد » حفره های فراوانی دارد که از شخصیت پردازی تا منطق روایی را شامل می گردد بطوریکه هیچ شخصیت و موضوعی نیست که علامت سوالی از خود بر جای نگذارد.

کیفیت دیالوگ های فیلم نیز نازل می باشد و با الگوبرداری از سریالهای سفارشی در دهه شصت ساخته شده اند که تطابقی با شرایط کنونی سینما ندارد.

تعداد قاب بندی و میزانسن های اشتباه در « این زن... » بسیار زیاد است که این مورد مخصوصاً در بخش خوابگاه بیش از دیگر لحظات فیلم به چشم می آید.

پایان بندی کلیشه ای است که باعث عدم تاثیرگذاری پیام فیلم بر مخاطب می شود.

بازیگران فیلم این زن حقش را می خواهد

کامران تفتی روشنک عجمیان افسانه پاکرو مینا جعفرزاده میترا حجار لعیا زنگنه رضا آشتیانی رسول توکلی

دیگر عوامل این زن حقش را می خواهد

حسن سلطانی حمید اسلامی محمد ضیایی علی فداکار محسن توکلی محسن روشن آرمان موسی پور داود صبوری سعید علیجانی مهدی مطلبی نرگس مقدسی

مشخصات فیلم این زن حقش را می خواهد

کارگردان : محسن توکلی

ژانر : خانوادگی، اجتماعی

زبان : فارسی


دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
خلاقیت خنده دار هندونه فروش شیرازی، برای فرار از گرما حماسه آفرید/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (240 نظر) نگاهی به اعلامیه ترحیم مادر جوان حمید گودرزی که دیشب خبر فوتش را آقای بازیگر اعلام کرد +عکس/ روحش شاد (137 نظر) مراسم تشییع پدر حامد بهداد، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (70 نظر) رونمایی از همزاد و بدل ایرانی هانده ارچل، بازیگر ترکیه‌ای محبوب ایرانی ها/ ایشون هم بازیگر خیلی معروفیه+عکس (62 نظر) سینه زنی شاهرخ خان، بازیگر معروف هندی در هیئت عزاداری امام حسین (ع) +ویدئو (54 نظر) خلاقیت خنده دار میوه فروش وانتی با عکس رضا گلزار حماسه آفرید/هنر نزد ایرانیان است و بس+ عکس (51 نظر) نگاهی به ماشین مازراتی هوش پران علی دایی که همه آرزوشو دارن/ شهریار فوتبال ایران سوار بر دلبر مشکی😍 (31 نظر) خلاقیت خنده‌دار اوستا بنّا در ساختن توالت کنار روشویی برای راحتیِ صاحبخانه حماسه آفرید+ عکس/ مغز نیست که فسفر خالصه😂 (30 نظر) انتخاب محمدرضا گلزار و بهرام رادان به عنوان خوش‌تیپ‌ترین و خوش قیافه‌ترین بازیگران ایران از منظر الیف ارول بازیگر چشم آبیِ ترکیه‌ای+ ویدیو/ چشم آیسان خانوم و مینا مختاری روشن! (28 نظر) مات و مبهوت موندن مهران مدیری از دیدن همزاد خودش تو دورهمی/ چقدرم که شبیه همدیگه هستن!+عکس (26 نظر) برادر رهبر معظم انقلاب: ایشان در عروسی من با ماشین فولکس‌شان، شب تا ساعت12 برای آنهایی که جهاز آورده بودند دنبال شام بودند+ عکس (20 نظر) درخت خرمای بزرگ حیاط باصفای خونه ویلایی زهرا گونش/ نخل های هم قد والیبالیست مشهور ترکیه ای (19 نظر) خلاقیت منحصر به فرد آرایشگر خوش ذوق در تغییر چهره داماد حماسه ساز شد+ویدئو/سلطان بی چون و چرای گریم در سطح خاورمیانه😂 (19 نظر) نگاهی به ماشین بی ام و هوش پران کریم باقری که همه آرزوشو دارن/ زیدان فوتبال ایران سوار بر هواپیمای رویاهایش😍 (17 نظر) رهبر معظم انقلاب: آرزوی کفش بنددار به دلم بود؛ تا الان هم من کفش بنددار نپوشیده‌ام (16 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
(فیلم) سکانس فوق عاشقانه شهاب حسینی و لیلا حاتمی در فیلم "پرسه در ماه" / ما کاملا شبیه همیم طرز نگاهامون دو دو زدن چشامون ...😍 استارت تمرینات سخت علیرضا بیرانوند در تراکتور +فیلم/ آقای دروازه بان آمادگی بدن بالایی دارد! سکانس عاشقانه دل باختن قباد به شهرزاد/ نشود فاش کسی آنچه میان من و توست (فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌 (فیلم) رهبر معظم انقلاب: به من می‌گویند شما گفتید سوءاستفاده جویان را افشا نکنید / ما حق نداریم افراد را به صرف گمان متهم کنیم سکانس خوشحالی قُباد از بارداری شهرزاد/ قُباد: من تا الان نمیدونستم از این دنیا و از این زندگی چی میخوام اما الان.... (عکس) هدایای ارزشمندی که پزشکیان در پشت صحنه یک هیئت دریافت کرد / خوشا راهی که آغازش با حسین است ... (ویدئو) شعر سوزناک شهریار برای مادر بزرگش که با شنیدنش اشک از چشمانتان سرازیر خواهد شد به یادماندنی ترین سکانس عاشقانه سریال شهرزاد / از بله گفتن شهرزاد تا مرگ مرگ بزرگ آقا نقش دختر رهبر انقلاب در ترمیم دست مجروح ایشان/ فرزند دختری که به پدر اُنس داشت