خلاصه داستان خانه کاغذی
امیرعلی ابراهیمی روزنامه نگار کنارکشیده در خانه قدیمی اش همراه دخترش سارا که او هم روزنامه نگار است زندگی می کند. بازگشت مینو که روزگاری عاشق هم بوده اند و شنیدن حقایق درباره دلایل رفتن او، امیرعلی را مجاب به بازگشت دوباره و افشای اسراری می کند که بابت آن ها خود را بازنشسته کرده. از سوی دیگر سارا که دل در گروی عشق سردبیرش دارد، راه و رسمی متفاوت از پدر برای زندگی اش انتخاب کرده است...
نکاتی درباره فیلم خانه کاغذی
« خانه کاغذی » تلاش می کند تا فضای ژورنالیست ها و زندگی شان را به تصویر بکشد. نویسنده فیلم که خود سالهاست روزنامه نگار است و به خوبی با شرایط و فضای این حوزه آشنا می باشد، با تکیه بر تجربه سالهای اخیر قصد داشته تا ادای دینی به روزنامه نگاران و فعالیت آنان انجام دهد و از سویی دیگر، مشکلات این قشر را در فضایی ملودرام به تصویر بکشد. اما تلاش آنان برای به ثمر رساندن این پیام کافی نبوده است.« خانه کاغذی » بطور واضح از مشکلات عدیده ای در بخش فیلمنامه رنج می برد. مشکلاتی که چه در وجه ژورنالیستی داستان و چه در وجه عاشقانه آن، نمود می یابد و فرصت لذت بردن از تماشای فیلم را از مخاطبش سلب می کند. در بخش ژورنالیستی، فیلم روایتگر داستان امیرعلی است که سالهاست نمی نویسد اما حالا قصد دارد دوباره به این حوزه بازگردد و در طرف دیگر، دخترش سارا نیز مسیر پدر را پیش گرفته است و قصد افشاگری دارد تا بتواند نام خود را بر سر زبانها بیندازد و رسالت رسانه ای خود را به نحو احسن انجام دهد.صباغ زاده با زیرکی شخصیت پدر و دختر را آینده و گذشته یکدیگر متصور می شود. به نظر می رسد که امیرعلی آینده دخترش ساراست که حالا منزوی شده و سارا نیز تبلوری از گذشته امیرعلی. با اینحال تمام این اشارات در سطح باقی مانده چراکه نویسندگان تمهیدی برای بسط و گسترش داستان در نظر نگرفته اند و نقطه گذاری های اصلی فیلمنامه نیز با مشکلات فراوانی مواجه است. داستان امیرعلی و مینو، سراسر نقاط ابهام برانگیز است و مشخص نیست آنها چه رابطه ای را در گذشته تجربه کرده اند که منجر به قلم شکنی امیرعلی و دوری آنها از یکدیگر گردیده است. بصورت پیشفرض می توان این حدس را زد که عاشقانه آن دو بی سرانجام بوده و خودِ فیلم نیز اشاره ای ساده و دم دستی به مشکل رخ داده دارد، اما آیا تماشاگر نباید از جزئیات شخصیت ها مطلع شود تا بتواند آنان را در طول داستان همراهی نماید؟ آنچه که در مورد امیرعلی و مینو در فیلم رخ می دهد برای تماشاگر نامفهوم و گنگ است و بطور واضح می توان گفت که هرگز نمی توان عشقی میان آنان متصور شد چراکه فیلمساز چنین فرصتی را به مخاطبش نداده است.« خانه کاغذی » همچنین در بخش زیادی از داستان به ورطه شعار گویی می افتد و این شعارها حتی در دیالوگ های مستقیم بین شخصیت ها به چشم می خورد. شعارهای خامی که شبیه به یک بیانیه سیاسی در میانه فیلم هستند و خاصیت داستانی اثر را تا حد زیادی خنثی می نمایند. اشارات بی جهت فیلم به مقوله هایی نظیر " حادثه منا " نیز بدون کارکرد است و بُرندگی در آن به چشم نمی خورد. شاید با توجه به سوژه فیلم صباغ زاده قصد داشته بُرندگی قلم را به تصویر بکشد و اثری نافذ بسازد اما در این راه شکست خورده چراکه جسارت بُرندگی در فیلم به چشم نمی خورد.در نهایت باید گفت که « خانه کاغذی » سوژه ای جذاب برای روایت داشته اما تمام جزئیات فیلم متاسفانه در سطح باقی مانده است. فیلمساز نه جسارت پرداخت موضوعات مهم مانند رانت و فساد را داشته و نه توانایی رقم زدن عاشقانه ای در میان فضای ژورنالیستی اثر. نتیجه آن شده که « خانه کاغذی » خنثی و اثری سرشار از شعار است که حتی جذابیت های سینمایی نیز در آن خشکیده است.
کارگردان فیلم خانه کاغذی
مهدی صباغ زاده متولد سال 1330 در مشهد و یکی از پرکارترین فیلمسازان ایرانی پس از انقلاب اسلامی می باشد. صباغ زاده البته از آغاز دهه نود کم کار شده و به تهیه کنندگی روی آورده است و « خانه کاغذی » نخستین فیلم او طی پنج سال اخیر به شمار می رود. از جمله مهمترین آثار صباغ زاده می توان به « مارال » ، « خانه خلوت » و « عشق کافی نیست » اشاره کرد.
بازیگران فیلم خانه کاغذی
حامد بهداد، باران کوثری، محسن کیایی، اکبر رحمتی، نادر فلاح، عرفان ناصری، مرتضی آقاحسینی، بهرنگ علوی، نگار عابدی، آوا شریفی، علیرضا کمالی، بهرام سروری نژاد، سجاد رحیمی، گیتی قاسمی، غلام علی رضایی، فتح الله طاهری، مهدی میری، حسام محمودی، رونیکا نعمت الله
ساير عوامل فیلم خانه کاغذی
پرویز پرستویی، تینا پاکروان، ثریا قاسمی، ستاره اسکندری، مهدی پاکدل، علیرضا کمالی، حسین پاکدل، محسن قاضی مرادی، ارد زند، شقایق فراهانی
مشخصات فیلم خانه کاغذی
- ژانر :اجتماعی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 5.1 از 10