خلاصه داستان لامپ 100
مرد معتادی به نام فرزین ( محسن تنابنده ) که یک همسر ( ساره بیات ) و دو فرزند دارد، معتاد به مواد مخدر است و این اعتیاد باعث ایجاد توهم های مختلف در زندگی او شده است. وی که همسر و فرزندانش را دوست دارد، برای فرار از اعتیادش تصمیم به ترک می گیرد اما هربار عهدش را می شکند اما...
نکاتی درباره فیلم لامپ 100
درباره «لامپ 100» آن چه کاملاً مشهود است متوسط بودن همه جانبه ی آن است. طبیعتاً مقوله اعتیاد بارها دستمایه ساخت فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی قرار گرفته است و موضوعیست که هیچ گاه تاریخ مصرف آن تمام نمی شود، اما فیلمسازان می توانند با نگاه هایی متفاوت و از جنبه های مختلف به آن نزدیک شوند و این مسئله خطیر اجتماعی را بررسی نمایند. آنها می توانند داستانی خطی با مضمون اعتیاد را به داستانی چالش برانگیز و مملو از داستانک تبدیل کنند «لامپ 100» به عنوان اولین ساخته سینمایی سعید آقاخانی یک حٌسن بزرگ دارد و آن قناعت پیشگی اش است. فیلم به عنوان اولین فیلم یک کارگردان فیلم جاه طلبانه ای نیست. داستان فیلم خطی است و از وجنات آن نیز پیداست که فیلمساز در اقتصادی ترین شرایط و با کم ترین مواد خام و هزینه فیلم را جمع کرده است. درباره «لامپ 100» آن چه کاملاً مشهود است متوسط بودن همه جانبه ی آن است. طبیعتاً مقوله اعتیاد بارها دستمایه ساخت فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی قرار گرفته است و موضوعیست که هیچ گاه تاریخ مصرف آن تمام نمی شود، اما فیلمسازان می توانند با نگاه هایی متفاوت و از جنبه های مختلف به آن نزدیک شوند و این مسئله خطیر اجتماعی را بررسی نمایند. آنها می توانند داستانی خطی با مضمون اعتیاد را به داستانی چالش برانگیز و مملو از داستانک تبدیل کنند (مثلاً فیلم خون بازی) و یا آن را در حد قصه ای دستمالی شده و تکراری باقی نگاه دارند. «لامپ 100» در حد و اندازه یک طرح اولیه باقی می ماند و بار دراماتیک آن برای تبدیل شدن به یک فیلم بلند سینمایی کافی نیست. فیلمنامه کار، بد نیست، اما کم مایه است. به نظر می رسد نقاط عطف و بحران کار رمق کافی را برای همراه سازی مخاطب ندارند و داستان کششی را در مخاطب ایجاد نمی کند. به عبارتی فیلمنامه با داستانی قابل پیش بینی آغاز می شود و پیش می رود و هیچ نقطه غافلگیرکننده و یا گره افکنی ویژه ای در آن دیده نمی شود. فیلمساز با بهره گیری از صحنه های توهم مرد گاه هیجاناتی را به فیلمنامه می افزاید، اما میزان تأثیرگذاری این رویدادها آن قدر نیست که تکانی به فیلم بدهد و آن را دچار نقطه فراز کند؛ مثلاً آگاهی ناهید (ساره بیات) از ترفند همسرش (محسن تنابنده) برای منفی شدن جواب آزمایش و یا درگیری بی پایه و اساس فرزین با پوریا پورسرخ (در نقش خودش) که فکر می کند همسرش دلداده اوست آنچنان هیجانی به داستان نمی بخشند و رمقی به فیلمنامه نمی دهند. ترس ها، مشکلات و بحران های اعضای خانواده ی فرد درگیر اعتیاد در «لامپ 100» به سبک همان کلیشه های همیشگی است و شکل تازه ای به خود نمی گیرد. مثلاً نوع رفتار فرزین با همسرش و یا خرده رفتارهایی همچون عادت مرد به فروش اشیا و چیزهای قیمتی برای خرید مواد از جزییات تکراری فیلم هایی با مضمون اعتیادند. از نکات مثبت کار، توجه فیلمساز به جزییاتی همچون نحوه دریافت مواد مخدر توسط فرد معتاد است. طبیعتاً ساخت فیلمی در رابطه با معضل اعتیاد نیازمند تحقیقات و مطالعات گسترده ایست و آقاخانی از این منظر کاملاً همسو با زمانه گام برمی دارد. به عبارتی کهنگی رایج در مواجهه با موضوع اعتیاد و دریافت مواد و ... در «لامپ 100» دیده نمی شود و فیلمساز با تسلط بر فرم اثر و بهره گیری از نماهای مبتکرانه همچون حرکت دود در حباب های لامپ که نشان از توهم فرزین دارد دست به نوعی ساختارشکنی می زند و تصویر تازه ای را از مقوله اعتیاد و فرد معتاد به نمایش می گذارد. فرار فرزین از شهر به بیابان روشی موجز و هوشمندانه برای به تصویر کشیدن سیر تحولی اوست. درواقع، او که هیچ گاه توان ترک شیشه را ندارد حالا و در آن برزخ دچار دگردیسی می شود. در آن برهوت با خود قبلی اش خداحافظی می کند و خود جدیدی را می سازد. به عبارتی، فیلم بی آن که پایان خود را باز بگذارد و یا آن که پایانی سرد و ناامیدانه را برگزیند با «امید» به پایان می رسد. گرچه قابل پیش بینی نیست که آیا فرزین مجدداً به سمت مواد مخدر بازخواهد گشت یا نه اما نجات فرزین از آن مهلکه در همان موقعیت نیز خود یک روزنه امید است. رفت و آمد میان دنیای واقعی و دنیای ذهنی وخیالی مرد خود از نکات مثبت فیلم است. بازی های فیلم، باورپذیرند و حاکی از توانمندی آقاخانی در هدایت بازیگرانش. به عبارتی، آقاخانی همان قدر که بر میزانسن و دکوپاژ کار تسلط داشته است و از زوایایی پویا و مناسب بهره گرفته بر بازی های فیلم نیز نظارت داشته است، اما همان طور که در ابتدای این مطلب نیز اشاره شد، فیلم بزرگ ترین ضربه خود را از فیلمنامه اش می خورد. فیلمنامه کم جان و کم رمق است و حتی می توانست برای ساخت یک فیلم کوتاه یا تله فیلم مناسب باشد. با این حال «لامپ 100» به عنوان اولین ساخته کارگردانش فیلم شریف و قابل قبولی است که می تواند با کمی اغماض مخاطب را تا پایان راضی نگاه دارد.
« لامپ صد » داستان بلند و پُر شاخه ای ندارد. ایده فیلم شاید به زحمت به دو خط برسد و اینجاست که آقاخانی مجبور شده با توسل به تکرار معضل توهمات شحصیت اصلی داستان به دلیل اعتیاد، دقایق فیلم را پُر کند و مخاطب را به پای فیلم بنشاند. به تصویر کشیدن توهمات فرزین در اثری که درباره اعتیاد ساخته شده امری ضروری به نظر می رسد اما تکرار مداوم این توهمات کمکی به درک بهتر شرایط شخصیت اصلی داستان نمی کند. برخی از این صحنه ها حتی زائد هستند و به ضرباهنگ فیلم خدشه وارد کرده اند. از جمله این صحنه ها می توان به مقدمه فیلم و سکانس تاکسی اشاره کرد که اجرای این نماها بطور کل جدا از بافت اصلی فیلم محسوب می گردد.
حرکت در مسیر بین کمدی و درام یکی دیگر از ایرادات مشخص « لامپ صد » می باشد. به نظر می رسد که سعید آقاخانی نخواسته در اولین تجربه کارگردان در سینما نیز از طنز دل بکند و به همین جهت در بخش هایی از فیلم شاهد موقعیت های کمدی هستیم که ارتباط مشخصی به مسیر اصلی فیلم ندارند. سکانس اتوبوس که در آن محسن تنابنده در دقایق طولانی که مشخصا نیازمند تدوین مجدد بود، سعی در جلب توجه همسرش دارد، نمی تواند باعث خنده مخاطب شود چراکه تکلیف فیلم در دقایقی با خودش مشخص نیست. « لامپ صد » در دقایقی از ما می خواهد بحران رابطه فرزین و همسرش را جدی بگیریم اما در دقایق بعد این رابطه را تبدیل به شوخی های بی جایی می کند که در تضاد با موقعیت قبلی است.
« لامپ صد » در یک سوم پایانی وضعیت به مراتب بدتری را نیز تجربه می کند چراکه فیلمنامه ضعیف اثر، علناً ایده مشخصی برای به پایان رساندن فیلم نداشته و در یک سوم پایانی فرزین را به قلب بیابان می فرستد و در آنجا وی را تنها در بیابان رها می کند تا به اصطلاح فرزین معنای تنهایی را درک کرده و برای همیشه متحول شود. اما این فصل از داستان که مسلماً قرار بوده تاثیرگذارترین بخش فیلم باشد، به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است.
ورود چوپان و در ادامه رستگار شدن فرزین بی آنکه دلیل مشخصی برای این اتفاق ذکر شود، پایان بندی ناامید کننده ای را در اولین تجربه کارگردانی سعید آقاخانی رقم زده است. برای یک اثر تلخ درباره اعتیاد، پایان بندی شاد و دم دستی به سبک « لامپ صد » بدترین اتفاقی بود که می توانست برای یک اثر اجتماعی رخ دهد.
با اینحال محسن تنابنده تا حدود زیادی توانسته از ضعف های مفرط اثر بکاهد. تنابنده به خوبی توانسته در اجرای موقعیت های درام و کمدی تعادل ایجاد کند و باعث جلب اعتماد تماشاگر شود. گریم سنگین روی چهره او و صدای ناله های وی البته در اوایل فیلم تماشاگر را تحت تاثیر قرار می دهد اما تکرار این ناله ها از نیمه داستان به بعد تاثیر خودش را از دست می دهد.
همچنین نباید از فیلمبرداری خوب امیر معقولی نیز غافل شد. فیلمبرداری چشم نواز از مناظر طبیعی که به نظر می رسد اطراف دلیجان باشد، حداقل تا زمانی که فرزین در داخل ماشین در حال رانندگی است، حس و حال خوبی به مخاطب می دهد.
استفاده افراطی آقاخانی از موسیقی در مدت زمان نمایش فیلم نیز بیشتر از اینکه بخواهد بر ذهن مخاطب تاثیر مثبتی بر جای بگذارد، به یک ضد ترفند مبدل شده است. متاسفانه آقاخانی در قرار دادن موسیقی در جریان فیلم افراط کرده و به نظر می رسد که وی برای قدم بعدی در کارنامه هنری اش باید تجربه های ارزشمندش از ساخت » لامپ صد » را به کار بگیرد.
بازیگران فیلم لامپ 100
محسن تنابنده، ساره بیات، نیما شاهرخ شاهی، پوریا پورسرخ، حمید لولایی و مسعود کرامتی
دیگر عوامل فیلم لامپ 100
کارگردان : سعید آقاخانی
فیلمنامه : سعید آقاخانی
تهیه کننده : محسن محسنی نسب
مدیر فیلمبرداری: امیر معقولی
طراح چهره پردازی: عبدالله اسکندری
طراح صحنه و لباس: گلرخ حقیقی
تدوین: بهرام دهقانی
مشخصات فیلم لامپ 100
ژانر :اجتماعی
زبان : فارسی
3 سال پیش