معرفی فیلم سال دوم دانشکده من

  شنبه، 26 تیر 1400   زمان مطالعه 9 دقیقه
معرفی فیلم سال دوم دانشکده من
سال دوم دانشکده من محصول ۱۳۹۶ تازه‌ترین فیلم رسول صدرعاملی در مقام کارگردان این فیلم است. فیلم سال دوم دانشکده بر اساس فیلمنامه ای از پرویز شهبازی است و از ۹۰۰ نفر تست گرفته شد که در نهایت ۲۲ نفر بازیگر و ۲ چهره جدید به سینما معرفی شدند.

خلاصه داستان سال دوم دانشکده من

مهتاب (سها نیاستی) و آوا (فرشته ارسطویی) دانشجویان سال دوم دانشکده معماری هستند که به اتفاق تعدادی دیگر از همکلاسی هایشان برای یک سفر چند روزه دانشجویی از تهران به اصفهان می روند. آوا که مدتی است به خاطر مشکلات عاطفی که با دوست پسرش علی پیدا کرده از قرص های مخدر استفاده می کند در اصفهان حالش به هم می خورد و به کما می رود. مهتاب به عنوان تنها دوست آوا که از مسئله قرص ها هم خبر دارد با دوست پسر آوا علی تماس می گیرد و از پشیمانی آوا می گوید. همین مسئله باعث می شود علی به اصفهان بیاید و به بهانه ملاقات با آوا زمینه آشنایی او با مهتاب فراهم می شود.مهتاب هم به مسئولان دانشگاه و خانواده آوا می گوید علی پسرخاله اوست.

نکاتی درباره فیلم سال دوم دانشکده من

برای پیش بردن این یادداشت بهتر است از همین ابتدا پای «ماجرا» را وسط بکشیم. فیلمی که به نظر می رسد لااقل از سوی فیلمنامه نویس منبع الهام و اقتباس قرار گرفته است. البته صادقانه بگوییم «سال دوم دانشکده من» آن قدر با فیلم «ماجرا» اثر درخشان «آنتونیونی» فاصله زیادی دارد که بی انصافی است این دو را با هم قیاس کنیم. اما اجازه دهید این بی انصافی را مرتکب شویم!اگر «ماجرا»ی آنتونیونی پیرنگی بسیار ساده دارد، در عوض آن قدر به روابط آدم هایش در این پیرنگ ساده، عمیق و جدی می پردازد که فیلمی ماندگار می شود. دختری به نام «آنا» در جریان یک سفر دسته جمعی ناپدید می شود. دوست پسر او «ساندرو»، دوستش «کلودیا» و سایر همسفران به جست وجوی او می پردازند. در فرایند این جست وجو «ساندرو» و «کلودیا» به هم نزدیک می شوند و رابطه ای بین شان شکل می گیرد. رابطه ای که البته با شدت و ضعف در داستان همراه است و سایه سنگین «آنا»ی غایب همواره بر آن حس می شود.فیلم «صدرعاملی» هم از پیرنگی مشابه برخوردار است. «آوا» و «مهتاب» به یک سفر دانشجویی می روند. در این سفر «آوا» که اعتیاد به قرص خوردن دارد به دلیل نامعلومی دچار حادثه شده و به کما می رود. در این شرایط، نامزدش «علی» و دوستش «مهتاب» با هم رفت و آمدهایی دارند که باعث می شود روابطی بین شان شکل بگیرد. اما چرا فیلم «صدرعاملی» به فیلم بدی تبدیل شده است؟«رسول صدرعاملی» و «پرویز شهبازی» که به ترتیب کارگردان و نویسنده این فیلم هستند هر دو در کارنامه شان ساخت آثاری درباره دنیای دختران نوجوان را دارند. «صدرعاملی» دو اثر «من ترانه 15 سال دارم» و «دختری با کفش های کتانی» را در اوج روزهایی که روابط دختر پسری و آسیب های اجتماعی آن مساله جامعه بودند ساخت که از این جهت این آثار به خوبی دیده شدند. شهبازی هم فیلمی همچون «در بند» را در کارنامه اش دارد. اما اشکال اینجاست که می بینیم «صدرعاملی» آن گونه که دغدغه های نوجوانان دهه هفتاد را می دانست، چندان از افکار و دغدغه های نسل امروز خبر ندارد. در این فیلم قریب بیست سی دختر کاریکاتوریزه شده داریم که انگار به چیزی جز رابطه با پسران نمی اندیشند!اگر «ماجرا»ی آنتونیونی پیرنگی بسیار ساده دارد، در عوض آن قدر به روابط آدم هایش در این پیرنگ ساده، عمیق و جدی می پردازد که فیلمی ماندگار می شود.فیلم اساسا فیلم «مهتاب» است. موقعیت زمانی فیلم، سال دوم دانشکده اوست که قرار است سال متفاوتی باشد. «مهتاب» را در آغاز فیلم در جلسه کمیته انضباطی می بینیم. چرا فیلم با این صحنه شروع می شود و بقیه اش به یک فلاش بک تبدیل می شود؟ آیا یک ترم تعلیق شدن «مهتاب» اتفاق قابل توجهی برای ماست یا به اتفاق مهمی در فیلم تبدیل می شود؟از «آوا» چیز زیادی نمی دانیم جز اینکه قرص می خورد و رابطه درست درمانی با «علی» ندارد. می دانیم که با «مهتاب» صمیمیت زیادی دارد و اوست که «مهتاب» را به سفر آمدن مجاب کرده است. وقتی در اتوبوس نشسته اند «مهتاب» قرص های «آوا» را از او می گیرد. توی اتاق هستند هم «آوا» دستوراتی می دهد و «مهتاب» اجرایشان می کند. «مهتاب» رمز کارت و گوشی «آوا» را هم در اختیار دارد. تا اینجا که نکته منفی از «مهتاب» نمی بینیم و فقط صمیمیت زیاد او با «آوا» برجسته می شود. آن ها به اصفهان می روند. چرا اصفهان؟ چون بناهای تاریخی و بازارهای زیبایی دارد؟ چه استفاده ای از مکان که یکی از فاکتورهای اساسی فضاسازی است می شود؟ اصلا بهتر نبود حالا که همه چیز فیلم در خدمت سرد و بی روح بودن است مقصد سفر هم جایی سردسیر و برفی می بود؟! (البته که دارم شوخی می کنم)چرا هیچ کدام از همسفرانش، مسئولان دانشگاه، «مهتاب»، «علی» و پدر «آوا» رنگی از تاثر ندارند؟ باز خدا خیر مادر «آوا» را بدهد که چهار قطره اشک می ریزد. طبیعتا اگر به کما رفتن «آوا» قرار است ماجرای اصلی فیلم باشد باید به یک بحران بیانجامد. بحرانی که همه را تحت تاثیر قرار می دهد. نظیر آنچه که در «ماجرا»ی آنتونیونی و «درباره الی» اصغر فرهادی دیده بودیم.می رسیم به صحنه حادثه و به کما رفتن «آوا». فیلمساز ترجیح می دهد ما با «مهتاب» باشیم پس صحنه حادثه را نمی بینیم. وقتی با حادثه روبرو می شویم که همراه «مهتاب» داخل اتاق می آییم و می بینیم «آوا» بیهوش افتاده است. آیا دیدن این صحنه برای ما به اندازه کافی شوکه کننده است؟ صادقانه بگوییم، به هیچ وجه. «مهتاب» از همان لحظات اولیه حادثه مورد بازجویی پلیس قرار می گیرد. آیا قرار است به نکته خاصی برسیم؟ مدام از ارتباط قرص ها با «مهتاب» پرسیده می شود آیا از این موضوع نتیجه خاصی قرار است بگیریم؟ خیر. ما و نویسنده و احتمالا فیلمساز خوب می دانیم که فقط داریم وقت تلف می کنیم.پدر و مادر «آوا» وارد قصه می شوند. مادر «آوا» با گریم نچسب بسیار عقب مانده تر از یک تیپ است و تلاشی هم برای شخصیت شدنش نشده است. اما پدر (علی مصفا) احتمالا قرار است ویژگی های شخصیتی خاصی داشته باشد. با رفتاری سرد و درون گرا. مانند بسیاری نقش های دیگری که مصفا بازی شان کرده. در ادامه می فهمیم که خانواده «آوا» مذهبی هستند. این مذهبی بودن جز جلسات دعاخوانی توی خانه شان بر بالین «آوا» چه نقش یا نمودی دارد؟«مهتاب» در ادامه خبر بیهوشی «آوا» را به «علی» نامزد «آوا» می دهد و او هم به اصفهان می آید. «علی» در اولین صحنه حضورش با اتومبیل شاسی بلند وارد کادر می شود. اینجا یک نکته فیلمنامه نویسی برجسته می شود. در فیلمنامه نویسی تکنیکی داریم به نام کاشت و برداشت. شما در صحنه ای از فیلم نشانه ای می گذارید تا در آینده از آن استفاده دراماتیکی کنید. اینجا هم وقتی «علی» با شاسی بلندش وارد می شود فورا یاد آن دیالوگ شوخی نامزد مهتاب (بابک حمیدیان) می افتیم که وقتی سوار وانتش شدند (نقل به مضمون) گفت نکند دوست داری شاسی بلند سوار شوی!«علی» و «مهتاب» خیلی راحت و خوشحال و خندان سوار اتومبیل به گشت و گذار می پردازند. کلی صحنه تکراری و بی ربط داریم مثل آب معدنی و آبمیوه خریدن ها و فرایند رفت و آمدهای «مهتاب» به خانه «آوا». سوال اینجاست که به کما رفتن «آوا» دقیقا چه کسی را متاثر یا شوکه کرده است؟ مگر حادثه مهمی نیست؟ چرا هیچ کدام از همسفرانش، مسئولان دانشگاه، «مهتاب»، «علی» و پدر «آوا» رنگی از تاثر ندارند؟ باز خدا خیر مادر «آوا» را بدهد که چهار قطره اشک می ریزد. طبیعتا اگر به کما رفتن «آوا» قرار است ماجرای اصلی فیلم باشد باید به یک بحران بیانجامد. بحرانی که همه را تحت تاثیر قرار می دهد. نظیر آنچه که در «ماجرا»ی آنتونیونی و «درباره الی» اصغر فرهادی دیده بودیم.یک صحنه برفی هم انتهای فیلم گنجانده شده است که برای تطهیر «مهتاب» مناسب به نظر می رسد. این برف آخر فیلم هم به کلیشه ای محبوب بین فیلمسازان ما تبدیل شده است. ظاهرا فیلمسازان فکر می کنند هر چه ساختند را می توانند با یک صحنه برفی به مفاهیمی متعالی منتهی کنند!جالب اینجاست که رابطه «علی» و «مهتاب» هم پیچ و تاب خاصی ندارد و آن ها خیلی زود از هم خوششان می آید. خلاف پیچ و تاب های مختلفی که در رابطه بین «کلودیا» و «ساندرو» در فیلم «ماجرا» می افتد. آن پس زدن ها، کلنجارها، تردید ها و انکارهایی که در آن فیلم هستند در «سال دوم دانشکده من» کجا دیده می شوند؟ «مهتاب» مثبت و بامعرفت اول فیلم دقیقا در کدام فرایندی که دیده ایم به چنین شخص بی اخلاقی تبدیل می شود که «آوا» را در آن حالت بد جسمی اش زجر می دهد؟ از آن صحنه عجیب کابوس هم چیزی نگوییم که بیشتر بهش می خورد از دست تدوین گر در رفته باشد و افتاده باشد وسط فیلم.پایان فیلم نشان می دهد به کلی سرکار بوده ایم. «مهتاب» پس از اینکه مدتی به «علی» علاقه نشان می دهد ناگهان تصمیم می گیرد به نامزد خودش برگردد. یک صحنه برفی هم انتهای فیلم گنجانده شده است که برای تطهیر «مهتاب» مناسب به نظر می رسد. این برف آخر فیلم هم به کلیشه ای محبوب بین فیلمسازان ما تبدیل شده است. ظاهرا فیلمسازان فکر می کنند هر چه ساختند را می توانند با یک صحنه برفی به مفاهیمی متعالی منتهی کنند!راستش خواستم بنویسم فیلم دیر شروع می شود و در چند صحنه می تواند زودتر تمام شود (مخصوصا در صحنه اشکی که از چشم آوا سرازیر می شود) اما صادقانه بگوییم اصلا فیلم شروع نمی شود که بخواهد زودتر تمام شود. همه چیز در سطح می گذرد، انسان ها کاریکاتورهایی سرگردان هستند و اینجا صحبت کردن از شکل گیری روابط عمیق انسانی حرف نامربوطی است. با این اوصاف، «سال دوم دانشکده من» یک مشروطی مسلم در کارنامه فیلمساز محترمی همچون «رسول صدرعاملی» است.

کارگردان فیلم سال دوم دانشکده من

رسول صدرعاملی کارگردان و تهیه کننده اهل ایران است.او فعالیت حرفه ای خود در سینما را با تهیه کنندگی فیلم خونبارش (۱۳۵۹) به عنوان اولین پروژهٔ سینمایی پس از انقلاب آغاز کرد و دو سال بعد، اولین فیلم خود در جایگاه کارگردان را بانام رهایی (۱۳۶۱) ساخت. صدرعاملی کارگردانی فیلم های سینمایی متعددی همچون گل های داودی، قربانی، سمفونی تهران، دختری با کفشهای کتانی، من، ترانه ۱۵سال دارم، دیشب باباتو دیدم آیدا، هر شب تنهایی و سال دوم دانشکده من را برعهده داشته است.

بازیگران فیلم سال دوم دانشکده من

سها نیاستی، فرشته ارسطویی، علی مصفا، بابک حمیدیان، ویشکا آسایش، شقایق فراهانی، پدرام شریفی و نیلوفر خوش خلق

ساير عوامل فیلم سال دوم دانشکده من

  • فیلمنامه نویس: پرویز شهبازی
  • مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش
  • چهره پرداز: عبدالله اسکندری
  • طراح صحنه و لباس: آتوسا قلمفرسایی
  • تدوین: مصطفی خرقه پوش
  • صدابردار: منصور شهبازی
  • صداگذار: سیدمحمود موسوی نژاد
  • موسیقی: کریستف رضاعی

مشخصات فیلم سال دوم دانشکده من

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
مازیار لرستانی: من خودم گیج ام توی مسیر یابی ولی مجبورم در اسنپ کار کنم! می‌گفتند شناسنامه بیار بعد که شناسنامه آمد گفتند ریش ات کامل نیست! (221 نظر) بهاره رهنما: به من میگید پیرزن ناراحت نمیشم چون من پیرزن جذابی هستم/ هر چی پیرتر هم بشم دوست داشتنی تر میشم+ویدئو (121 نظر) قباد ایرانی یا قباد ترکیه‌ای؛ نگاهی به استایل و چهره اسماعیل حاجی اوغلو بازیگر نقش شهاب حسینی در سریال شهرزاد+عکس/ بنظرتون کدوم یکی خوشتیپ‌ترن؟ (117 نظر) خلاقیت خنده دار اوستا بنا با طراحی توالت در سقف حمام حماسه آفرید / هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (104 نظر) علی دایی: من پنت هاوس ندارم یه خونه 418 متری دارم؛ اگر می‌خواستم جور دیگری زندگی کنم 20 برج 20 طبقه داشتم+ویدیو (94 نظر) ستاره سادات قطبی؛ 27 سال داشتم که با شهرام شکیبا آشنا شدم، به پسر شهرام گفتم علی ،من مامانت نیستم،اما همه جوره هواتو دارم، تمام سعیمو میکنم تا راضی باشی (93 نظر) حدیث فولادوند بازیگر نقش فوزیه: من خیلی شبیه فوزیه هستم همین باعث شد گریم سنگینی نداشته باشم/ رسیدن به نقش خیلی مشکل بود (87 نظر) رهبر معظم انقلاب:هم پدرم، هم مادرم و هم خود من می‌خواستم طلبه بشم؛ از کلاس پنجم دبستان، عملاً درس طلبگی را در داخل مدرسه شروع کردم (78 نظر) دارا حیایی: به پول امین حیایی احتیاجی ندارم؛خونه 50متری خودمو به خونه 300متری بابام ترجیح میدم؛ کمک خانواده خیانته، فردا همسرم چه فکری در مورد من میکنه+ ویدئو (77 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز میوه فروش تهرانی با نوشته جالب در مغازه حماسه آفرین شد/ نمونه واقعی یک فرشته زمینی+عکس (75 نظر) مهران مدیری: رفته بودم مراسم ختم برگشتم دیدم یه خانوم زده به ماشین من داره گریه میکنه خواستم جنتلمن باشم گفتم اشکالی نداره اما بعدش که رفت نشستم گریه کردم🤣+ویدیو (68 نظر) نعیمه نظام دوست: کورتن مصرف کردم پناه بردم به غذا در حال حاضر نعیمه نظام دوست هستم یک چاق بی پول! فکر میکردم پف کردم نگو چاق شدم😂 (67 نظر) جشن تولد ساده و بدون تجملات نتیجه امام خمینی (ره) با خلاقیت قناد خوش ذوق تهرانی/ انتخاب زیبای شاخه های گل رز همرنگ با کیک+عکس (63 نظر) مهران مدیری: دختر که هیچ، گربه هم به هنرمند نمی دهم! شهرزاد رو میخوام ترشی بندازم پسرمو هم زن نمیدم +فیلم (57 نظر) شاهرخ استخری: همسرم از 16 سالگی کف کارخونه کار کرده ، خانواده خانمم اصلا پولدار نیستن ، من متاسفم که تو جامعه ما سوئیچ ماشین از هنر و تحصیلات بیشتر اعتبار داره (53 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
فال شمع روزانه امروز جمعه 25 آبان 1403
فال روزانه امروز جمعه 25 آبان ماه 1403
درخواست تصویب قانون برای حجاب خانم‌های بلاگر
فال ابجد روزانه جمعه 25 آبان 1403
کامل ترین تعبیر خواب سگ و معنای انواع مختلف خواب این حیوان / تعبیر دیدن سگ در خواب از نظر حضرت یوسف و ابن سیرین
آیا می دانستید مردم در جوکرتایم به صورت وحشیانه ای به گریه افتادند؟ لبخندی که به قیمت ریخته شدن خون مردم شهر تمام شد!
روایت شیرین رهبر معظم انقلاب از نقش دخترشان در بهبود یافتن دست ایشان بعد از ماجرای ترور: خدا فرزند دختری به ما داد که به من خیلی اُنس داشت و...
سایت رهگیری مرسولات پستی؛ روش های پیگیری مرسوله پستی از طریق کد رهگیری
فال قهوه با نشان روز جمعه 25 آبان ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز جمعه 25 آبان 1403 + فیلم
مراحل مهم آماده کردن خودرو برای سفر / اگر قصد سفر داری حتما این 6 تا نکته رو چک کن تا وسط جاده نمونید
در جواب کم سعادتیم چی بگیم؟ / 36 جمله مناسب در پاسخ به "کم سعادتیم"
فال انبیاء روزانه جمعه 25 آبان 1403
داستان های هزار و یک شب / شب هشتم : شاهزاده جادوشده و ماهیان (بخش دوم)
گرشا رضایی: همه خوانندگان ایرانی به لطف کامپیوتر خواننده شدند!/ نگرانی گرشا رضایی از پیشرفت هوش مصنوعی و انقراض خوانندگان انسانی!
منتخب روز   
وقوع زمین‌لرزه‌ 4.3 چند شهر خراسان رضوی را لرزاند انگشتر رهبر معظم انقلاب برای روز خواستگاری +ویدیو/ انگشتری که عشق را جاودانه می‌کند کشف جسد مرد میاندوآبی در زرینه‌ رود / او 14 روز گم شده بود! اتهام آدم‌ربایی برای زنی که می‌خواست شوهرش را سورپرایز کند! قرار شرم آور سیامک برای رسوایی دختر 22 ساله / اعتراف سیاه در کلانتری 4 کشته و 14 مجروح در واژگونی اتوبوس زائران حسینی در مسیر قروه به زنجان با 45 سرنشین قتل ناموسی دختر با شلیک گلوله در جنوب تهران توسط پدرش / از دامادم حرفی شنیدم که خونم را به جوش آورد پشیمان نیستم سگ هار جان کودک 9 ساله را در خوزستان گرفت/بیشتر مراقب کودکان باشید ننه لیلا، مادر جیب‌برهای ایران بود | جزئیات گفت و گو با دختر جیب‌بری که مدعی است نزد حرفه‌ای ترین جیب‌بر ایران آموزش دیده است! مردی سر همسرش را با کلنگ شکافت/ «10 روز بود به خاطر اختلاف خانوادگی با من روابط عاطفی نداشت» قتل دختر 19 ساله در باشگاه زیر زمینی بوکس/پسر رزمی کار از قصاص نجات یافت جزئیات دقیق پرونده قتل دوست صمیمی بر سر معامله / اولیای دم چرا بعد از 7 سال قاتل را بخشیدند؟