خلاصه داستان شمعی در باد
فرزین دانشجوی انصرافی است که پدر و مادرش از هم جدا شده اند و او با مادرش زندگی می کند. مادر فرزین قصد ازدواج مجدد دارد و فرزین هم بین رفتن به خارج از کشور و انواع و اقسام پریشانی ها و اضطراب ها تنها مانده و کسی او را درک نمی کند. او به طور اتفاقی با آیدا که مدیر یک مؤسسه خیریه است آشنا می شود و ...
نکاتی درباره فیلم شمعی در باد
طبق مندرجات تيتراژ شمعي در باد ، پوران درخشنده و محمد هادي کريمي علاوه بر نگارش در فيلمنامه ، کار تحقيق را نيز انجام داده اند . اين نکته نشان مي دهد فيلمنامه شمعي در باد قرار نيست صرفاً راوي يک داستان دراماتيک باشد و بر مبناي استناد به واقعيت هاي پژوهشي استوار شده است . سابقه درخشنده و کريمي نيز به پر رنگي اين هدف ياري رسانيده است ؛ چنان که درخشنده در آثار قبلي اش ( چه داستاني ، چه مستند ) در پي موضوعات اجتماعي - خانوادگي از قبيل معلوليت هاي جسماني ، طلاق ، عقيمي ، فقر ، تعاون اجتماعي ، اعتياد و ... بوده است و کريمي نيز با عنايت به تخصص دانشگاهي اش ، فعاليت مربوط به پزشکي را معمولاً در تار و پود فيلمنامه اش به نحوي مي گنجانده است ( مثل اتانازي ) . حال در شمعي در باد ترکيب اين دو سابقه ، منجر به خلق فيلمنامه اي شده است که مبتني بر شواهد اجتماعي و پزشکي است و موضوع اعتياد ( چه اعتياد به مواد مخدر سنتي نظير هرويين و چه مواد مدرن مثل قرص اکستازي ) را زير سايه اين دو حيطه بررسي مي کند . از همين رو روند پردازش فيلمنامه بر اساس تسلسل دقيق روايي رويدادهاي داستان به مفهوم متعارفش نيست ، بلکه سبکي گزارش گونه را در قالب قصه دنبال مي کند و تلفيقي بينابين به عنوان داستاني - مستند را پديد مي آورد . کليت طرح نموداري فيلمنامه شمعي در باد به قرار زير است :
- تعامل پرخاشگرانه فرزين با پدر ، مادر و ناشر ترجمه هايش
- آشنايي فرزين با آيدا مهرزاد و علاقه مندي به افکار و عشق به شخصيت او
- مرگ آيدا ؛ افسردگي فرزين و انزوايش در کوهستان
- نجات فرزين از مرگ ؛ آشنايي فرزين با دکتر و هم نشيني با او و بابک در منزل مشترک و اعتياد تدريجي به هرويين و اقامت در خوابگاه دانشجويي و شرکت در اکس پارتي ؛ سقوط دکتر از ارتفاع
- دستگيري فرزين و بابک و ابتلاي بابک به ايدز و برخورد فرزين با برادر ناتني اش پس از مرگ پدر و عزيمت مادر به خارج
- ترک اعتياد و اطلاع از سلامت فرزين پس از مراقبت برادر ناتني اش
طي اين طرح 6 بندي ، مراحل اوج و فرود کلاسيک البته رعايت شده است ، آن چنان که 2 بند اول مرحله تعادل اوليه را تشکيل مي دهد ، بندهاي 3 و 4 و 5 مراحل آشفتگي را و آخرين بند وضعيت متعادل نهايي را ترسيم مي کند . در عين حال برخي از مراحل نيز خود از مقدمه چيني ، متن و موخره ( که اين موخره ، مقدمه مرحله بندي است ) ترکيب شده است . مثلاً مرگ آيدا و افسردگي فرزين ( بند 3 ) مقدمه ايجاد وضعيت بحراني پس از تعادل اوليه است که در ادامه به اعتياد فرزين ( بند 4 که طولاني ترين قسمت فيلمنامه است ) مي انجامد ، اما دستگيري پليس و مرگ دکتر و ابتلاي بابک به ايدز پايان بخش اين مرحله است که به نوعي مقدمه براي آخرين مرحله ، يعني مرحله تعادل ثانويه نيز به حساب مي آيد . فيلمنامه نويسان در عين تقيد به رعايت سبک کلاسيک فيلمنامه نويسي ، از ايجاد تمهيداتي جهت گزارش و به تبع آن مستند نمايي کارشان غافل نبوده اند . مثلاً اقامت سه دوست در منزل مشترک ( که بعداً مي فهميم متعلق به يکي از مشتريان بنگاه معاملات ملکي بابک است ) بدون پيش زمينه دراماتيک داستاني صورت مي گيرد که به نوعي حاصل حذف ترسيم چگونگي آغاز اقامت در آن است . و يا علت خروج فرزين از خوابگاه دانشجويي ( که البته مي دانيم اعتياد است ، ولي نمي دانيم چگونه مسئولان خوابگاه بدان پي برده اند ) صراحتاً عنوان نمي شود و يا همچنين از ترسيم تعقيب فرزين به دست پليس پس از بازرسي بدني اش صرف نظر مي شود و مخاطب يکدفعه در وسط اکس پارتي با حضور پليس رو به رو مي شود که اين ايجاز باز در گزارشي ترک کردن کار نقش داشته است . کم رنگ شدن تدريجي حضور پدر و مادر فرزين در طول فيلمنامه به ويژه از بند 4 به بعد که به مرگ اولي و مهاجرت دومي ختم مي شود ، از جمله مصاديق همين نوع تمهيدات است . در واقع فيلمنامه روايت از نوع محدود است و اغلب همراه با حضور فرزين شکل مي گيرد و کمتر فصلي است که فرزين در آن حضور ندارد ( مثل صحنه گفت وگوي مادر و پدر ، مادر با جمشيدي ، مادر با بابک و دکتر ) که بهتر بود اين فصل ها حذف مي شد تا سبک گزارشي فيلمنامه به صورت بي نقص تري تدوام يابد .
اما فيلمنامه ابهاماتي نيز دارد که از جنس ايجاز جهت شکل گيري سبک گزارشي و مستندوار نيست و بيشتر اشکال فيلمنامه به نظر مي آيد . اين ابهامات از قضا ، در ارتباط با مهم ترين گروه هاي فيلمنامه به وجود آمده اند و ناشي از ضعف در شخصيت پردازي و موقعيت پردازي هستند و اتفاقاً در هر سه مرحله تعادل « الف » ، آشفتگي « ب » و تعادل « پ » به چشم مي خورند .
عشق فوق العاده فرزين به آيدا و علاقه مندي مفرط او به ديدگاه عرفاني اي که آيدا معرفي مي کند اولين مشکل از اين نوع است . براي محصل نخبه اي همچون فرزين که مطالعات مختلف ( حتي خارجي ) در باب شناخت مسائل متافيزيکي داشته است ، ايدئولوژي کليشه اي آيدا ( طبيعت گرايي ) چه جذابيتي مي تواند داشته باشد که به عشقي چنين افراطي بينجامد ؟ در خصوص علت روي آوردن فرزين به اعتياد تا اين حد افراطي ؛ اگر چه ريشه هايي نظير طلاق والدين ، نوميدي و همچنين روحيه حقيقت جويي اش که در آغاز با آن آشنا شده بوديم ، در تقابل و تناقض با اين روند قرار مي گيرد و چندان قابل باور نيست که چگونه فردي آن همه عدالت طلب و حقيقت ياب ، يکدفعه تبديل به يک لات طعنه زن علاف مي شود ؟ دکتر چرا با آن سواد و هوش سرشار ، چنان خود را تسليم مواد روان گردان مي کند که از بلنداي ارتقاع به سمت مرگ سقوط کند ؟ علت ايدز بابک چيست ؟ ظاهراً فرضيه فيلمنامه نويسان آن است که هر کس معتاد مي شود ايدز هم مي گيرد که البته مي دانيم فرضيه اغراق آميزي است ، به ويژه در ارتباط با بابک که با توجه به ثروتمندي نسبي اش ، بعيد مي نمايد از راه سرنگ آلوده به اين ويروس مبتلا شده باشد ، مگر آن که طرق ديگري نظير آميزش جنسي در ميان باشد که باز فيلمنامه به اين قضيه اشاره اي نکرده است . مهم ترين مشکل فيلمنامه در ارتباط با فرجام فرزين است که پس از ملاقات با برادرش و افتادن در وان آب جوش حمام در اثر نشئگي ، داخل بيمارستان مي شود و در آنجا ناگهان سر بر دوش برادر مي نهد و مي گريد و دست از اعتياد مي شويد . آيا براي فيلمنامه اي که تمام فصل هايش در ارتباط با توصيف و تبيين ابتلاي يک انسان به اعتياد طراحي شده است ، سخيف نيست که ترک اين اعتياد در دو سه سکانس نهايي ، آن هم به اين صورت شتاب زده رقم بخورد و در واقع سر و تهش به هم آورده شود ؟ فيلمنامه اي که قرار است حالت گزارشگري مستندوار داشته باشد ، چگونه اعتياد را در سخنراني غراي برادر معتاد و افتادن در آب جوش حمام خلاصه مي کند ؟ برادر که مثل سوپرمن در آخرين لحظه پيدايش شده ، واجد چنين نقش کليدي در کليت فيلمنامه نيست ، اما سرانجام گره ها به دست او باز مي شود و عجيب تر آن که در پايان مجدداً به آيدا و ايدئولوژي او اشاره مي شود ، در حالي که اين شخصيت و طرز تفکرش هيچ نقشي در نجات فرزين از چنگ اعتياد نداشته است و آن ارجاع يک امر زائد به شمار مي آيد ، کما اين که روي آوردن فرزين به قرآن و خدا در پايان فيلمنامه بيش از اندازه شعاري و غير قابل پذيرش است ، زيرا در طول فيلمنامه هيچ اثري از اين نوع تقيدات حس نکرده ايم که حالا پس از توبه فرزين بخواهيم به آنها بازنگري داشته باشيم .
ابهامات بالا هم به بعد دراماتيک و داستاني شمعي در باد لطمه زده است ( چرا که روند منطقي اش انگيزش آدم ها و موقعيت ها را ناقص دنبال مي کند ) و هم به وجه گزارش گونگي آن ( چرا که از بسياري استنادها صرف نظر کرده است ) . اين نقيصه موجب شده است فيلمنامه نويسان نتوانند به نقطه مطلوبي که در خلق يک فيلمنامه تلفيقي ( داستاني - گزارشي ) مدنظر داشته اند برسند ؛ اگر چه در نسبت با فيلمنامه هاي قبلي خانم درخشنده ، شمعي در باد به رغم تمام ضعف هايش يک نقطه عزيمت محسوب مي شود و مي تواند نويد بخش نگارش فيلمنامه هايي عميق تر و با چفت و بست تر از جانب ايشان باشد .
بازیگران فیلم شمعی در باد
بهرام رادان آزیتا حاجیان شهاب حسینی حسام نواب صفوی عسل بدیعی ایرج راد سیروس ابراهیم زاده جمشید گرگین محمد شیری پولاد کیمیایی جمشید مشایخی
دیگر عوامل شمعی در باد
: پوران درخشنده : پوران درخشنده محمدهادی کریمی پوران درخشنده
مشخصات فیلم شمعی در باد
ژانر :اجتماعی
زبان : فارسی